به چه چیزی شبیه هستی تو
به درختی که چتر خانه ی ماست؟
یا نه مانند کوه هستی تو
که هنوز و همیشه پا برجاست
 
به چه چیزی شبیه هستی تو
چشمه ای در سکوت یک صحرا؟
یا نه امواج تندِ پی درپی
که از آن زنده می شود دریا
 
صبح تا شب پی دو لقمه ی نان
صبح تا شب به فکر ما هستی
خسته ای، خسته ای پدرجانم
باز دیرآمدی کجا هستی؟
 
پشتِ من گرم با تو بوده و هست
تو که از ماه، ماه تر هستی
روزگارت پُر از خوشی باشد
که عزیز همه پدر هستی

منبع: مجله باران