معرفی مصداقهای محرومیت (قسمت دوم)
«خسران نفس» به معنای آن است که آدمی، نفس خود را در معرض هلاکت و بدبختی قرار دهد، به طوری که استعداد کمالش از بین برود و سعادت به کلی از او دور شود.
این آیه شریف، تعریضی به مشرکان مورد خطاب واقع شدهاند. گویا فرموده: شما هر چه را بپرستید، بالأخره سرمایه نفس را از دست دادهاید، به خاطر این که آن را با به کفر کشاندن، به هلاکت رساندید، و همچنین اهل و خویشاوندان خود را هلاک کردید؛ چون شما آنان را وادار به کفر و شرک کردید، و این کفر و شرک، همان خسران حقیقی است: « آگاه باشید که خسران حقیقی هم همین است.» برای اینکه خسران های مربوط به امور دنیا هر چه باشد، چه مال و چه جاه، ناپایدارند، به خلاف سران روز قیامت که پایانی ندارد و دائم و جاودان است؛ چون نه زایل میشود و نه منقطع. علاوه بر این، مال و جاه وقتی با خسران از دست رفت، جبرانش ممکن است، چه بسا میشود که مثل آن و یا بهتر از آن، جایگزینش گردد، به خلاف سران نفس که دیگر جبران نمیپذیرد. در جای دیگری نیز چنین آمده است: آنها هیچ گاه توانایی فرار در زمین را ندارند و جز خدا، پشتیبانهایی نمییابند! عذاب خدا برای آنها دو چندان خواهد بود چرا که هم خودشان گمراه بودند، و هم دیگران را گمراه ساختند. آنها هرگز توانایی شنیدن حق را نداشتند و حقیقت را نمیدیدند! آنان کسانی هستند که سرمایه وجود خود را از دست دادهاند و تمام معبودهای دروغین از نظرشان گم شدند. به ناچار آنها در سرای آخرت، قطعا از همه زیانکارترند! کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان خضوع و خشوع کردند، آنها اهل بهشتاند و جاودانه در آن خواهند ماند!
این آیات شریف مشتمل بر دو نکته اند: یکی این که میفرماید کفار، نفس خود را خاسر کردند. دوم این که میفرماید افترایی که یک عمر مرتکب آن شدند، در آخرت اثری از آن نمییابند؛ اما خسران آنان دلیلش این است که آدمی تنها بر نفس خود مالک است که البته مالکیتش استقلالی نیست؛ بلکه به تملیک خدای تعالی است و وقتی آدمی، چیزی را برای نفس خود بخرد که مایه هلاکتش باشد، و سرمایه عمر و مال و هر چیز دیگر را بدهد و در مقابل، کفر و معصیت را بخرد، در این معامله ضرر کرده و این ضرر را خودش برای خود فراهم آورده است. پس خسران نفس، کنایه است از هلاک کردن نفس، و اما ضلالت در افترایی که بستند، علتش این است که عقاید خرافیای که داشتند دروغ بود؛ یعنی وهمی بود که در خارج واقعیت نداشت؛ خرافاتی بود که هوا و هوس های دنیوی، آن را در نظرشان جلوه داده بود، و با برچیده شدن زندگی دنیا و هیچ و پوچ شدن هوا و هوس ها، آن اوهام و خرافات نیز جلوه و رنگ خود را می بازند، و معلوم میشود که چیزی جز دروغ و افترا نبودهاند، در آن روز، هر کسی می فهمد که حق مبین، تنها خدای تعالی بوده و آنچه را حق می پنداشتند، چیزی جز خیال نبوده است.خداوند متعال در آیهای دیگر، به صورت مشخص، کسانی را دچار خودزیانی میداند که در ترازوی عمل، اعمالی سبک و کم وزن داشته باشند.«آنان که ترازوی اعمالشان سبک گشته است، کسانی هستند که به آیات ما ایمان نیاورده بودند و از این رو، به خود زیان رسانیده اند.» جالب این که در این آیه، عامل این زیان، ظلم به آیات خداوند بیان شده و این ظلم، همان ایمان نیاوردن است که در آیه دیگری مورد تأکید قرار گرفته است:« بگو: از آن کیست آنچه در آسمانها و زمین است؟ بگو: از آن خداست. بخشایش را بر خود مقرر داشته است. همه شما را در روز قیامت که در آن تردیدی نیست، گرد میآورد. آنان که خود را به زیان افکنده اند، همانها ایمان نمیآورند.»آیات و روایات دیگری نیز بر این امر تأکید دارند.
خداوند در قرآن گوشهای از وضعیت این گروه در روز قیامت را بدین گونه شرح داده شده است:« و ظالمان را در روز قیامت میبینی هنگامی که عذاب الهی را مشاهده میکنند، میگویند: آیا راهی به سوی بازگشت او جبران وجود دارد؟! و آنها را میبینی که بر آتش عرضه میشوند در حالی که از شدت مذلت خاشعاند و زیر چشمی به آن نگاه میکنند و کسانی که ایمان آوردهاند میگویند: زیانکاران واقعی آناناند که خود و خانواده خویش را روز قیامت از دست دادهاند. آگاه باشید که ظالمان آن روز در عذاب دائم اند!» کسانی که دچار خودزیانی شوند، این را از دست میدهند؛ اما هر که مال و ثروت از دست دهد، الزاما به این نقطه شقاوت نمیرسد. واقعیت این است که فراوانی دنیا به کاستی آخرت و کاستی دنیا به فراوانی آخرت منجر میشود. این از قوانین زندگی دنیاست. بنابراین، دو الگو در این باره خواهیم داشت: یکی «سود دنیا - زیان آخرت» که سود دنیا، زیان آخرت را به دنبال دارد و دیگری «زیان دنیا - سود آخرت» که زیان دنیا، سود آخرت را به دنبال دارد. اکنون باید دید کدامیک از این دو الگوی سود و زیان، مناسب تر و پرفایده تر است. اگر در داوری، پایان پذیری دنیا لذت اندک آن را و همچنین جاودانگی آخرت و لذت بی بدیل آن را مورد توجه قرار دهیم، بی تردید، سود آخرت و نقصان دنیا. را خواهیم پذیرفت؛ چون زیان واقعی، از دست دادن آخرت است. قاعده «کاستی سودآور» و «فراوانی زیان آور» از قواعد مهم زندگی دنیاست که در ارزیابی سود و زیان باید مورد توجه قرار گیرد. باید دانست که هر ناخوشایندی موجب زیان نیست و هر خوشایندی موجب سود نیست.
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص350-347، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، چاپ دوم، 1394
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}