با این‌که سال هم عوض شده، ولی اصلاً عوض نشدی، از صبح که بیدار می‌شوی با پُستِ پُست سروکار داری. کم‌مانده خمیازه‌هایت را هم پُست کنی. هر نی‌نی‌ثانیه‌ هزارتا پست در گروه‌ها و جدبزرگ‌ تا کانال و گروه که داری یا عضوی، می‌فرستی. انگار همه‌ی خبرنگارها دست به دوربین‌اند تا از سرعت شِیر تو عکس بگیرند.

لحظه‌ای  شو!

  • نظرت چی است، یک اَپِ بَسنج روی چشم‌هایت نصب کنی تا هر پستی را دیدی قبل از فوروارد دینگ دینگ یادآوری کند که: تو چندتا خبرگزاری معتبر بسرچ یا از پدرومادر و افراد قابل اعتماد (نه رفیق‌های منهای پنج سال سنّ خودت) نظرخواهی کن تا یک وقت پُست شایعه یا چرندیّات نباشد و پُستیّت و خوبیّت که داشت با دل قرص بفرست.

حالا  شو!

  • خوب پرسیدی؟ پُست، پستیّت داشت؛ خدا را شکر، بفرست.  چرا فوروارد بدون نقل قول می‌زنی و آیدی نویسنده را پاک می‌کنی و آیدی خودت را جایش می‌نویسی؟ امانت‌دار باش دوستم! طفلک نویسنده کِی گفته: پُستم، بی‌نام و قابل انتقال به غیر و نیاز مبرم به پُست!
 
  • یک روز نیست که دوستت پای آیدی‌ات را به گروه جدید کشانده، صدتا پُست جدید برای فوروارد آماده کرده‌ای. می‌دانم همه را چکیده‌ای، ولی آخه ببین هنوز همه‌ی آیدی‌ها بابت پُست‌های دیروزت دارند چپ‌چپ نگاهت می‌کنن. اگر یک دور پُست‌گردی کنی می‌فهمی که در گروه «کلان‌راه‌های آینده‌جویانه‌ی صرفه‌جویی مصرف آب» عضو شده‌ای و پُست‌هایت در بهترین حالت ممکن درباره‌ی راه‌های خشک ‌نشدن ریمل یا بهترین ژلِ خشک‌نکننده‌ی مو است!
 
  • خدا نکند کسی پُستی در گروه بگذارد که دوست نداشته باشی، کلمه و استیکر را توی در و دیوار پی‌وی‌اش پَرت می‌کنی. الان اگر جواب این بخت‌برگشته را که از چیپس بد نوشت ندهی چه می‌شود؟ طوری با چشم‌هایت داری پروفایلش را قورت می‌دهی که انگار با یک کلمه حرفش تمام غذاهای خوش‌مزه‌ای را که دوست داری از جلویت برداشته و گرسنه مانده‌ای. آتشفشان‌خان، مگر چه شده؟ او نظرش را داد و تو هم مؤدّبانه نظرت را بگو یا اصلاً نگو و بحث نکن، واقعاً چه می‌شود؟
  • قرار نیست همه‌ی دنیا عقایدشان کُپی تو باشد. به تعداد آدم‌های روی زمین عقاید مختلف داریم.
 
  • انگاری شبکه‌ی تلویزیونی برای خودت به راه انداختی. ویدئوهای همه رویدادهای زندگی‌ات را توی پیجت می‌آپلودی. ببخشید! حواسم نبود شما می‌دانی ویدئو گذاشتن کار اشتباهی‌ست. درعوضش داری تمام زندگی‌ات را واو ‌به ‌واو در گروه‌ها و پیجت می‌نویسی، آن‌هم با تاریخ دقیق. انگار کسی قرار است از داستان زندگی‌ات فیلم بسازد و تو الان باید دقیق از همه‌ی اتّفاقات زندگی‌ات بگویی. ببینم مجبوری؟ همه‌ی دنیا رازدار تواند؟ دشمنی نداری؟ مطمئنّی حتّی یک نفر هم پیدا نمی‌شود که بعداً سواستفاده کند؟ اگر شد، چه می‌کنی؟
دوستم! تو که می‌دانی پست‌ها از انسان‌های اوّلیّه هم عمرشان بیش‌تر است، پس حواست باشد چه می‌نویسی و چه می‌فرستی و چه می‌خوانی. برای خودت دشمن‌تراشی نکن و  مشکل نساز!

صدای بله‌ات را شنیدم. آفرین دوستم، هورا!

منبع: مجله باران