تعامل روح و بدن و هماهنگی جسم و روان
خداوند انسان را دوساحتی آفرید؛ به گونهای که با یک ساحت به عرصه زمینی و قلمرو مادی و با ساحت دیگر به عرصه ملکوتی و قلمرو روحانی منتسب میشود.
خداوند انسان را دوساحتی آفرید؛ به گونه ای که با یک ساحت به عرصه زمینی و قلمرو مادی و با ساحت دیگر به عرصه ملکوتی و قلمرو روحانی منتسب میشود. آیات پرشماری از قرآن کریم درباره ساحت مادی آفرینش انسان، از عناصر زمینی ای چون آب، خاک، گل پخته، گل چسبنده و گل کوزه گران نام می برند. آیاتی نیز با اشاره به برخی مواد و عناصر وجودی انسان، مانند نطفه، خون بسته، گوشت و استخوان، بعد مادی و جسمانی او را کانون توجه و تأکید قرار می دهند. از سوی دیگر، دسته ای از آیات نیز به آفرینش ثانوی انسان، یعنی به دمیدن روح الهی در کالبد انسان می پردازند." آفرینش انسان چنان حکیمانه و مدبرانه صورت گرفته است که این دو عنصر مادی و روحانی، به رغم وابستگی به دو ساحت کاملا متغایر، می توانند هم آغوش و همپوش یکدیگر باشند و در تعامل با همدیگر انسانیت انسان را تنظیم و تکمیل کرده، زمینه کمال و سعادت آحاد انسانی را فراهم سازند.
با الهام از پارهای آیات قرآن کریم درباره تعامل و تأثیر و تأثر روح و بدن نتیجه می گیریم که بدن کاملا تحت تأثیر افعال روح و حالات روحانی و معنوی قرار گرفته، به آن حالات پاسخ مناسب و مقتضی می دهد. برای نمونه می توان به آیاتی اشاره کرد که نشان می دهند چگونه پوست بدن انسان خداترس، متأثر از یاد خداوند گاه می لرزد و گاه آرام می گیرد. جالب آنکه قرآن این گونه تأثیر پذیری بدن از روح را عین هدایت الهی دانسته است که خداوند هر که را ارادہ فرماید و شایسته ببیند به آن رهبری می فرماید.
از سوی دیگر، همین روح، به رغم توانمندی و استعداد بالایش، چه بسا تحت تأثیر هواخواهی ها و شهوترانی های مادی خویش قرار گیرد و زمینگیر و اسیر شود. وقتی روح در بند شد و هوا و هوس آزاد، آدمی مرتکب هر زشتی و آلودگی مادی و شهوانی خواهد گشت و دیگر روی سعادت نخواهد دید؛ مگر اینکه توفیق توبه پیدا کند و خویشتن را از شرور و آفات هواهای نفسانی برهاند. کسی که از هوا و هوس خویش پیروی کند به گمراهی و انحراف کشیده خواهد شد و علم و آگاهی او سودی برایش نخواهد داشت. در این صورت، او از یاد خداوند غافل می شود و در نتیجه گرفتار زندگی حسرت باری می گردد که از آن گریزی نخواهد داشت.
در مرحله ای نازل تر، می توان به نمونه هایی از تعامل و همبستگی متقابل جسم و روان در واکنش های جسمانی به تکانش های روانی یا برعکس اشاره کرد. برای مثال، وقتی فرد درصدد انجام کاری حساس و مهم بر می آید دچار اضطراب و ناآرامی خاصی می شود که بسیار طبیعی می نماید. در واکنش به اضطراب مزبور، تغییر و تحولات جسمانی ویژه ای رخ میدهد که از آنها گریزی نیست؛ مثلا شخص به نوعی بی اشتهایی یا بی خوابی مبتلا می شود، و وقتی آن کار حساس و مهم با موفقیت انجام پذیرفت و اضطراب مربوط به آن از بین رفت، یکباره همه چیز به حال اول باز می گردد و شخص با اشتها می خورد و می آشامد و به راحتی می خوابد و می آساید. یا برای مثال، هنگامی که فردی با مراجعه به پزشک متوجه بیماری جسمانی حاد و مزمن خود می شود، نخست، احساس خاصی از دردهای جسمانی مربوط به نوع و موضع بیماری را در می یابد، سپس به تدریج دچار اضطراب و فشار روانی و بی قراری می شود. اطلاع از بیماری جسمانی در او احساس درد ایجاد کرده، او را مضطرب و ناآرام می سازد؛ به گونه ای که حالات و واکنش های او پیش از آگاهی و پس از آن کاملا از یکدیگر متمایز و به آسانی قابل تشخیص اند. در این باره برخی دانشمندان مسلمان، از جمله ابوعلى سینا و شارح کلام او، خواجه نصیرالدین طوسی، تعامل جسم و بدن را با روح و روان به روشنی بیان کرده و بر آن تأکید ورزیده اند.
نظام تعلیم و تربیت اسلامی، با توجه به اصل تعامل روحی - بدنی یا روانی - جسمانی به موازات اهتمامی که بر تربیت روح و روان انسان دارد، بر تربیت جسمانی و بدنی نیز تأکید می ورزد. از دیدگاه اسلام، بدن و روح هر دو حقوق مستمی دارند که فرد می باید بر اساس موازین شرعی و عقلی به طور کامل آنها را استیفا کند. در این نظام، بدن، مرکب راهوار روح، و روح صفابخش و تطهیر کننده بدن است. بدین ترتیب، سلامت جسم و روان که نتیجه تربیت شایسته جسمانی - روانی است، نه تنها مهم و حیاتی دانسته شده، بلکه فراتر از آن، اسلام انسان را مکلف و موظف به حفظ سلامت و رعایت کامل نکات ایمنی و بهداشتی درباره جسم و روان کرده است. هیچ مکتب و نظامی جز اسلام این همه بر رعایت بهداشت و سلامت جسم و روان تأکید و سفارش نکرده است. عقل سالم در بدن سالم است و سلامت بدن در گرو عوامل پرشماری از جمله روح و روان سالم است که خود مرهون عمل و اقدام بر اساس رهنمودهای الهی است. غفلت از یکی موجب بی توجهی به دیگری خواهد شد و توجه به یکی مستلزم توجه به دیگری.
منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت، سیداحمد رهنمایی، صص290-285، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1388
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}