بررسی پیامدهاي اشتغال زنان

نویسنده : مجيد محمديان
منبع : راسخون



يكي از سؤالات و مباحثي كه در سال‌هاي اخير در جامعه ما مطرح بوده است، بحث از توانايي و كارآمدي زنان و حضور فعال آن‌ها در عرصه‌هاي اجتماعي و سياسي است.
در اين ميان عده قابل توجهي از مديران و مسئولان كشور به استناد برخي از آموزه‌هاي ديني كه ديده يا شنيده‌اند و با توجه به حضور زنان در تمام عرصه‌ها در كنار مردان در بسياري از كشورها، معتقدند كه تفاوت چنداني بين زن و مرد در انجام مسئوليت‌ها و مديريت‌هاي اجتماعي وجود ندارد و زنان هم مثل مردان بايد به دنبال مشاغل اجتماعي و تامين درآمد از اين طريق باشند و آن را يك ارزش و رشدي براي زنان مي‌دانند.
اين عده ناخواسته تحت تأثير تفكرات فمينيستي كه هم‌اكنون در بسياري از كشورهاي جهان حاكم است، قرار گرفته‌اند و براي اينكه مورد اعتراض و محكوميت برخي از سازمان‌هاي بين المللي دفاع از حقوق زنان قرار نگيرند و خود را هماهنگ و شبيه كشورهاي مترقي نشان بدهند، زنان را تشويق به ادامه تحصيلات عالي به جهت اشتغال به مشاغل اجتماعي مي‌كنند، و حتي برخي از مسئوليت‌ها و مديريت‌هاي اجتماعي را به زنان محول كرده‌اند. در طرف مقابل عده‌اي بر اثر برداشت سطحي از برخي از آيات و روايات و تعصب و افكار خشك و متحجرانه، منكر توانمندي‌هاي زنان در اين امور هستند و حتي نسبت به رانندگي زنان و حساسيت منفي نشان مي‌دهند و وظايف زنان را فقط در چهارچوب خانه تعريف مي‌كنند.
از آنجايي كه طبق فرمايش اميرمؤمنان علي عليه السلام، انسان‌هاي جاهل در هر مسئله‌اي يا افراط و زياده‌روي مي‌كنند و يا تفريط و كوتاهي مي‌كنند ، به نظر مي‌رسد كه گروه اول، دچار افراط و زياده‌روي در مورد بانوان شده‌اند و بر اثر جهل و ناآگهي نسبت به مباني ديني و عدم شناخت از طبيعت و سرشت زنان، و به علت خود باختگي فرهنگي در برابر تفكرات غربي و مرعوب شدن در مقابل سازمان‌هاي مدعي حمايت از حقوق زنان، برخي از مسئوليت‌ها و مديريت‌هاي اجتماعي را كه در حيطه و مسئوليت و توانايي مردان است را به زنان واگذار كرده‌اند.
اين عده با ناديده گرفتن رسالت مهم و ارزشمند بانوان يعني مديريت خانه و رسيدگي به امور منزل، تربيت نسل آينده و ايجاد محبت و گرمي در كانون خانواده است، مقام و منزلت زن را چنان پائين آورده‌اند كه از او توقع و انتظار يك كارگر يا كارمندي با حقوق ناچيز را دارند و به راستي كه در حق زنان و بانوان عظيم الشأن جامعه ما ظلم و بي‌عدالتي روا مي‌دارند.
اگر در گذشته زنان از تمام حقوق انساني خود محروم بودند و بمانند يك برده و حيوان با او رفتار مي‌شد و زنان موجودي پست و بي‌ارزش به شمار مي‌آمدند و آن گونه در حق زنان، ظلم و ستم روا مي‌داشتند، در قرن بيستم نيز با بي‌توجهي به طبيعت و ويژگي‌هاي زنان و بي‌ارزش نشان دادن وظايف خانوادگي و كشاندن زن به جامعه و استفاده ابزاري از آنان، ظلم و خيانت ديگري را به زنان كرده‌اند.
