قلب کوچکم شبیه بادبادکی
رفت سمت ابرها
رفت سوی آفتاب
چرخ زد در آسمان
ناگهان به گنبد طلایی اش رسید
تاب خورد و شاد شد
بین یک بغل کبوتر سپید
در هوای خانه ی رضا
باز هم تپید
بعد از این همیشه فکر می کنم
از کنار هر درِ حرم
 یک نفر اشاره می کند بیا، بیا
می رسد به گوش قلب من
یک صدای گرم و مهربان:
آی بادبادک عزیز
لابه لای ابرها نرو
بی خودی در این طرف در آن طرف
بی خودی در این زمین و آسمان نمان
باز هم بیا به خانه ی امام مهربان

منبع: مجله باران