دلسوزی نسبت به خود یعنی چه؟
حس خود دلسوزی بخش جدایی ناپذیر از سلامت روانی و جسمی است، تقویت این حس باعث می شود که بتوانیم با سختی ها مقابله کنیم و تغییرات مفیدی در زندگی ایجاد کنیم. حس دلسوزی باعث افزایش تعامل بدن و مغز می شود که این امر می تواند به عنوان تسکین دهنده روح به روان آدمی کند .
۱۳ عادت کسانی که دلسوز خودشان هستند
دلسوزی برای خود خالص ترین شکل عشق ورزیدن به خود است. بیایید با خود روراست باشید! آیا هر روز این کار را انجام می دهید؟متأسفانه بیشتر مردم، دلسوزی برای خود را کاری عجیب و غریب می دانند. همه ما در زندگی خود با لحظاتی دلسرد کننده مواجه شده یا گاهی اوقات نادیده گرفته شده ایم. زمانی که این اتفاق می افتد، بیشتر مردم، به جای اینکه برای بهبود حال روحی خود وقت و انرژی بیشتری بگذارند، در هم خرد می شوند.
اگر می خواهید بدانید افرادی که دلسوز خودشان هستند چه عادت هایی دارند، تا پایان این مطلب همراه ما باشید.
دلسوزی برای خود یعنی چه؟
خیلی ساده است. وقتی شما عشق و علاقه ای به خودتان نشان ندهید، نمی توانید از دیگران انتظار داشته باشید که دوست تان داشته باشند.متأسفانه بیشتر مردم برداشتی غلط از دلسوزی برای خود دارند.
دلسوزی برای خود به معنای خود خواهی یا مغرور بودن نیست. تحقیقات دقیقا عکس آن را ثابت کرده است.
«کریستین نف» اولین روان شناسی است که به شکلی کاملا کاربردی عبارت «دلسوزی برای خود» را تعریف و اندازه گیری کرده است. او دلسوزِ خود بودن را این چنین توصیف می کند:
«به خود مهر ورزیدن، به طوریکه فرد درمورد خود ملایمت نشان دهد و پشتیبان خود باشد و خود را درک کند.»
به زبان ساده، دلسوزِ خود بودن یعنی به همان اندازه که به دیگران مهر می ورزید به خودتان نیز مهر بورزید.
وقتی زندگی ضربه ای به شما می زند، دلسوزی برای خود به شما کمک می کند به زندگی ادامه دهید و بر مشکلات خود غلبه کنید و کنترل امور زندگی تان را در دست بگیرید. روان شناسان به این نتیجه رسیده اند که دلسوزی برای خود مهم ترین مهارت از مهارت های زندگی است و می تواند تاب آوری، شهامت، انرژی و خلاقیت فرد را افزایش دهد.
بنابراین، سؤالی که اینجا پیش می آید این است که اگر دلسوزی برای خود تا این اندازه خوب است، پس چرا بسیاری از مردم نمی توانند این کار را انجام دهند؟
وقتی می خواهید دلسوز خود شوید، باید ابتدا قلب تان را به روی خود بازکنید. این کار با توجه به نوع زخم های روحی ای که متحمل شده اید، می تواند کاری زیبا و در عینِ حال دردناک باشد.
دلسوزی برای خود کاری درونی است. یعنی به خودتان بستگی دارد که یاد بگیرید چگونه به خود احترام بگذارید و نقص های تان را بپذیرید.
کامل بودن دروغی است که جامعه ما را واداشته است آن را باور کنیم. هیچ کس کامل نیست و این موضوع هیچ ایرادی ندارد.
اگر فکر می کنید هر کاری که انجام می دهید باید نتیجه ای عالی به همراه داشته باشد، زمان آن رسیده که فکرتان را عوض کنید. درواقع، نقص ها و معایب تان است که وجودتان را زیبا می کند.
وقتی یاد بگیرید چگونه برای خود دلسوزی کنید، در آن صورت خود و دنیای تان را به شکلی متفاوت خواهید دید.
اهمیتی ندارد که این کار چقدر سخت باشد چون با این ۱۳ عادت، که در ادامه در مورد آن ها با شما صحبت می کنیم، می توانید درمورد خود دلسوزتر باشید.
این عادت ها را به زندگی روزمره تان بیفزایید تا اثرات شان را ببینید.
