یکی از خصلت‌های ذاتی انسان میل به جاودانگی است که هر انسانی به دنبال عملی برای رسیدن به این حب ذاتی است. در اسلام تدابیر متفاوتی برای رسیدن به ماندگاری و به جا گذاشتن نام نیک در نظر گرفته شده است. یکی از این تدابیر، سنت حسنه وقف است.
 
وقف در میان مسلمانان دارای ارزش والایی است. چراکه در پیشبرد شئون زندگی و استحکام پایه ‏های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی جامعه اسلامی نقش مؤثر و به سزایی داشته است.

روایات زیادی برای تشویق مسلمانان به این امر مهم بیان شده است. به‌عنوان نمونه می‌توان به روایت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) اشاره کرد: «اذا مات ابن آدم انقطع عمله، الا فی ثلاث، صدقة جاریة، او علم ینتفع به او ولد صالح یدعو له»[1]
 
هرگاه فرزند آدم بمیرد عمل او قطع می ‏شود مگر از سه چیز: صدقه جاریه علمی که از آن سود برده شود. یا فرزند صالحی که برای او دعا کند. وقف یکی از نمونه‌های بارز صدقه جاریه است و با مرگ واقف از بین نمی‌رود بلکه تا زمانی که موقوفه وجود مردم از ثمره‌های مادی و معنوی آن بهره‌مند‌ میشوند.
 
وقف به‌عنوان یکی از پدیده‌های مهم اجتماعی و فرهنگی جهان اسلام و یکی از ابزارهای رسیدن به توسعه در جوامع اسلامی می‌تواند در گسترش علم، دانش و فناوری در سطح جامعه نقش سازنده‌ای داشته باشد.

کسانی که می‌خواهند وارد حوزه وقف شوند و باقیات و صالحات از خود به‌جای بگذارند بهتر است به نیاز امروز جامعه اسلامی در هر منطقه توجه کنند. گذشتگان ما نیز وقف‌های متناسب برای رفع نیازهای جامعه خود انجام می‌دادند.
 
درگذشته بیماری‌هایی مانند دیفتری، طاعون، فلج اطفال و...شیوع بالایی داشته است که انستیتوی پاستور نقش مهمی در کنترل این بیماری‌ها داشته است. این مرکز یکی از مهم‌ترین موقوفه‌های کشور است.

زمین اصلی این مرکز واقع در خیابان پاستور تهران حدود 100 سال پیش توسط عبدالحسین فرمانفرما برای انجام خدمات پزشکی، پیشگیری از بیماری‌ها و انجام کارهای تولیدی و تحقیقاتی وقف شد.

از آن سال تاکنون این مرکز منشاء خیری برای انجام خدمات عظیم پزشکی و ریشه‌کنی برخی از بیماری‌ها شده است.  این مرکز در یک‌صد سال گذشته توانسته است بسیاری از بیماری‌های واگیردار کشور را کنترل کند و در حال حاضر نیز واکسن‌های با تراز کیفیت بالا تولید می‌کند.

فعالیت اثربخش و مؤثر امروز شرکت‌های بزرگ این مرکز به‌واسطه ثمره وقف و کار خیری است که واقف اصلی آن در یک‌صد سال پیش انجام داده است.[2] انسان بعضی مواقع از اثرات بی‌حدومرز یک وقف در حیرت می‌ماند.
 
حالا نیز که کشور در حال مبارزه با ویروس منحوس کرون است و متأسفانه به یک مشکل جدی در جامعه تبدیل شده است، همه باید در جهت رفع این مشکل کمک کنیم، به هراندازه که می‌توانیم. مرکز انستیتو پاستور در این بیماری واگیردار نیز با تمام قوا در کنار مردم است.

دکتر علیرضا بیگلری در مصاحبه با خبرگزاری فارس می‌گوید: بیش از 50 نیرو در قسمت‌های مختلف مرتبط با تشخیص کروناویروس در 3 نوبت در انستیتو پاستور ایران مشغول خدمت هستند و با تلاش شبانه‌روزی این عزیزان، طی 10 روز گذشته، بیش از 3 هزار نمونه بررسی شده است.

