آخرالزمان

آخرالزمان یا پایان دوران اصطلاحی است که در فرهنگ عامه مسلمانان بکار می‌رود و به معنی زمانی است که در آن مهدی موعود عج ظهور می‌کند و تحولاتی عظیم در عالم واقع می‌شود. این مفهوم، که انبیاء الهی علیهم‌السلام نیز با آن آشنا بوده‌اند در کتب آسمانی یافت می‌شود. موضوع آخرالزمان و ظهور تقریبا در میان تمام فرق اسلامی پذیرفته شده است و اختصاص به تشیع ندارد اما اینکه مهدی موعود چه کسی است، آیا اکنون زنده است یا در آینده به دنیا می‌آید مورد اختلاف است.

در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که برخی صراحتا و برخی دیگر به استناد احادیث، مربوط به آخرالزمان و ظهور امام زمان عج می‌ باشد. همچنین تعداد کثیری از روایات در منابع یافت می‌شود که بیان‌ کننده وقایعی عظیم، عجیب و شدید است که در آخرالزمان و پس از ظهور رخ می‌دهد.

دو رویکرد نسبت به این احادیث در میان دانشمندان مسلمان به چشم می‌خورد. برخی این وقایع را به مقولات امروزی تعبیر می‌کنند و اسباب آن ‌ها را تکنولوژیک می‌پندارند، اما برخی دیگر چنین وقایعی را معلول تغییراتی می‌دانند که در پهنه آسمان‌ها و زمین رخ می‌دهد و عقیده دارند در آخرالزمان دنیا و قوانین مادی دگرگون شده و قوانینی جدید جایگزین آن می‌شود.

ضرورت اعتقاد به آخرالزمان موضوعی است که در قرآن ، احادیث و تعلیمات انبیاء پیشین بر آن  تأکید شده است. به باور برخی از دانشمندان برپایی ملک عظیم اهل‌بیت علیهم السلام پس از ظهور، آرمانی است که بشر از ابتدا دنبال می‌‌کرده و انبیاء الهی در این مسیر تلاش می‌نمودند و اقوام خود را با این موضوع آشنا و در این راستا حرکت می‌دادند.

در مقابل این هدف، دشمنان انسانیت در طول تاریخ در این مسیر سنگ‌اندازی می‌کردند و اکنون نیز در تلاش هستند تا مانع نیل انسان به آرمان خویش شوند. بنابراین بر انسان‌ها در جبهه حق لازم است عزم خویش را جزم کرده، نقص‌های گذشته را اصلاح و عقب‌ماندگی ها را جبران نمایند تا در مجموع از جبهه باطل پیشی گرفته و مسیر را برای وصول به هدف هموار سازند.

‹‹آخرالزمان›› یا پایان دوران همانگونه که از نام آن برمی‌آید به انتهای یک دوره اطلاق می‌شود و مقطعی از زمان است که در آن تغییر از یک دوره به دوره‌ای جدید رخ می‌دهد.  از آنجا که اکنون دوره دنیا برپاست آخرالزمان به انتهای دوره دنیا مربوط می‌شود.1 

آخرالزمان از دیدگاه ادیان به دورانی گفته می‌شود که وقایعی عظیم و عجیب در آن رخ می‌دهد و حاکی از انتهای زندگی به شیوه فعلی بر روی زمین است. انتظار می‌رود با سپری شدن آخرالزمان دوره جدیدی فرا برسد که بسیار با وضعیت پیشین آن متفاوت باشد. همچنین در این زمان است که ادیان الهی به ظهور مردی بشارت داده اند که ظلم و جور را از زمین بر می‌چیند و آن را پر از عدل و داد می‌سازد.2 نمونه چنین بشارت هایی در کتب آسمانی آمده است.
 

آخرالزمان در ادیان

 
یهود
تصور آخر الزمان به معنی پایان دوره جهان و پیوستن آن به قیامت کبری در دین یهود از سده‌های دوم و سوم قبل از میلاد پیدا شده، پیش از این زمان بنی‌اسرائیل که خود را قوم برگزیده خداوند می‌دانستند، در انتظار روزی بودند که در آن وعده الهی تحقق یابد و خداوند قوم برگزیده خود را در سرزمین موعود مستقر، و دشمنان آن را نابود کند، و عدل و احسان خود را بر سراسر جهان بگستراند.

در دوره‌های بعد از حکومت حضرت داوود و سلیمان ع که این قوم از لحاظ دینی و اخلاقی گرفتار فساد و انحطاط شده و گرایش به شرک و الحاد در میان آنان شدت گرفته بود، غایت این آرزو و انتظار بازگشت قدرت و وحدت و خلوص دوران گذشته بود و انتظار زمانی می‌رفت که خداوند بار دیگر پیشوائی بفرستد و قوم را از تیره بختی نجات دهد.
 
مسیح
نظریاتی که درباره آخر الزمان در چهار انجیل آمده است یکسان نیست. ولی به طور کلی وقوع آخر الزمان به صورت‌های زیر بیان شده است :

1- الیاس باید پیش از آمدن مسیح بیاید و ظهور وی وقوع داوری بزرگ را اعلام کند.

2- بعد از مرگ مسیح و رستاخیز و صعود او، در هنگام رجعت او این واقعه محقق می‌گردد.

3-رجعت عیسی و آغاز روز بزرگ و داوری نهائی، ناگهانی است وهیچ علامتی ندارد.

4- حوادثی پیش از رجعت مسیح در جهان روی میدهد که از آن جمله جنگ‌ها و بلاهالی سخت و زلزله است.
 