۱.گفت و گوی درونی مثبتی دارند
همه ما در طول روز گفت و گوی درونی داریم. شما وقتی با خود صحبت می کنید، آیا خود را سرزنش می کنید یا به خودتان روحیه می دهید؟متأسفانه، بیشتر مواقع، ما از خودمان انتقاد می کنیم. این تصویر که مبنایش شرمندگی از خود است روی بیشتر انتخاب های زندگی مان اثر منفی می گذارد.
یکی از بهترین روش های تغییر گفت و گوی درونی منفی دلسوزی برای خود به شکلی فعال است.
آیا با خودتان طوری صحبت می کنید که انگار با بهترین دوست تان حرف می زنید؟ اگر پاسخ منفی است، پس زمان آن رسیده تا گفت و گوی درونی تان را به شکلی که به شما انرژی و نیرو بدهد تغییر دهید.
گفت و گوی درونی مثبت برای سلامتی بدن، رضایت از زندگی، افزایش سرزندگی و اضطراب کمتر بسیار مفید است.
سعی کنید لحظاتی را که شروع به گفت و گوی درونی منفی می کنید به سرعت شناسایی کنید و این مکالمه را تغییر دهید.
به جای اینکه روی موضوعات منفی درمورد خودتان متمرکز شوید، به خودتان و موفقیت هایی که در زندگی کسب کرده اید افتخار کنید.
۲.خودشان را می بخشند
چرا دائم خودتان را تنبیه می کنید؟ لازم نیست حتی یک روز دیگر هم این احساسات دردناک را تحمل کنید.وقتی دائما احساس گناه را همچون شمشیرِ دولبه به سمت خود می گیرید، غیرممکن است بتوانید در زندگی پیشرفت کنید.
راهِحل بخشایشِ خود است. همه اشتباه می کنند. ایرادی ندارد. برای اینکه بتوانید خود را ببخشید، باید با خودتان رئوف و مهربان باشید.
مهم تر از همه اینکه، همیشه به یاد داشته باشید که خطاها بخشی از وجود انسان اند. با خطاهاست که یاد می گیرید، رشد می کنید و پیش می روید.
«تنبیه آینده خود به دلیلِ خطاهای گذشته کاملا بی معنی است. خودتان را ببخشایید و از خطاهای تان درس بگیرید و رشد کنید و سپس آن را به فراموشی بسپارید.»
۳.با خودشان قرار ملاقات می گذارند
تا به حال چندبار برای تان پیش آمده کاری را به دلیلِ اینکه همراه ندارید انجام ندهید؟اگر فکر می کنید در کنار فردی دیگر می توانید لحظات خوبی داشته باشید، کاملا در اشتباه هستید. بهترین روش برای اینکه بتوانید با خودتان ارتباط عمیقی برقرار کنید این است که مدتی را تنها بمانید.
اگر عادت کرده اید که دائما کنار دیگران باشید، پس بهتر است زمانی را هم برای تنها سپری کردن به خود اختصاص دهید. بله، ممکن است ابتدا به نظر سخت بیاید، اما مطمئن باشید کار درستی انجام می دهید.
ما انسان ها به طورِ ذاتی موجوداتی اجتماعی هستیم. اما تحقیقات نشان داده که تنهایی هم به اندازه ارتباط با دیگران مهم است. توانایی تحمل تنهایی می تواند شادی و رضایت از زندگی تان را افزایش دهد و مدیریت اضطراب تان را بهبود بخشد.
رابطه ای که شما با خودتان دارید مهم ترین رابطه ای است که می توانید داشته باشید و باید این نوع ارتباط را پرورش دهید.
۴.شکستهای خود را می پذیرند
آیا به جای توجه به نقاط قوت تان، مدام به شکست های تان فکر می کنید؟ اگر چنین است، تنها شما نیستید که این کار را می کنید.بررسی ها نشان داده است که تمایلات منفی ذاتی مان کاری می کنند که شکست را بیش از آنچه هست حس کنیم و مدام نقص های خود را در نظر داشته باشیم.
برای همه ما زمانی پیش می آید که با شکستی مواجه می شویم و احتمال اینکه در طول زندگی خود بارها و بارها شکست بخوریم وجود دارد.
با این حال، برخی از افراد اجازه می دهند هویت شان براساسِ شکست های شان شکل بگیرد و در شکست های خود درمانده باقی می مانند.
کسی که درمورد خود دلسوزی می کند اجازه می دهد از شکست هایش درس بگیرد و آگاهی کسب کند.