این اقدام کم‌نظیر در سخت‌ترین روزهای بحران، کشور را از نگرانی و سردرگمی نجات داد.[3] ببینید یک واقف با نیت خیر خود به چه میزان می‌تواند در طول تاریخ مؤثر باشد!
 
وقف، این چشمه همیشه جاری باید در حوزه بهداشت و درمان در جریان باشد. مطمئن‌ترین چتر حمایتی حوزه سلامت و بهترین راه رسیدن به جامعه سالم، سنت حسنه وقف است. با بررسی تاریخ درمی‌یابیم که بسیاری از بیمارستان‌های ایران وقفی و یا از درآمدهای حاصل از وقف اداره می‌شود.

ما نیز باید مانند گذشتگان خود در این جهت قدم برداریم و بدانیم که هر چه توسعه علمی جامعه اسلامی بیشتر شود اقتدار اسلام و مسلمانان بیشتر می‌شود. سازمان اوقاف و امور خیریه باید زمینه را برای شناسایی موقوفات درمانی و راه‌اندازی موقوفات جدید در این حوزه فراهم کند.
 
 ما آلان که در حال مقابله با بیماری واگیردار کرونا هستیم بیش‌ازپیش درک می‌کنیم که در حوزه درمان و پزشکی با کمبودهای زیادی مواجه هستیم؛ و از گوشه و کنار خبر می‌رسد مثلاً فلان بیمارستان با کمبود تخت و یا وسایل بهداشتی مواجه است.

درست است که دولت تمهیدات ویژه‌ای برای رفع این کمبودها در نظر دارد. ولی به‌تنهایی قادر به رفع همه‌ی این کمبودها نیست و نیاز به نیت خیر واقفین محترم در این عرصه است. سرمایه گذاری خیر درزمینهٔ درمان و سلامت کشور، در حقیقت تضمینی برای سلامت جامعه در این زمان و نسل های آینده است.

سخن آخر

ایرانیان از دیرباز حتی پیش از اسلام، در امور نیکوکاری مربوط به بهداشت و درمان فعالیت داشته‌اند، در دوران شکوفایی تمدن اسلامی امور نیکوکاری پیرامون سلامت باسنت حسنه وقف پیگیری می‌شده است. بسیاری از بیمارستان‌هایی که درگذشته ساخته‌شده است وقف است و با درآمدهای حاصل از وقف اداره می‌شوند.
 
امروزه با توجه به تحریم‌های بی‌رحمانه دشمنان علیه کشور، جامعه اسلامی با مشکلات متعددی روبه‌رو است. نظام سلامت ما، از این قاعده مستثنا نبوده است و با کمبودهای جدی روبه‌رو است.

کشور برای احداث درمانگاه در مناطق محروم، تجهیز بیمارستان‌ها، تأمین دارو مخصوص برای بیماری‌های خاص و... با مشکل روبه‌رو است. دولت به‌تنهایی نمی‌تواند همه‌ی این نیازها را رفع کند و همیشه خیرین به‌عنوان یک بازوی نیرومند .

در کنار دولت، نقش‌های مهمی را ایفا کرده‌اند. سازمان اوقاف و امور خیریه با شناسایی موقوفات درمانی و ایجاد زمینه برای مشارکت مردم می‌تواند اقدامات مؤثری را برای رفع مشکلات حوزه سلامت جامعه انجام دهد.

نقش موقوفات در گسترش مراکز علمی و درمانی
عهد بویهیان و فرجام آنها(1)

در سدۀ چهارم هجری و با استقرار حکومت آل بویه در نیمۀ غربیی اییران، از نهادهیای  اجتماعی و شهری حمایت شد. این نهادهای اجتمیاعی عمیدتاد در لالیر مراکیم ع میی  )دارالع مها و کتابخانهها( و بیمارستانها در جهت ارائۀ خدمات درمانی و آموزشی و بیر پایۀ ولف در شهرها شکل میگرفتند.

