5 دی 1388 / 9 محرم 1431 / 26 دسامبر 2009

ابراهيم منصوري از نوازندگان معروف ويلن بدرود حيات گفت. منصوري ازكودكي به موسيقي علاقه داشت ازاين رو دراوايل جواني به مدرسه نظام رفت و به شاخه موسيقي مدرسه نظام وارد شد. ابراهيم منصوري ازهمان زمان با جديّت فراوان فراگيري موسيقي را دنبال كرد و نواختن سازهاي بادي و ويلن را آموخت اما احساس او تسكين نيافت و نزد استاد حسين خان اسماعيل زاده سازي ايراني يعني كمانچه را فراگرفت. منصوري درهمين زمان آموختن رديف‎هاي موسيقي ايراني را نيزآغازكرد. بدين ترتيب بعد ازچند سال ابراهيم منصوري ازاستادان موسيقي ايراني شد و ابتدا به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و پس از تأسيس راديو با اين مركزهمكاري كرد. اززيباترين ساخته‎هاي ابراهيم منصوري پيام عاشق است.
آيت‏اللَّه سيدعلي حسيني مرعشي معروف به سيد الاطبّاء در حدود سال 1176 ش ( 1212 ق) در تبريز به دنيا آمد. وي پس از طي مقدمات و سطوح حوزوي، راهي نجف اشرف شد و در محضر استاداني همچون شيخ مرتضي انصاري و شيخ محمد حسن نجفي صاحب جواهر به مدارج والاي علمي دست يافت. ايشان پس از سال‏ها اقامت در نجف و اخذ اجازه اجتهاد به تبريز مراجعت نمود و پس از مدتي براي تحصيل علم طب، رهسپار اصفهان گرديد. وي به مدت پانزده سال در اصفهان به تكميل مباحث علمي و عملي طب همت گماشت و در اين رشته نيز تبحر پيدا كرد. آيت اللَّه مرعشي مدتي نيز در حلقه درس فيلسوف اعظم، حاج ملاهادي سبزواري حضور پيدا كرد و طبيعيات، الهيات و ديگر فنون فلسفه را تكميل نمود. ايشان از آن پس به تبريز بازگشت و به معالجه و طبابت مشغول گرديد. از اين مجتهد و طبيب بزرگوار آثار متعددي بر جاي مانده كه تاريخ تبريز، تعيين قبله، حاشيه جواهر الكلام، حاشيه شرح منظومه سبزواري و شرح دعاي سمات از آن جمله‏اند. اين عالم رباني سرانجام پس از عمري طولاني در پنجم دي ماه 1277 ش برابر با دوازدهم شعبان 1316 ق در يكصد و يك سالگي دارفاني را وداع گفت و پس از انتقال جنازه به نجف اشرف، در مقبره خانوادگي در وادي‏السلام به خاك سپرده شد. لازم به ذكر است كه عالم بزرگوار، فقيه اصولي و رجالي كبير، آيت اللَّه العظمي سيدشهاب الدين مرعشي نجفي، نواده آيت اللَّه سيدعلي مرعشي مي‏باشد.
همزمان با اوج‏گيري نهضت اسلامي مردم ايران عليه رژيم پهلوي در دوم دي ماه 1357، نزديك به هفتاد تن از استادان و مدرسين دانشگاه‏ها در اعتراض به رفتار خشونت‏آميز مأموران نظامي رژيم شاه و سركوب مبارزات حق‏طلبانه مردم مبارز و مسلمان ايران و نيز تعطيلي دانشگاه‏ها از طرف رژيم، در ساختمان مركزي وزارت علوم در مركز تهران اجتماع و تحصّن كردند. اين تحصُّن، رژيم را به خشم آورد، زيرا ديگر قشرها هم از استادانِ متحصِّن حمايت مي‏كردند. در پي اين تحصّن، عوامل رژيم پهلوي براي درهم شكستن اعتصاب استادان به آنها حمله كردند. در اين تهاجم، استاد كامران نجات اللهي از استادان جوان دانشگاه پلي تكنيك تهران در 27 سالگي به شهادت رسيد. فرداي آن روز در ششم دي ماه 1357، با حضور ده‏ها هزار نفر كه در پيشاپيش آنها، آيت‏اللَّه سيد محمود طالقاني حركت مي‏كرد، پيكر شهيد نجات‏اللهي تشييع شد. مراسم تشييع جنازه استاد نجات اللهي، يكي از صحنه‏هاي خونين دوران انقلاب را رقم زد كه با يورش مزدوران پهلوي به شهادت بيش از 250 نفر از مردم مسلمان در ميدان انقلاب تهران منجر شد. سرانجام پيكر مطهر شهيد نجات اللهي در بهشت زهرا دفن شد و اين چنين بود كه فرزند برومند دانشگاه، پروانه‏وار، خود را به آتش گلوله جلادان خونخوار زد و با سرخ‏رويي به لقاء پروردگار خويش شتافت.