اگر به دنبال تجربه های جدید و آزمایش آنها نباشید، هرگز متوجه توانایی های تان نمی شوید. زمانی توماس ادیسون گفت:
«من هرگز شکست نخورده ام. در واقع من ۱۰ هزار روش را پیدا کرده ام که به نتیجه نمی رسند.»
اگر تمایل ندارید کارهایی را انجام دهید که بیشتر مردم هم انجام نمی دهند، هرگز به توانایی های واقعی خود پی نمی برید. این یک واقعیت است.
دفعه بعد که در انجام دادنِ کاری شکست خوردید، به جای عذاب کشیدن، با خودتان مهربان باشید. خطای پیش آمده را ارزیابی کنید. برای آنچه درست انجام داده اید از خودتان تجلیل کنید و از خطاهای تان درس بگیرید.
وقتی رشد و بالندگی در کار نباشد، فقط انرژی تان تحلیل می رود و هدر می شود. اگر در مسیر رشد نباشید، مرده ای بیش نیستید. چنانچه یاد بگیرید در دل مشکلات زندگی با ظرافت و سادگی راه خود را بیابید برنده اید.
۵.از خودشان قدردانی می کنند
وقتی چیزی در زندگی درست پیش نمی رود، ممکن است خیلی سریع افسرده شوید یا دنیا را به دلیلِ مشکلات تان مقصر بدانید.اما اگر بتوانید به هر اتفاقی که در زندگی تان می افتد، حتی بدترین آن، به چشم هدیه بنگرید، فکر می کنید چه می شود؟
به این موضوع توجه کنید. طرز فکر شما، حقیقت وجودتان را تعیین می کند. اگر نگاهی منفی به زندگی داشته باشید و بر این باور باشید که دنیا شما را به دردسر می اندازد، این انرژی منفی را به خود جذب می کنید. اما برعکس، اگر معتقد باشید دنیا کمک می کند تا در مسیر رشد قرار بگیرید، راحت تر می توانید به منابعی دست یابید که شما را به اهداف تان برساند.
اگر نگرش تان به زندگی حاکی از قدر دانی باشد، می توانید زندگی تان را به شکلی تغییر دهید که در نهایت شادتر شوید و به بیشتر هدف های تان دست یابید.
در این حالت، نه تنها بیش از گذشته قدردان افرادی خواهید بود که در زندگی تان هستند، بلکه از خودتان و اندازه پیشرفت تان در زندگی قدر دانی خواهید کرد.
قدردانی مجرایی است که از طریق آن می توانید بیشتر از همیشه دلسوز خود، دیگران و دنیا باشید.
۶.با افراد مثبت اندیش معاشرت می کنند
از آنجاکه مردم شبیه کسانی می شوند که کنارشان هستند، باید افرادی که می خواهید کنارشان باشید را عاقلانه انتخاب کنید.دوستان تان شما را افسرده و غمگین می کنند یا به شما نیروی زندگی می دهند؟ اگر با وجود آنها افسرده می شوید، باید بدانید که وقت آن است که به فکر پیدا کردن دوست جدید باشید.
اگر اطراف تان را افرادی پر کنند که شما را از نظرِ روحی در وضعیت بدی قرار می دهند، زندگی تان هم در این مسیر قرار می گیرد.
فقط با افراد مثبت اندیش و آدم هایی معاشرت داشته باشید که بهترین احساس را به شما می دهند و شما را به داشتن بهترین وضعیت در زندگی تشویق می کنند. مسلم بدانید که موفقیت در زندگی به این کار بستگی دارد. همچنین درعینِ حال شما هم می توانید در نظر دیگران دوست دلسوزی به نظر آیید.
۷.خودشان را با دیگران مقایسه نمی کنند
خودتان را معمولا با چه کسی مقایسه می کنید؟ بنابر نظریه مقایسه اجتماعی، هرکس تمایل دارد تا خود را با دیگران مقایسه کند.همه ما این کار را هر از گاهی انجام می دهیم. با این حال، هیچ کدام از ما از تأثیرات منفی این کار بر سلامت روان و روح مان اطلاعی نداریم.
تحقیقات نشان می دهد که عادت داشتن به مقایسه های منفیِ اجتماعی موجبِ اضطراب، نگرانی و افسردگی بیشتر در فرد می شود و باعث می شود او تصمیم هایی بگیرد که محتوم به شکست اند. شبکه های اجتماعی کاری کرده اند که ما به راحتی زمان زیادی را صرف بررسی زندگی دیگران کنیم و کمتر به خودمان بپردازیم. زمانیکه می خواهید برای خودتان ارزش قائل شوید، این کار فاجعه است.
