آتشفشان و عجايب آن (2)
آتشفشان و عجايب آن (2)
آتشفشان و عجايب آن (2)
تهيه كنندگان: عبدالامير كربلايي و ف. مدرك
منبع:راسخون
منبع:راسخون
آتشفشانهاى نئوژن- کواترنر در ايران
- آتشفشان دماوند
قطر دهانه آتشفشان در حدود 400 متر است. قسمت مرکزى دهانه ، بوسيله درياچهاى از يخ پوشيده شده و در حاشيه آن دودخانهايى وجود دارد که زمين هاى اطراف را به رنگ زرد درآورده اند.
- آتشفشان سهند
سهند مخروط بسيار پهن و گسترده اى از تناوب منظم گدازه و خاکستر است که چينه بندى منظم دارد. مواد آتشفشانى سهند بر روى رسوبات مختلف (از پالئوزوئيک تا ميوسن) مساحت تقريبى 4500 کيلومتر مربع را پوشانيده است. اين وسعت قشر نازک خاکسترهاى آتشفشانى سهند در مناطق دوردست (مثلا در اطراف جاده بستان آباد- تبريز) را شامل نمى شود.
معين وزيرى معتقد است که فعاليتهاى سهند در چندين مرحله صورت گرفتهاند و در بين اين مراحل آرامش نسبى وجود داشته است. وفور خاکستر همراه با قطعات پوميسى که تا فواصل دور پراکنده شدهاند نشانگر انفجارات شديد آتشفشان سهند مىباشد. بلندترين قله، مجموعه متناوبى از برش، پيروکلاستيکها و آهک سيليسى است که طى دو مرحله فعاليت به وجود آمدهاند. مرحله اول به صورت انتشار روانههاى برشى و مرحله دوم شامل خروج گدازههاى داسيتى است. سنگهاى اصلى محدوده سهند شامل آندزيت، داسيت، ريوداسيت و ريوليت همراه با مواد آذرآوارى فراوان مىباشند. مطالعه اين آتشفشان نشان مىدهد که ولکانيسم در آب صورت گرفته و همچنين آثار انواع ماهىها در مناطق اطراف توده سهند بيانگر آن است که سهند را دريايى کم عمق فراگرفته بود. با آغاز اين فعاليت آتشفشانى در اواسط ميوسن و ايجاد شرايط نامطلوب، گروهى از پستانداران به صورت دسته جمعى از بين رفتهاند که آثار اين جانوران در حوضههاى رسوبى اطراف مشهود است.
- آتشفشان سبلان
به علت فروريختگى و ريزش دهانه (کالدرا) شکل مخروط به شدت قطعه قطعه شده است. آتشفشان سبلان سه قله دارد که به دليل فروريختگى به شدت فرسوده است. قله بلندتر سبلان سلطان و دو قله ديگر هرم داغ يا سبلان کوچک و آقام داغ يا کسرى نام دارند.در قسمت شمال و در قاعدهاى که بلندتدين قله سبلان در آن واقع است، درياچه کوچکى وجود دارد که احتمالا باقى مانده دهانه آتشفشانى است. آتشفشان مرکزى بر روى يک فرا بوم خاورى _ باخترى از گدازههاى ائوسن فوران کرده است.
در دامنه جنوبى سبلان ، چشمه هاى گوگردى زيادى وجود دارد که آب آنها در حدود 40 درجه سانتيگراد حرارت دارد و تنها گواه فعاليت آتشفشان خاموش سبلان است. اين چشمههاى گوگردى نشان دهنده آخرين فعاليتهاى يک آتشفشان است و بيانگر خاموش نشدن آتشفشان مىباشند.
ديدون و ژرمن (1976) فعاليت آتشفشان سبلان را به سه بخش تقسيم نمودهاند:
1- جريانهاى گدازه سبلان کهن: جريانهاى گدازهاى که در اين مرحله تشکيل شدهاند بيشترين بخش کوه سبلان را دربر مىگيرند. نامبردگان فعاليتهاى اين بخش را به نوبه خود به 5 مرحله تقسيم نمودهاند که باباخانى ولسکويه و ريو آنها را در سه مرحله خلاصه مىکنند که عبارتند از:
الف- آندزيتهاى زيرين که در دامنههاى شمالى و خاورى رخنمون دارند.