زرتشت
در گاهان (گاثها) که سروده‌های خود زرتشت است و در آنها می‌توان عقاید وی را یافت اشاره چندانی به پایان جهان نشده است، اما چنین می‌نماید که در بندی از گاهان (یسن ۴۳ بند ۳) سخن از مردی است که در آینده می‌آید و راه نجات را می‌یابد، همچنین در گاهان چند بار به واژه سوشینت بر میخوریم که در ادبیات بعدی زرتشت به صورت سوشیانس در آمده و منجی نهائی زرتشتی به شمار می‌آید.3
 

بشارت ادیان الهی به ظهور منجی

در کتب آسمانی، مطالبی دیده می‌شود که محتوای آن، نشان‌دهنده آشنایی پیامبران الهی با آخرالزمان و مقوله ظهور است. در زیر، چند نمونه از این مطالب آمده است:
 
انجیل
کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید. و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند. تا هر وقت آید و در را بکوبد، بی‌درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد… پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمی‌برید پسر انسان می‌آید.
 
تورات
و نهالی از تنه یسی بیرون آمده، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شکفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت. مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد کرد. گرگ با بره سکونت خواهد کرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پرواری با هم، و طفل کوچک آنها را خواهد راند. در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند کرد زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد.
 
زبور
زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند، وارث زمین خواهند شد، هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود. در مکانش تأمل خواهی کرد و نخواهد بود. و اما حلیمان وارثان زمین خواهند شد… و میراث آنها خواهد بود تا ابدالآباد.
 
منابع زرتشتیان
سوشیانس(نجات دهنده بزرگ) دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه‌کن سازد. ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم‌فکر و هم‌گفتار و هم‌کردار گرداند.
 
منابع هندوها
این مظهر و یشنو(مظهر دهم) در انقضای کلی یا عصر آهن سوار بر اسب سفیدی در حالیکه شمشیر برهنه درخشانی به صورت ستاره دنباله‌دار در دست دارد ظاهر می‌شود و شریران را تماما هلاک می‌سازد و خلقت را از نو تجدید و پاکی را رجعت خواهد داد… این مظهر دهم در انقضای عالم ظهور خواهد کرد.
 

آخرالزمان در اسلام

موضوع ظهور مصلح در آخرالزمان در اسلام بسیار قدیمی و ریشه‌دار است و اختصاص به تشیع ندارد بلکه اتصال آن بوضوح به نبی اکرم ص می‌باشد.( کلیات عقاید مربوط به آخرالزمان از جمله مطالبی است که تقریباً در میان همة فرقه‌های بزرگ اسلام پذیرفته شده است، ولی اینکه آیا تحولات آخرالزمان با ظهور مهدی موعود پدیدار خواهد شد نیز اینکه مهدی موعود چه کسی است، مورد اختلاف است.

هم اکنون بیش از 50 جلد کتاب مستقل، از علمای اهل سنت پیرامون حضرت مهدی عج در دست است. نخستین کتابی که از طرف علمای اهل سنت در حق آن حضرت نگارش یافته، کتاب «صاحب‌الزمان» است که مؤلف آن متوفی سال 275 هجری است و احتمالا این کتاب پیش از ولادت حضرت بقیة الله(255 هجری) نگاشته شده است.

مسئله مهدویت به صورت یکی از ضروریات دین اسلام در آمده است که منکر آن از آیین اسلام بیرون خواهد بود و آن، مضمون حدیثی است که علمای اهل سنت از پیامبر اکرم ص روایت کرده‌اند:

«من کذّب بالمهدی فقد کفر» هر کس مهدی را انکار کند به راستی کافر است.

گروهی از علمای اهل سنت به مضمون این حدیث فتوا داده‌اند.4
 

آخرالزمان در قرآن

دانشمندان مسلمان برخی از آیات قرآن را به استناد احادیث ذیل آن آیات، مرتبط با آخرالزمان و ظهور دانسته‌اند. در حالیکه برخی دیگر از آیات صراحتاً مربوط به آخرالزمان می‌باشد. در مجموع، آیاتی از قرآن که به آخرالزمان و ظهور می‌پردازد «آیات المهدی عج» نامیده می‌شوند. 5
 

آخرالزمان در احادیث

احادیث آخرالزمان را بسیاری از دانشمندان شیعه و اهل سنت روایت کرده‌اند6. در اینگونه احادیث وقایع بسیاری ذکر شده‌اند که در آخرالزمان رخ می‌دهند و تحت عنوان کلی «علایم آخرالزمان» یا «اشراط الساعه» نام برده می‌‌شوند. به برخی از این نشانه‌ها «علایم حتمی» اطلاق شده است و به برخی دیگر «علایم احتمالی»7.

عنوان برخی از این وقایع در ادامه آمده ‌است:
۱ – خروج سفیانى (بنا به اعتقاد شیعه: سفیانى، یکى از طاغوتهاى مقدّس مآب از نسل ابوسفیان است و در شام به دست سپاه مهدى شکست خورده و کشته مى شود).

۲ – کشته شدن سیّدِ حسنى (بنا به اعتقاد شیعه: جوان خوش صورت از آل امام حسن با سپاهش به حمایت از امام مهدی برمى خیزد و سرانجام، کشته می‌شود).

۳ – اختلاف بنى عبّاس در ریاست دنیا.

۴ – گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان .

۵ – گرفتن ماه در آخر آن ماه، برخلاف عادت (و نظم فلکى).

۶ – فرو رفتن زمین بیداء (زمین بین مکّه و مدینه).

۷ – فرو رفتن زمین در نقطه اى از مشرق و مغرب .

۸ – توقّف خورشید، هنگام اوّل ظهر تا وسط وقت عصر.

