منکرها از دیدگاه امام خمینی رحمت اللّه علیه




 
در همه حال،شعار ما قطع ایادی اجانب راست و چپ از سر کشور است؛زیرا رشد و استقلال و آزادی با وجود دخالت اجنبی از هر جنس و مسلک و مکتب،در هر امری از امور کشور ،اعم از سیاسی و فرهنگی و اقتصاذی و نظامی خواب و خیالی پیش نیست؛و هر کس در هر مقامی صراحت و چه به وسیله ی طرحهایی که لازمه اش ادامه ی تسلط اجنبی یا ایجاد تسلط تازه ای باشد،خائن به اسلام و کشور است،و احترازاز او لازم است.

در وقتی که سراسر ایران آشوبگران مشغول آشوب هستند،منافقان مشغول فعالیت هستند،و ابتلا به جنگ با قدرتهای بزرگ داریم،و مملکت ما آنجا مبتلا به جنگ است و در داخل مبتلا به این دستجات مختلفی است که به بهانه ی اسم شما ها در خیابلن ها می ریزند و جوانان ما را زخمی میکنند و گاهی هم می کشند،اینها نهی از منکر نمی خواهد؟اینها را دعوت به شورش می کنید این امر به منکر نیست؟این امر به فساد نیست؟

من از اول یک خَلجانی در ذهنم حاصل می شد راجع به بعضی اینها؛لکن صبر کردم.صبر کردم و نصیحت کردم.صبر کردم،و هر وقت اینها آمدند_یعنی هر وقت نه_اما بعضی اوقات،آنها را به مسائل اسلامی دعوت کردم؛به عمل بهقانون عمل کردم؛به حفظ و حراست جمهوری اسلامی دعوت کردم.کم کم آن احساس من عوض شدتا وقتی که می بینم آن جناح منافق در میدان است و تأیید می کند.[برای]من تکلیف شرعی است، تا دیگر،تأیید نکنم.مگرد من می توانم که یک جریانی که بر ضد اسلام و بر ضد کشورما دارد انجام می گیرد،باز ساکت بنشینم اینجا وبگویم بیایید با شما صحبت کنم.من اگر احتمال این معنا را می دادم که اینهابه اسلام بر گردند و به قانون اساسی که سوگند خورده اند وفادار باشند و قوانین اسلام را قبول کنند،من اگر احتمال این را می
دادم ـبرای یک محظوری که من در آن محظور هستم،و به خود این آقایان گفتم آن محظور راـباز آنها را دعوت می کردم و آنها را وادار می کردم به اینکه با هم بنشینند و به قانون عمل کنند.لکن بسیار غفلت می خواهد و بسیار ساده اندیشی میخواهد که ـ این گروههایی که با هم ائتلاف کردند و این «جبهه ی ملی»که بر ضد اسلام می خواهد راهپیمایی راه بیندازد،وـمسلمانها هم همین بنشینند تماشا کنند که بر ضد اسلام مقاله بنویسند و سبّ اسلام بکنند و حکم ضروری اسلام را «غیر انسانی»بخوانند.

کدام منکری باتلاتر از این است که کسی بگوید حکم قرآنی«غیرانسانی»است.

ُبدانید که گناهی بزرگتر از این نیست که خدای نا کرده در مقابل ضد خدا و ضد مردم ساکت باشید و پاداشی بالا تر از حضورتان در مقابل ضد انقلاب نمی باشد.آرامش را حفظ نمایید و در حفظ وحدت و اخوت اسلامی کوشش نمایید.

اخیراًچیزی به من اطلاع دادند که موجب تأثر شد.و آن اینکه در بعضی از مناطق اشخاصی که از اهالی آنجا هستند حمله کردند به این جنگلها،وجنگلها را دارند خراب می کنند.این جنگلها مال ملت است،نباید آن را خراب کرد.باید به نظر ولی امرش،به نظر حاکم باشد.جایز نیست بر آنها که بروند و جنگلها را ببرند و خراب کنند.باید برادر های ما نصیحت کنند آنها را.جلوگیری کنند نگذارند که این چیزهایی که تا کنون هستش و دیگران بردند،حالا ما خراب بکنیم!اینها خرابی است،نباید این خرابیها بشود.

