نحوه اندراج مفاهیم تعلیم و تربیت در ذیل ربوبی شدن
اگر آنچه را از «تربیت اسلامی» مراد می شود، ربوبی شدن در نظر بگیریم، اکنون می توانیم رابطه میان مفاهیم مختلفی را که در بالا تحلیل شده مشخص کنیم.
1.«... انی بریء مما تشرکون. ائی وجهت وجهی للذی فطر السموات والارض حنیفا.. وسع ربی کل شی علما أفلا تتذکرون: من از آنچه (برای خدا) شریک می سازید بیزارم. من از روی اخلاص، پاکدلانه روی خود را به سوی کسی گردانیدم که آسمانها و زمین را پدید آورده است... علم پروردگارم به هر چیزی احاطه یافته است. پس، آیا متذکر نمی شوید؟» (1).
۲. «قال و ما رب العالمین. قال رب السموات والأرض ومابینهما: فرعون گفت: و پروردگار جهانیان چیست؟» گفت: «پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است» (2).
۳. «و قال المسیح یا بنی اسرائیل اعبدوا االله ربی و رتکم: و حال آنکه مسیح می گفت: «ای فرزندان اسرائیل، پروردگار من و پروردگار خودتان را بپرستید» (3).
۴. «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الآنعبد الا الله ولا نشرک به شیئا ولا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله: بگو: ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد» (4).
۵. «ان هذه تذکره فمن شاء اتخذ الى ربه سبیلا: قطعا این (آیات) اندرزی است تا هرکه بخواهد به سوی پروردگار خود راهی در پیش گیرد» (5).
۶. «ولکن کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب و بما کنتم تدرسون. و لا یأمرکم أن تتخذوا الملائکه والنبیین ارباب ...... بلکه باید بگوید: «به سبب آنکه کتاب آسمانی تعلیم می دادید و از آن رو که درس می خواندید الهی باشید. و (نیز) شما را فرمان نخواهد داد که فرشتگان و پیامبران را به خدایی بگیرید...» (6).
۷. «وکان من نبی قاتل معه ربیون کثیر... و چه بسیار پیامبرانی که همراه او افراد الهی بسیاری کارزار کردند...» (7).
آیات ۱ تا ۳ روایت قرآن از سخن اساسی سه پیامبر بزرگ پیش از خود، به ترتیب ابراهیم (علیه السلام)، موسی (علیه السلام) و عیسی (علیه السلام) است. این سخن اساسی، معرفی خدا به منزله رب یگانه هستی و نفی نظام شرک آمیز رب النوعی و دعوت به پذیرش خدا به منزله رب خویشتن در کل زندگی است. آیه ۴ نشان می دهد که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز همچون پیامبران پیش از خود، معرفی خدا به عنوان رب یگانه و دعوت به پذیرش او به منزله رب خویشتن در زندگی را در کانون دعوت خود قرار داده است. آیه ۵ نشان می دهد که پذیرش خدا به عنوان وب امری انتخاب گرانه است. آیه ۶ واژۀ «ربانی» را چون عنوان زیبنده و جامعی برای معلمان کتاب آسمانی به کار برده است. آیه ۷ واژه «ری» را برای دست پروردگان پیامبران به کار برده است. هر دو واژه مذکور، حاکی از انتساب فرد به رب و به معنای کسی است که خدا را چون رب در کل زندگی خود، نافذ قرار داده است.
البته، «ربانی» همین معنا را به صورت مبالغه آمیزتری نشان می دهد اصفهانی، بی تا، ذیل (رب). متناسب و متناظر با همین واژه سازی، در سخن حضرت امیر (علیه السلام) نیز اشارهای به رابطه معلم و شاگردی شده که در آن، از معلم با عنوان «ربانی» یاد شده است: «مردم سه دسته اند: دانایی که شناسای خداست، آموزنده ای که در راه رستگاری کو شاست و فرومایگانی رونده به چپ و راست که در هم آمیزند...».