۹ – طلوع خورشید از مغرب .

۱۰ – کشتن « نفس زکیّه » در پشت کوفه همراه هفتاد نفر از یارانش .

۱۱ – سر بریدن یک مرد هاشمى بین حجرالاسود و مقام ابراهیم .

۱۲ – ویران شدن دیوار مسجد کوفه .

۱۳ – به اهتزاز درآمدن پرچمهاى سیاه از جانب خراسان .

۱۴ – خروج یمانى (بنا به اعتقاد شیعه: یمانى از مردان نیک و طرفدار امام زمان است ) که به حمایت از مهدی ، با سپاه خود برمى خیزد.

۱۵ – ظهور مغربى در مصر و حکومت او بر مردم شام .

۱۶ – فرود ترکها به جزیره .

۱۷ – ورود رومیان به رمله .

۱۸ – طلوع ستاره درخشان در سمت مشرق که همچون ماه مى درخشد سپس دو جانب آن خم گردد که نزدیک شود که آن دو جانب به همدیگر متّصل شوند.

۱۹ – پدید آمدن سرخى در آسمان که در فضا پراکنده گردد.

۲۰ – آتشى در طول مشرق، آشکار شود و سه روز یا هفت روز در آسمانى باقى بماند.

۲۱ – آزادی عرب از اسارت خود را و حکومت عرب بر شهرها و کشورها.

۲۲ – بیرون رفتن عرب از تحت نفوذ سلطان عجم .

۲۳ – کشتن امیر مصر، توسّط مردم مصر.

۲۴ – خراب شدن شام .

۲۵ – کشمکش سه گروه در شام.

۲۶ – ورود دو گروه قیس و عرب به کشور مصر.

۲۷ – به اهتزاز درآمدن پرچمهاى قبیله « کنده » در خراسان .

۲۸ – آمدن اسبهایى از جانب مغرب، تا اینکه در کنار حیره (نزدیک کوفه ) بسته شوند.

۲۹ – برافراشته شدن پرچمهاى سیاه از جانب مشرق به سوى حیره .

۳۰ – طغیان آب فرات، به طورى که سرازیر کوچه هاى کوفه گردد.

۳۱ – خروج شصت دروغگو که همه آنان ادّعاى نبوت مى کنند.

۳۲ – خروج دوازده نفر از نژاد ابوطالب که همه آنان ادّعاى امامت براى خود دارند.

۳۳ – سوزاندن مردى بلند مقام از شیعیان بنى عبّاس بین سرزمین جلولاء (واقع در هفت فرسخى خانقین) و سرزمین خانقین .

۳۴ – بستن پلى نزدیک محله کرخ بغداد.

۳۵ – برخاستن باد سیاهى در بغداد، در آغاز روز.

۳۶ – زلزله شدید در بغداد.

۳۷ – فرو رفتن بیشتر شهر بغداد در زمین بر اثر زلزله .

۳۸ – ترس عمومى که عراق و بغداد را فراگیرد.

۳۹ – مرگهاى سریع و عمومى در بغداد.

۴۰ – کم شدن اموال و انسانها و محصول کشاورزى .

۴۱ – پیدایش ملخ در فصل خود و در غیر فصل خود تا آنجا که زراعتها و غلاّت را از بین ببرد.

۴۲ – کم شدن غلاّت و محصولات گیاهى .

۴۳ – اختلاف و کشمکش در میان دو صنف از عجم و خونریزى بسیار بین آنان .

۴۴ – بیرون آمدن بردگان از زیر فرمان اربابان و کشتن اربابان .

۴۵ – مسخ شدن جمعى از بدعتگذاران، به صورت میمون و خوک .

۴۶ – پیروزى بردگان بر شهرهاى اربابان .

۴۷ – نداى (غیرعادى ) از آسمان بر همه جهان به طورى که هرکسى در هر زبانى باشد آن ندا را به زبان خودش مى شنود.

۴۸ – پیدایش صورت و سینه انسان در قرص خورشید.

۴۹ – مردگانى زنده از قبرها بیرون آیند و به دنیا بازگردند و به دید و بازدید با همدیگر بپردازند.

۵۰ – در پایان همه، ۲۴ بار، باران پى در پى مى آید و زمین خشک را پس از مرگش، زنده و سبز و خرّم مى کند و به دنبال آن برکتهاى زمین بروز مى نماید و در دسترس قرار مى گیرد. 8

شباهت موضوعات مطروحه در احادیثِ مربوط به اشراط الساعه(علایم برپایی قیامت) و احادیث مربوط به علایم آخرالزمان این بحث را مطرح می‌کند که چه بسا برخی از آیات قرآن که به ذکر حوادثی از قیامت می‌پردازند مربوط به آخرالزمان و ظهور امام زمان عج باشد. چرا که در ذیل اینگونه آیات قرآن احادیثی وارد شده است که در آن ها «یوم القیامة» به «یوم قیام القائم ع» تأویل شده است.9

نسبت به احادیث مربوط به آخرالزمان دو گونه نگرش دیده می‌شود. برخی دانشمندان و دانش‌پژوهان معتقدند وقایع آخرالزمان به همانگونه که در احادیث ذکر شده است واقع می‌شود، در حالیکه برخی دیگر، حوادث مذکور در روایات را به مسایلی امروزی تعبیر می‌کنند. به عنوان مثال در روایات آمده است که مهدی عج با شمشیر (سیف) قیام می‌کند10.