اجازه بدهيد توجه شما به آرزوهاي قلبي يك زن غربي جلب كنم، آني رود يكي از نويسندگان مشهور انگلستان است. او مي‌گويد:
«اي كاش كشور من مانند كشورهاي اسلامي مي‌بود كه زنان با پوشش و عفت، آسوده‌ترين زندگي را دارند. اين براي انگلستان يك ننگ است كه دخترانش به خاطر آميختگي با مردان در مشاغل اجتماعي به رذالت كشيده شوند. چه مي‌شود ما را كه سعي نمي‌كنيم وظايف و مسئوليت زنان ما، هماهنگ با فطرت و طبيعت آنان باشد يعني همان خانه‌داري و تربيت فرزند و كارهاي مردانه را به مردان واگذار كنيم تا شرافت و ارزش زنان را به دست آوريم».
اگر زنان غربي همواره به دنبال حقوقِ تضييع شده خود باشند، حق دارند زيرا نه مسيحيت حقوق آنها را تامين كرده و نه قوانين و آداب و رسوم غرب، اما چنين زحمتي از دوش زنان مسلمان برداشته شده است، زيرا به راستي اسلام، تمام نيازهاي روحي، جسمي و عاطفي زنان را با توجه به طبيعت و سرشت، زنان برآورده كرده است.
در حال حاضر كشور سوئد، از نظر قوانين مربوط به ارتقاي حقوق زن در جهان غرب، رتبه اول را دارد و بخش عظيمي از زنان، شاغل و حقوق‌بگير هستند. ولي جالب است كه بدانيم درصد زنان در مديريت‌ها به اندازه صفر است و از زنان در مشاغل پائين آن هم با حقوقي ناچيز، بيگاري كشيده مي‌شود و آمار بسيار بالاي طلاق و فرزندان نامشروع، از هم پاشيدگي كانون خانواده، آزار و آزادي‌هاي جنسي بي حد و حساب و زندگي مشترك بدون ازدواج، ارمغان چنين تفكري است.
ادعاي اصلي ما در اين نوشتار اين است كه طبق آيات و روايات فراوان و بر اساس نظريات برخي از روانشناسان و دانشمندان و با عنايت به ويژگي‌ها و خصوصيات جسمي و روحي بانوان، بهترين و مهمترين نقش زنان در جامعه، همانا نقش همسري و مادري است كه در آموزه‌هاي ديني، بسيار ارزشمند و مقدس شمرده شده است و زن مي‌تواند از اين طريق به كمال خود برسد. و تشويق زنان به اشتغالات اجتماعي بدون قيد و شرط و محوّل كردن مشاغل گوناگون به آنها و سپردن مديريت‌ها به زنان خصوصاً مديريت‌هاي كلان نه تنها خدمتي به زنان نيست بلكه خيانت و ظلمي بزرگ به آنان و به كل جامعه بشري است.
ما براي اثبات اين ادعا، دلايل مختلفي از آيات و روايات و نظرات انديشمندان را ذكر مي‌كنيم و ضمن دعوت همه خوانندگان به مطالعه اين نوشتار، قضاوت منصفانه را به عهده آنان مي‌گذاريم و سعي خواهيم كرد كه از اطاله كلام بپرهيزيم تا موجب خستگي و ملالت نشود.
قبل از آنكه به مسئوليت‌ها و وظايف و رسالت اصلي زنان بپردازيم، لازم است كه با خلقت و آفرينش زن و مقام و منزلت آنان در آيات و روايات به طور مختصر آشنا شويم.

الف) خلقت و آفرينش زن

در منطق قرآن، زن بمانند مرد، يك انسان تمام عيار است و هيچ تفاوتي ميان مرد و زن در اصل خلقت وجود ندارد. هر دوي آنها از يك حقيقت آفريده شده‌اند.
خداوند در قرآن مي‌فرمايد: اي مردم، ما شما را از يك مرد و زن آفريديم.... همانا گرامي‌ترين و برترين شما نزد خداوند، با تقواترين شماست. و در جاي ديگر مي‌فرمايد: شما را از يك حقيقت واحدي آفريديم و يا اينكه مي‌فرمايد: همه شما (چه مرد و چه زن) را از خاك آفريديم و به خاك برمي‌گرديد طبق نظر اكثر مفسرين شيعه، آفرينش حوا عليها السلام همانند آفرينش حضرت آدم عليه السلام، مستقل بوده است و اينطور نبوده است كه حضرت حوا از باقيمانده يا از دنده چپ حضرت آدم باشد. امام صادق عليه السلام به يكي از ياران خود به نام زراره مي‌فرمايد: آيا خداوند قدرت نداشت كه براي آدم، همسري از غير دنده او بيافريند؟ آنگاه آن حضرت فرمودند: خداوند هر كدام از آدم و حوا را از گِل آفريد.
