چند برابر کردن پاداش الهی
شناخت واقعیت، موجب تنظیم انتظار از زندگی میشود و با پذیرش جهانی با رنج متناوب، فشار روانی دوران ناخوشایند را تحملپذیر میسازد و بخشی از رضامندی را به وجود میآورد.
شناخت این واقعیت، موجب تنظیم انتظار از زندگی میشود و با پذیرش جهانی با رنج متناوب، فشار روانی دوران ناخوشایند را تحملپذیر میسازد و بخشی از رضامندی را به وجود میآورد. شخصی از گرفتاری خود به امام صادق (علیه السلام) پناه می برد. ایشان، وی را به صبر دعوت میکند و پس از مدتی سکوت، به وی میفرماید: «از زندان کوفه برایم بگو که چگونه جایی است؟». وی گفت: «تنگ و متعفن، با زندانبانانی در بدترین حال!». امام علی (علیه السلام) به وی فرمود: همانا تو اکنون در زندان هستی. آیا میخواهی درون آن، در گشایش باشی؟ آیا نمی دانی که دنیا زندان مؤمن است؟ در این بیان، به واقعیت زندگی که همان سختیهای آن است اشاره شده است. امام صادق (علیه السلام)، با توجه دادن آن شخص به اجتناب ناپذیری سختیهای زندگی و با تصحیح انتظار وی از زندگی، توان مقاومت وی را بالا می برد و از فشار روانی وی می کاهد. این کار کرد، توجه به این واقعیت است. تحمل ناپذیری حوادث، به خاطر این است که از زندگی، انتظار راحتی بدون سختی را داریم و این، ریشه در غیر واقعی بودن شناخت ما از دنیا دارد. آنچه مهارتهای مقابله با سختیها را به وجود میآورد و زندگی را تحمل پذیر میسازد، پذیرش این واقعیت است که سختیها اجتناب ناپذیرند. اگر انسان بداند که دنیا جای راحتی نیست، راحت زندگی میکند و از ناملایمات، به تنگ نمیآید. پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) در این باره میفرماید:« هان ای مردم! این دنیا، خانه رنج است، نه خانه سرور، و خانهای است پیچیده، نه خانهای ساده. از این رو، هرکس آن را بشناسد، با برآورده شدن آرزویی، مسرور نمیشود و با ناکام شدن، محزون نمیگردد.»
در این بیان نورانی، پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم)، نخست به معرفی واقعیت دنیا میپردازد و سپس به نقش شناخت از این واقعیت اشاره میکند و میفرماید که هماهنگی شناخت انسان با واقعیت دنیا موجب میگردد که نه از خوشی هایش سرمست شویم و نه از ناخوشی هایش غمین و افسرده. بنابراین، اگر انسان بپذیرد که سختیها جزء اجتناب ناپذیر زندگی اند، بهتر میتواند با آنها کنار آید و موقعیت ناخوشایند را مدیریت نماید. از مسائلی که در آغاز یک مشکل وجود دارد، مواجهه نخستین با آن است. این که چگونه با ورود مشکل مواجه شویم، نقش مهمی در کاهش یا افزایش فشار روانی آن موقعیت دارد. باید دید مواجهه کاهنده و مواجهه افزاینده کداماند. به همین جهت، تصحیح الگوی مواجهه نخستین و استفاده از الگوی مناسب، ضروری خواهد بود.هنگام بروز مشکلات، معمولا انسان با اصل آن و ورودش به زندگی مخالفت میکند و برای برگرداندن آن به مبارزه میپردازد. این در حالی است که سختیها برگشت ناپذیرند. این ناهماهنگی میان واقعیت و واکنش، موجب افزایش فشار روانی میگردد و نارضایتی را به دنبال میآورد. بنابراین، بخشی از افزایش فشارهای روانی و درد و رنج موقعیت، مربوط به همین نوع واکنش هاست. سختیها بر اساس تقدیر الهی و البته مصلحت انسانها رقم می خورند. از این رو، وقتی پدیده ناخوشایندی فرا میرسد، تا مأموریت خود را انجام ندهد و به اهداف خود دست نیابد، باز نخواهد گشت. هر سختی، دورهای دارد که باید به پایان برسد. ممکن است کوتاهی و بلندی این دوره، به تناسب شرایط افراد، متفاوت باشد؛ اما اصل آن، برگشت ناپذیر است. وقتی سختی و گرفتاری فرا میرسد، بازگرداندن و حذف کردن آن، ناممکن است. با این حال، تلخی سختیها و سختی گریزی انسان به گونه ای است که آدمی را به تلاش برای برگرداندن حادثه ناخوشایند و بازگشت به دوران خوشایند پیشین وامیدارد. از این رو، هنگام رویارویی با یک پدیده ناخوشایند، بیشتر به حذف حادثه میاندیشیم تا مدیریت آن، و مایلیم که به سرعت، وضعیت را به حالت پیشین خود برگردانیم.
در چنین فضایی، پدیده «جنگ با سختیها» به وجود میآید. به ستیز با سختیها برمی خیزیم تا آنها را از صحنه روزگار، حذف کنیم و شرایط را به وضعیت عادی برگردانیم. جزع کردن و شکایت کردن، نشانه در افتادن با سختیهاست؛ شکایت کردن، بیتابی نمودن و اموری از این دست که نشانه ستیز با سختیهاست، هیچ تأثیری در تغییر وضعیت و تبدیل آن از ناخوشایند به خوشایند نخواهد داشت. نتیجه شناخت این واقعیت، پذیرش موقعیت و تسلیم شدن در برابر اصل آن است. اگر درافتادن با سختیها و ستیز با بلاها، نه تنها آنها را برنمیگرداند؛ بلکه بر رنج و عذاب انسان می افزاید، پس بهتر است سختیها را به عنوان یک واقعیت، پذیرفت و موقعیت ناخوشایند را مهار و مدیریت کرد. امام على (علیه السلام) با تکیه بر اصل برگشت ناپذیری سختیها، موقعیت سخت را شرط گذر سالم از آن برمیشمرد. این کلام، چنان پرمغز و راهگشاست که احنف بن قیس میگوید: بعد از سخن پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) کلامی زیباتر از این سخن امیر مؤمنان (علیه السلام) نشنیدم که میگوید:« همانا برای سختیها پایانی است که هر کس به آن دچار شود، باید به پایان آن برسد. پس برای انسان خردمند، زیبنده است که هر گاه گرفتاری ای به او رسید، کنار آن بیارامد تا زمان آن به سر آید؛ چرا که دفع کردن آن، پیش از سرآمدن زمان آن، افزودن بر رنج آن است.»
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص361-359، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، چاپ دوم، 1394
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}