خواب، دوباره جان گرفتن است، و به معنای تداوم منحنی هستی است. معمولا می توان گفت: خواب خوب یعنی زندگی خوب، و زندگی خوب به معنای خواب خوب است. هنگامی که خواب باعث پیروزی ذهن توانا بر جسم خسته و ناتوان می شود، به گونه‌ای مقطعی نقص‌های تن خسته را جبران کرده است و با تداوم بخشیدن به سلسله خواب‌های سالم و متعادل، سلامت را پدید آورده‌ایم.
 
خستگی های زیاد ناشی از فعل و انفعالات متنوع روزمره، روان را آزرده می سازد و آن را محتاج طبیعی ترین فاکتور آرامش ورزی (Relaxation) یعنی خواب می کند تا پس از چند ساعت، مجددا حرکت و تلاش را تداوم بخشد. پروسه زیبایی وجود دارد که: تحرک خواب را می سازد، و خواب تحرک را پدید می‌آورد. تأثیر و تأثر این دو، نیاز به تحرک بیشتر یعنی ورزش را اثبات می کند. شما برای خواب راحت می توانید زود بخوابید، شب شام نخورید، استرس نداشته باشید، از سیگار یا قهوه استفاده نکنید، به امور نگران کننده نیندیشید، بستری نرم و راحت داشته باشید یا مطالعه کنید، اما تأثیر ورزش در این امر امری بنیادی است که زیربنای اصلی، یعنی آرامش قبل از خواب را برایتان مهیا می سازد.
 
واقعیتی وجود دارد که می گوید: در شرایط امتلا نمی‌توان خواب راحتی داشت. در این شرایط، چاقی، تغذیه بیش از اندازه، خروپف و تنگی نفس خواب را از شخص می گیرد، و فرد ممکن است فقط نیمی از شب را در خواب مفید بگذراند. حال فردی که به ورزش اعتقاد دارد و مجری این باور است، به وسیله ورزش، یا اقدام‌های پیشگیرانه‌ای برای امتلا به عمل می آورد، یا جلوی تبعات سوء بدخوابی و کم خوابی را می گیرد. امتلا، بدترین حالت بدن برای سلامت است. تنها به این دلیل که تنفس و تحرک را از آدمی می‌ستاند.
 
عوامل عدیده ای در حیات ماشین زده بشر وجود دارد که آدمی را اسیر هراس بیمارگونه (فوبیا) از سرطان ساخته، و در برخی شرایط (مثل دریافت پاسخ های وراثتی) دچار اختلال وسواسی در فعل و انفعالات روزمره نموده است.  وسواس و اضطراب منشأ سرطان نیست، بلکه فن آوری، آلودگی، اختلال‌های زیست محیطی، آسیب های تغذیه ای، دخانیات و الکل گناه کار اصلی هستند. تأثیر ورزش بر سرطان از دو جنبه قابل تعمیق و بررسی است، اول: اینکه مهم ترین تأثیر ورزش در پیشگیری از سرطان و مراقبت های قبل از پیدایی بیماری است، و دوم: آثار ورزش در تقویت روحیه تحمل و مبارزه با اختاپوس جسمانی است. این امر از آن نظر اهمیت دارد که پذیرش زود هنگام مسئله و داشتن روحیه مبارزه یکی از کلیدهای اساسی حل مسئله است. ورزش هنگام مداوا و درمان، سلامت بیماران سرطانی را بیشتر تضمین می نماید. به گفته دکتر والکر: تمرینات ورزشی می تواند برای این دسته از بیماران، هم از نظر بدنی و هم از نظر روانی سودمند باشد.
 
تنظیم تعداد سلول‌ها در خون، مستقیما به عهده عوامل کنترلی رشد در مغز استخوانند. در سرطان خون (لوسمی) سلول های بنیادین مغز استخوان، مهار طبیعی رشد را برنمی تابند، یعنی زیر بار قدرت کنترل بدن نمی روند و بی رویه تکثیر می شوند که به آن لوسمی گفته می شود. ورزش با تأثیر بر سلولهای مغز استخوان و تقویت آن‌ها، سیستم ایمنی استخوان را برای مبارزه با سلول های خودی (پلاکت‌ها و گلبول‌های قرمز بیش از حد تکثیر شده) تقویت می نماید.
 
