امانت و امانت داری، که در نقطه مقابل خیانت و خیانت کاری قرار دارد، از صفات برجسته معصومان علیهم السلام بوده است؛ به ویژه پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)  که حتی پیش از بعثت به «امین» شهرت داشت. حتی کسانی که پس از آغاز رسالت، پیامبری او را نپذیرفتند، در امین بودن او هیچ شکی به خود راه نمی دادند و حتی در همان حال، امانتهای خود را به ایشان میسپردند؛ چنان که وی هنگامی که قصد داشت به سوی مدینه هجرت کند، حضرت امیرمؤمنان، علی را در مکه نایب خویش قرار داد و به آن حضرت فرمود امانت های مردم را به آنها باز گرداند. آن حضرت سفارش می کرد: «به نماز و روزه، و حج و بخشش و ناله های شبانه زیاد آنها نگاه نکنید، بلکه به راستگویی و امانت داری آنها بنگرید». شهید مطهری در تحلیل این سخن بر این باور است که ممکن است عبادات از روی عادت باشد، ولی امین بودن عادت بردار نیست.
 
خداوند در فرمانی از همگان می خواهد امانت ها را به صاحبانش بدهند؛ زیرا امانت دار، شریک مال مردم است. پیامبرصلی الله علیه و اله وسلم نکته‌ای را به پیروانش یادآور می شود که باید این زیبایی دینی را داشته باشند، لا إیمان من لا آمانة له: «کسی که امانت دار نباشد، ایمان ندارد».
 
به تعهدات اجتماعی، ارزش ثابتی دارد و زمان و مکان خاصی نمیشناسد، اما حقوق ناشی از قراردادها، به شرایط، دیدگاهها، محیط جغرافیایی و زمان و مکان وابسته است. لزوم رد امانت، حکمی ثابت و همیشگی است که در هیچ شرایطی تغییر نمی کند؛ زیرا عقد امانت، درواقع، قراردادی است که میان امانت دهنده و امانت گیرنده بسته می شود، و امانت گیرنده بر اساس این قرارداد، تعهد می دهد امانت را حفظ کند و آن را به امانت دهنده برگرداند.
 
وجوب رد امانت و وفای به عهد از مستقلات عقلی است؛ یعنی از احکامی است که عقل، بدون نیاز به راهنمایی شرع، آن را درک می کند. شرع در مورد لزوم رد امانت و وجوب وفای به عهد، إعمال مولویت نمی کند، بلکه حکم شرع در این زمینه، ارشادی است؛ یعنی اگر هیچ دلیل شرعی هم بر وجوب عهد و لزوم رد امانت نداشتیم، بر اساس حکم عقل باید مزین به این زیبایی شویم؛ ولی از آنجا که ممکن است در حوادث زندگی منحرف گردیم، دین بر این آموزۂ عقلی مهر تأکید میزند و تزیین به آن را یادآور می شود.
 
از نیازهای اساسی انسان، احساس ارزش نسبت به خود، و به عبارت دیگر، نیاز به «احترام و عزت نفس» است که روان شناسان بر آن تأکید دارند. مازلو در طبقه بندی نیازهای انسان، نیاز به احترام و عزت نفس را از نیازهای اساسی و عالی میداند و درباره کارکرد آن می گوید: «ارضای نیاز به عزت نفس، به احساساتی از قبیل اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، لیاقت، کفایت و مفید و مثمر ثمر بودن در جهان منتهی خواهد شد، اما بی اعتنایی به این نیاز، موجب احساساتی از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی می شود».
 
کارل راجرز که روان شناسی انسان گراست و انسان را ذاتا دارای ماهیتی مثبت میداند، نیاز به توجه مثبت را یکی از نیازهای انسان برمی شمارد که شامل رفتارهایی مانند صمیمیت، دوست داشتن، احترام، همدلی، پذیرش و... می شود. بنابراین، از منظر روان شناختی، نیاز انسان به عزت نفس و احساس ارزشمند بودن، انکارناپذیر است.
 
در نظام اعتقادی و تربیتی اسلام، به «عزت نفس»، «ارزشمند بودن انسان» و «کرامت و شرافت انسانی» به طور ویژه توجه شده است: اینکه خداوند روح باشرافتی را در انسان دمید او را خلیفه خود در زمین قرار داده اسرار آفرینش را که به هیچ یک از فرشتگان نگفته بود، به او آموخت؛ آنها را به سجده کردن بر او واداشته و به او کرامت و فضیلتی بخشید که به دیگر موجودات نبخشیده بود، موجودات را به تسخیر او در آورد و همه چیز را برای او آفرید؛ همه و همه از ارزشمندی و حرمت نفس انسانی در دیدگاه اسلام حکایت دارد.
 
در احکام فردی و اجتماعی و توصیه‌های اخلاقی و معاشرتی اسلام، عزت و کرامت انسان محوریت دارد، و همه جا سخن از احترام به شخصیت، آبرو و حرمت اوست. بر این اساس، سیر عملی و رفتاری رهبران دینی، از پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)  و پیشوایان معصوم علیهم السلام تا عالمان و فقیهان و حتی مؤمنان و مسلمانان آگاه و متعهد، بر پایه عزتمندی و کرامت انسان بوده است؛ تا آنجا که نه تنها در ارتباط با دوستان و آشنایان، که حتی در برخورد با دشمنان و مخالفان نیز این نکته را نادیده نمی گرفتند و از روشهای منطقی و سازنده و محبت آمیز کمک می جستند. در اینجا به برخی توصیه های گفتاری و رفتاری ایشان اشاره می کنیم. حضرت علی در کلامی زیبا، بلند و شیوا می فرماید: انه لیس لأنفسکم إلا الجنة، فلاتبیعوها إلا بها؛ «بدانید که برای جانها و وجودهای شما، قیمت و بهایی جز بهشت نیست. آگاه باشید و خود را جز به بهشت نفروشید».
 
در آموزه های علوی، نه تنها کسی حق ندارد آبروی دیگران را بریزد، روا نیست با آبروی خود نیز بازی کند؛ چنان که حضرت می فرماید: «آبروی تو، جامد است و با سؤال و درخواست، قطره قطره می ریزد. بنگر قطرات آبرو را پیش چه کسی می ریزی!»
 
منبع: اسلام و زیبایی‌های زندگی: رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی ، دکتر داود رجبی‌نیا، صص 504-500، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ اول، 1391