دو گونه نگاه می‌توان به این حدیث داشت. یکی اینکه بگوییم منظور اهل‌بیت ع از شمشیر در این حدیث، سلاح است و چون در آن زمان سلاح روز شمیر بوده به اینصورت مطرح شده است و تعبیر آن در این زمان و در آینده، اسلحه تکنولوژیک است. یک منظر دیگر این است که بگوییم منظور، دقیقا همان شمشیر ذکر شده در حدیث است و مهدی عج حقیقتا با شمشیر قیام می‌کند. لازمه این نگاه این است که در چنین حالتی همه سلاح‌های تکنولوژیک در آن زمان بی اثر باشند تا اینکه بتوان با شمشیر جنگید و یک جبهه عظیم را به پیش برد و به پیروزی رسانید. چرا که اگر در آن زمان اسلحه روز فعال باشد و مورد استفاده قرار گیرد اینکه گروهی با شمشیر نبرد کنند بی‌معنا جلوه می‌کند.

پیروان این فرضیه، آخرالزمان و فضایی را که مهدی عج در آن قیام می‌کند، فضایی جدید، عجیب و غیر عادی می‌دانند و آخرالزمان را پایان این دنیا و شروع تدریجی دنیایی جدید می‌پندارند. لذا معتقدند در فضایی که دنیا در حال دگرگونی است تعبیر وقایع مذکور در روایات به مقولات دنیایی، کار به جایی نیست. چه بسا معتقدان به این فرضیه، وقوع رخدادهای غیر عادی و متناقض با قوانین طبیعی در برخی اقوام گذشته در فضایی عاری از تکنولوژی امروز را دلیلی بر امکان وقوع این رویدادها در آینده، بدون حضور تکنولوژی می‌دانند.11

از سوی دیگر، علاقه‌مندان به تعبیر وقایع آخرالزمان به مقولات امروزی، برخی رویدادهای مذکور در احادیث را که نظیر آن حتی در این زمان (با وجود فناوری‌های پیشرفته ) دیده نمی‌شود مربوط به تکنولوژی می‌دانند که در آینده بوجود خواهد آمد.

همچنین برخی دیگر از محققین با زیر سؤال بردن سند روایات مطرح کننده این وقایع، چنین رویدادهایی را غیرممکن می‌دانند. در حالیکه با توجه به کثرت احادیث ذکر کننده حوادث آخرالزمان به نظر می‌رسد اینگونه برخورد با احادیث شبیه به پاک کردن صورت مسئله است و کمکی به تبیین آخرالزمان نمی‌کند.

همچنین با وجود برخی احادیث غیر مستند نمی‌توان تعداد کثیر روایات مربوط به آخرالزمان را زیر سؤال برد.
 

آیا در آخرالزمان و زمان ظهور، دنیا تغییر می‌کند؟

دنیا یا نشئه اول(نشأة الأولی) به مجموعه‌ای بزرگ از اشیاء مادی اطلاق می‌شود که قوانینی مادی بر آنها حاکم است. مطالعه در این قوانین منجر به ایجاد علوم ریاضی و فیزیک و شیمی و … شده است. همه فناوری‌های پیشرفته امروزی بر اساس این قوانین ابداع شده و در چارچوب این قوانین عمل می‌کند.

حال، بروز تغییر در مجموعه اشیاء مادی و قوانین موجود در نشئه اول تا حدی که دیگر نتوان آن را نشئه دنیا نامید، باعث ایجاد نشئه‌ای جدید می‌گردد که بدان نشئه‌ای دیگر یا «نشأة الأخری» اطلاق می‌شود12. مثلا در قیامت که طبق آیات قرآن زمین و آسمان تغییر می‌یابند و حوادث عجیب و هولناکی روی می‌دهد نشئه‌ای دیگر برپا می‌شود که می‌توان آن را «نشئه قیامت» نامید.

چرا که قوانین حاکم در آن فضا، قوانینی جدید و متفاوت با قوانین حاکم در نشئه قبل از قیامت است. طبق آیات و روایات در قیامت انسان‌ها کتاب خویش را می‌بینند، نیت‌ها عیان است، هیچکس سخن نمی‌گوید مگر به اذن خداوند رحمان، اعضا و جوارح انسان‌ها شهادت می‌دهند و… این مقولات ناشی از برپایی نشئه‌ای جدید است که در آن، اشیاء با قوانینی جدید و متفاوت از گذشته اداره می‌شوند.13

از طرفی طی بررسی آیات و روایات مربوط به آخرالزمان و ظهور، به وقایعی برمی‌خوریم که در نشئه دنیا رایج نیست، یعنی اینکه بوسیله قوانین حاکم در نشئه فعلی، بروز چنین اتفاقاتی عادی و ممکن نیست. این موضوع این سؤال را بر می‌انگیزد که آیا در زمان ظهور، نشئه اول تمام و نشئه‌ای دیگر برپا می‌گردد؟

در جواب این پرسش برخی معتقدند وقایع عجیب و غیرعادی که در اینگونه روایات مطرح شده همگی در چارچوب قوانین فعلی مادی امکان وقوع دارند اما توسط فناوری‌های بسیار پیشرفته‌ای که در آینده ابداع خواهد شد. لذا اینگونه افراد دوران حکومت حقه در زمان ظهور را ادامه نشئه فعلی می‌دانند.

اگر چنین جوابی صحیح و منطبق بر واقعیت باشد می‌توان همین موضوع را برای قیامت قائل شد و مطرح نمود که تمام اتفاقات غیر عادی که در قیامت رخ می‌دهد توسط فناوری فوق مدرنی است که در آینده اختراع خواهد شد، و سپس این استدلال را دائما تکرار کرد و تا درجه انتهایی بهشت همه چیز را تکنولوژیک تصور نمود! اما چنین فرضیه‌ای توسط هیچکس مطرح نمی‌شود و غالبا قیامت نشئه‌ای جدید قلمداد می‌گردد.