حضرت امام خميني به مناسب شهادت شماري از مردم مشهد در روز دوم دي ماه كه در اثر درگيري با ارتش در اطراف بيت آيت‏اللَّه سيدعبداللَّه شيرازي به شهادت رسيده بودند، امروز را در اين شهر، عزاي عمومي اعلام كردند. در پي آن، حدود دويست و پنجاه هزار نفر از زنان و مردان مسلمان و انقلابي مشهد در خيابان‏هاي اين شهر، براي گراميداشت مقام شهداي دوم دي ماه و در اعتراض به جنايات رژيم سفاك و خون آشام پهلوي، تظاهرات باشكوهي برگزار كردند.
« شمْرِبْنٍ ذِي الْجوشَن»همراه با نامه ابن زياد به كربلا وارد شد. در اين نامه به عمر بن سعد دستور آغاز جنگ با امام حسين (علیه السّلام) داده شده بود. شمر نزديك خيمه‏گاه امام و يارانش شد و براي تضعيف روحيه نزديكان آن حضرت فرياد كرد و گفت: براي شما امان نامه آورده‏ام، دست از مبارزه برداريد. اما برادران و ياران امام حسين (علیه السّلام) در جواب يك صدا گفتند: خدا ترا وامان نامه‏ات را لعنت كند، آيا ما را امان مي‏دهي در حاليكه پسر رسولخدا امن ندارد. اي دشمن خدا آيا تو ما را امان مي‏دهي تا برادر و سرور خود را تنها بگذاريم و از نفرين شدگان فرمان بريم؟ بدين ترتيب امام حسين (علیه السّلام) و يارانشان در راه خويش برا يحفظ اسلام و پايداري آن استوار ماندند و كساني چون ابن سعد براي كسب مال و مقام دنيوي در انحراف و گمراهي خويش بيشتر فرو رفتند.
محمد رفيع گيلاني معروف به آقا محمد بيد آبادي اصفهاني از بزرگان علماي ايران درگذشت. وي در تدريس حكمت، كلام و تفسير آيات قرآن مجيد دانش و مهارت فراوان داشت. در جلسات تدريس بيد آبادي اصفهاني در شهر اصفهان بزرگاني چون مدرس اصفهاني و حاجي كرباسي شركت مي‏كردند و از علم ايشان بهره مي‏بردند.
سيد محمد قلي هندي از علماي نام آور شيعه هندوستان درگذشت. او از اعقاب مير سيد شرف الدين نيشابوري بود كه در واقعه حمله هلاكوخان مغول از نيشابور به هندوستان مهاجرت كرد. سيد محمد قلي هندي كتابهاي متعددي تأليف كردد كه از جمله مشهورترين آنها الاَخْبارُ الاِثـْـني عَشَريه را مي‏توان نام برد.
علي قلي ميرزا اعتضادُ السلطنه فرزند فتحعليشاه قاجار، و از فضلاي عهد قاجاريه درگذشت. او مدتي رياست دارالفنون را به عهده داشت و يكسال بعد در سال 1275 هجري قمري نخستين خط تلگراف را ميان تهران و سلطانيه راه‏اندازي كرد. اعتضاد السلطنه مدتي وزارت علوم، و سرپرستي تلگرافنامه و چاپخانه‏ها را نيز عهده‏دار بود. فتنه باب در تهران و فلك السعاده از آثار اعتضاد السلطنه به شمار مي‏روند.
آيت الله حاج ميرزا سيد علي يزدي از عالمان و مجتهدان قرن اخير بدرود حيات گفت. مرحوم، يزدي مجتهدي اصولي، مردي متقي و متواضع بود و استادانش به ويژه آيت الله العظمي آخوند خراساني به وي علاقه بسيار داشتند. آيت الله يزدي در تدريس فقه و اصول، دانش پژوهان بسيادي را در حوزه درسي خود پذيرا مي‏شد.
