انعکاس شهادت حضرت عـلی اصغر(علیه السلام) در تـاریخ نگاری عاشورا از قرون نخستین اسلامی تا عصرحاضر
مهم ترین هدف تاریخ نگاری عاشورا در طول قرون متمادی، گسترش فرهنگ ایثار و شهادت طلبی بوده است. یکی از گزارش های مهم در تاریخ نگاری عاشورا، چگونگی شهادت حضرت علی اصغر (ع) است. مورخان شیعه و حتی اهل سنت شهادت حضرت علی اصغر (ع) را یکی از تکان دهنده ترین اقدامات برای سرکوب واقعه عاشورا به تصویر کشیده اند که می توان به مقاتلی همچون: مقتل ابی مخنف، الفتوح، مقتل خوارزمی و لهوف اشاره کرد.
هدف از نگارش تاریخ عاشورا
مهم ترین هدف تاریخ نگاری عاشورا در طول قرون متمادی، گسترش فرهنگ ایثار و شهادت طلبی بوده است. به بیان دیگر، تاریخ نگاری عاشورا حامل جریان ایثار و شهادت طلبی است. این سبک از تاریخ نگاری با اشاره به نحوه شهادت امام حسین (علیه السلام) و فرزندان و یاران امام، بیشترین نقش را در آگاه سازی این واقعه داشته است.یکی از گزارش های مهم در تاریخ نگاری عاشورا، چگونگی شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) است. شهادت مظلومانه طفلی شیرخوار به دست دشمن در تاریخ نگاری عاشورا، از غم بارترین اتفاقات واقعه عاشورا به شمار می رود. بازتاب شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) در تاریخ نگاری عاشورا از دیرباز، عمق فاجعه عاشورا در میان مسلمانان و غیرمسلمانان را نشان داده است.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که مورخان شیعه و حتی اهل سنت شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) را یکی از تکان دهنده ترین اقدامات برای سرکوب واقعه عاشورا به تصویر کشیده اند و حتی در دوره حاضر، این واقعه در تاریخ نگاری جدید عاشورا انعکاس فراوانی داشته است. این آثار با خوانشی علمی و مستند و مستدل به شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) پرداخته اند که یکی از نتایج آن در عصر حاضر، به برگزاری آیین هایی برای بزرگداشت طفلان حاضر در واقعه کربلا از جمله حضرت علی اصغر (علیه السلام) انجامیده است. با توجه به مطالب فوق، این پژوهش با دیدی توصیفی و تحلیلی به انعکاس شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) در تاریخ نگاری عاشورا در عصر حاضر می پردازد.
سیری در انعکاس شهادت علی اصغر(علیه السلام) از قرون نخستین اسلامی تا عصر حاضر
حضرت علی اصغر فرزند خـردسال امـام حسین (علیه السلام) تاریخ تولد وی نامشخص است؛ امـا بیشتر منابع دست اول بـر شـهادت وی در شش ماهگی و شیرخوارگی اشاره می کنند. (1)مقتل ابی مخنف
ابـی مخنف از نخستین تاریخ نگاران عاشورا در قرن اول و دوم اسلامی است که شرحی از شهادت حضرت علی اصغر(ع) مـی آورد. وی نـام قاتل را حرملة بن کاهل یـا هـانی بـن ثبیت ذکر مـی کند و بـر شیرخوارگی و نوزادی کودک اشـاره مـی کند. بیشتر منابع مورداستفادۀ ابی مخنف، حاضران و شاهدان واقعه کربلا هستند که به روایت وی اصالت مـی بخشند:در حـالی که حسین(علیه السلام) نشسته بود، فرزند کـوچکش را نـزدش آوردند. (طـفل شـیرخوار یـا کمی بزرگ تر از شیرخوار) عـبدالله بن حسین بود. (حضرت) او را در دامن خویش نشاند. در همان حال که در دامنش بود، شخصی از بنی اسد (بـه نـام حرملة بن کاهل یا هانی بـن ثـبیت حـضرمی) تـیری بـه سویش پرتاب کـرده، گـلویش را برید. حسین (علیه السلام) خونش را گرفت و وقتی کف دستش پر شد، خون را روی زمین ریخت و گفت: پروردگارم! اگر نصرت آسـمانی ات را از مـا بـرداشته ای، آن را مقدمه خیر قرار بده و انتقاممان را از این گـروه ظـالم بـگیر. (2)
الفتوح ابن اعثم کوفی