اگر خدای نخواسته کسی از حدود شرعی،چه در نطق های قبل از دستور و چه در مذاکرات و محاورات دیگر خارج شد ،وظیفه ی فریضه ی بزرگ نهی از منکر را فراموش نکنند؛که خدای نخواسته حق و عِرض
و حیثیت مردم در مکانی که حافظ مصالح اسلام و مسلمین و مردم کشور است ضایع نگردد.

از این جهت که شما می خواهید اطاعت امر خدا بکنید ،نهی از منکر کنید.حکومتها را نهی کند ،بزرگترین منکر غلبه ی اجانت بر ماست.این منکر را باید نهی کنید.حکومتها را نهی کنید از مخالفتی که با هم دارند،وبا ملت دارند،و با دشکنان اسلام ـ که خدا فرموده مراوده نکنیم ـ محبت می کنند.الآن منکری بالاتر از این نیست که مصالح مسلمین را به خطر انداخته است.این وظیفه ی همه ی شماست که می خواهید برای خدا کار کنید.همه ی ما باید این دشمنی را نهی کنیم،و وحدت اسلامی را شعارمان کنیم.با وحدت،و زیر پرچم«لااله الا اللّه»پیروز می شویم.

آیا باید در خانه ها نشست و باتحلیلهای غلط و اهانت به مقام و منزلت انسانها و القای روحیه ی ناتوانی و عجز در مسلمانان،عملا شیطان و شیطان زادگان را تحمل کرد و جامعه را از وصول به خلوص که غایت کمال و نهایت آمال است،منع کردو تصور نمود که مبارزه ی انبیا با بت و بت پرستها منحصر به سنگ و چوبهای بی جان بوده است و نعوذ باللّه پیامبرانی هم چون ابراهیم در شکستن بت ها پیشقدم و اما در مصاف با ستمگران،
صحنه ی مبارزه را ترک کرده اند؟ئ حال آنکه تمام بت شکنیها و مبارزات و جنگ های حضرت ابراهیم با نمرودیان و ماه و خورشید و ستاره پرستان مقدمه ی یک هجرت بزرگ و همه ی آن هجرتها و تحمل سختیها و سکونت در وادی غیر ذی زرع و ساختن بیت وفدیه ی اسماعیل،مقدمه ی بعثت و رسالتی است که در آن،ختم پیام آوران،سخن اولین و آخرین و بانیان و مؤسسان کعبه را تکرار می کند و رسالت ابدی خود را با کلام ابدی انّنی بری ءٌ ممّا تشرکون1(ابلاغ می نماید که اگر غیر از این تحلیل و تفسیری ارائه دهیم،اصلاًدر زمان معاصر،بت و بت پرستی وجود ندارد
و راستی کدام انسان عاقلی است که بت پرستی جدید و مدرن را در شکلها و افسونها و ترفند های ویژه ی خود نشناخته باشد و از سلطه ای که بت خانه هایی چون کاخ سیاه بر ممالک اسلامی و خون ونا موس مسلمین و جهان سوم پیدا کرده اند،خبر نداشته باشد.

از کسبه و تجار و اصناف محترم تقاضا دارم که قیمت مواد غذایی و اجناس خود را بالا نبرند و به مردم مظلومی که در حال بارزه اند اجحاف ننمایند،که اجحافدر همه حال مردود است،و در این موقع حساس این عمل به نفع دستگاه ظلم و مخالفت رضای خداوند تبارک و تعالی است.

من در پاریس که بودم بعضی خیر اندیش ها می گفتند که نمی شود دیگر!وقتی که نمی شود باید چه کرد؟باید یک قدری[...]گفتم ما تکلیف شرعی داریم عمل می کنیم و مقید به این نیستیم که پیش ببریم.برای اینکه آن را ما نمی دانیم،قدرتش را هم الآن نداریم اما تکلیف داریم.ما تکلیف شرعی خودمان را عمل می کنیم .من اینطور تشخیص دادم که باید این کار را بکنیم.اگر پیش بردیم هم به تکلیف شرعی مان عمل کرده ایم نتوانستیم ،حضرت امیر هم نتوانست؛تکلیف را عمل کرد ولی در
مقابلش ایستادند؛اصحاب خودش ایستادند در مقابلش،نتوانست.این چیزی نیست.خوب،ما به اندازه ی قدرتمان می توانیم کار بکنیم.

پی نوشت :

1-بخشی از آیه ی سوره ی انعام:«و من از آنچه شما شرک می ورزید،بیزارم»