شمر بن ذي‏الجوشن در عصر روز نهم محرم، چون ديد كه عمربن سعد مهيّاي نبرد با امام حسين(علیه السّلام) است، به نزديك خيام حسيني آمد و بانگ زد كه: فرزندان خواهرم كجايند؟ منظورش حضرت عباس و سه برادرش به نام‏هاي عبداللَّه، جعفر و عثمان بود كه از فرزندان فاطمه‏ي ام‏البنين(سلام الله علیها) بودند. آن مجلّله از قبيله‏ي بني‏كلات و شِمر هم از همين قبيله بود. امام حسين(علیه السّلام) كه صداي شمر را شنيد به برادرانش دستور داد كه جواب شمر را بدهيد، اگرچه او فاسق است وليكن با شما قرابت و خويشي دارد. حضرت عباس(علیه السّلام) به همراه سه برادرش به نزد شمر رفتند. شمر براي آنان، امان نامه‏اي آورده بود، مشروط بر اين كه از ياري حسين(علیه السّلام) دست بردارند و سپاهش راترك گويند. حضرت عباس(علیه السّلام) فرمود: بريده باد دست‏هاي تو و لعنت باد بر اماني كه براي ما آورده‏اي. اي دشمن خدا! ما را امر مي‏كني كه دست از برادر و مولاي خويش برداريم و سر در طاعت ملعونان برآوريم. آيا ما را امان مي‏دهي ولي براي پسر رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) اماني نيست؟ شمر از شنيدن اين پاسخ دندان‏شكن، خشمناك شد و به لشكرگاه خويش برگشت. در اين شب، امام حسين(علیه السّلام) برادر خود حضرت اباالفضل را به اردوگاه دشمن فرستاد كه آن شب را مهلت بخواهد، براي اين كه امام و يارانش به نماز و راز و نياز با خداوند بپردازند.
قرارداد تاريخي پرسبورگ بعد ازجنگ اوسترلتيز ميان فرانسه و اتريش امضا شد. قبل ازامضاي قرارداد پرسبورگ امپراتوراتريش با ناپلئون بناپارت ملاقات و گفتگو كرده بود و فرانسواي دوم حاكم اتريش تقاضاي ترك جنگ را كرده بود. بدين ترتيب با امضاي قرارداد پرسبورگ بسياري ازمتصرفات اروپايي اتريش زيرسلطه فرانسه قرارگرفت.
بعد از ورود استعمار فرانسه به منطقه شبه قاره هند در اواخر قرن هفدهم ميلادي، اختلافات ميان اين كشور و استعمار انگلستان وارد مرحله‏اي ديگر گرديد. انگلستان كه منطقه جنوب شرقي آسيا را محل فرمان‏روايى و تحت مالكيت خود مي‏دانست به دنبال راهي جهت پايان حضور فرانسه در اين منطقه بود. با افزايش فشارهاي انگلستان از يك سو و ضعف مالي و كم تجربگي فرانسه در اين منطقه از طرف ديگر، سرانجام "گودهو" فرمانده سپاه فرانسه در هندوستان در 26 دسامبر 1754م قراردادي تاريخي را به امضاء رسانيد كه به معاهده مَدْرَس و نيز قرارداد گودهو موسوم گرديد. بر اساس اين پيمان كه در بندر مدرس هندوستان به امضاء رسيد، دولت فرانسه از تمام ادعاها و حقوق خود در هند صرف نظر نمود. در حقيقت امضاي اين قرارداد، آغازي بود كه به پايان نفوذ كمپاني هند شرقيِ فرانسه در سال 1769 انجاميد.