وقتی خودتان را با دیگران مقایسه می کنید، صدای منفی درون تان به شما می گوید که به اندازه کافی لایق نیستید. این صدا فقط این گفت و گوی درونی منفی تان را تقویت می کند که به شما می گوید دیگران بهتر از شما هستند اما این گفته هرگز حقیقت ندارد. هرچه بیشتر خود را با دیگران مقایسه کنید، بیشتر هویت تان را از دست می دهید.
غرق در مقایسه خود با دیگران نشوید و به جای آن روی استعدادهای ذاتی خود تمرکز کنید و آنها را شکوفا سازید.
۸.از دنیای دیجیتال درست استفاده می کنند
آیا از تکنولوژی به درستی استفاده نمی کنید؟ ثابت شده است که دنیای دیجیتال برای بیشتر ما هم موهبت است هم مصیبت. فناوری دیجیتال باعث شده که هم زمان هم با دیگران در ارتباط باشیم و هم از آن ها دور باشیم.سم زدایی دیجیتالی بهترین روش برای بازگشتن به زمان حال است که زندگی واقعی در آن جریان دارد.
هر از گاهی از رسانه های اجتماعی فاصله بگیرید تا فرصتی بیابید و وقت بیشتری برای انجام کارهایی که دوست دارید داشته باشید. این کار باعث می شود که دوباره با خودتان ارتباط برقرار کنید.
دفعه بعد که احساس کردید باید وارد فضای اینترنت شوید، یک قدم به عقب بردارید و از خودتان بپرسید، «چه اتفاقی در وجودم افتاده که احساس می کنم می خواهم حواسم را از خودم به چیز دیگری معطوف کنم؟»
۹.هر روز جملات مثبت را با خود تکرار می کنند
افکارتان حقیقت وجودتان را شکل می دهند. به همین دلیل، باید هر روز با گفتن جملات مثبت نیرو بخش و تشویق کننده ذهن تان را تقویت کنید.سیستم فعالکننده مشبک بخشی از مغزمان است که باعث می شود کلماتی را که هرروز تکرار می کنیم، چه منفی و چه مثبت، به بخشی از هویت مان تبدیل شود. بنابراین، وقتی هر روز جمله ای مثبت به خودتان می گویید، به مرورِ زمان به بخشی از چیزی که هستید تبدیل می شود.
می توانید هرروز صبح با تکرار جملات الهام بخش و مثبت برخی از باورهای تان را کاملا از میان بردارید.
مهم تر از همه اینکه، می توانید مغز خود را به فکر کردن به مسائل مثبتِ زندگی تان عادت دهید و کاری کنید که اعتماد به نفس جای ترس های تان را بگیرد.
باید جملات مثبتی درمورد خود انتخاب و بارها تکرارشان کنید. مثلا می توانید با برخی از جملات زیر شروع کنید:
من باارزش هستم
من موفق هستم
مرا دوست دارند
من از هر جهت بی نیازم
۱۰.زمانی را به بازی و تفریح اختصاص می دهند
آخرین بار که کار جالبی انجام داده اید کِی بود؟ ما بیشتر مواقع خیلی راحت گرفتار زندگی پرمشغله می شویم و خودمان را فراموش می کنیم.دقیقا به این دلیل است که باید به خودتان یادآوری کنید بازی و تفریح بخش جدایی ناپذیر زندگی است. اگر این کار را انجام ندهید، این خطر وجود دارد که زندگی را بیش از حد جدی بگیرید یا، بدتر از آن، دچار خستگی مفرط شوید.
به خودتان یادآوری کنید که بد نیست گاهی اوقات همهچیز را راحت و آسان بگیرید. درواقع، برای خودتان جشن بگیرید.
هیچ کس به این موضوع که کودکان به شدت عاشق بازی هستند توجه نمی کند. پس بزرگ سالان هم نباید خود را از بازی محروم کنند.
معمولا بازی کردن موجب ترشح هورمون اندورفین می شود. این ماده شیمیایی حال خوب را به بدن تان می بخشد و باعث می شود که احساس آرامش کنید و برخی از دردهای تان تسکین یابد.
بازی و تفریح می تواند به سادگیِ رفتن به کلاس حرکات موزون باشد. می توانید آخر هفته از خانه و محل کار خود دور شوید و هر کاری که می خواهید انجام دهید.