خلاصه مطلب آن كه زن و مرد هر دو انسانند و طبعا بايد از يك چيز آفريده شده باشند و در قرآن هيچ اثري از اينكه زن، از جنس پست‌تر آفريده شده باشد و يا خلقت زن، طفيلي مرد باشد، و يا زن را موجودي شر و بد يا عنصر گناه معرفي كند، وجود ندارد.

ب) مقام و منزلت زن در قرآن و روايات

برخلاف بسياري از اقوام و ملل جهان در گذشته و حال و حتي برخلاف عقيده و نظر يهوديان و مسيحيان كه زن را موجودي بد و شرّ و عنصر گناه و فساد معرفي مي‌كنند، اسلام، زنان را در مقام و منزلتي والا و ارزشمند قرار داده است. مقام زن در اسلام به حدي است كه سومين سوره مفصل قرآن به نام «النساء» ناميده شده است و در ده سوره ديگر به مسائل مربوط به حقوق و منزلت زن اشاره شده است و همه جا در خطاب‌هاي عام قرآن، زنان مورد خطاب هستند.
اسلام،‌ زن را به عنوان ركن مهم زندگي و متمم حيات انساني و عضو مهم و موثر جامعه بشري قلمداد مي‌كند و او را در رأس امري عظيم قرار داده است كه همان توليد و تربيت نسل بشر است. يعني در دامن زن است كه انبياء الهي و اولياء و بزرگان براي خدمت به بشريت، تربيت مي‌شوند. امام امت (ره) در جمله معروفي كه از ايشان نقل شده فرمودند: «از دامن زن است كه مرد به معراج مي‌رود».
قرآن كريم از برخي از زنان بزرگ، با تجليل فراوان ياد مي‌كنند حضرت آسيه همسر فرعون و حضرت مريم (سلام الله عليها) را به عنوان يك الگو و سرمشق براي همه مومنان معرفي مي‌نمايد. و در جاي ديگر، حضرت مريم (سلام الله عليها) را همانند يكي از پيامبران بزرگ الهي مورد خطاب قرار مي‌دهد و مي‌فرمايد:
اي مريم، همانا خداوند تو را برگزيده و تو را پاك كرد و تو را بر تمام زنان عالم برتري داد.
در قرآن كريم، زنان با مردان با القاب مساوي و همسان ياد شده‌اند كه بر نقش و جايگاه هر يك در جامعه و مساوي بودن آنها در اصل تكليف تاكيد شده است:
همانا مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مومن و مردان و زنان عبادت كننده و مردان و زنان راستگو و... خداوند براي همه آنها مغفرت و اجر بزرگي آماده كرده است.
همچنين به معاشرت و رفتار پسنديده و مناسب با زنان توصيه شده است. زن و مرد در بهره‌مندي از كسب و تلاش و پاداش عبادات و الزام به تكاليف يكسان و مساوي هستند و زن مي‌تواند مانند مرد، مستقلاً اراده كند و مستقلاً كار كند و مالكِ نتيجه كار و تلاش خود شود، قرآن در اين زمينه مي‌فرمايد:
مردان و زنان، هر كدام بهره‌اي از كوشش‌ها و تلاش‌هاي خود دارند.
هيچ تفاوتي در مقررات كلي و جزيي و اصول عقايد و فروع آن ميان زن و مرد نيست و در واجبات فردي مثل نماز و روزه يا واجبات اجتماعي مانند حج و امر به معروف و نهي از منكر و اقتصادي مانند خريد و فروش، تفاوتي بين زن و مرد نيست و زنان در حق تحصيل و انتخاب رشته تحصيلي، مالكيت، انتخاب محل سكونت و مانند آن، مستقل و خودكفا و آزاد هستند.
اين قسمت را با ذكر چند حديث و روايت در مورد ارزش و مقام و منزلت زن، متبرّك و مزيّن مي‌كنيم. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: بهترين اولاد شما، دختران هستند و در جاي ديگري فرزندان دختر را حسنه و نيكي معرفي كردند كه خداوند به واسطة آنها، به انسان ثواب مي‌دهد و فرمودند: اگر تحفه و هديه‌اي براي اهل و عيال خود خريديد، اول به فرزندان دختر بدهيد و هر كس دختري را خوشحال كند همانند اين است كه بنده‌اي از فرزندان اسماعيل را در راه خدا آزاده كرده است.
