عملیات آموزش و پرورش می تواند عملیاتی انسانی و در قلمرو انسانها چه از جانب معلم و مربی و چه از جانب فراگیر و متربی باشد؛ همان گونه که می تواند عملیاتی فوق انسانی - انسانی و در قلمرو ملکوت از جانب معلم و مربی و در قلمرو انسان ها از جانب فراگیر و متربی باشد. در مورد نخست ارتباطات آموزشی - تربیتی میان انسان و انسان برقرار می شود، در صورتی که در مورد دوم، این ارتباطات میان خداوند از یک سوی، و پیامبران، امامان و اولیای او از سوی دیگر برقرار میشود. ارتباطات از نوع دوم از هر دو طرف کار و هنر انسان‌های معمولی و متعارف نیست و هرگز از عهده افراد عادی بر نمی آید؛ گونه‌ای دیگر از ارتباطات آموزشی - تربیتی را می شود در قلمرو آموزش و تربیت برخی حیوانات به دست انسان مشاهده کرد. در این زمینه، ارتباطات متقابل انسان به حیوان نقش مهمی در فراگیری و تربیت پذیری حیوان ایفا می کند و آثار چشمگیری را بر این گونه تربیت مترتب می سازد. در مواردی چه بسا حیوان از خود تنها واکنش و انفعال محض نشان دهد. در عین حال، در بسیاری موارد نقش فعال و کنش گرای حیوان در پاسخ مناسب به آموزنده و مربی خود با اهمیت است .
 
در عملیات آموزشی - تربیتی حرکت از قوه و استعداد به فعلیت و رسش و از بودن به شدن جهت می یابد. خاصیت اصلی و بنیادین آموزش و پرورش در همین است که عملیات آموزشی - پرورشی همواره در مسیری از بودن به شدن در جریان باشد؛
 
صحت و سلامت حرکت تعلیم و تربیت در این است که اولا، جهتدار باشد؛ و ثانیا، رو به رشد و شکوفایی و تعالی باشد. آموزش و پرورش را می توان به رشد و شکوفایی گیاهان تشبیه کرد. رشد از مرحله کاشت و جوانه زدن دانه یا نهال آغاز می شود و تا مرحله شکوفایی، یعنی به بار نشستن گیاه ادامه دارد. جریان رشد و شکوفایی گیاه مشتمل بر حرکت محسوس و قابل مشاهده گیاه به سمت و سوی خاصی است که به اذن و اراده الهی برای طبیعت نباتی گیاه در نظر گرفته شده است. تعالی مرحله کمال یافتگی و برداشت و استفاده شایسته از محصولات تولید شده است. برای تعلیم و تربیت نیز نمونه ای از این جریان رو به تعالی را در نظر بگیرید. توجه به این سه مرحله از شدن و نظارت بر آنها مسیر تحقق اهداف مورد نظر تعلیم و تربیت را هموارتر می سازد.
 
فراگیر و متربی از زمانی که تحت تأثیر یک نظام یا جریان آموزشی و تربیتی قرار می گیرد و رشد او آغاز می شود تا آن گاه که استعدادهای او شکوفا گردد و ثمرات آن به بار نشیند و نوبت برداشت و بهره برداری او از آموزش و تربیت فرارسد، لازم است به دقت تحت نظارت معلم و مربی خود باشد؛ ساحتها و قلمروهای تعلیم و تربیت از گرایشی تا گرایش دیگر از هم متمایزند. تربیت اخلاقی، تربیت دینی، تربیت سیاسی، تربیت عقلانی و... از جمله گرایش‌هایی اند که هر یک به قلمرو خاصی تعلق دارد. گرایش‌های یادشده، با وجود این از یکدیگر تأثیر می پذیرند. با این وصف، نوعی ارتباط تربیتی چندسویه و چندگانه پدید می آید که چنانچه بر اساس نظام هماهنگی تربیتی بنیان گیرند در تقویت و استحکام تربیت در ابعاد گوناگون مؤثرتر خواهند بود. برای مثال، اگر مدل اخلاقی مورد نظر مربی در هماهنگی کامل با نظام تربیت دینی باشد، ارزش های اخلاقی به ماندگاری ارزش های دینی و ایمانی ماندگار می مانند و به اهمیت و ضرورت آنها اهمیت و ضرورت می یابند.
 
لوازم و ابزارهای تعلیم و تربیت: بر اساس تعریف ارائه شده و نکات پیوست آن، تعلیم و تربیت ابزارها و لوازمی دارد که باید همه در عرض هم و به پشتیبانی یکدیگر به کار گرفته شوند تا امر تعلیم و تربیت سامان یابد و اهداف آموزشی - تربیتی محقق گردد:
 
الف - لوازم و ابزارهای اساسی تعلیم و تربیت؛ از جمله:
 
 ۱. طرح اولی تعلیم و تربیت؛
 
۲. پیش فرض های تعلیم و تربیت؛ ناظر به اموری که وجودشان مفروض گرفته شده است و به گونه ای، چه بسا به صورت اصول موضوعه، در امر تعلیم و تربیت دخیل اند؛
 
٣. فرض های تعلیم و تربیت؛ ناظر به اموری که به امر تعلیم و تربیت مرتبط می شوند، اما فعلا در حد فرضیه اند و بعد بر تعلیم و تربیت مترتب می گردند؛
 
4. اهداف خرد و کلان و اولی، میانی و نهایی از پیش تعیین شده؛
 
 5. برنامه ریزی و نرم افزاری؛
 
 6. تجهیزات و سخت افزاری؛
 
 ۷. عزم و همت بالای مربی و متربی و معلم و فراگیر؛
 
 ب - لوازم و ابزارهای جانبی تعلیم و تربیت، از جمله:
 
1. اوضاع و احوال مناسب انسانی افراد درگیر اعم از معلم و مربی و فراگیر و متربی و دستیاران و مددکاران؛
 
۲. موقعیت های زمانی مناسب؛
 
3. موقعیت ها و فضای مکانی مناسب و مطلوب.
 
اکنون با توجه به نکات و مطالب یادشده، بار دیگر تعریف تعلیم و تربیت را با دقت بیشتر از نظر بگذرانید؛ سپس به درس گذشته باز گردید و مفهوم فلسفه و فلسفه مضاف و اشارات ناظر به فلسفه تعلیم و تربیت را مرور کنید. این امر کمک می کند تا ذهن شما در مقام تبیین سریع تر و مطمئن تر به چیستی این فلسفه منتقل شود و مفهوم آن را به روشنی بیابد. در این مرحله دوباره به شناسایی مفهوم مصطلح فلسفه تعلیم و تربیت می پردازیم تا چنانچه ابهامی باقی مانده باشد برطرف گردد.
 
منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت، سیداحمد رهنمایی، صص41-38، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1388