این پژوهش با روش مطالعۀ تاریخی سعی دارد تا  ضمن بازکاوی نقش ولف در شکلگیری و پایداری نهادهای ممبور، عوامل مؤثر بر فراز  و فرود ولفیات دورۀ بویهیان را در بستر تحوالت تاریخی بررسی و کاوش کند.

نتایج بهدستآمده نشان میدهد که مولوفات نهادهای عصر آل بویه منبع مالی پایداری برای آنها ایجاد کرد و زمینههای پیشرفت را در این دوره فراهم آورد.

اما پس از پاییان  سیطرۀ سیاسی آل بویه، بهبهانۀ جهتگیری شیعی دارالع مها و کتابخانیه هیا، مولوفیات وابسته به آنها در جریان رخدادهای تاریخی با آسیر مواجه شدند و درنتیجیه ، فعالییت  آنها با افول مواجه شد.

اگرچه ولفیات مرتبط با بیمارستانها بعضاد حتی تیا اواخیر دورۀ  ای خانان همچنان پایدار ماندند. وجود حکومیت هیای نیمیه مسیتقل و مح یی ، همچیون اتابکان فارس، در برخی شهرها به دوام مولوفات درمانی بویهیان یاری رسانید. کلیدواژهها: آل بویه، ولف، بیمارستان، دارالع م، کتابخانه.
 
مقدمه
 حاکمان آل بویه در سد چهارم و نیمۀ اول سد پنجم هجری بر بخ های جنوبی و  غربی ایران و همچنین بخ هایی از عراق تسلط سیاسی یافتند. پادشاهان این سلسیله،  بهویژه از دور عضیدالدوله ، سیعی کردنید بیه حییات فرهنگیی، سیاسیی ، و اجتمیاعی  شهرهای قلمرو خوی ، همچون شیراز، ری، و الفهان، رونق دهند.
 
 این شهرها، همراه  بغداد، کانونهای سیاسی آل بویه به شمار میرفتند. افزونبراین، به راههای تجاری هیم  توجه فراوان کردند. توجه به راههای تجاری خشکی و آبی رونق بیشتر شهرهای قلمرو  آل بویه را به همراه داشت )ابنبلخی، 321؛ مقدسی، ۶2۶/2(. سیاستهای گسیترد آل  بویه در جهت بسط تجارت، اقدامات خیریۀ مرتبط با منازل بینراهی و بیه منظیور رفیاه  مسافران را هم شامل میشد. در دور آل بویه، عالوه بر فراهم کردن بسترهای تجیارت  و رونق امور اقتصادی شهرها، به مراکز اجتمیاعی و فرهنگیی و علمی ی در شیهرها نییز  توجه شد
 
کانونهای سیاسی آل بویه در نقاطی از جهان اسالم شکل گرفتند که در محل تالقی  اندیشهها و مداخل ورود علوم و دستاوردهای علمی سایر اقوام، ادیان، و تمدنها قیرار  داشتند، تا جایی که پژوهشگرانی همچون کرمر از این دوران با عنوان دور رنسانس ییا  احیای فرهنگ ایرانی یاد کردهاند.

طبیعتاً در این وضع، بسیاری از علوم، بهویژه پزشکی، دچار تحول شدند و متعاقباً مراکز ارائۀ خدمات درمانی رونق گرفتند. بر همین اسیا ،  ساخت مراکز علمی جدید نیز از نیازهای ضروری به شمار میآمد. مراکز ارائۀ خدمات  درمانی و علمی نیازمند پشتوانههایی مالی برای ادار خود بودنید.

در ایین راسیتا، امی ور  خیریه در قالب موقوفات میتوانستند در رونق و استقالل این مراکز مؤثر واقع بشوند. اغلب اطالعاتی که دربار اوقا بویهیان وجود دارد راجیع بیه وقفییاتی درمیانی و  علمی است که در قالب دارالعلم و دارالکتب یا بیمارسیتان تجلیی یافتیه انید.

