عوامل تقویت توکل
هر چند عامل اصلی توکل، یقین است، اما باید توجه داشت که یقین، دامنه گستردهای داشته و موضوعات متعدد و متفاوتی را شامل میشود.
هر چند عامل اصلی توکل، یقین است، اما باید توجه داشت که یقین، دامنه گستردهای داشته و موضوعات متعدد و متفاوتی را شامل میشود. در روایات اسلامی، برای بسیاری از مسائل، عامل یقین مطرح شده است. سؤال این است که چگونه ممکن است عاملی به نام یقین، در تمامی این موضوعات متفاوت، کارایی داشته باشد؟ پاسخ را باید در موضوع و متعلق یقین جست. متعلق همه یقینها یکی نیست. متعلق هر یقینی متناسب با همان موضوع شکل میگیرد. این، یک اصل در تحلیل نقش متفاوت و گسترده یقین است. یقین متناسب با توکل چیست؟ اگر باید برای هر موضوعی، یقین متناسب با آن را به دست آورد، باید دید یقین متناسب با توکل چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید به معنا و حوزههای توکل، نگاهی بیندازیم. توکل در حوزه تکوین به این معنا بود که خیر و شر امور، دست خداوند متعال است و در حوزه تشریع، به معنای اعتماد به قوانین الهی است که ممکن است از دید ما پنهان باشد. از این رو، شناخت متناسب با یقین این است که باور کنیم سود و زیان بشر به دست خداوند متعال است. اگر چنین باوری شکل بگیرد، انسان به خداوند اعتماد خواهد کرد.
پیامبر خدا (صلی اله علیه واله) معنای توکل را از جبرئیل پرسید و وی در پاسخ گفت: «دانستن این مطلب که مخلوق نه زیانی میزند و نه سودی می رساند، نه میدهد و نه جلوگیری میکند، و چشم امید برکندن از خلق. هرگاه بنده چنین باشد، دیگر برای احدی جز خداوند کار نمیکند و امید و بیمش از کسی جز خداوند نیست و چشم طمع به هیچ کس جز خدا ندارد. این است توکل.» در این حدیث، به خوبی بیان شده است که اگر کسی باور کند که سود و زیان، و اعطا و منع به دست مردم نیست، از آنان قطع امید میکند و فقط به خدا امید می بندد و تکیه میکند.
اصبغ بن نباته نقل میکند که امیر مؤمنان (علیه السلام) هماره در سجدهاش می گفت: «آقای من! با تو آهسته سخن میگویم، آنگونه که بنده خوار با خواجه اش میگوید. از تو درخواست می کنم، همچون درخواست کسی که میداند تو عطا می کنی و از آنچه نزد توست، هیچ کاسته نمیشود. از تو آمرزش می خواهم، همچون آمرزش خواهی کسی که میداند گناهان را فقط تو میآمرزی و بس. بر تو توکل میکنم، همچون توکل کردن کسی که میداند تو بر هر چیزی توانایی» در این روایت، به خوبی پیوند میان توکل با باور به خیر بودن قضای الهی و رابطه این دو با رضامندی، روشن است. شاید بتوان گفت که صرف باور به این که همه امور به دست خداوند متعال است، کافی نباشد؛ باید باور داشت که همه تدبیرهای خداوند، مبتنی بر خیر و مصلحت بشر است. اگر این دو ترکیب شوند، رضامندی حاصل میشود.
در روایت دیگری از امام رضا (علیه السلام) علاوه بر آنچه از پدر بزرگوارشان نقل کردیم، مرتبه دیگری از توکل را نیز بیان نمودهاند که میتوان آن را به قضای تشریعی خداوند متعال پیوند داد. امام (علیه السلام) بر این باور است که انسان متوکل، به آنچه از دید انسان پنهان است، اعتماد دارد و علم آن را به خدا و اهلش وامی گذارد: توکل، درجاتی دارد، یکی دیگر از درجات توکل، این است که به غیبهای خدا که در علم تو نمی گنجد، ایمان داشته باشی و علم آنها را به او و به امنای او بر آنها واگذاری و در این غیب ها و جز آنها به او اعتماد کنی. یکی از مصادیق امور پنهان، فلسفه احکام الهی است. نا آگاهی از علل تشریع احکام میتواند. موجب نارضایتی گردد؛ اما اگر کسی اهل توکل باشد، به خدا اعتماد خواهد کرد. بنابراین، با کسب شناخت و یقین متناسب، میتوان توکل به خدا را به دست آورد و آن را تقویت نمود.
لذت، از ابعاد وجودی انسان است و تأثیر مستقیمی بر مسئله رضامندی دارد. این بعد انسان اگر به درستی تنظیم نشود، میتواند موجب نارضایتی از زندگی گردد. بنابراین، از اموری که باید در رضامندی مورد توجه قرار گیرد، مسئله لذت و چگونگی تنظیم آن است. لذت محوری لذت، یکی از ابعاد انسان بوده و از جمله اموری است که برای زندگی لازم است. آنچه نادرست است، این است که انسان، محور زندگی خود را بر لذت و کامجویی از زندگی قرار دهد. این مبنا، موجب بدمستی در خوشایند و بی تابی در ناخوشایند میگردد. اگر لذت، فلسفه زندگی قرار گیرد، انسان در خوشایند، دچار فرح و فخر و در ناخوشایند، دچار یأس و جزع میشود. این بدان جهت است که خوشایندها مطابق طبع لذتجوی انسان است و لذا از تأمین آن، انسان به وجد میآید. از سوی دیگر، ناخوشایندها مخالف این طبعاند. لذا بر آشفته و نالان میگردند. به بیان دیگر، وقتی لذت، محور قرار گیرد، انسان، وضعیت خود را بر اساس معادله لذت ارزیابی میکند. بر اساس این معادله، لذت، معیار داوری و احساس انسان قرار میگیرد، نه خیر بودن. در حالی که پیش تر گفتیم که مبنای رضامندی، خیر است و نه چیز دیگری.
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص190-187، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، چاپ دوم، 1394
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}