چارلْزْ بِبيج، دانشمند انگليسي، در 26 دسامبر 1792م در يكي از ايالت‏هاي جنوبي انگلستان به دنيا آمد. وي از كودكي به فراگيري رياضيات علاقه داشت و در اين رشته معلومات فراواني كسب كرد به طوري كه پس از ورود به كالج به زودي دريافت كه اطلاعات وي در رياضيات بيش از استاد مي‏باشد. اين در حالي بود كه چارلز در آن زمان تنها نه سال داشت. وي در سال 1812م انجمن تحليلي را براي پيش‏برد رياضي تأسيس كرد و در 24 سالگي به عضويت انجمن سلطنتي انگلستان برگزيده شد. ببيج در سال‏هاي بعد درصدد برآمد دستگاهي بسازد كه از عهده انجام هرگونه اعمال محاسبات رياضي برآيد و هزار عدد پنجاه رقمي را در حافظه نگاه دارد. از اين‏رو تلاش خود را به كار بست تا اينكه در سال 1833م، ماشين محاسبه‏اي را كه به نام ماشين تفاضلي ببيج مشهور است، ساخت. وي تمام عمر و ثروت خود را صرف ساخت اين دستگاه نمود و آن را به دنياي علم عرضه كرد. در طرح ببيج، هيچ جايى براي استفاده از جريان برق و لوله‏هاي الكترونيكي منظور نشده بود و در مرحله بعد، او در نظر داشت كه با وسايل مكانيكي، ماشين تحليلي و حساب خود را بسازد. هرچند ببيج موفق به اين امر نگرديد ولي در حدود يك قرن بعد، دانشمندان ديگري طرح‏هاي ببيج را كاملتر كردند و با استفاده از نيروي الكترونيكْ آن را به صورت دقيق‏تر ساختند. از اين روست كه ببيج به عنوان پدر حساب‏گرهايِ جديد به شمار مي‏رود. وي علاوه بر آن، نخستين سرعت‏نما را ساخت، سپر جلوي لوكوموتيو را طراحي كرد و وسيله‏اي براي ديدن شبكيه چشم را اختراع نمود. چارلز ببيج مردي پركار و جامع الفنون بود. او در كتابي كه به عنوان در باب اقتصاد كارخانه‏ها و ماشين‏ها نوشت، آن‏چه را امروزه پژوهش‏هاي پيش از عمل نام دارد پيش‏بيني كرد. او مقالات مفصل درباره فيزيك، زمين‏شناسي، نجوم و باستان‏شناسي دارد كه از اهميت زيادي برخوردارند ولي با اين حال، مهم‏ترين كار علمي او، اختراع ماشين حساب مي‏باشد. چارلز ببيج سرانجام در 18 اكتبر 1871م در 79 سالگي درگذشت.
بعد از روي كار آمدن جمال عبدالناصر در مصر در اوائل سال 1954م، اين كشور در سياست خارجي خود از يك سو به دميدن روح ناسيوناليستي در جهان عرب پرداخت و از سوي ديگر به تقويت جبهه ضدامريكايى مبادرت ورزيد. در اين راستا مصر به برپايى كنفرانس‏ها و ايجادِ اتحاديه‏ها روي آورد كه تشكيل كنفرانس همبستگي كشورهاي آسيا و افريقا در تاريخ 26 دسامبر 1957م در قاهره از آن جمله است. در اين كنفرانس كه به كنفرانس آفروْآسيان شهرت يافت نمايندگان 40 كشور آسيايى و افريقايى حضور داشتند. كنفرانس آفرو آسيان از ايده هم‏زيستي مسالمت‏آميز كه شعار شوروي در آن زمان بود، حمايت كرد و از سوي ديگر به محكوميت سياست‏هاي امپرياليستي و استعماري غرب پرداخت و دكترين آيزِنْهاوِر كه به امريكا تحت پوشش كمك‏هاي اقتصادي اجازه مداخله سياسي و نظامي مي‏داد، محكوم گرديد. در حالي كه سمت و سوي اين كنفرانس عليه امريكا و بلوك غرب بود، دولت شوروي تحت عنوان "برادر به برادر" قول كمك‏هاي فني و اقتصادي به تمام كشورهاي مرزي آسيا و افريقا داد.