اوج ایین  وقفیات در دور عضدالدوله و بهجهت توسعۀ شهرها بودهاست. در ایین مقالیه، ضیمن  آنکه نق وقف در امور خیریه و نهادهای علمیی و درمیانی عصیر آل بوییه بازکیاوی  میشود، سرنوشت این وقفیات بعد از پایان دوران آل بویه نیز بررسی و علیل زوا ل ییا  تداوم اینگونه وقفیات در گذر حوادث سیاسی و تاریخی ارزیابی و تحلییل می شود

بهویژه گونههای اوقا درمانی و علمی مورد مقایسه قرار میگیرنید. ایین پیژوه بیا  رویکرد تاریخی و روش تولیفی-تحلیلی، با تکیه بر مطالعات کتابخانهای، سعی کرده جایگاه وقف را در مؤسسات و بنیادهای علمی و فرهنگی عصر بویهیان بازکاوی کند و افزونبراین، عوامل مؤثر بر فراز و فرود موقوفات را نیز مورد تحلیل قرار دهد.

در این موضوع تاکنون پژوه مستقلی لورت نگرفتهاست. مقالیۀ »بررسیی مسیئلۀ  وقف در دور حکومت آل بویه« (5)

تنها به برشمردن وقفیات آل بویه و دستهبندی انیواع  وقف در آن دوره پرداخته و چرایی فراز و نشیب اوقیا در زمیان بعید از آل بوییه را  (6)

مورد توجه قرار ندادهاست. »کتابخانه ها و مؤسسه های آموزش عالی دوران آل بوییه « مقالهای است که مروری بر کتابخانهها، نحو ایجاد، و ویژگیهای آنها داشیته اسیت(7)
 
اگرچه در  دارالعلمهای دور آل بویه و نق آن در شکوفایی و ارتقای علم و دان « مبسوطتر به بازشناخت دارالعلمها و کتابخانههای ایجادشده توسط آل بوییه پرداختیه شده است،

نهتنها نق وقف در ادار دارالعلمها آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته، موقوفات بلکه به نق ایین م هیم در فیراز و نشییب ایین موقوفیات در طیول زمیان هیم توجیه  در گسترش مراکز علمی و درمانی عهد بویهیان نشدهاست. در کل، پژوه ها راجع به وقفییات بویهییان بیه لیورت ی نیاچیز بیه نقی موقوفات در پیشرفت مراکز علمی و درمانی پرداختهاند و عمیدتاً هیم بیه فرجیام ایین 
موقوفات پس از دور آل بویه کمتر توجه کردهاند.
 
نهاد اوقاف در عصر آل بویه
پادشاهان آل بویه تمایل زیادی به امور خیریه و عمرانی داشتند. با وجود آنکه دربار  ماهیت وقفیات بویهیان اطلاغات فراوانی وجود دارد، دربار چگونگی ادار این اوقا ف دادههای اندکی باقی مانده است.
 
 آنچه مسلّم اسیت اینکیه بویهییان به خاطر مجاوورت  دستگاه دیوانیشان با دستگاه خالفت، در اداره اوقاف از پیشینۀ دیوانی خالفت عباسیان  الگو گرفته اند )متز، 107-95؛ کبییر، نظاام دیاوانی بویهیاان ، 38-37
  
در دور خلافت عباسی، دیوان قضا بر امور شرعی، ازجمله اوقا ، نظارت داشت ) 301ق، دیوانی با نام »البِرّ و الصیدقات « (8).
 