تحرک داشته باشید؛ ورزش می تواند خطر سرطان روده بزرگ را نیز کاهش دهد. زنانی که در اوایل زندگی خود ورزش کرده اند، با احتمال کمتری در بزرگسالی دچار سرطان پستان می شوند. احتمال خطر پیدایی سرطان نیز به کمی فعالیت بدنی ربط داده شده است. شواهد موجود در مورد سرطان قولون ، کاملا قوی، و برای سرطان های دیگر، نظیر سرطان پستان و پروستات، ضعیف تر است.
 
اگر چه علل این ارتباط روشن نیست، یک علت آن ممکن است مربوط به اثرهای سودمند ورزش - هم آثار فوری و هم بلندمدت - بر دستگاه ایمنی بدن باشد. از این رو می توان گفت: آمادگی جسمانی تا حدودی مقاومت بدن را در برابر بعضی سرطان ها افزایش می‌دهد.
 
در بسیاری از موارد ثابت شده است که عاملی تحریک کننده باعث پدیده (سرطان) می شود. و در دراز مدت بیماری زاست.بنابراین، بارفع عامل تحریک می توان تا حدود زیادی از وقوع برخی سرطان ها جلوگیری نمود.علائمی عمومی که پس از پیدایی سرطان‌ها وجود دارند، همچون: کشف غده یا برجستگی؛ زخم، خال و زگیل؛ خونریزی و ترشحات غیر معمول در اعضا، ادرار و مدفوع؛ اشکال در جویدن و بلع؛ گرفتگی صدا و... از تحریکات تداوم یافته پدید می آید و بر اثر بی توجهی به این علامت‌ها بیماری ها به صدماتی جبران ناپذیر تبدیل می شوند. سرطان بیش از هر چیز بر اثر مداومت فعل و انفعالات سوء، و کژرفتاری‌های زیستی پدید می آید. ورزش مداوم، پادزهر سرطان از طریق افعال و مراقبت‌های زیستی مثبت محسوب می گردد. زندگی با طبیعت، به شرط رعایت بهداشت فردی و اجتماعی، بیش از ورزش مانع سرطان می گردد. اضافه وزن خطر ابتلا به انواع سرطآن‌ها مانند سرطان روده بزرگ و سرطان کلیوی را افزایش می دهد.
 
 
یک کارکرد معنوی ورزش، استحکام بنیان روحی- روانی تن است. به دلیل وابستگی تن و روان، لازمه تقویت روح تقویت جسم است که از ورزش آغاز می شود یا تداوم می یابد. قدرت جسمی و روحی ورزش به فرد قوت و انگیزه میدهد و او را از یأس، خستگی و دوگانگی باز می دارد. برخی ورزشکارانی که در کودکی محجوب و خجل بوده اند، در جوانی و میانسالی قوی، مستحکم و شجاع شده اند، اینان که در کودکی وابسته به والدین و یا دوستان برتر بودند، اکنون به راحتی رهبری گروههای دوستی و شغلی را بر عهده می گیرند.
 
تمرین در تحرک و ورزش، تغییرات قابل ملاحظه ای در بدن ایجاد میکند که بدن به آن‌ها عادت می کند تا نیازهای بیشتری بر آن اعمال شود. به دنبال همین نیازها (و افزایش انتظارهای طبیعی بدن) سازگاری های چندی در طولانی مدت بین بدن و محیط به وجود می آید، یعنی قدرت و سلامت فرد فزونی می یابد. از جمله تطابق پذیری های معمول در بدن عبارتند از: افزایش پروتئین های انقباضی و آنزیمی (خصوصا برای کهن سالی)؛ بهبود در تنفس، عملکرد قلب، گردش خون و حجم خون (ورزشکاران معمولا تا پایان عمر تنفس راحت و گردش خون نرمالی دارند)؛ بهبود در استقامت عضلانی، قدرت و توان عضلات؛ استحکام و تقویت استخوان‌ها، رباط‌ها و بافت‌های هم‌بند.
 
منبع: رمز سلامت و طول عمر، حسین حسنی، صص144-138، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1391