فردينانْد بروكْنِر، شخصيت برجسته دنياي ادبيات و هنر اتريش، در نهم مه 1891م در ويِن پايتخت اين كشور به دنيا آمد. وي پس از گذراندن دوره دانشگاه راهي آلمان شد و به مديريت يكي از تئاترهاي برلين پرداخت. بروكنر در سال 1933م به مسافرتي طولاني رفت و از سوئيس، فرانسه و امريكا و چند كشور اروپايى ديگر ديدن كرد. او در اين سفرها با هنر و ادبيات مردم اين مناطق آشنا شد. بروكنر از آن پس آثار متعددي به نگارش درآورد و به شهرت دست يافت. آن‏چه در آثار بروكنر نشان مي‏دهد ظاهراً دنيا و ساكنين آن نيست. او سعي مي‏كند در بطن هر شي يا انسان نفوذ كرده، باطن دنيايى را كه در آن زندگي مي‏كنيم، نقاشي كند. در اكثر كتاب‏هاي بروكنر، رابطه انسان‏ها و طبيعت، تجزيه و تحليل شده و او توانسته است با استفاده از نكات دقيق روان‏شناسي، قهرمانان آثار خود را بيافريند. برخي از آثار او عبارتند از: همه قلب‏ها، در خيابان و جنايت‏كاران. فرديناند بروكنر به عنوان يكي از چهره‏هاي درخشاني كه ادبيات نوين اتريش را پايه گذاري كرده است، سرانجام در بيست و ششم دسامبر 1965م در هفتاد و چهار سالگي درگذشت.
هاري ترومن، سي و سومين رئيس جمهور امريكا در هشتم ماه مه 1884م در ايالت ميسوري اين كشور به دنيا آمد. وي در ابتدا هم‏چون پدرش مزرعه دار بود ولي پس از طي تحصيلات خود، به روزنامه‏نگاري پرداخت. ترومن سپس وارد ارتش شد و در جنگ جهاني اول به عنوان عضو گارد ملي ارتش امريكا شركت‏جست. وي پس از جنگ وارد فعاليت‏هاي سياسي‏گرديد و پس از كسب عنوان سناتوري، معاون و مشاور نزديك فرانكْلين روزْوِلْت، رئيس‏جمهور وقت‏امريكا شد. ترومن در آوريل 1945م در پي مرگ روزولت و در شرايطي كه جنگ‏جهاني‏دوم هنوز پايان نيافته‏بود، به عنوان رئيس‏جمهور جديد امريكا به كاخ‏سفيد راه يافت. او با شدت بخشيدن به جنگ دوم جهاني، آلمان هيتلري را به زانو در آورد و با انداختن دو بمب‏هسته‏اي بر شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي، صدها هزار نفر را نابود كرد و ژاپن را به تسليم واداشت. وي در مقام رئيس‏جمهور، تجربه‏اي در امور خارجي نداشت و بنابراين ترجيح مي‏داد در سياست خارجي به نظرات سفير امريكا در شوروي و اعضاي كابينه‏اش عمل كند. اين مسئله آنچنان واضح بود كه اولين وزير امور خارجه وي ابتدا مسائل را با افكار عمومي در ميان مي‏گذاشت، آن‏گاه رئيس‏جمهور را در جريان قرار مي‏داد. در مورد مسائل اقتصادي نيز ترومن دچار نگراني بود و اقتصاد امريكا در آشفتگي به سر مي‏برد. با اين حال وي در عرصه سياست خارجي به ويژه در مقابله با شوروي و توسعه كمونيسم توانست به نظريه‏اي دست يابد. ترومن مبتكر استراتژي خود موسوم به دكترين دربرگيري بود كه بر اساس آن، ايالات متحده مي‏بايست به ملت‏هايى كه تحت انقياد اقليت‏هاي مسلح و فشارهاي خارجي هستند و به كمك نياز دارند، ياري رساند. اين طرح مجوزي شد براي سرازير شدن كمك‏هاي مالي و تسليحاتي امريكا به تمام دولت‏هايى كه با كمونيسم در سراسر جهان درگير هستند. ترومن از يك طرف سياست كمونيسم در زير پا گذاشتن آزادي در اروپاي شرقي را با صراحت بيشتري نسبت به روزولت محكوم مي‏نمود و از طرف ديگر به دنبال دستيابي به يك موافقت اصولي با شوروي دراين مورد بود. به دنبال اعلام دكترين ترومن، طرح ديگري توسط جورج مارشال، وزير امور خارجه ترومن اعلام شد كه بر اساس آن، كمك‏هاي مالي و اقتصادي بلا عوض به حكومت‏هاي نيازمند را مدّنظر قرار مي‏داد، ليكن عملاً در جهت استثمار كشورها و انقياد دولت‏ها از طريق ايجاد وابستگي‏هاي اقتصادي و سپس سياسي بود. ظهور و اعلام موجوديت رژيم صهيونيستي، تأسيس سازمان پيمان آتلانتيك شمالي موسوم به ناتو، تجزيه رسمي آلمان به دو بخش شرقي و غربي و آغاز جنگ خونين و پرتلفات سه ساله در شبه جزيره كره از مهم‏ترين وقايع و رخ‏دادهاي دوران هشت ساله حكومت ترومن در امريكا بود. هم‏چنين سازمان جاسوسي امريكا، سيا، در سال 1947م توسط ترومن بنيان نهاده‏شد. هاري‏ترومن كه از سال 1945م تا پايان 1952م به مدت دو دوره كامل در پرحادثه‏ترين مقطع تاريخ امپرياليسم امريكا بر اين كشور حكم‏راني كرد، سرانجام پس از عمري خشونت و آميخته با مرگ صدها هزار نفر توسط او، در 26دسامبر 1972م در 88سالگي در گذشت.