ب- آندزيتهاى ميانى که بخش اصلى آتشفشان سبلان را تشکيل مىدهند و در همه کنارههاى کوه سبلان گسترش دارند.
ج- جريان گدازه داسيتى که تکامل رديف آتشفشان پيش از کالدرا با آن به پايان مىرسد.
2- فرونشست: در اين مرحله بخش مرکزى ساختمان پيشين گسيخته شده که نتيجه آن ايجاد يک فرورفتگى دايرهاى به قطر 20 کيلومتر است. همزمان با فرونشست کالدرا فورانهاى انفجارى نيز روى داده است که از مواد آذرآوارى تشکيل شدهاند.
3- گنبدها و جريانهاى گدازه سبلان جوان: پس از فروريزش کالدرا، فوران مواد آتشفشانى صورت گرفته که بلندترين بخشهاى مرکزى آتشفشان را تشکيل داده است. در اين مرحله چند مخروط در داخل کالدرا و سه جريان گدازه تشکيل شده است. در سده اخير نيز گازهاى گوگردى و بخارهاى آتشفشانى در اطراف سبلان مشاهده مىگردند.
آتشفشان تفتان
اولين فوران تفتان شامل گدازهها و سنگهاى پيروکلاستيک با ترکيب داسيت و ريوداسيت از نقطهاى واقع در 20 کيلومترى باختر- شمال باخترى قله فعلى شروع شده است (گانسر، 1966). فعاليت مجدد تفتان شامل گدازههاى داسيتى و سپس آندزيتى بوده که در اواخر پليوسن از دهانة ليجوار واقع در 10 کيلومترى شمال باخترى قله فعال امروزى و نيز از دهانهاى در 2 کيلومترى جنوب قله امروزى صورت گرفته است (معين وزيرى،1385).
پس از يک آرامش که منجر به تشکيل طبقات آگلومرا شده، يک انفجار مهم در 2 کيلومترى جنوب قله امروزى به وقوع پيوست که اثر آن امروزه به صورت گودال فرسايشى ديده مىشود. خاکستر ناشى از اين انفجار يک لايه گسترده ستبر در بين گدازههاى آندزيتى کواترنر و سنگهاى آتشفشانى قديمىتر به وجود آورده است. اين لايه خاکستر مىتواند يک شاخص زمانى بين گدازههاى پليوسن و کواترنر محسوب گردد.پس از اين انفجار روانههاى آندزيتى نسبتاً بلند تفتان که امروزه از آن بخار آب، گازهاى گوگردى و گاز کربنيک خارج مىگردد، فوران نموده است. اين گدازهها به علت خصلت بازيک بيشتر و شيب زياد دامنه تفتان، توانستهاند در حدود 12 کيلومتر به طرف شمال (دهکده تمين) و خاور جريان يابد.
آتشفشان بزمان
پراکندگی آتشفشانهای جهان
نواحی آتشفشانی اروپا تا قفقاز
1. نواحی آتشفشانی آفریقا و دریای سرخ
2. نواحی آتشفشانی خاور میانه و اقیانوس هند
3. نواحی آتشفشانی زلاندنو تا فیجی
4. نواحی آتشفشانی مالزی و استرالیا
5. نواحی آتشفشانی اندونزی و جزایر آندامان
6. نواحی آتشفشانی فیلیپین و آسیای جنوب شرقی
7. نواحی آتشفشانی ژاپن، تایوان و جزایر ماریان.
8. نواحی آتشفشانی کوریل، کامچاتکا و سرزمین اصلی آسیا.
9. نواحی آتشفشانی آلاسکا
10. نواحی آتشفشانی کانادا و آمریکای غربی
11. نواحی آتشفشانی هاوایی و اقیانوس آرام
12. نواحی آتشفشانی امریکای مرکزی و مکزیک
13. نواحی آتشفشانی امریکای جنوبی
14. نواحی آتشفشانی دریای کارائیب یا هند غربی
15. نواحی آتشفشانی ایسلند و اقیانوس منجمد شمالی
16. نواحی آتشفشانی اقیانوس اطلس
آتشفشان و ابر
مشخصات آتشفشان
شدت انفجار
بدون انفجار:
با انفجار محدود:
مونالو آ (هاوايي)
انفجار نقطه اي
فورانهای آتشفشانی
گدازه های اسیدی به علت درصد Sio2 بالا و درجه حرارت نسبتا پایین دارای گرانروی (ویسکوزیته) بالا و سیالیت پائین بوده و در نتیجه به صورت انفجاری همراه با مواد پرتابی می باشد. اما در گدازه های بازیک به علت درصد Sio2 پائین و درجه حرارت نسبتا بالا، گرانروی پائین بوده و سیالیت افزایش می یابد و در نتیجه مواد پرتابی با مقدار کم و فوران آرام انجام می شود.