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌فرمودند: من فقط از دنياي شما عطر و زنان را دوست دارم و مي‌فرمودند: نزديك‌ترين شما به من در قيامت كسي است كه با همسر خود به نيكي رفتار نمايد آن حضرت در جاي ديگري فرمودند: بيشترين خير و خوبي در زنان است.

رسالت و وظيفه اصلي زنان

اگرچه از نظر انساني، هيچ تفاوتي ميان زن و مرد نيست و زنان به مانند مردان، يك انسان تمام عيار، مستقل و مؤثر و ارزشمند هستند و در اين زمينه، هيچگونه برتري و امتيازي بر همديگر ندارند، اما با اين وجود، دست توانمند آفرينش، با ايجاد يك سلسله خصوصيات و ويژگي‌هاي جسمي و روحي در زنان، وظايف و مسئوليت‌هاي خاصي را از آنها انتظار دارد و خداوند بزرگ براي ايجاد يك نظام احسن و اتم، وظايف خاصي را براي زنان تعريف و مشخص كرده است.
همانطور كه مي‌دانيم زنان از نظر جسمي، ‌ظريف‌تر و لطيف‌تر از مردان هستند و از نظر روحي، داراي احساسات و عواطف سرشار و فراواني هستند، خشونت و صلابت مردان با لطافت و ملايمت زنان، تعديل و تكميل مي‌شود و زنان نسبت به مردان، محتاط‌تر، صبورتر و مذهبي‌تر هستند و علاقه آنها به خانواده و تدبير امور منزل بيش از مردان است. كارهايي كه نياز به تفكر و تمركز و توانايي جسمي زيادي دارد، زنان را خسته مي‌كند و از عهده و توان آنها خارج است و بدون شك مي‌توان گفت كه بهترين و مهمترين نقش زنان در جامعه بشري با توجه به اين ويژگي‌ها و بر اساس آموزه‌هاي ديني، همانا نقش همسري و مادري است و به جرأت مي‌توان گفت كه خداوند آنها را براي ايفاي اين دو نقش آفريده است و زنان مي‌تواند با ايفاي اين دو نقش نه تنها به بالاترين قله كمال و قرب حقتعالي برسند، بلكه مي‌توانند بهترين و مؤثرترين و ارزشمندترين خدمت را به جامعه بشري ارائه دهند.
همسري و مادري تا جايي مهم است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت عليهم السلام، جهاد زنان را در راه خدا، خوب شوهرداري كردن [و تربيت فرزند] مي‌دانند و حضرت زهرا (سلام الله عليها) كه بهترين الگوي زنان مسلمان است از اينكه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كارهاي داخلي منزل را به او واگذار كردند و كارهاي خارج از منزل را به عهده اميرمومنان علي عليه السلام گذاشتند، بسيار خرسند و خوشحال شدند.
مردان در قرآن كريم به دليل توانمندي هاي بيشتر جسمي و عقلي، سرپرست و نگهبان زنان برشمرده شده‌اند و به زنان پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) كه الگوي زنان جامعه هستند، توصيه شده است كه در خانه‌هاي خود بمانند و از هر گونه جلوه‌گري ناپسند و آشكار كردن زينت‌هاي خود در جامعه بپرهيزند. همچنين خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد: زنان براي شما لباس هستند و شما براي زنان، لباس هستيد. يعني همچنانكه لباس، باعث زينت و پوشش انسان در برابر سرما و گرما مي‌شود و عيوبِ انسان را مي‌پوشاند، زن و مرد بايد باعثِ زينت يكديگر شوند و ضمن اينكه عيوب يكديگر را مي‌پوشانند، همديگر را حفظ و صيانت كنند.
يكي از بهترين و مناسب‌ترين، تعبيرات قرآن از زنان، اين است كه زنان به مانند كشتزاري مي‌مانند كه باعث بقاء نوع بشر و تربيت نسل آينده هستند نه وسيله‌اي براي هوسراني و اطفاء شهوات.