ملاحظه آیات فوق نشان می دهد که ربوبی شدن، دارای سه بعد اصلی است. نخستین، بعد معرفتی است. شناخت خدا به عنوان رب (مالک و مدبر) کل هستی، با وجود وسایل و وسائط مختلف تأثیرگذار در امور، مسئله ای است که محتاج دریافت و فهم است. پرسش فرعون از موسی (علیه السلام) مبنی بر اینکه «رب همه عالمیان چیست؟» حاکی از عجیب بودن این ادعا برای فرعون است. بدون درک و دریافت مالکیت و تدبیر خدا در همه امور، ربوبی شدن بی معنا خواهد بود. بعد دوم، انتخاب گری است. ربوبی شدن، مستلزم انتخاب خدا به عنوان رب خویشتن است. این حاکی از آن است که فرد تصمیم بگیرد مالکیت و تدبیر الهی را در جریان فعالیت های خود وارد سازد. بعد سوم عمل است. تصمیم مذکور می تواند اتخاذ و سپس نقض شود. جریان یافتن این تصمیم در صحنه های مختلف فعالیت آدمی، مستلزم نبردی دائمی است در خارج کردن خود از :
۱. باور به نفوذ و تاثیر «تعیین کننده » افراد و وسایل در تجربه های زندگی خویش و ۲. توسل به آنها و 3. تکیه عملی بر آنهاست.
نحوه اندراج مفاهیم تعلیم و تربیت در ذیل ربوبی شدن: اگر آنچه را از «تربیت اسلامی» مراد می شود، ربوبی شدن در نظر بگیریم، اکنون می توانیم رابطه میان مفاهیم مختلفی را که در بالا تحلیل شده مشخص کنیم. به نظر می رسد که گستره معنایی ربوبی شدن، وسیع تر از مفاهیم پیشین است، به طوری که آنها در ذیل ربوبی شدن قابل اندراجند، به شرحی که در زیر می آید.
واژه «تربیت» به معنای پرورش جسمی که توسط والدین انجام می شود، هنگامی زیر مجموعه ربوبی شدن قرار می گیرد که همراه با احکام و تدابیر ربوبی صورت پذیرد. به طور مثال، تغذیه حلال مادر و طفل، نمونه ای از این امر است. «تربیت» به این معنا، در شمار زمینه های تمهیدکننده برای شروع ربوبی شدن محسوب می شود.
واژه «تطهیر» بر هر سه بعد معرفتی، ارادی و عملی ربوبی شدن گسترش می یابد، اما جنبه سلبی جریان ربوبی شدن را در کانون توجه قرار می دهد. ربوبی شدن، در عین حال که متضمن این جنبه سلبی است (تن زدن از ربوبیت غیر خدا)، با توجه به ایجابی بودنش، مفهوم جامع تری است. «تزکیه» نیز چون «تطهیر» به جنبه سلبی ناظر است، اما با دامنه ای کوتاه تر از «تطهیر»، بیشتر به دو جنبه انتخاب گری (نیت) و عمل مربوط می شود.
واژه «تعلیم» در نهایت، ناظر به فراهم آوردن جنبههای معرفتی جریان ربوبی شدن، یعنی باز شناخت مالکیت و تدبیر یگانه خدا بر هستی است. بی تردید، مقدمههایی برای فراهم آوردن این بنای رفیع لازم خواهد بود، اما در نهایت چنین نقشی برای تعلیم وجود دارد.
واژه «تأدیب» در معنای وسیع آن که شامل آداب ظاهری و باطنی میگردد، تنها به دو بعد ربوبی شدن، یعنی بعد انتخابگری (نیت) و عمل، مربوط می شود. چنان که پیشتر توضیح داده شد، تأدیب شامل بعد معرفتی ربوبی شدن نمیگردد.
پینوشتها:
1. انعام: ۷۴-۸۹
2. شعرا: ۲۳-۲۴
3. مائده: ۷۲
4. آل عمران: ۶۴
5. مزمل: ۱۹
6. آل عمران: ۷۹-۸۰
7. آل عمران: ۱۴۶
منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران، جلد أول، خسرو باقری،صص 113-109، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، چاپ دوم، 1389
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}