انواع فوران اتشفشانی
این نوع آتشفشان به شکل گنبدی می باشد و بیشتر مخروط آن از گدازه رقیق با ضخامت زیاد و گسترش کم است. ارتفاع این نوع آتشفشان نسبتا کم است. از دهانه آن اغلب گدازه های بازیک با سیالیت بالا و مواد پرتابی کم، بیرون می ریزد.
به علت وجود میزان کم گاز در گدازه این نوع آتشفشان، فوران جریانی در آن دیده می شود.ماگمایی که به سطح می رسد، معمولا به صورت فواره یا چشمه های گدازه ای خارج می شود. این نوع آتشفشان در جزایر هاوایی به تعداد زیاد یافت می شود. در جزیره ایسلند نیز از این نوع آتشفشان یافت می شود.
2- نوع استرومبولی:
در آتشفشان های نوع استرومبولی ماگمای نسبتا رقیق با ترکیب بازیک و مواد پرتابی کم تا زیاد می باشد که مواد پرتابی به صورت ریتمی از اسکوری های ملتهب، لاپیلی و بمب می باشد. عمده فعالیت این نوع آتشفشان در ساحل غربی ایتالیا دیده شده است. فعالیت های آرام استرومبولی از دهانه های باز صورت می گیرد و گدازه های نسبتا سیال در افق های بالایی مجرای آتشفشان وجود دارند.
به علت گرانروی بالای ماگما، خروج گاز زیادتر از انواع ماگماهای سیال نوع هاوایی صورت می گیرد.
فوران های طولانی مدت استرومبولی می تواند مخروطهای مختلط را تشکیل دهد، در حالی که فوران های کوتاه مدت معمولا مخروط های اسکوری دار را تشکیل می دهند. خاکستر در این نوع آتشفشان کم بوده و به هنگام انفجار تولید ابرهای سبک وزنی را می کند.شیب مخروط این نوع آتشفشان از شیب آتشفشان نوع هاوایی خیلی بیشتر است.
۳- نوع وولکانو:
در نوع وولکانو، گدازه های خمیری شکل، دهانه آتشفشان را مسدود می کند و مانع خروج گازها و بخارات می شود. پس از آن که فشار گازها و بخارات بر اثر تراکم زیاد شد، انفجارات شدید تولید می کند. بر اثر انفجار، ذرات مواد مذاب با فشار به خارج رانده شده و بر اطراف پرتاب می شوند و تولید ابرهای ضخیم و وسیعی از خاکستر را می کنند. این ذرات خاکستر، پس از سرد شدن در اطراف دهانه آتشفشان ریخته شده و تولید مخروطی از خاکستر می کند. این نوع مخروط آتشفشانی اغلب دارای دو شیب است که یکی به طرف دهانه و دیگری به طرف خارج است گدازه مذاب در آن ها به صورت روانه، خیلی کم و نسبتا محدود است.
یک کوه آتشفشان ممکن است مدتی به شکل یک نوع و مدتی دیگر به شکل نوعی دیگر آتشفشانی می کند. چنان که آتشفشانی کوه وزوو و اتنا. گاهی از نوع استرومبولی و زمانی از نوع وولکانو می باشد.
۴- نوع پله:
در آتشفشان نوع پله که در جزیره مارتینیک قرار دارد، مجرای آتشفشانی به وسیله گدازه بسیار لزج و خمیری شکلی مسدود می شود و در نتیجه گازها و بخارات برای خود سوراخ و راهی در دامنه و پهلوی کوه پیدا می کنند. ابرهای سوزان در این نوع آتشفشان تقریبا شبیه نوع وولکانو می باشند ولی شدت خروج آنها از دهانه زیادتر است. به علاوه، حرکت آنها موازی با سطح زمین و گاهی مایل با آن است، در حالی که در نوع وولکانو این حرکت به صورت قائم می باشد.