اگر در قیامت رخدادهای عظیم و عجیب وجود دارد در زمان ظهور نیز وقایعی غیر عادی رخ می‌دهد. اگر قیامت محل حساب است در آستانه ظهور نیز با ظالمین تا حدی تسویه حساب می‌شود. اگر قیامت نشئه‌ای جدید است آیا نمی‌توان ملک عظیم اهل‌بیت ع را در زمان ظهور، نشئه‌ای جدید دانست؟
 

جایگاه آخرالزمان شناسی

پرداختن به آخرالزمان چه ضرورتی دارد؟ می‌دانیم که حکومت حقه امام زمان عج در آخرالزمان و پس از ظهور ایشان واقع می‌شود. ما در آیات قرآن و احادیث بسیار به ظهور دعوت شده‌ایم. در حال و هوای ظهور بودن، دعا برای فرج، انتظار و زمینه‌سازی برای ظهور، در قرآن و روایات مورد تأکید قرار گرفته است.14

در تاریخ نیز که می‌نگریم انبیاء ع را با آخرالزمان و ظهور آشنا می‌یابیم. ایشان قوم خود را به سوی آینده دعوت می‌کردند و آنان را با امام زمان عج آشنا می‌ساختند. در کتب انبیاء  گذشته وصف صحنه‌هایی از آخرالزمان و سپس گسترانیده شدن عدل و داد بر روی زمین را می‌یابیم.15

گویا از ابتدا حکومت موعود خدایی (دولت الله) آرمان نیکان و صالحان بوده و همه جهت‌گیری‌ها به آن سو انجام می‌شده و مردم در طول تاریخ توسط پیامبران در این راستا حرکت داده می‌شدند. 16

پس از اینکه حضرت آدم ابوالبشر و حوا سلام الله علیهما از بهشت بیرون برده شدند، رسیدن به حکومتی الهی و زندگی در فضایی بهشت گونه همیشه آرمان بشر بوده است و خوبان از بشر تلاش داشته‌اند مسیر رسیدن به این هدف را هموار و مقدمات وصول به آن را فراهم سازند. در مقابل، دشمنان انسانیت که در ابتدا نیز به دنبال اخراج حضرت آدم ع از بهشت بودند اکنون نیز در مسیر نیل انسان به هدف خویش سنگ‌اندازی می‌کنند و مانع رسیدن او به آرمانش می‌شوند.

در این زمان دشمن سعی می‌کند با تغییر آموزه‌های کتب مقدس مسیحیت و یهود و با ارائه تبیین نادرست از آخرالزمان فضا را به نفع خود تغییر دهد تا اینکه هنگام فرارسیدن صحنه‌های آخرالزمان بیشترین بهره‌برداری را داشته باشد. در این زمان آنان می‌کوشند نبردهای آخرالزمان را نبرد بین اسلام و مسیحیت و یا میان اسلام و یهود و در کل نبردی میان ادیان جلوه دهند. در حالیکه جنگ‌های آخرالزمان میان دو سپاه حق و باطل است. افراد حق با هر دینی درون لشگر حق و افراد باطل با هر کیش و آیینی درون لشگر باطل قرار می‌گیرند.

دشمنان سعی در پیاده‌سازی وقایع آخرالزمان از دیدگاه خود دارند و در این مسیر به طور جدی وارد عرصه عمل شده‌اند. برخی تحلیلگران مسایل سیاسی، لشگرکشی‌های اخیر امریکا به منطقه را  برای دسترسی به منافع نفتی و … عنوان کرده‌اند. در حالیکه برخی دیگر از دانشمندان، با نگاهی همه‌جانبه‌گرایانه باور دارند این لشگرکشی‌ها ارتباط تنگاتنگی با عقاید مذهبی افراط‌گرایانه هیئت حاکمه امریکا دارد. دستگیری علمای عراقی و سؤال از آنان در مورد مهدی موعود توسط فرماندهان ارتش امریکا و وقایع مشابه دیگر، این رابطه را بیشتر مشخص می‌سازد17.

در این باور، به تأسیس رژیم اسرائیل نیز در راستای آخرالزمان و تحقق اهداف صهیونیستی  نگریسته می‌شود. در نگاه اینگونه تحلیلگران، صهیونیسم عقیده دارد برای زمینه‌سازی ظهور مسیح، باید دولتی یهودی در فلسطین تشکیل شود (یعنی محل ملک گذشته بنی‌اسرائیل در زمان حضرت سلیمان ع)، مسجد الاقصی ویران شود و به جای آن معبد سلیمان بنا گردد، گوساله‌ای سرخ‌موی در پیشگاه آن معبد قربانی شود و جنگی جهانی به پا گردد.18

آنان با تشکیل دولت اسرائیل در اواسط قرن بیستم انگیزه بیشتری برای ادامه کار پیدا کردند و رؤیاهای از دست یافته خویش را بار دیگر دست‌یافتنی دیدند. هم اکنون صهیونیست‌ها بنای معبد سلیمان را آماده کرده‌اند و به دنبال ویران کردن مسجد‌الاقصی هستند. آنان همچنین با استفاده از علم ژنتیک گوساله‌ای سرخ موی را به وجود آورده‌اند و آن را برای زمان قربانی نگه داشته‌اند. جبهه صهیونیسم که نه تنها در اسرائیل بلکه در هیئت حاکمه امریکا نیز وجود دارد19، برای برپایی جنگ جهانی مقدمه ساز ظهور مسیح، با انهدام برج‌های دوقلو در ایالات متحده بهانه‌ای به وجود آوردند تا به خاورمیانه، محل اصلی بروز و ظهور وقایع آخرالزمان، لشگرکشی کنند20.

