پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با جهت گیری‌های راهبردی امام خمینی (رحمه الله)، ارتباط میان شیعیان ایران و لبنان دوباره برقرار شد. این ارتباط از طریق دو عامل اصلی بود. نخست، عامل عقیدتی که مردم ایران و لبنان را با یکدیگر مرتبط می ساخت و دوم، عامل سیاسی و جهادی که با دشمن صهیونیست ارتباط پیدا می کرد. این دشمن در مرزها و در نزدیکی مناطق شیعه نشین لبنان حضور داشت. این عامل از سوی دیگر، با طرح نشر اسلام در سراسر جهان به عنوان یک اندیشه و عقیده ارتباط داشت. امام خمینی (رحمه الله) با برانگیختن شیعیان لبنان و بیدار ساختن آنان و ارائه تمام حمایت‌های لازم برای قدرت یافتن دوباره آنان، به تمام عاملان تاریخی واکنش نشان داد. شیعیان لبنان با این قدرت از یک سو، می توانستند با صهیونیسم رویارو شوند و از سوی دیگر، این امکان را می یافتند که مطالبات سیاسی خود را در لبنان محقق سازند.
 
شیعیان لبنان با کنار گذاردن برخی الگوها همچون ناصریسم و همزمان اتخاذ الگوی شیعی برگرفته از ایران ، به مبارزه برای کسب حقوق خود در جامعه لبنان پرداختند و با اعتماد به نفس برگرفته از انقلاب اسلامی ایران توانستند در جامعه لبنان حالت پویا و فعال به خود گرفته و به تدریج با انتقال از حاشیه به مرکز ثقل تحولات، نقش فزاینده ای را در تحولات سیاسی اجتماعی لبنان ایفا کنند. در نتیجه این تلاش ها کشور لبنان نه تنها به کانال حضور انقلاب اسلامی در کل جهان عرب تبدیل شده؛ بلکه همچنین به مهم ترین کانال برای اثرگذاری بر مسئله قدس، فلسطین و منازعه اعراب و رژیم صهیونیستی تبدیل گردید.
 
انقلاب اسلامی ایران همچنین تغییراتی گسترده در روابط میان شیعیان و جهان عرب و سران آن پدید آورد و سنت های گذشته را متحول کرد.' زمانی که شیعیان در مناطق دوردست لبنان، راه خود را به سوی بیروت و اطراف آن می گشودند، "پیوند ایرانیان" با شیعیان لبنان و سایر کشورهای عربی مانند چمدانی که در مورد آن تردیدهایی وجود داشت حمل میشد و سختی ها و دشواری هایی را به وجود آورده بود. اما انقلاب اسلامی ایران با نام اسلام و اصالت فرهنگی و تمدنی ایران اسلامی به موفقیت دست یافته و برای سنت گرایان سیاسی عرصه را فراهم ساخته بود تا به برپایی حرکتی نجات بخش اقرار کنند. عالمان دینی که پیش از این، مردم را به عبادت دعوت می کردند و ناظر شعائر دینی بودند، اکنون آنها را به برداشتن سلاح فرا می خوانند.
 
بدین لحاظ می توان گفت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، کشور لبنان برای پذیرش اندیشه های انقلابی اسلام بیشترین و بهترین زمینه را داشت. این انقلاب به رهبری امام خمینی به اتفاق همگان تأثیر مستقیمی بر لبنان، به خصوص شیعیان داشته است؛ به این دلیل که انقلاب شیعی در ایران، احساس شیعیان لبنان را در زمینه تمایز و برتری بر سایر طوایف این کشور برانگیخت و زمینه ساز احیای نهضت شیعی در کشور لبنان و الهام بخش رهایی مردم شیعه جنوب این کشور در مبارزه با اسرائیل شد. بدین ترتیب این کشور به مناسب ترین محل رشد و پرورش افکار انقلابی شیعه تبدیل شده و تحول عظیمی در میان شیعیان لبنان تحت تأثیر آرمانهای انقلاب اسلامی پدید آمد.
 
این تحول به ویژه بعد از تجاوز گسترده رژیم صهیونیستی به لبنان در سال ۱۹۸۲ چهره خود را بیشتر نمایان ساخت و تاثیر انقلاب اسلامی ایران در شکل گیری مقاومت ضد صهیونیستی مردم این کشور امری غیر قابل انکار شد. علامه سید محمد حسین فضل الله مرجع شیعیان لبنان در این باره تصریح می کند:
 
انقلاب اسلامی نقش بزرگی در شکل گیری مقاومت مسلحانه علیه اسرائیل و سیاست های آمریکا و هم پیمانان آنها در منطقه داشت تا جایی که نیروهای مقاومت در لبنان توانستند پیروزی های چشمگیری در مبارزه با اشغالگران به دست آورند.
 
 پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نه تنها بر روی مقاومت در جنوب لبنان بلکه بر روی بافت سیاسی این منطقه نیز اثر گذاشت. این تأثیر به ویژه در تداوم یافتن کار امام موسی صدر در زمینه خاتمه بخشیدن به نقش رهبران فئودالیستی و کارگزاران مارونیت سیاسی در جنوب، به روی صحنه آمدن رهبران مردمی بومی و بالاخره محدود شدن نقش احزاب چپ، کمونیستها، مارکسیست ها و ملی گرایان کاملا هویدا گردید .
 
انقلاب اسلامی ایران، نه تنها از شیعیان و محرومان لبنان حمایت حیاتی و معنوی نمود بلکه رهبران جمهوری اسلامی از زمان پیروزی این انقلاب، همگان را به پشتیبانی و حمایت گسترده از نهضت فلسطین فرا خواندند. امام خمینی(رحمه الله) در مناسبتهای مختلف این جهت گیری را تبیین می کردند. این حمایت ایران را از نیروهای انقلابی فلسطین بدون در نظر گرفتن رنجهای شیعیان لبنان که ناشی از سنگینی حضور فلسطینیان مسلح در لبنان و نیز وجود دغدغه های بزرگ درباره دست داشتن برخی سازمانهای فلسطینی در عملیات ربایش امام موسی صدر بود، به نوعی در پیوند بخشی از شیعیان لبنان با انقلاب اسلامی ایران و جهت گیری های آنان سستی و ضعف ایجاد کرد. دغده اصلی شیعیان (و به عبارت دقیق تر، جنبش امل و حامیان آن) در همین مسأله بود. ایران پناه گاه طبیعی و شاید تنها پناهگاه شیعیان لبنان برای تحقق امنیت سیاسی و اجتماعی مورد نظر آنان بود.
 
طبیعتا جریان گسترده شیعه مذهب دیگری نیز وجود داشت که در مورد نوع رابطه با فلسطینیان و حتی نوع موضع گیری در قبال اسرائیل و دولت لبنان، دیدگاهی متفاوت با دیدگاه های رهبران "امل" داشت. این جریان گسترده، نخستین سنگ بنای شکل گیری آن چیزی بود که بعدها با نام "حزب الله" شناخته شد.
 

روابط ایران و لبنان پس از انقلاب اسلامی

 روابط بین ایران و لبنان بعد از انقلاب اسلامی به ویژه در زمینه های فرهنگی گسترش فراوانی پیدا کرد. پیروزی انقلاب اسلامی در شرایطی تحقق یافت که هنوز لبنان در آتش جنگ داخلی می سوخت و مسلمانان این کشور به خصوص شیعیان مورد تهاجم مسیحیان و حامیان غربی آنها قرار گرفته بودند. طی دهه ۸۰ لبنان از یک سو، همچنان گرفتار جنگ های داخلی و تجاوزات خارجی به ویژه از سوی رژیم صهیونیستی بود و از سوی دیگر، دولت های بی ثباتی بر این کشور حاکم بودند.
 
جمهوری اسلامی ایران همواره تجاوزات رژیم صهیونیستی و حضور مداخله گرانه قدرتهای غربی را در خاک این کشور محکوم می کرد و خواستار ایجاد نظامی در لبنان بود که تأمین کننده حقوق حقه اکثریت مردم این کشور باشد که عمدتا مسلمان و به ویژه شیعه بودند. در همین زمینه، ایران کمک های گسترده ای به مردم لبنان ارائه کرد که عبارت‌اند از: ایجاد بیمارستان، درمانگاه، داروخانه، مراکز بهداشت، مرکز فرهنگی و آموزشی فروشگاه های تعاونی، شبکه های آبرسانی و تحت پوشش قرار دادن خانواده‌های شهدا و مستضعفان.
 
در زمان جنگ تحمیلی دولت لبنان در حمایت از رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران موضع گیری کرد. در عین حال، گروه های لبنانی که پایگاه های گسترده مردمی حتی در بین مسیحیان و اهل تسنن و به ویژه شیعیان داشتند همواره عراق را به علت تجاوز به خاک ایران محکوم کردند و هیچ گاه حمایت خویش را از جمهوری اسلامی ایران پنهان نکردند.
 
جمهوری اسلامی ایران پس از توافق طائف به طور گسترده ای روابط خود را با دولت لبنان توسعه داد. در این باره، دو طرف تمایل خود را به گسترش مناسبات در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بیان کردند. موضع گیری این کشور در سازمانهای بین المللی نسبت به ایران تابع ملاحظاتی از جمله روابط استراتژیک سوریه با ایران و همچنین عدم تحریک گروه های متعدد و منتفذ طرفدار انقلاب اسلامی در لبنان است. در مقابل، ایران همواره از لبنان حمایت و اشغال جنوب آن کشور توسط رژیم صهیونیستی را محکوم کرده است. البته نزدیکی روابط سوریه با جمهوری اسلامی ایران این امکان را برای ایران به وجود آورده است تا نقش مهمی در صحنه لبنان ایفا کند.
 
منبع: تاریخچه‌ی سیاسی لبنان، مجید صفاتاج، صص 136-131،  ناشر: آفاق رمشن بیداری، تهران، چاپ اول، 1396