در آتشفشان نوع پله، اغلب مواد مذابی که خیلی غلیظ و خمیری شکل هستند با فشار زیاد از دهانه خارج می شوند و به شکل سوزنی در دهانه کوه منجمد می شوند که به این مواد منجمد شده در دهانه کوه، سوزن پله می گویند.
5-نوع کومولوولکان یا کوپول:
مخروط این نوع آتشفشان به شکل گنبد است که به یک طرف بیشتر متمایل است. این نوع آتشفشان در شرایطی تقریبا مشابه نوع پله ایجاد می شود. قطعات بزرگی از سنگ، که از دهانه این نوع آتشفشان خارج می شود، ممکن است دارای سطوح صیقلی یا مخطط باشند
پيشگويى فعاليت هاى آتشفشانى
با توجه به مطالعات زمينشناسى و تعيين سن يک آتشفشان مىتوان نوع فعاليتهاى آن، تعداد فورانها، نظم و قاعده فورانها و زمان خواب آتشفشان را دانست. نفوذ ماگما از عمق به سطح باعث شکستن سنگهاى زير آتشفشان مىشود که اين شکستگىها، لرزهها را ايجاد مىنمايد، با ادامه شکستگىها و صعود ماگما به سمت بالا، بالاخره ماگماهاى صعود کرده، بيرون خواهد ريخت.
احتمال بیدار شدن دماوند خفته
زیستن در دامنهی آتشفشان / به بهانهی یکسالگی
"نیچه خطاب به فیلسوفان میگوید: «خانههایتان را در دامنههای کوه آتشفشان بنا کنید» و من همهی کسانی را که در جستوجوی حقیقتند، مخاطب این سخن مییابم."
گدازهها در مواجهه با آب اقیانوس
آنکه در دامنه میزید، از "غفلت" میگریزد، نه از واقعیت. و چه واقعیتی عیانتر از گدازههای سرخی که هر لحظه، حیات او را تهدید میکند. در اینجا، غفلت، و لو برای لحظهای، موجب هلاک است. و اگر نیک بنگری، خواهی دید که غفلت، فرصت "اندیشیدن" را از انسان امروز گرفتهاست. و این، همان خواستهی "برادر بزرگتر" است: تسلیم در برابر مشهورات رسانهای و رضایت به آنچه "کدخدای" دهکدهی جهانی دیکته میکند. به عبارت بهتر، "انسان غفلتزده" یعنی شهروند مطیع دهکدهی جهانی مفیستوفلس.
"شهروندِ مطیع، کسی است که وجود فردیاش مستحیل در جامعهای است که پیرامون او وجود دارد. اعتراضی ندارد. استدلالهای رسمی را میپذیرد و در صدق گفتار سیاستمداران تردید روا نمیدارد... عدالت را نه قبلهی قانون، که تابع آن میبیند... دروازههای گوش و چشم و عقلش برای پیامهای پروپاگاندا باز است... و دهکدهی جهانی برای آنکه سر پا بماند، به شهروندان مطیعی نیاز دارد، که سرشان در آخور خودشان باشد."1
آنکه ساکن دامنهی آتشفشان است، باید با واقعیت روبرو شود. تمام و کمال. واقعیت داشتهها و نداشتههای حقیقیاش. که همانطور که "توهم" قدرت، به شکست میانجامد، ترس از "دشمن موهوم" هم، برادر مرگ است.
"بیش از یک قرن است که علیالظاهر هیچ تمدنی جز تمدن غرب در سراسر سیارهی زمین وجود ندارد. همهجا در تسخیر این صورت از حیات بشری است که تمدن غرب، با خود به ارمغان آورده است. هیچ یک از اُمم عالم نتوانستهاند نه در زبان، نه در فرهنگ، نه در معماری، نه در حیات اجتماعی و نه در زندگی فردی، خود را از تأثیرات تمدن غرب دور نگاه دارند..." میگویند، ترس مولود جهل است، اما "وقتی حصارهای اطلاعاتی فرو بریزد، مردم جهان خواهند دید که این دژ ظاهراً مستحکم، بنیانهایی بسیار پوسیده دارد، که به تلنگری فرو خواهد ریخت. قدرت غرب، قدرتی بنیان گرفته بر جهل است..." و حصار امپراطوری رسانهای غرب، زمانی فرو میریزد، که با تحلیل دادهها و نمایش نسبت آن با حقیقت، به جای پاشیدن بذر جهل، نهال دانایی کاشت. و البته که در مقایسه با مزرعهی علفهای هرز، پرورش باغ درختان مثمر، طاقتفرسا و دیربازده است.