پس از ابـی مخنف، بـازتاب شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) در آثار دیگر، از جمله تواریخ عمومی راه یافت. یکی از این منابع معروف، الفتوح ابن اعثم کوفی مورخ مشهور است. وی در این کتاب، همانند ابی مخنف بـه نوازد بودن حضرت علی اصغر (علیه السلام) و نام قاتل وی اشاره می کند که نشان دهندۀ اصالت منابع مورد استفاده است:بعد از آن، طفل شیرخوار خود را که علی اصغر نام داشت و از تشنگی اضطراب می نمود در پیش زین گرفت و مـیان هـر دو صف برد و آواز برآورد: ای قوم! اگر من به زعم شما گناهکارم، این طفل گناهی نکرده؛ او را جرعه ای آب دهید. چون آواز حسین(علیه السلام) شنیدند، یکی از آن گروه تیری به سوی آن حضرت روان کرد. آن تیر بر گلوی آن طفل شـیرخوار آمـد و از آن سوی بر بازوی حسین(علیه السلام) رسید. آن حضرت تیر را بیرون آورد و هم در آن ساعت آن طفل جان بداد. آن سروَر، آن طفل را آورد و به مادرش داد و فرمود: فرزند خود را بـگیر کـه از حوض کوثر سیراب گردید. (3)
اخبار الطوال دینوری
اخبار الطوال دینوری از جمله منابع مهم تاریخ اسلام به شمار می رود که مورد توجه نویسندگانِ بعد از وی نیز قرارگرفته است. دینوری در توصیف شهادت حضرت عـلی اصغر(علیه السلام) هـمانند نویسندگان پیشین، او را کودکی شـیرخوار مـعرفی می کند و شهادت در آغوش امام حسین(علیه السلام) را تأیید می نماید:امام حسین(علیه السلام) تنها ماند. مالک بن بشر کندی بر آن حضرت حمله کرد و شمشیری بر سرش زد. شب کلاهی از خز بر سر امام(علیه السلام) بود که شـمشیر آن را درید و سر را زخمی کرد. حسین(علیه السلام) آن را از سر افکند و شب کلاه دیگر خواست و بر سر نهاد و بر آن عمامه بست و بر زمین نشست و کودک کوچک خود را خواست و او را در دامن نشاند. مردی از بنی اسد او را هدف تیری بـلند قـرارداد و در دامن پدر شـهید کرد. (4)
از جمله عوامل مهمی که نشان دهندۀ مظلومیت امام حسین(علیه السلام) و خاندان وی در واقعه کربلا به شمار مـی آید، پرداختن نویسندگان و عالمان اهل سنت به این واقعه است.
مقتل خوارزمی
یکی از آثـار مـهم در ایـن باره، مقتل خوارزمی، نوشتۀ موفق بن احمد خوارزمی (م568ق) است که اثر وی مورد توجه نویسندگان و عالمان شیعه تا عصر حـاضر نـیز قرارگرفته است. خوارزمی در مقتل خود، شهادت حضرت علی اصغر(علیه السلام) در خردسالی را گزارش می کند و همانند آثـار پیـشین، قـاتل نوزاد امام حسین (علیه السلام) را حرملة بن کاهل اسدی معرفی می نماید.صدای زنان و ناله بلند شد و امـام به درِ خیمه آمد و فرمود: «طفلم علی را به من دهید تا با او خداحافظی کـنم. بچه را به ایشان دادنـد و امـام او را بوسید و فرمود: وای بر این مردم که طرف و خصمشان جدّ توست! در همین حال که کودک در آغوش امام بود، حرملة بن کاهل اسدی، تیری انداخت و او را در بغل پدر کشت. حسین مشت خود را از خون او پر کرد و بـه آسمان پرتاب نمود و گودالی کند و طفل آغشته به خون را به خاک سپرد و بر او نماز خواند. (5)
لهوف
اثر مهم دیگر دربارۀ تاریخ نگاری عاشورا، کتاب لهوف، نوشته سیدبن طاووس است. این کتاب، ازجـمله مـنابع مهم درباره تاریخ نگاری عاشورا است. سید بن طاووس نیز شرحی غم انگیز از شهادت حضرت علی اصغر(علیه السلام) ذکر می کند. وی همانند دیگر پیشینیان، شهادت حضرت علی اصغر(ع) را در خردسالی و قاتل وی را حرملة بن کاهل اسدی می داند:وقتی امـام حـسین(علیه السلام) دید همه جوانان و دوستانش کشته شدند، تصمیم گرفت خود به میدان رود و با دشمن بجنگد. به میدان آمد و صدا زد :هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؟ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یَخافُ اللَّهَ فینا؟ هَلْ مِنْ مُغیثٍ یَرْجُوا اللَّهَ فِی إِغاثَتِنا؟ هَلْ مِنْ مُعینٍ یَرْجُوا ما عِنْدَاللَّهِ فِی إِعانَتِنا؟ آیا دفاع کننده ای هست که از حریم حرم رسول خدا (ص) دفاع کند؟ آیا خداپرستی هست که درباره ما از خدا بترسد؟ آیا دادرسـی هـست کـه به امید آن چه در نزد خـداست از مـا دادرسـی کند؟ آیا یاوری هست که به امید آن چه در نزد خداست، به ما کمک کند؟
با شنیدن صدای مظلومانۀ امام حسین(علیه السلام)، ناله و شیون بـانوان حـرم بـلند شد. امام حسین(علیه السلام) به درِ خیمه آمد و به زیـنب(علیه السلام) فـرمود: ناوِلینی ولدی الصّغیر حَتّى اوَدِّعَهُ. کودکم را به من بده تا با او خداحافظی کنم.
