افراط کار، تفریط در سلامت است. در این افراط و اعتیاد، مهم‌ترین فاکتور انتخاب و توفیق شغل، یعنی انگیزه و رضایت شغلی را از دست می‌دهیم. سلامت وابسته به کام یابی است، و قسمت اعظم آن، خود بسایی و توفیق شغلی است، و شرط نخست آن نیز، خرسندی از شغل مکتسب است.
 
کار، گاهی موجب فرسودگی و ضعف و سستی می شود، علت آن خستگی و کار سنگین و بیش از طاقت است. «فرسودگی» کارکرد منفی افراط در کار است. در جنون کاذب کار، ما به این دلیل که جسم و روح را فرسوده میکنیم، استرس و تنش‌های شغلی را چند برابر می کنیم. تصور عمومی بر این است، که کسانی مثل کارگران ساختمانی، آهنگران و کارگران معدن، به دلیل فعالیت زیادتر سالم‌ترند. اما واقعیت این است که این دسته از شاغلین، جسم را، و به تبع آن روح را فرسوده‌اند و از طریق فرسودگی روح نمی‌توانند پاسخگوی تنش‌های روزمره باشند و طبیعتا سلامت خویش را تا حد زیادی از دست می‌دهند.
 
راحتی و آسایش موجد و منشأ واقعی کارهاست، پس از مدتی کار و کوشش، راحتی و آرامش دیگر بار به تن نیرو می‌دهد و بزرگ ترین چشمه طبیعی تجدید قوا برای ما استراحت است. تأسف اینکه بسیاری از شاغلین به آن علت که انگیزه های مدیریتی و فرامدیریتی بالایی برای تداوم کار دارند، مثل حق اضافه کاری یا نظارت مداوم کارفرما نمی توانند جلو خستگی روحی و کوفتگی عضلانی را بگیرند. اینان از این نظر که هنگام کار به مغز خویش بیش از اندازه فشار می آورند و مشت‌ها را بسته و گره، و ابروان را درهم می نمایند، و به ناراحتی می‌نشینند یا می ایستند، بیشک اعصاب خویش را خسته و فرسوده ساخته و نمی‌توانند آرامش و مداومت را نگاه دارند.
 
خاصیت اساسی حرفه و شغل نه در افراط و تفریط، بلکه در اعتدال است. کار متعادل، نیازهای مادی و معنوی فرد را برای تداوم سلامت تأمین می کند. افراد اگر از کار و حرفه شان انتظارهای مادی داشته باشند، به وسیله آن درآمدی کسب می کنند و نیازها را برای دسترسی به تغذیه و مسکن، و به منظور سلامت و امنیت روحی تأمین می کنند و اگر اهدافی روانی - اجتماعی (خدمت به جامعه) داشته باشند، می توانند نیازهای معنوی را که همان آرامش ارتباطی است به دست آورند.
 
به هر حال امنیت، شرط سلامت است که می توان از طریق اعتدال شغلی به آن رسید. امنیت از دیدگاهی به معنای کارکردن روی شغل مطمئنی که بر اثر یک تصادف حادثه از بین نخواهد رفت، نیز می باشد. برای کسانی که انگیزه های مدبرانهای برای کار دارند، پشت کار به معنای اعتدال در حرکت اقتصادی و شغل است. هوشمندی یکی از شیوه های امنیت و کام یابی در شغل است، اما بیش از اینکه هوشمندی مرد را به انجام کار قادر سازد، پشت کار او را متبحر و موفق میکند. پشتکار - نه در معنای پرکاری، بلکه به معنای تداوم کار و تقویت انگیزه و هدف - عاملی برای رضایت حرفه ای و پرهیز از بیگانگی شغلی است.
 
شغل مناسب برای سلامت روح و روان مفهوم ویژه ای دارد. کار به معنای داشتن دلیلی برای زندگی است، و کار متعادل این دلیل را برای ما قوی‌تر میکند. خصوصا در دنیای متغیر امروز، که از یک سو ماهیت کار و حرفه در حال تغییر و دگرگونی است، و از سوی دیگر سلامت معنوی در خطر افتاده است، کار وسیله خوبی برای مبارزه با مشکلات و فشارهای روانی است، تنها به این دلیل که کار می تواند امید به زندگی را به گونه ای نظری و عملی افزایش دهد.
 
روابط انسانی در اشتغال و کار، یکی از ورافزایش امید در زندگی است. سلامت جامعه و فرد بستگی به این دارد که نقش‌های اجتماعی با هم هم‌آهنگ باشد. در نظام تقسیم کار امروز که متغیرها، مشاغل گوناگون و عدیده ای را پدید آورده اند، افراد در نقش های حرفه ای خود با یکدیگر روابط انسانی برقرار میکنند، به یکدیگر کمک مادی و معنوی می کنند، همبستگی آلی را ممکن می سازند و با این هم بستگی به سلامت یکدیگر یاری می رسانند. هر چه میدان و دایره همکاری و هم بستگی بزرگ تر شود، در قبال آن پیشرفت و آسایش کار و زندگی بهتر خواهد بود.
 
تعلق، استحکام بخش و امیدوارکننده است. در تعلق، فرد، به دلیل داشتن دلیلی برای ارتباط، دلیلی برای زندگی دارد. هنگام کار، فرد «تعلق» به واحدی اجتماعی داشته و احساس می کند جزیی از گروه است. در این تعلق و هم بستگی شخص می تواند از طریق کارش به دیگران خدمت کرده و معتقد شود که زندگی اش اهمیت دارد. از منظر جامعه شناختی، همنوایی (conformity) بر خلاف کردار انحصارگرانه (Monopolistic Practice) به عضو گروه شناخت و امید می‌بخشد، و کار جمعی به دلیل تقسیم کار ارگانیک بین الاجزایی، این همنوایی و همانندی را توسعه می‌دهد. از نظر جامعه شناسی، کار وسیله ارتباط با خانواده، جامعه و همانندی با گروه است.
 
در کلی ترین تقسیم بندی، کارها به دو دسته فکری و جسمی تقسیم می شوند. برای سلامت، کارهای جسمی پیشنهاد می شود. گر چه در آینده ای نزدیک، جسمانی بودن کارها ماهیت کار را از دست می دهد، ولی می توان در خلال کار حرکت کرد. بعد از یک ساعت کار، برای دو تا سه دقیقه از پشت میز بلند شد . اگر ارباب رجوع یا میزهای کنفرانس اجازه دهد یا ابزار را بر زمین گذاشت، و با نرمش و حرکتی کوتاه خستگی روحی را کاست، و یا قبلا زمینه تقویت جسمی و روحی را برای استقامت بیشتر در کار فراهم ساخت.
 
گر چه امروزه مقوله اشتغال در نظام اقتصادی ۔ خصوصا در اقتصاد جهانی شده - اجازه چندانی برای انتخاب شغل به ما نمی‌دهد، اگر زمینه‌ها و فرصت‌هایی وجود داشته باشد، انتخاب مشاغل پرتحرک و جسمانی، مزیت‌های بیشتری برای سلامت و تندرستی دارد. یک روانشناس عقیده دارد: چنانچه شخص بخواهد از نظر روانی سالم باشد، کار فعالیتی ضرورت دارد. کار به مثابه ورزش‌های سبک، تمام اعضا را به حرکت وامیدارد، و ورزیدگی یکنواختی پدید می آورد و موجب نرمی و چالاکی و تسریع گردش خون و تنفس و نشاط می گردد. 
 
منبع: رمز سلامت و طول عمر، حسین حسنی، صص157-153، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1391