باید با واقعیت روبرو شد، بیپیرایه و با شجاعت. واقعیت تسلیم و عجز صاحبان اندیشه در برابر غرب. و اینکه "مومنین" به تمدن غرب، هیچگاه ساختن تمدنی دیگر را "اراده" نخواهند کرد، چه آن تمدن چیزی از سنخ غرب و شرق باشد، چه تمدن "موعود" بشری.
جستجوی حقیقت، نه در گرو گذشت سال و ماه است و نه وابسته به رسانه. اما زیستن در دامنهی آتشفشان، تصویر مطلوب ماست از حضور و سامان مجموعهای به نام "کتابنیوز". ازین رو، اینکه یکسال گذشته را چگونه و چطور گذراندهایم و پاسخ به سئوالاتی شبیه به این که مثلا "مشکلات کار چیست؟!" مهم نیست، مهم این است که چقدر به وضعیت مطلوب نزدیک شدهایم و چگونه به این حرکت شتاب بدهیم و بس.
در سالی که گذشت، بیش از هر چیز، غفلت خود و مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی، اولا نسبت به داشتههای خویش ــ اعم از نرمافزار و سختافزار ـــ و ثانیا نسبت به داشتهها و تواناییهای غرب، مایهی رنج و تاسف بود. غفلتی که یا با انفعال و خودباختگی نمود مییافت، یا با شتابزدگی و خامی.
حرکت میان این دو تیغهی تیز جز با "جهاد" همهجانبه و جز با تامل و تدبر هماره، میسر نیست، که غفلت زائیدهی راحتطلبی و عافیتاندیشیست. و آنکه در محاصرهی آتش است را، با عافیت چه کار؟!
آنکه در جستجوی حقیقت است، پیوسته در حال سنجش یافتههای خود و دیگران است، نه خودباخته است و نه منجمد. و برای ما که هنوز در ابتدای راهیم، رنج و صبر و ایمان مستلزم همند. ایمان به حقیقت عالم و مسیر کشف آن. و صبر بر مصائب شناخته و ناشناختهی راه. از قلّت همراهان تا تکفیر آن به آن.
اما با تمام این حرفها، چشممان روشن به وعدهی الهی است. و آن تعبیر زیبایی که تقوی، هممعنی دوری از غفلت است و اینکه "اتّقوا الله و یعلّمکم الله"4.
نمایه شدت فوران آتشفشان
بزرگترین آتشفشان کره زمین
بزرگترین آتشفشان کشف بشر
نمونهای از فورانهای مهم دنیا
اقسام آتشفشانها
- آتشفشانهای نوع هاوایی یا سپری
- آتشفشانهای نوع استرومبولی
- آتشفشانهایی پرکابی
- آتشفشانهای نوع پله
- آتشفشانهای نوع ولکانو
2) آتشفشانهای شکافی یا خطی که فوران آن در امتداد یک شکاف صورت میگیرد. انواع آتشفشانهای شکافی یا خطی عبارتند از:
- فورانهای خطی غیر انفجاری
- فورانهای خطی انفجاری
رابطه آتشفشان شناسی با سایر علوم زمینی
ژئوشیمی: تعیین دقیق عناصر که بصورت مواد جامد ، مایع و گاز از آتشفشان خارج میشوند.
ترمودینامیک: برای فهم و ارزیابی نیروی حرارتی آتشفشان و انرژی حاصله از آن و رابطه تشکیل مواد گداخته با حرارت و فشار و همچنین انجماد آن.
سنگ شناسی: جهت اطلاع از اختصاصات گدازه و شناسایی دقیق سنگهای آتشفشانی
رسوب شناسی: پراکندگی و نحوه انتشار مواد جامد آتشفشانی در دریاها و خشکیها که به صورت خاکستر ، توف ، برش و ... ته نشین میشوند.
اهمیت آتشفشان شناسی
پیشگیری از خطرات اجتماعی آتشفشان
انواع بافت سنگ های آتشفشانی :
بافت اینترسرتال: در بین کانی های سنگ فضاهای خالی دیده می شود که این فضاها با شیشه یا محصول دگرسانی آن پر می شود.