امام حسین(علیه السلام) کودک را (که عبداللّه یا عـلی اصغر نـام داشـت) گرفت. همین که خواست او را ببوسد، حرملة بن کاهل اسدی او را هـدف تیر قرارداد. آن تیر بر حلقومش نشست و سر آن کودک را از بدن جدا نمود. امام حسین(علیه السلام) به زینب(علیه السلام) فرمود: این کـودک را بـگیر. سـپس هر دو کف دستش را به زیر گلوی کودک گرفت. کف دست هایش پر از خـون شـد، آن را به سوی آسمان افکند. (6)
روضة الشهداء
از مناقشه برانگیز ترین آثار دربارۀ تاریخ نگاری عاشورا، روضة الشهداء میرزای کاشفی است. تاکنون پژوهـش های بـسیاری دربـارۀ این کتاب و میرزای کاشفی صورت گرفته است و هرکدام از این آثار، نگاهی مـتفاوت نـسب بـه نویسنده و کتاب وی داشته اند. برخی او را اهل تشیع و برخی دیگر اهل تسنن دانسته اند. گروهی این اثـر را کـتابی پر از تـحریف و برخی آن را با رویکردی داستانی و حماسی در جریان کربلا نامیده اند. میرزای کاشفی تحت تأثیر شرایط حـاکم بـر اواخر دوره تیموریان، این اثر را با استفاده از منابع غیرمستند بسیاری نگاشته است؛ چنان که در اواخـر قـرن نـهم و اوایل قرن دهم، افزایش ارادت و احترام به ائمه(ع) سبب آثاری در این زمینه تألیف شده اسـت.
وی در روضـة الشهداء داستان شهادت حضرت علی اصغر(علیه السلام) را می آورد؛ اما تفاوت اصلی نقل او با دیگر مـنابع، مـتفاوت بـودن نام مادر علی اصغر(ع) است که ایشان را شهربانو معرفی می کند. وی کوشیده است با ایرانی دانستن مـادر عـلی اصغر(علیه السلام) مردم ایران به ویژه مردم خراسانِ دوره تیموریان را تحت تأثیر قرار دهد:
پس روی بـه خـیمه نـهاد. مادرش را طلبید و گفت: این طفل شهید را بگیر که از حوض کوثرش سیراب گردانید. شهربانو خروش بـرآورد و خـواتین اهـل بیت فغان برکشیدند و حسین نیز بر حال آن طفل مظلوم گریه می فرمود. (7)
پی نوشت ها:
(1) مـحمدزاده، مرضیه، مقتل امام حسین (ع) بر اساس متون کهن، ص227.(2) ابـومخنف، لوط بن یحیی، مقتل ابی مخنف، ترجمه جواد سلیمانی، ص141-143.
(3) کـوفی، ابـن اعثم، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، ص908.
(4) دینوری، ابوحنیفه، اخبارالطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص298.
(5) خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل خوارزمی، ترجمه مصطفی صادقی، ص160-161.
(6) ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف، ترجمه علی کرمی، ص182-183.
(7) کاشفی، حسین بن علی، روضة الشهداء، ص615.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}