از سویی در جبهه دیگر، مسلمانان با وجود منابع عظیم و غنی از معلومات صحیح نسبت به آخرالزمان که بر خلاف ساختگی بودن آن در مکتب صهیونیسم، الهی می‌باشد متأسفانه عموما همتی کافی در پرداختن به آن معلومات و تبدیل آن‌ها به تفکر و یک برنامه مشخص نداشته و در قبال رفتارهای صادر شده از جبهه صهیونیسم موضعی منفعلانه اتخاذ نموده‌اند. غفلت از آخرالزمان منجر به این شده است که مسلمانان  معنی رفتارها و رویه‌هایی را که صهیونیست‌ها در پیش می‌گیرند متوجه نشوند و ارتباط آن رفتارها را با آخرالزمان درنیابند.

مسلمانان اگر هم نخواهند به آخرالزمان اعتنا کنند با گروهی طرف هستند که آخرالزمان برای آن بسیار مطرح است و حاضر است تمام سرمایه‌های خود را در این مسیر خرج نماید. آنان در این راستا برای مسلمانان برنامه دارند و خواهان نه تنها شکست دادن و خوار و ذلیل کردن آنها بلکه خواستار نابودیشان هستند21. برای مسلمانان چاره‌ای نمی‌ماند جز بیداری و حرکت در جهت خنثی نمودن توطئه دشمن و اشاعه تفکر صحیح نسبت به آخرالزمان و حاکم کردن آن در جوامع اسلامی و بلکه تمام جهان.

این هدف مستلزم مقدماتی است. تحقیق و تفحص در منابع اسلامی برای یافتن تبیین صحیح نسبت به آخرالزمان. تبدیل این معلومات به یک تفکر و اشاعه آن در جوامع اسلامی. تبدیل این تفکر به یک برنامه و قرار گرفتن آن به عنوان یک استراتژی مشخص در جهت‌گیری‌های کلی کشورهای اسلامی.