بافت تراکیتی: نوعی بافت پورفیریک با خمیره میکرولیتی یا میکرولیتی –شیشه ای که در آن میکرولیت های فلدسپار، حالت جریانی دارند.
بافت اسفرولیتی: بافتی که در آن شیشه ای فلدسپاری و سیلیسی به صورت شعاعی متبلور شده اند.
بافت شیشه ای: قسمت اعظم سنگ از شیشه تشکیل شده و گاهی حالت جریانی دارد که بافت شیشه ای جریانی می گویند.
بافت دم چلچله ای: بلورهای سنگ و شیشه به حالت دم پرستویی و حاصل سرد شدن یا تبلور سریع می باشند.
بافت اسپینیفکیس: بافتی که در سنگ های اولترامافیک خروجی ( گدازه کوماته ایت ) دیده می شود. در این بافت الیوین ها و پیروکسن ها به صورت اسکلتی، داربستی یا زنجیره ای دیده می شوند.
انواع سنگ های آتشفشانی:
سنگ تراکیتی: حجم اصلی این سنگ ها را فلدسپار به ویژه فلدسپات آلکالن تشکیل می دهد که به صورت فنوکریست و خمیره سنگ یافت می شود.
سنگ آندزیت و بازالت: فراوانترین سنگ های آتشفشانی که دارای کانی های رنگین زیادی است. مانند تراکیتها، فنوکرسیت کوارتز وجود ندارد ولی فنوکرسیت پلاژیوکلاز و کانی های رنگین زیاد است. در خمیره نوع سنگ فلدسپار آلکالن وجود ندارد و خمیره عمدتا از پلاژیوکلاز و پیروکسن می باشد.
سنگ های فنولیتی، تفریتی و بازانیت: تشخیص صحرایی این سنگ ها بسیار مشگل است، مگر اینکه سنگ دارای مقدار زیادی فنوکریست های فلدسپاتوئید مانند لوسیت، نفلین و آنالسیم باشد. این سنگ ها در بازالت آلکالن و مناطق ریفت قاره ای وجود دارد.
سنگ لاتیت: معادل آتشفشانی سنگ مونزونیتی که در مقایسه بازالت و آندزیت، دارای فلدسپار غنی از پتاسیم می باشد.
سری ماگمایی: سنگهای آتشفشانی شامل سریهای تولئیتی، کالکوآلکالن، آلکالن و شوشونیتی می باشند.
سری تولئیتی: شامل بازالت تولئیتی، سنگ های حدواسط و اسیدی می باشد. سری تولئیتی از نظر سدیم و پتاسیم و دیگر عناصر آلکالن و همچنین عناصر خاکی نادر و سیلیس غنی می باشد که در مناطق سازنده و در داخل صفحات و گاهی در مناطق در حال فرورانش یافت می شوند.
سری کالکوآلکالن: یا سری هیپرستن که مانند سری تولئیتی غنی از سیلیس است و درصد Al2O3 آن بیش از 17% است و در مناطق فرورانش دیده می شود.
سری آلکالن: فقیر از سیلیس، عناصر آلکالن، عناصر خاکی نادر، مواد فرار، ارتوپیروکسن و پیژونیت و حاوی الیوین پایدار و بدون حاشیه واکنشی و دارای فلدسپاتوئید ( نفلین – آنالیسم، لوسیت ) می باشد و در داخل صفحات قاره ای و اقیانوسی دیده می شوند.
سری شوشونیتی: دارای پتاسیم زیاد نسبت 1= Kzo/ NazO می باشد و در مناطق در حال فرورانش فراوان است ولی مانند کالکوآلکالن نمی تواند شاخص خوبی برای این مناطق باشد، زیرا سری شوشونیتی در داخل صفحات قاره ای نیز دیده می شود.
غالبا انتهای فوقانی دودکش در سطح زمین وسیع تر می گردد و دهانه را بوجود می آورد ومعادل لاتین آن crater می باشد. بعضی آتشفشانها دهانه وسیع و دریاچه مانند (Lake Crater) دارند. در آتشفشانهای انفجاری دهانه بر اثر انفجار ، از بین می رود و دهانه های جدید بوجود می آید.
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}