 در دور خالفیت مقتدر ( 320-295ق)(دست وزیرش، علی بن عیسی )متوفای 324 (9) برای ادار امور خیریه بنیاد نهاد شد.( مسکویه، 220/5) دربار این دیوان و عملکرد آن در سالهای بعد لطلاغاتی وجود ندارد.
در دور آل بویه نیز اوقا در نظارت دیوان قضا و تحت نظر قاضیان قیرار داشیت  (فقیهی، 3۶5). قاضیال قضاتی که از سوی پادشاه در مراکیز سیاسیی آل بوییه منصیوب  میشد )(بناثیر، 125/21)،
 
خود برای مناطق گوناگون قاضیالقضات میی فرسیتاد تیا بیر  عملکرد قاضیان آنجا و نحو ادار اوقا نظارت کند )لاحب بن عبّی اد، 42(. در ،3۶7 عبدالجبار بن احمد معتزلی از سوی مؤیدالدوله به قاضیالقضاتی ری، سیهرورد، قم ، و ساوه منصوب شید تیا تمیام قاضییان آن منطقیه را در کنتیرل خیود درآورد )ابن اثیر،  (109/21)
 
  از جملۀ وظایفی که لاحب بن عبّاد به وی گوشزد کرد، احتیاط و دقیت در  اموال وقفی بود. از عبدالجبار درخواست شد تا از افراد امین، لالح، و قابلاعتماد برای  ترتیب امور اوقا استفاده کند تا عواید اوقا در راهی که وقف شدهانید بیه مصیر  برسند و وقفیاتی که بر مساجد جامع و بقاع خیر وضع شدهاند، برقرار شود (لاحب بن   سال هشتم، شماره سی و دوم، زمستان عبّاد، 45(.
 
به نظر میرسد در دوران آل بوییه ، تصیدی اوقیا ، همچیون قضیاوت، میوروثی و  خانوادگی بوده و اغلب در دست قضات اعتزالیمذهب قرار داشتهاست. ابوالقاسم علی  تنوخی، که منصب قضاوت در بصره را در دست داشت، پسیرش ابیوعلی محسین بین  (10).

که مانند پدرش اعتزالی و دارای تمایالت شیعی بود، به    منصب قضاوت و تصدی اوقیا اهیواز و مضیافات آنجیا گماشیت ) عیوفی، ۶33/4(.
 
  
قاضیان، بهکمک عامالنشان، امورات وقف را اداره میکردند. مواجب عیامالن از منیابع  مالی مختلف، بهویژه خراج، تأمین میشد؛ چنانکیه در قیم در ،355 قسیمتی از خیراج  برای پرداخت »رسوم عامالن« مختلف در نظر گرفته شد که بخشی از آن بیرای »رسیم  الحاب وقف« مشخص شده بود (قمی، 419(.
 
 
از آنجا که بیمارستانها و دارالعلمها شاخصترین موقوفات بویهیان بودنید، قاضییان  نیز بر آنها همچون سایر وقفیات نظارت میکردند. وقتی شر الدوله کتابخانیه ای در  شیراز ایجاد کرد، قاضی ابومحمد عبداهلل محمد بن احمد بن سلمان را از بغداد به شیراز  آورد و متولی این کتابخانه گردانید (زرکوب، 53)

برای ادار موقوفات بیمارسیتان هیا  نیز لاحبمنصبی به نام قاضی مارستان وجود داشت. ابناثیر (35/2۶) از قاضى ابوبکر  بن محمد بن عبدالباقى انصارى (متوفای 535) بهعنوان قاضیى مارسیتا ن در بغداد ییاد   نقکردهاست. بسته به وقفنامه و شرایط تعیی نشد واقفان، گاه بیمارستان و مجموع چنید     

 موقوفات وقوفه توسط یک متولی اداره میشد و گاهی هم بیمارستان متولی مستقلی داشیت . در  بیمارستانهای مولل، این منصب در دسیت علیم الیدین شیاتاتی )متوفیای 599( قیرار  در گسترش مراکز علمی و درمانی عهد بویهیان داشت (کاتب الفهانی، 3۶2/12(.

علاوره براین، در هر بیمارستان ناظری نیز وجود داشت که دیوان بیمارستان زییر نظیر  وی اداره میشد. ناظر از بین دیوانیان، قاضیان، محتسبان، و فقیهانی انتخاب میشد کیه  مورد اعتماد پادشاه بویهی، خلیفه، وزیر، ییا واقیف بیمارسیتان بودنید .