در روايات اسلامي نيز به زيباترين شكل، وظايف و مسئوليت‌هاي ارزشمند زنان، اشاره شده است. در احاديث وارد شده است كه زنان به مانند گل، لطيف و ظريف هستند ولي قهرمان نيستند [كه بتوانند كارهاي سخت و خارج از توان خود را انجام دهند.] در آموزه‌هاي ديني ما، گفتن اذان و اقامه، رفتن به جماعت و جمعه و حضور در تشييع جنازه، بلندگفتن تلبيه و... قضاوت كردن، از زنان، برداشته شده است و به ما توصيه شده است كه ولايت و مديريت‌ها به زنان سپرده نشود و در تصميمات مهم، نبايد با زنان مشورت كرد زيرا نظرات آنها استوار نيست. مگر زناني كه كمال عقلي آنها، ثابت شده باشد.
در روايت ديگري، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: مرداني كه خود را شبيه زنان مي‌كنند و زناني كه خود را به شكل مردان در مي‌آوردند و كارهاي مردانه انجام مي‌دهند، ملعون و از رحمت خدا به دور هستند.
البته آيات و روايات ديگري در اين زمينه وجود دارد كه به جهت اختصار از آنها صرف نظر مي‌كنيم.
ملاحظه‌ مي‌كنيد كه رسيدگي زنان به امور خانه‌داري، شوهرداري، تربيت و فرزند تا چه اندازه از قداست و ارزش معنوي برخوردار است و مهمترين رسالت و وظيفة زنان در آفرينش، همين است. زيرا خداوند كه سازنده و خالق زنان است، بهتر از هر كس مي‌داند كه چه وظايف و مسئوليت‌هايي از عهده و توان زنان برمي‌آيد.
متاسفانه برخي از زنان جامعة ما به دليل ناآگاهي از ارزش و قداست وظايف خانوادگي و رسالت مادري و عدم شناخت مباني ديني، به دنبال اشتغال و كارهاي اجتماعي بدون قيد و بند هستند و هدفشان از تحصيلات، به دست آوردن شغل و كاري براي كسب درآمد است و حاضرند كه تن به هر كار و فعاليت اقتصادي و اجتماعي در خارج از منزل بدهند اگرچه درآمد ناچيزي داشته باشد و اشتغال را براي خود يك ارزش و كمال مي‌دانند و كارها و وظايف همسري و مادري را نوعي تحجّر و عقب ماندگي براي زن محسوب مي‌كنند. تاسف بالاتر اين است كه برخي از مسئولان و مديران كشور و متوليان امور فرهنگي جامعه از جمله صدا و سيما به اين تفكر و عقيده باطل دامن مي‌زنند و آن را تشويق و تبليغ مي‌كنند.
هيچ كس در توانائي‌ها و خدمات ارزشمند زنان در جامعه و تاريخ شك ندارد. آنها در برخي از صحنه‌ها حتي از مردان نيز جلوتر هستند، ولي بي‌ارزش كردن و بهاء ندادن به امور خانواده و تربيت فرزندان و كشاندن زنان به جامعه و محول كردن كارها و مشاغلي كه بر عهده مردان است، آنهم با دستمزدهاي ناچيز، واقعاً نوعي تجاوز به حقوق زنان و بيگاري كشيدن از آنان است كه مفاسد و لطمات جبران ناپذيري را به خودِ زنان و به جامعه و كانون خانواده‌ها وارد مي‌سازد.
جالب است بدانيم موضوع دفاع از حقوق زن در غرب در زماني شدت گرفت كه كارخانه‌ها به دنبال انقلاب صنعتي، نياز شديدي به نيروي كار ارزان قيمت داشتند كه در اين رابطه، زنان به عنوان نيروي كار به دستمزد ناچيز شناخته شدند.
«تحقيقات نشان مي‌دهد كه زنان علاقه‌مند هستند كه تحت نظر اشخاص ديگري كار كنند و از مرئوس بودن و تحت نظر ديگران كار كردن بيشتر خوششان مي‌آيد. خانم‌ها بيشتر تابع احساساتند و آقايان تابع عقل و منطق. بسيار ديده شده است كه خانم‌ها از نظر هوشي بالاتر از مردان هستند ولي نقطه ضعف آنها احساسات شديد آنان است. مردان هميشه عملي‌تر فكر مي‌كنند و بهتر قضاوت مي‌كنند و سازمان دهنده بهتري هستند و بهتر از زنان هدايت و رهبري مي‌كنند و برتري روحي مردان بر زنان چيزي است كه خداوند، طراح آن بوده است و هر چقدر خانم‌ها بخواهند با اين واقعيت مبارزه كنند، بي‌فايده است. خانم‌ها به خاطر اينكه حساس‌ترند بايد قبول كنند كه به نظارت آقايان در زندگي نياز دارند. كارهايي كه به تفكر مدام و تصميم‌گيري‌هاي دقيق نياز دارد، زن را خسته و ناتوان مي‌كند. بزرگترين هدف خانم‌ها در زندگي، تامين شدن است و وقتي به اين هدف رسيدند، دست از فعاليت مي‌كشند.
