اختلال رشد زبان چیست؟
اصطلاح عام اختلال رشد زبان صرفا بیانگر این نکته است که در رفتار زبانی کودک در حال رشد خللی وجود دارد.
افزون بر این، این نوع مدرسهها در مورد پذیرش کودکان مبتلا بسیار گزینشی عمل میکنند. آنان بیشتر در پی پذیرش کودکان مبتلا به اختلالهای بسیار جدی هستند که تحصیل آنان در نظام آموزشی معمول میسر نیست. از آنجا که ممکن است زبان گفتاری وسیلهای ناکارآمد و غیرکاربردی برای ارتباط و آموزش این کودکان باشد، میتوان نظام زبانی دیگری را جایگزین آن کرد و آموزش داد. پیداست شخصی که از چنین مدرسهای بازدید میکند در مقایسه با افرادی که در محیط های دیگر با اختلال زبان آشنا می شوند، برداشتی بسیار متفاوت از این اختلالها خواهند داشت. متخصصان مختلفی در مسئولیت مراقبت و اداره کودکان مبتلا به اختلالهای زبان سهم دارند. اما مراقبت و درمان اختلال گفتار و زبان نیازمند صرف وقت زیاد و مستمر است. علت آن است که بسیاری از اختلالهای زبان از طریق تاخیر و اختلال در گفتار نمایان میشود. دلیل دیگری که میتوان برای این مساله برشمرد عنوان "گفتار درمانگر" و "آسیب شناس" زبان است که مفهوم توانایی پرداختن به تمامی ناکارآمدی ها و ناکامی های زبان را در خود دارد. به عبارت دیگر کودکان مبتلا به اختلالهای زبان مسئولیتی سنگین بر دوش سازمان های خدماتی گفتار درمانی و آسیب شناسی زبان می گذارند. این مسئولیت به دلیل شمار فراوان کودکان مبتلا نیست چرا که آمار دقیق آنان را بخوبی نمی دانیم و باید در این باره تلاش هایی صورت پذیرد. علت این مساله را باید در ماهیت و روند اختلالهای زبان نیز جستجو کرد که بصورت های مختلف و در زمانهای متفاوت خود را نشان می دهند. در نتیجه، لازم است این گونه خدمات با انعطاف پذیری و پیوستگی لازم تدارک دیده شود. از سوی دیگر هنگامی که این خدمات دچار محدودیتهای مالی شود یا به تعداد کافی افراد متخصص وجود نداشته باشد، برآوردن این خواستهها و تداوم آنها دشوار خواهد بود.
کودکان مبتلا به اختلالهای رشد زبان تنها گروهی نیستند که در فراگیری زبان با دشواری روبرو می شوند. از جمله کودکان دیگر میتوان از مبتلایان به مشکلات شنیداری، معلولان ذهنی، یا آنهایی که به درخودماندگی (اوتیزم) دچارند نام برد. کودکانی که دچار محدودیتهای اجتماعی هستند احتمالا امکان و فرصت لازم برای دریافت تجربه های زبان با تمام غنا و باروری موجود در آن را ندارند. و بدین ترتیب ممکن است در فراگیری و استفاده آسان آن کند باشند. کودکان مبتلا به فلج مغزی که محدودیت شدید حرکتی دارند نیز ممکن است در برخورد و استفاده گستره کامل زبان ناتوان باشند. حتی اگر آنان بتوانند بر ساختارهای اصلی زبان مسلط شوند در استفاده ابزاری از آن محدودیت دارند. هنگامی که کودک مبتلا بیش از یک معلولیت دارد، مانند مبتلایان به اختلال شنیداری که در محیطی آکنده از فقر اجتماعی و عاطفی فراوان رشد می کنند، بی تردید با مشکلات بسیاری روبرو خواهد بود. در این موارد، اختلال زبان معلولیتی درجه دو به حساب میآید که ناشی از معلولیت اصلی دیگری است، و روشن است که در صورت نبود معلولیت اول، اختلال زبان عارض نمیشد.