ایین نیاظران از  حیفومیلهای احتمالی عواید و مخارج اضافی بیمارستان جلیوگیری میی کردنید و بیه  همین خاطر، در انتخاب ناظر برای بیمارستان دقت کامل به عمیل میی آمید. آل بوییه و  دیگر پادشاهان و همچنین خلفیا از طرییق ایین نیاظران موقوفیات بیمارسیتان را اداره  و....فخرالدین ابوبکر عبیداهلل (متوفای 599( (11) معرو به ابا المارساتانی ، طبییب  میکردند
  
حنفی مذهب، مدرّسی و نظارت بر موقوفات بیمارستان عضدی بغداد را بر عهده گرفت
 
وی به ساماندهی و ترتیب اوقا آن بیمارسیتان پرداخیت )(خطییب بغدادی، ۶7/17؛  نجمآبادی، 791). زینالدین عبدالرزاق بین ابواحمید (متوفیای ۶08) نییز بیرای میدتی  منصب نظارت بیمارستان عضدى را به عهده داشت (ابن اثیر، 274/31). ناظر نیز احتماالً  تحت نظر قاضی بیمارستان عمل میکرده است
 
پیشینۀ شکل گیری دارالعلمها و کتابخانههای وقفی
تأسیس دارالعلمها از جمله گامهیای میؤثری بیود کیه در امتیداد و بیه دنبیال ایجیاد  کتابخانهها یا بیتالحکمهها برداشته شد. این دارالعلمها بیر مبنیا و بیه تقلیید دارالعلیم  اسکندریه شکل گرفتند.

ورود و ترجمۀ آثار گوناگون علمی یونانی، هنیدی ، و غییره در  قرن دوم و شکلگیری بیتالحکمهها را میتوان از علل و زمینههای ایجیاد دارالعلیم هیا  دانست. یکی از نکات بارز دوران حاکمیت آل بویه بر بخشی از جهان اسیال م، فضیای  تسامحی بود که آنان، بهویژه در حوز علم و دان ، ایجاد کردنید.

در آن فضیا، پییروان  مذاهب و اقوام مختلف در کنار هم با آزادی و آسیای خیاطر بیه تحصییل، تیدریس،  تألیف، تصنیف، مذاکره، و مبادلۀ علوم عقلی، نقلی، فنیون و هنرهیا، و معیار بشیری  میپرداختند. کتاب و کتابخانه از نخسیتین ابزارهیا بی رای اهیل علیم و دانی ، تلقیی  میشدند و نق مؤثری در رشد

و شکوفایی فرهنگ و تمدن داشتند. حاکمان، وزیران، و علما و دانشمندان آن عصر نیز از اهمیت چنین مقولهای غافیل نبودنید. ایین شیرایط  زمینه ساز ایجاد و شکل گیری دارالعلمها بود.
 
این دارالعلمها ماهیتاً کتیاب خانیه گونیه و همیراه بیا جایگیاهی وییژه بیرای در و  گفتگوی علمی بودند )غنیمه، 90(. درواقع، دارالعلم، بر خال کتابخانه کیه از آن بیا  عنوان ازان الکتب یاد میشد، ترکیبی از کتابخانه، تاالر مطالعه، و نمایشگاهی متصیل  به آن بود )کبیر، آل بویه در بغداد، 118(.

در قاهره نیز در زمان الحاکم، خلیفیۀ فیاطمی ،  بهتقلید از بیتالحکمههای عباسیان، دارالعلمی در 395 ایجاد شد که کتابهای قصیر را  به آن انتقال دادند و امالکی را هم وقف آن کردند تا امکان علمآمیوزی را بیرای عمیوم فراهم کنند (مقریزی، ،5۶/2 295).

دارالعلم مولل در عراق از اولین دارالعلمها پی از روی کار آمدن آل بویه بود که توسط جعفر بن محمید بین حمیدان مولیلی )متوفیای  323(، فقیه شافعی، ایجاد شد. وی این دارالعلم را همراه بیا کتیاب خانیه ای کیه شیامل  کتابهایی از جمیع علوم بود، بر طالبان علم وقف کرد. در کتابخانۀ آن، که همیه روزه به روی اهل علم باز بود، کسی از ورود منع نمیشد.