پی‌نوشت‌ها
1) آخرالزمان، اصطلاحی (است) که در فرهنگ ادیان بزرگ دنیا دیده می‌شود و در ادیان ابراهیمی از اهمیت و برجستگی ویژه‌ای برخوردار است. عقاید مربوط به آخر الزمان بخشی از مجموعة عقایدی است که به پایان این جهان و پیدایش جهان دیگر مربوط می‌شود و ادیان بزرگ دربارة آن پیشگوییهایی کرده‌اند.
دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی ج1 ص 134
2) این اصطلاح(آخرالزمان)، در کتابهای حدیث و تفسیر در دو معنی به کار رفته است: نخست، همة آن قسمت از زمان که بنابر عقیدة مسلمانان، دوران نبوت پیامبر اسلام است و از آغاز نبوت پیامبر تا وقوع قیامت را شامل می‌شود. دوم، فقط آخرین بخش از دوران یاد شده که در آن مهدی موعود ظهور می‌کند و تحولات عظیمی در عالم واقع می‌شود.
دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی ج1 ص 134
3) دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی ج1 ص 134
4) یوم الخلاص، تألیف کامل سلیمان، ترجمه حجة‌الاسلام مهدی‌پور-همچنین مراجعه کنید به کتاب «الامام المهدی عند اهل السنه ».
5) در نظر عده‌ای از مفسران متأخر مسلمان، در قرآن آیاتی است که نظر به آیندة جوامع انسانی دارد و دربارة حکومت توحید و عدل در آیندة زندگی انسان مطالبی بیان می‌کند. اینان معتقدند که آیات مربوط به استخلاف انسان در زمین، فرمانروا شدن نیکوکاران زمین (وراثت صالحان) و پیروزی حق بر باطل به رغم جولان دائمی باطل، آیاتی هستند که سرنوشت آیندة بشریت را پیشگویی می‌کنند و مستقیماً به مسألة آخرالزمان مربوط می‌شوند. محمد رشید رضا (9/80)، محمدحسین طباطبایی (14/330) و سید قطب‌ (5/3001، 3002) به ترتیب در ذیل آیات 128 از سورة اعراف، 105 از سورة انبیاء و 171ـ172 از سورة صافات قرآن، این عقیده را توضیح داده‌اند. (به نقل از دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی ج1 ص 134)
6) احادیث آخرالزمان را بسیاری از محدثان از جمله بخاری (19/49)، ابوداود (4/113)، ابن ماجه (1/49)، احمد بن حنبل (3/5) و مجلسی (52/185، 207، 212، 261) آورده‌اند.
7) « در فرهنگ عامة مسلمانان مخصوصاً شیعه، اصطلاح آخرالزمان حکایت از عصری می‌کند که مهدی موعود در آن ظهور می‌کند و تحولات ویژه‌ای در جهان رخ می‌دهد. در روایات مسلمانان برای این عصر مشخصات ویژه‌ای (به نام علائم آخرالزمان) نقل شده است.»
افزون بر اصطلاح «علائم آخرالزمان»، در فرهنگ مسلمانان اصطلاح مشابه دیگری است و آن «اَشْراطُ السّاعَه» (علادم برپا شدن رستاخیز) است. گرچه این اصطلاح به علائم وقوع قیامت اختصاص دارد، ‌ولی از بررسی روایاتی که زیر این عنوان در کتابهای حدیث نقل شده است، بر می‌آید که مضمون این روایات، مطالب مشترک بسیاری با روایات آخرالزمان دارد و بسیاری از علائم، در هر دو دسته از روایات ذکر شده است (ابن ماجه، 2/1341، 1342، 1343). با وجود اشتراک در مضمون روایات یاد شده، این مطلب مسلم است که در همة ادوار تاریخ مسلمانان، مسألة آخرالزمان به صورت آشکاری از مسألة قیامت تفکیک شده است. به عقیدة مسلمانان، قیامت همان احوالی است که پس از فنای این عالم مادی واقع می‌شود، ولی دورة آخرالزمان، قسمت پایانی همین عالم است و به این عقیده مربوط می‌شود که عالم اجسام (دنیا) سرانجام فانی خواهد شد و زمان به پایان خواهد رسید. (به نقل از دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی ج1 ص 134)
8) علامه حلی، نگاهى بر زندگى دوازده امام، ترجمهٔ محمد محمدى اشتهاردى
9) بحارالانوار 6/313 – بحارالانوار 53/1 – تأویل‌الآیات 780 – بحارالانوار 24/398/120 – البرهان 5/679
همچنین برخی از محققین، ظهور امام زمان عج و قیام ایشان را به «قیامت صغری» تعبیر نموده اند.
10) بحارالانوار 52/389/210 – کفایة‌الاثر 147، صراط‌المستقیم 2/153 – کمال‌الدین 1/321/3
11) با مراجعه به  قرآن و همچنین تاریخ درمی‌یابیم در خلال عمر بشر وقایعی رخ داده که با قواینی طبیعی سازگار نبوده است. درشت‌ترین این وقایع معجزاتی است که به دست پیامبران علیهم السلام و اوصیاء بزرگوارشان جاری می‌شد. غیر طبیعی بودن اینگونه رویدادها، به معنی نظام‌مند نبودن آنها نیست، بلکه این معجزات تحت حکومت قوانین موجود در فضای ماوراءالطبیعه در عالم مادی جاری می‌شوند. به عبارت دیگر در طول تاریخ به طور محدود، قوانین غیر مادی در دنیا جاری می‌شده و از این طریق معجزات رخ می‌داده است. حال اگر قوانین غیر مادی (البته بسیار پایین‌تر از حد معجزات) به طور شامل و غیر محدود، در دنیا جاری شود، تعداد بیشتری از افراد و بلکه عموم افراد قادر خواهند بود از این قوانین استفاده کنند. اگر در آخرالزمان و زمان ظهور، چنین ماجرایی واقع شود، آنگاه شاهد وقایعی خواهیم بود که در احادیث آمده است. مانند جابجا شدن افراد از جایی به جای دیگر در کسری از زمان(بحار 52/368)، از جای کندن کوه‌ها با یک ضربه شمشیر(معجم احادیث امام مهدی عج حدیث639 و 1598، بحار 52/307 )، سخن گفتن اشیاء با افراد(محجه بحرانی 86) ، فرورفتن زمین(سبأ 51 – مسند احمد 6/287)، فتح شهرها توسط یاوران مهدی عج بوسیله تکبیر(بشارة الاسلام ص297) ، شنیده شدن صدایی در آسمان به گونه‌ای که همه اهل عالم آن را بشنوند (بحار 52/290)، بسیار طولانی شدن عمرها(بحار 52/330)، دیده شدن افراد و اشیاء از فواصل بسیار دور (بحار 52/391و236)، متوجه شدن شیعیان حکم امام خویش را با نگاه کردن به کف دست خود (غیبت نعمانی 319) و …
12) واقعه 62 / نجم 47 / عنکبوت 20 – مفهوم «آخرت» در مورد نشئاتی به کار می‌رود که پس از نشئه دنیا برپا می‌گردند.