اصطلاح عام اختلال رشد زبان صرفا بیانگر این نکته است که در رفتار زبانی کودک در حال رشد خللی وجود دارد. این اصطلاح توصیفی است و در برگیرنده گستره شرایط و اختلال هایی است که از اختلال در تعریف واژه شروع میشود و تا ناتوانی در ایجاد و حفظ روابط اجتماعی از طریق زبان ادامه می یابد. بلوم Bloom و لاهی Lahey (۱۹۷۸) اصطلاح اختلال رشد زبان را با مفهومی توصیفی به کار گرفتند. آنان معتقد بودند که این اصطلاح بایستی برای توصیف شرایط فرد به کار رود تا تشخیص اختلال وی. بدین ترتیب این اصطلاح در برگیرنده گسترهای از رفتارهای زبانی است بدون آن که از نظر آسیب شناسی به تشخیص بخصوصی اشاره کند یا آن که بیانگر ناتوانی دائمی باشد. در حال حاضر، این اصطلاح برای نشان دادن تمام کاستیهایی به کار میآید که کودک در درک زبان گفتاری و بیان دارد یا دچار اختلالی در کلام نوشتاری است. بطور کلی اختلالهای رشد زبان در برگیرنده دشواری های خاص و معدود با نشانگانهای سندروم روشن و قابل تعریف و شناسایی مانند ادراک پریشی شنیداری کلامی (راپین Rapin و آلن Allen ۱۹۸۷) و نیز گروه وسیعتری از مشکلات رفتارهای زبانی مانند تاخیر در فراگیری زبان است که بخوبی و روشنی تعریف نشدهاند.
اصطلاح اختلالهای رشد زبان به دلیل فواید بالینی آن پدیدار و تثبیت گردید، و پذیرش عام آن به دلیل پرهیز از به کارگیری اصطلاحات بحث انگیز دیگر در این حوزه است. با این حال، استفاده از آن در روشن تر کردن زمینه ای که معرف آن است، یعنی اختلالهای زبانی، چندان مفید نبوده است. شری Schery (۱۹۸۵) در گزارش خود از بررسی همه جانبه کودکان مبتلا به اختلالهای زبان پی برد که لازم است برای روشن تر کردن ماهیت اختلال، کلمات دیگری چون زبان پریشی نحوی aphasia، زبان پریشی dysphasia، آسیب دیدگی زبان language impairment اختلال زبانی ویژه، و تاخیر در فراگیری زبان، به اصطلاح اختلال رشد زبان افزوده شود. اختلال رشد زبان سبب شناسی واحدی ندارد و میتواند همراه یا بدون آسیب های عصب شناختی مشخصی باشد. به رغم آن که این گونه اختلال ها با افت شنوایی، معلولیت هوشی، اختلال هیجانی، و محرومیت محیطی رابطه نزدیک دارند، نمیتوان همه آنها را به طور تام و کامل ناشی از این قبیل نارسایی ها دانست چرا که کودکان مبتلا به اختلال رشد زیان از دیگر جهات سالم و طبیعی هستند. شاید بهتر باشد توانایی کودک در فراگیری زبان با توجه به تاثیرات یک یا تمامی عوامل زیانبار یاد شده بالا در نظر گرفته شود یا آن که آمادگی های ذاتی او در رشد نابهنجار سازوکار عصبی زیربنایی زبان، عامل ناتوانی او در بهره گیری صحیح از زبان به حساب آید، گرچه در محیطی سالم و طبیعی رشد یافته و به هیچ گونه آسیبی دچار نشده باشد.
منبع: اختلالهای رشد زبان (ویرایش دوّم)، کاترین آدمز، بتی بایرز براون و مارگات ادواردز، ترجمه: دکتر محمدتقی منشی طوسی، دانشگاه امام رضا (علیه السلام)، صص21-18، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1385
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}