اكنون اين سؤال مطرح است كه با آن همه سفارشات ديني و اعترافات روانشناسان غربي، آيا صحيح است كه زنان بي قيد و شرط، به مشاغل اجتماعي وارد شوند و مديريت‌هاي اجتماعي خصوصاً مديريت‌هاي كلان به آنها واگذار شود؟!!
هم اكنون در كشور ما صدها هزار شغل به تصرف بانوان درآمده است، شغل‌هايي كه بايد در اختيار مردان بيكار قرار مي‌گرفت. آمار دختران و پسران تحصيل كرده‌اي كه به دنبال شغل و كار هستند، رشد فزاينده‌اي به خود گرفته است و از آنجا كه دختران، به حقوق و دستمزد ناچيزي قناعت مي‌كنند و مطيع‌تر و فرمانبردارتر از مردان هستند، از شانس بيشتري براي اشتغال به كار برخوردارند و واقعاً زنان و دختران جوياي كار يا شاغل، به عنوان يكي از عوامل بيكار ماندن مردان و پسران بيكار محسوب مي‌شوند.
از سوي ديگر درصد ورودي‌هاي دختران به دانشگاه‌ها بيشتر از پسران شده است و دختران مي‌توانند تقريباً در تمام رشته‌هاي تحصيلي شركت كنند، رشته‌هايي كه هيچ‌گونه سنخيتي با توانائي‌ها و روحيات زن و فرهنگ و باورهاي ملي و مذهبي ما ندارد؟ آيا اين موارد براي جامعه اسلامي ما يك افتخار است يا يك ننگ؟ و به راستي مقصر چنين وضعي چه كساني هستند؟
طبيعي است كه پيامد چنين وضعي، بالا رفتن سن ازدواج و افزايش سطح انتظارات دختران، رشد فزاينده آمار طلاق، افزايش روابط جنسي نامشروع و سست شدن بنيان خانواده‌ها و اختلافات خانوادگي و محروم ماندن بسياري از فرزندان از محبت مادري خواهد بود.
اگر اين وضع و روند به همين شكل، ادامه و افزايش يابد، قطعاً جامعه اسلامي ما را با يك بحران اجتماعي و بي‌هويتي فرهنگي دچار خواهد كرد، بحراني كه پيامدها و خسارت‌هاي جبران ناپذيري را به عصر ما و نسل ما وارد خواهد ساخت.
اميد است كه متوليان فرهنگي كشور به وسيله بالا بردن فرهنگ ملي و ديني و آگاه ساختن نسل جوان از خطرات فرهنگ منحط غرب، جامعه اسلامي را به سوي تعادل و عدالت بيشتر هدايت نمايند.

پی نوشت ها :

1. نهج البلاغه، كلمات قصار.
2. كتاب المرأة في كل الاسلام، مريم نورالدين فضل الله، ص45.
3 . جامعه شناسي اشتغال زنان، خديجه سفيري، ص137.
4 . سوره حجرات: 13.
5 . سوره زمر: 6.
6 . سوره طه: 55.
7 . من لايحضر الفقيه، ج3، ص379.
8 . سوره تحريم: 11.
9 . سوره آل عمران: 42.
10 . سوره احزاب: 35.
11 . سوره نساء: 19 و 32.
12 . بحارالانوار، ج101، ص91.
13 . الكافي، ج6، ص4.
14 . وسائل الشيعه، ج21، ص514.
15 . الكافي، ج5، ص321.
16 . وسائل الشيعه، ج12، ص152.
17 . بحارالانوار، ج100، ص255.
18 . همان، ج43، ص24.
19 . سوره نساء: 34.
20 . سوره احزاب: 33.
21 . سوره بقره: 187.
22 . سوره بقره: 223.
23 . الكافي، ج5، ص510.
24 . بحارالانوار، ج100، ص255.
25 . بحارالانوار، ج100، ص258.
26 . نظام حقوق زن در اسلام، صفحه 185 به نقل از مجله زن روز شماره 101.