۱۱.کارهای جدید را تجربه می کنند
داشتن یک روال و جریان مناسب در زندگی عالی است، اما وقتی به این روال وابسته می شوید، گرفتار روزمرگی شده اید و کمتر پیش می آید کارهای جدیدی را امتحان کنید. مثلا آخرین بار که از منطقه امن خود بیرون آمدید و کاری غیر از فعالیت روزمره تان انجام دادید، کِی بود؟بیشتر مردم، هرروز، سرِ ساعتِ معینی از خواب بیدار می شوند. قهوه و صبحانه تکراری می خورند و همراه افراد همیشگی از خانه بیرون می روند.
اگر شما هم این گونه هستید، جای تعجبی هم ندارد که به مرورِ زمان در زندگی احساس راکد بودن کنید. شما زندگیِ کاملا «یکنواختی» در پیش گرفته اید.
مطمئن باشید با این روش قایق زندگی تان واژگون می شود. اما اگر بهدنبالِ کمیِ هیجان و انرژی هستید، زمان آن رسیده که بازی را تغییر دهید و کارهای جدیدی را تجربه کنید.
هرقدر کارهای جدید بیشتری را امتحان کنید، اشتیاق بیشتری برای انجام دادنِ کارهای موردِ علاقه تان پیدا می کنید.
۱۲.نه گفتن را خوب بلدند
با وجود فهرست بلند بالا از کارهایی که باید انجام دهید و مسئولیت هایی که به عهده تان است، پیداکردنِ زمانی که مخصوصِ خودتان باشد، به جای اینکه در اولویت تان باشد، تبدیل به موضوعی تجملی شده است.چند وقت یک بار در برابرِ کارهایی که دوست ندارید انجام دهید «نه» گفته اید؟ این کار بیشتر مواقع بسیار سخت است. اگر به ندرت «نه» می گویید، پس وارد باشگاه افرادی شده اید که دیگران را راضی و خشنود نگه می دارند. درحقیقت، افرادی که دوست دارند دیگران را همیشه راضی نگه دارند به این دام می افتند.
آنها به قیمت ازدست دادنِ رفاهِ خود، مدام کارهایی را که دیگران می خواهند انجام می دهند.
باید به نیاز خود برای داشتن «زمانی برای خود»، اهمیت دهید. این زمان یکی از بزرگ ترین هدایایی است که به خودتان می دهید.
اگر به دلیلِ نگرانی از «نه گفتن» با هر کاری موافقت کنید، نمی توانید مراقب خودتان باشید.
فراموش نکنید، مجبور نیستید حتما برای هر پاسخ «نه» خود دلیل قانع کننده ای بیاورید. این زندگی شما و انتخاب های شماست.
۱۳.آیینِ به خود عشق ورزیدن
خود را دوست داشتن مانند یکی از ماهیچه های بدن است، اگر آن را به کار نگیرید، به مرور ضعیف می شود. یکی از بهترین روش های دوست داشتنِ خود دلسوزی برای خود است.همه ما به راحتی از این مطلب غفلت می کنیم که اگر زمانی را در روز به پرورش خود اختصاص دهیم، چه فوایدی عایدمان می شود.
با استفاده از به کارگیری هریک از این روش ها (مانند مدیتیشن، حمام طولانی، پیاده روی در طبیعت، خاطره نویسی یا هر کار مورد علاقه دیگر) با خودتان ارتباطی عمیق تر برقرار کنید.
اگر زمانی برای تغذیه روح خودتان نداشته باشید، نمی توانید به دیگران هم کمکی کنید.
خود را در اولویت قرار دهید. شما لایق آن هستید.
کلام آخر
دلسوزی برای خود بزرگ ترین هدیه ای است که می توانید به خودتان بدهید. زمانی که در این مسیرِ سخت که زندگی نام دارد حرکت می کنیم، باید یادمان باشد که با خودمان با مهربانی رفتار کنیم.شما خودتان می توانید به نیازهای خود توجه کنید و یادتان باشد که هیچ کار دیگر به اندازه توجه به خود اهمیت ندارد.
همانطور که کریستوفر جرمر (روانشناس) می گوید:
«یک لحظه دلسوزِ خود بودن می تواند کل روزتان را تغییر دهد. اما دلسوزی دایمی می تواند کل زندگی تان را تغییر دهد.»
منبع: سایت چطور
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}