وقتی فرد تنگدست و طالب علمی  وارد میشد، اسباب معیشت وی را تأمین میکردند و هر روز کاغذ در اختیارش قرار  می دادند (یاقوت حموی، 355/1). این کتابخانه، اگرچه احتماالً بهخاطر شافعی مذهب  بودن واقف آن فقه شافعی را ترویج میکرده، میتوانسته از الگوهای دارالعلمها در دور  آل بویه باشد.
  
عصر آل بویه در میان دورههای دیگر دولتهای اسالمی عصیری متمیایز اسیت کیه  کتابخانههای بزر و جامعی در ایران و عراق در آن ساخته شدند. این کتابخانه ها  در هر رشته، علم، و فن کتاب داشتند (مقدسی، ۶۶9/).

این تخصص گرایی و اشیتمال  کتابهای متنوع را، همانطور که اشاره شد، میتوان ناشی از عللی همچون رشد جریان  در گسترش مراکز علمی و درمانی عهد بویهیان ترجمه و رونق بیتالحکمهها دانست که سرازیر شدن علوم مختلیف بیه حیوز اییران  غربی و اسکندریۀ مصر و بغداد را به همراه آورد.

پی نوشت:
1.وسایل الشیعه، 292 / 13.
2.- https://sinapress.ir/news/14113
3-www.fa.pasteur.ac.ir
.4
قسمتی از مقاله  فاطمه اورجی و علی اصغر چاهیان بروجنی
.5وقف، میراث جاویدان، شمار 92-91 )1394ش(.
.6
فصلنامۀ کتابداری و اطالعرسانی، شمار 10 )تابستان 1379(.
.7
تاریخنامۀ ایران بعد از اسالم، پاییز و زمستان .1392
.8هستۀ اللی منابع مالی این دیوان اراضی خالصۀ سواد عراق بود که وقف دیوان شد تا درآمدش بیه مصیر  حفظ مرزهای خالفت و نگهداری و بازسازی حرمین شریفین برسد )هندوشاه بن سینجر، 20۶؛ بیر نیسیی،  ۶10-۶09/11؛ ابنطقطقا، 3۶۶(.
.9
على بن عیسى، که در دور خالفت مقتدر چندین بار به وزارت رسید، به امور خیریه اشتیاق فراوان داشت. هر  سال از محل روستاها و مزارع وی حدود هشتادهزار دینار درآمد به دست میآمد که نصف آن را لر امور  خیریه و لدقات به مستمندان و تنگدستان و نیم دیگر را هزینۀ خانواده و اطرافیان میکرد )ابنطقطقا، -3۶۶ 3۶7؛ هندوشاه، 20۶(.
.10
وی در 327ق در بصره متولد شد و در 34۶ق، در ضرابخانۀ اهیواز اشیتغال داشیت. در ،350 بیه قضاوت خوزستان گمارده شد. وی بسیار مورد توجه عضدالدوله قرار داشت. کتاب مشهور نشاوار المحارارو و ااباار  المذاکرو از آثار اوست
.11 وی با بزرگان و ناموران روزگار خود، ازجمله عبدالرحمان ابنجوزی و ابوالمظفر عبیداهلل بن ییونس حنبلیی،  وزیر النالر، خلیفۀ عباسی )خالفت: ۶22-575( ارتباط و دوستی داشت. او که وضع مالی خوبی نیز داشت در  »درب الشاکریه« بغداد، دارالعلمی گشود و کتب بسیاری را برای استفاد طالبان علم وقف آنجا کرد )خطییب  بغدادی، ۶۶/17(.

توجه:قسمت دوم این مقاله از مقاله (نقش موقوفات در گسترش مراکز علمی و درمانی) گرفته شده است . این مقاله هم به صورت ناقص بارگذاری شده است. لذا متن به دلیل عدم وجود اصل مقاله احتیاج به ویرایش دارد.
این مقاله در تاریخ 1402/11/14 بروزسانی شده است.