13) اینکه انسان‌ها با نگاه به یکدیگر نیت هم را ببینند در دنیا رایج نیست چرا که دنیا ظرفیت این را ندارد که در آن، نیت انسان‌ها بروز پیدا کند. لکن در قیامت فضایی حاکم خواهد بود که درون آن، نیت‌ها آشکار می‌شود.
14) این آیات و روایات در جای خود مطرح خواهد شد.
15) این مطلب در قرآن و احادیث ، کتب انبیاء پیشین  و آثار باستانی مشخص است.
16) الامام الصادق علیه السلام ) ” ما زال مذ خلق الله آدم : دولة لله ، ودولة لابلیس ، فأین دولة الله ؟ أما هو إلا قائم واحد “
زراره از امام صادق ع  روایت کرده که حضرت دربارهء آیه شریفه ” وتلک الایام نداولها بین الناس ” فرمود : پیوسته از زمان حضرت آدم ع ، خدا دولت وحکومتى داشته وابلیس نیز صاحب دولت بوده است ، بنابر این دولت خدا کجاست ؟ هان ، آگاه باش آن جز یک قائم نخواهد بود.
العیاشی 1/199/145
إثبات الهداة 1/135-136/258 – عن العیاشی .
البرهان 1/318/2 – عن العیاشی .
البحار 51/54/38 – عن العیاشی.
نور الثقلین 1/395/374 – عن العیاشی .
معجم الاحادی الامام المهدی عج حدیث 1487
عده‌ای از مفسران متأخر مسلمان ، ایات و روایات مربوط به تحولات آخرالزمان را بیانگر نوعی فلسفة تاریخ می‌دانند. این مفسران که از روحیة خاص عصر ما یعنی جست‌وجوی نوعی فلسفه برای تاریخ انسان متأثرند، در صدد کشف فلسفة تاریخ از دیدگاه اسلام برآمده‌اند و آن را در این آیات و امثال آن یافته‌اند. در نظر اینان، تحولات آخرالزمان که در روایات بیان شده، چیزی جز آیندة طبیعی جامعة انسانی نیست. عصر آخرالزمان عبارت است از دوران شکوفایی تکامل اجتماعی و طبیعی نوع انسان. چنین آینده‌ای امری است محتوم و مسلمانان باید انتظار آن را بکشند. نظر جمعی از علما آن است که این انتظار هرگز نباید به گونة چشم دوختنِ منفعلانه به وقوع حوادث باشد، بلکه باید حالتی باشد سراسر پر از فعالیت و امیدواری. مسلمانِ خواهان صلاح جامعة انسانی و آگاه از تحقق قطعی اهداف تاریخی انتظار باید سرشار از امید، آمادگی و کوششی در خور این انتظار باشد: انتظاری مثبت، نه منفی.
در چارچوب این برداشت فلسفی، آخرالزمان قطعة معیّنی از تاریخ نوع انسان است که نه ممکن است پیش افتد و نه ممکن است واپس افکنده شود. نوع انسان باید حرکت تکاملی تدریجی خود را که بر مبنای پیروزی تدریجی حق بر باطل صورت می‌گیرد، همواره دنبال کند تا به دورة آخرالزمان برسد.
در نقطة مقابل این تصور که طرحی برای فلسفة تاریخ است، در آثار اکثر مسلمانان قدیم اعم از شیعه و سنی مسألة آخرالزمان ظاهراً به فلسفة تاریخ ربط داده نشده است.
علمای قدیم نه در تفسیر آیات سخن از تحول طبیعی جامعة انسانی به سوی حکومت توحید و عدل به میان آورده‌اند و نه روایات آخرالزمان را به چنین فلسفه‌ای برای تاریخ مربوط کرده‌اند. در نظر آنان تحولات آخرالزمان امری است غیرعادی که در آخرین بخش از زندگی نوع انسان واقع می‌شود و به تحولات قبلی جامعة انسانی مربوط نمی‌گردد. در آثار آنها تاریخ عبارت است از مجموعة حوادث پراکنده؛ و پیروزی حق بر باطل در آخرالزمان حادثه‌ای است مخصوص همان عصر و نه فلسفه‌ای که تاریخ براساس آن حرکت می‌کند. مبنای عقیده به حکومت توحید و عدل در آخرالزمان نیز صرفاً همین است که چنین مطلبی از طریق روایات پیشگویی شده است. فکر تکامل اجتماعی انسان در طول تاریخ برای آنان ناشناخته است. در چهارچوب تصور این پیشینیان، برخلاف آنچه در برداشت فلسفی از آخرالزمان دیده می‌شد، ممکن است که هر قطعه‌‌ای از تاریخ نوع انسان، آخرالزمان باشد. چیزی که هست، فقط خدا می‌داند این قطعه کدام است. تفاوتی که میان علمای قدیم شیعی و سنی در این مسأله هست، این است که علمای اهل سنت آیاتی را که در آنها وعدة پیروزی حق بر باطل و وراثت مؤمنان در زمین داده شده، مربوط به پیروزیهای صدر اسلام می‌دانند، ولی علمای شیعه معتقدند که این آیات مربوط به عصر مهدی موعود است.
آنچه دربارة‌ فقدان فلسفة تاریخ در آثار اکثر علمای قدیم اسلام گفته شد، به این معنی نیست که در هیچ‌یک از متون قدیمی مسلمانان مجال چنین استنباطی نیست. در پاره‌ای از متون به تعبیراتی دربارة آیندة جوامع بشری بر می‌خوریم که فهمیدن آنها به صورت فلسفة تاریخ مناسب‌تر از فهمیدن آنها به صورت نوعی پیشگویی به نظر می‌آید. در رسایل اخوان الصفا چنین آمده است: ظهور دولت در میان بعضی از مردم و امتها و افزایش قدرت برخی از پادشاهان و خروج بعضی از شورشگران و تجدید ولایات در حوزة ملک و حوادث دیگری از این‌گونه، در جهت صلاح شأن جهان و رساندن آن به ترقی و کمال است. نیز هر چند عوامل تباهی مانند جنگها و فتنه‌ها و غارتگریها، در میان می‌آیند و در نتیجة آنها برخی شهرها ویران می‌گردند و رشد و رونق بعضی اقوام از میان می‌رود، سرانجامِ همة آنها به سوی صلاح و بهبود است (3/264). ابن خلدون نیز از جمله کسانی است که در مقدمه خود به نوعی فلسفة تاریخ قائل شده است.
(به نقل از دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی ج1 ص 134)
17) به نقل از سایت مؤسسه ‌فرهنگی موعود www.mouood.org
18) ر.ک ماهنامه فرهنگی موعود شماره41 بهمن‌و‌اسفند 82
19) عنوان «صهیونیسم مسیحی» یا «مسیحیت صهیونیستی» به مسیحیانی اطلاق می‌شود که گرایش صهیونیستی دارند.
20) با مراجعه به اخبار آخرالزمان در منابع، در می‌یابیم بسیاری از حوادث، فتنه‌ها، جنگ‌ها و درگیریها در آخرالزمان در محدوده خاورمیانه روی می‌دهد. برخی، تلاش صهیونیسم را در جهت افزایش حضور و گسترش نفوذ خود در خاورمیانه، برای در دست گرفتن و غلبه بر اوضاع، در آخرالزمان می‌دانند.
21) با تأمل در اندیشه‌های نژادپرستانه صهیونیسم و اهداف آنان در تأسیس رژیم اشغالگر، مانند آرمان نیل تا فرات، این مطلب به دست می‌آید.


منبع: سایت عصر انتظار