در طول تاریخ تمدن، خانواده به عنوان کوچکترین اجتماع بشری همواره اهمیتی خاص داشته، و وجود عوامل گوناگون در پیدایی، پایندگی و زیبایی اش، هرگونه برخورد فرهنگی با آن را پیچیده کرده است. اصیل‌ترین نیازها در محیط خانواده تأمین می شود. در این محیط، فرزند، نیاز تکوینی و مستقیم خود به پدر و مادر را تأمین می کند، و زن و شوهر نیاز جنسی و عاطفی خود را به وسیله یکدیگر برطرف می سازند. خانواده، آموزشگاه تجربه های اجتماعی همچون احساس مسئولیت، تدبیر منزل، شکوفایی استعدادهای مدیریتی و... است.
 
بنابراین، اعضای خانواده، افزون بر همکاری و مشارکت در تأمین نیازهای خارجی و تعاون برای بهره مند شدن از نعمت ها و اشیای خارجی، نیاز مستقیم به هم دارند. در محیط خانواده، روابط گوناگونی پدید می آید که مهم ترین آنها، روابط متقابل میان پدر و مادر با فرزندان، و روابط میان زن و شوهر است. اسلام، آموزه های فراوانی را برای زیباسازی این روابط توصیه می کند و الگوهایی را نیز به همگان نشان میدهد که در اینجا مجال پرداختن به همه آنها نیست. هدف اصلی ما در این نگارش، روشن شدن برخی خطوط اصلی مربوط به زیبایی‌های پدید آمده در پرتو سفارش‌های قرآن و سنت است.
 
زیبایی‌های رفتاری ارتباط با والدین: رابطه فرزند با پدر و مادر، مهم ترین رابطه ای است که ممکن است میان دو انسان تحقق یابد و نمایانگر وابستگی وجود فرزند به وجود والدین است. توجه به تأکیدهای دین اسلام درباره چگونگی ارتباط میان فرزندان و والدین، می تواند افق های زیبایی را برای روابط خانوادگی ترسیم نماید. برخی اندیشمندان در زمینه این نوع ارتباط مینویسند:
 
رابطه فرزند با پدر و مادر خود را نمی توان بر اساس قاعدة عدل و قسط ارزشیابی کرد؛ زیرا اساس عدل و قسط بر این است که دو نفر یا بیشتر، با هم روابط متقابل، و در نتیجه، حقوق و تکالیف متقابل داشته باشند. هرجا حق و تکلیف متقابلی مطرح باشد، یک نوع تأثیر و تأثر متقابل نیز وجود دارد، اما تأثیری که پدر و مادر در به وجود آمدن فرزند خود دارند، به هیچ وجه برای فرزند، نسبت به پدر و مادر خویش، جبران پذیر نیست. از این روست که خداوند، در قرآن کریم پیوسته احسان به پدر و مادر را توصیه می کند و آن را ملاک ارزش، در رابطه فرزند با والدین خود قرار میدهد. در هیچ آیه نداریم که فرزند باید با پدر و مادر خود به عدالت رفتار کند؛ زیرا در واقع، در رابطه فرزند با والدین خود، تحقق عدالت ممکن نیست. توصیه های قرآن کریم به فرزندان برای احسان به والدین، به حدی است که نشان میدهد بزرگی حق آنان، همانندی در دیگر افراد جامعه ندارد .
 
حکمت الهی بر این تعلق گرفته که والدین، واسطه فیض الهی قرار گیرند و نقشی اساسی در تداوم حیات و زیباسازی آن ایفا کنند. اهمیت این نقش در مجموعه آفرینش، سبب عنایت خاص باری تعالی بدان شده است. خداوند محبت و علاقه به والدین را به طور تکوینی در انسان قرار داده است و عطوفت فرزند به والدین، امری اعتباری و قانونی نیست.
 
لزوم حفظ حرمت والدین: از زیبایی‌های ارتباطی فرزند با والدین که در پرتو دین شکل می گیرد ، لزوم و وجوب حفظ حرمت ایشان است، در منطق قرآن کریم، حفظ حریم والدین در طول حفظ حریم خدا، و در مرتبه بعد از آن قرار گرفته است: (وقضى ربک ألا تعبدوا إلا إیاه وبالوالدین إحسانا إما یبلغ عندک الکبر أحدهما أو کلاهما فلا تقل لهما أف ولا تنهرهما)  پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هرگاه یکی از آنها، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری برسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار، و بر آنها فریاد مزن، و گفتار لطیف و سنجیده بزرگوارانه به آنها بگو.
 
میبدی در کشف الاسرار درباره این آیه می نویسد: معنی آیت آن است که اگر پدر و مادر تو به پیری رسند، در زندگی خدمت ایشان کن؛ چنان که ایشان کردند در حال کودکی تو؛ و اگر از پیری به جایی رسند که حاجت به قیم دارند، در وقت قضای حاجت، ایشان را خدمت کن و پاک کن؛ چنان که در کودکی تو، با تو کردند؛ و در آن حال که اذیت بینی، أف مگو و روی برمگردان و ضجر مشوی و رنج منمای و سخن خوش گوی و در مهر و لطف مبالغت نمای.
 
گذری بر نگره های زیبایی شناختی اسلام در خصوص والدین:

1. توجه به جایگاه احسان و احترام به والدین پس از توحید، به عنوان واجب عقلی و شرعی: بعد از یکتاپرستی، احسان به والدین و حفظ نظام خانواده قرار دارد؛ چنان که قرآن کریم، چهار مرتبه درباره پدر و مادر سفارش کرده، و همه آنها بعد از مسئله توحید و نهی از شرک است. در آفرینش نیز اول خداست، بعد پدر و مادر؛
 
٢. احترام و احسان؛ راه حل کارآمد گسست نسلها: پیوند محکم نسل نو بانسل گذشته، در سایه ایمان: ألا تعبدوا إلا إیاه وبالوالدین إحسانا ؛
 
٣. در احسان به والدین، مسلمان بودن آنها شرط نیست: وبالوالدین إحسانا ۴. در احسان به پدر و مادر، فرقی میان آن دو نیست: وبالوالدین إحسانا؛
 
۵. سفارش قرآن به احسان، متوجه فرزندان است، نه والدین، وبالوالدین إحسانا زیرا والدین به سفارش نیاز ندارند و به طور طبیعی به فرزندان خود احساس محبت و احسان می کنند. پدر و مادر، عاشق بی عارند. ضرب المثلی ژاپنی می گوید: مهربانی پدر از قله فراتر، و مهربانی مادر از اقیانوس عمیق تر است؛
 
۶. هم احسان لازم است، هم سخن زیبا و خوب: إحسان... قل لهما قولا گریم؛
 
۷. نیکی به پدر و مادر، سبب بلندی جایگاه انسان و نیل به ارزش‌های زیبا: یکی از علل به نبوت رسیدن یحیی، نیکی به والدین ذکر شده است؛
 
۸. فروتنی، حق شناسی و سپاسگزاری از والدین به عنوان جبران بخشی از زحمات بیدریغ آنان:(ووصینا الإنسان بوالدیه حملته أمه وهنا على وهن وفصاله فی عامین أن اشکر لی ولوالدیک إلى المصیر) ما انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش او را حمل کرد، در حالی که هر روز ناتوان تر می شد، (و شیر دادن) و از شیر گرفتنش در دو سال است؛ و به او سفارش کردیم برای من و پدر و مادرت سپاس گزار، که بازگشت (همه) فقط به سوی من است؛
 
منبع: اسلام و زیبایی‌های زندگی: رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی ، دکتر داود رجبی‌نیا، صص 404-397، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ اول، 1391