هزاره سوّم ميلادي گرچه با حوادث كوچك و بزرگ آغاز شد، با اين حال چهارمين سال آغازين آن با زلزله‏اي بزرگ به پايان رسيد. در 26 دسامبر سال 2004 م زمين لرزه‏اي وسيع، بخش‏هاي گسترده‏اي از منطقه آسياي جنوب شرقي را فرا گرفت. در اين زلزله كه قدرت آن، 8/9 در مقياس ريشتر اعلام شد، كشورهاي اندونزي، سريلانكا، تايلند، مالزي، هند، مالديو و سنگاپور به لرزه درآمدند. اين زلزله در حالي صورت گرفت كه زمين لرزه‏هاي قبل و بعد از آن بر وسعت ويراني و تلفات مي‏افزود. با اين حال، خسارات ناشي از اين حادثه كه از عمق آب‏هاي منطقه برخاسته بود، بيشتر به سبب به راه افتادن موج‏هاي ويران‏گري موسوم به سونامي بود كه همه چيز را طعمه خود مي‏ساخت. شدت اين امواج سهم‏گين در اقيانوس هند تا منتهي اليه غرب آن اثر گذاشت به نحوي كه در شمال كشور افريقايي سومالي نيز تلفاتي بر جاي گذاشت. در همين رابطه كارشناسان، ضمن اعلام قعر اقيانوس هند به عنوان كانون زمين لرزه، تصريح نمودند كه اگر تمامي اين حادثه در لايه‏هاي خشكي و سطحي زمين روي مي‏داد، فاجعه‏اي به مراتب گسترده‏تر به وقوع مي‏پيوست. در جريان اين حادثه عظيم، بيش از 200 هزار نفر كشته، افزون بر نيم ميليون نفر مجروح و ميليون‏ها نفر آواره شدند. هم‏چنين ميلياردها دلار خسارت وارد آمد. در پي اين حادثه، بيماري‏هاي گوناگون و نيز گرسنگي، مردم منطقه را فرا گرفت و ورود ذراتي هم‏چون شن و ماسه به ريه‏ها بر تعداد تلفات مي‏افزود. شدت اين زمين لرزه به اندازه‏اي بود كه محققان زمين‏شناسي اعلام كردند محور چرخش زمين 5 تا 6 سانتي‏متر جابه‏جا شده است. در اين حال، بيشتر كشورهاي جهان براي كمك به آسيب ديدگان اعلام آمادگي كردند و در اين ميان كشور امريكا نيز به بهانه ارسال كمك‏هاي سخاوت‏مندانه، چند ناو جنگي و تعدادي از نظاميان خود را در اين مناطق مستقر نمود. چندي بعد سازمان ملل به صورت رسمي اعلام كرد، كمك‏هاي اعلام شده امريكا، صورت عمل به خود نگرفته است. از سوي ديگر، كمك‏هاي ارسالي رژيم صهيونيستي نيز از سوي برخي كشورهاي منطقه از جمله سريلانكا رد شد. مسئله ديگري كه در اين ميان توجه خبرگزاري‏هاي جهان را به خود جلب نمود، سالم ماندن مساجد متعددي در اين مناطق بود، در حالي كه كليه بناهاي اطراف بر اثر امواج ناشي از زلزله از بين رفته و به كلي ويران شده بودند. گستردگي اين فاجعه كه از آن به سونامي يا تسونامي ياد مي‏شود و وقوع آن در روزهاي پاياني سال موجب گرديد تا مراسم آغاز سال نو مسيحي (2005 م) با گرامي‏داشت ياد قربانيان اين فاجعه برگزار گردد.