پیشگیری ابتلا به اختلالهای زبانی
آسیب شناسان زبان و گفتار باید بطور رسمی و جدی به مساله پیشگیری توجه نشان دهند و بدین ترتیب در جلوگیری از بروز اختلال فعالانه اقدام کنند.
هر چه درباره چگونگی رشد اختلالهای زبان بیشتر بدانیم، مسئولیت ما در قبال پیشگیری آنها افزایش می یابد. آگاهیهای حرفهای و تخصصی در زمینه اختلالهای زبان را میتوان در محدوده چگونگی اصلاح و درمان، تا مهار کلی آنها دانست. اما پیش از آن که بدانیم مهار کلی اختلال مستلزم چه کارها و فعالیتهایی است، باید درباره مفهوم پیشگیری قدری تامل کنیم. آیا میتوان از رشد اختلالهای زبان جلوگیری کرد. اگر بپذیریم برخی اختلالهای زبان به نقص اندام های زبان مربوط میشود، در مورد برخی کودکان پیشگیری هدفی دست نایافتنی خواهد بود. روشن است در این موارد باید تنها منتظر ماند تا اختلال خود را نشان دهد. از سوی دیگر باید پرسید آیا با حذف عوامل زمینه ساز که کودک را به سوی اختلال آشکار زبانی پیش می راند، میتوان به آمادگی وی برای ابتلا و گرفتار شدن در دام اختلال غلبه کرد؟ پرسش دیگر این که آیا میتوان از تبدیل تاخیر زبان به اختلال زبان جلوگیری کرد؟ آیا میتوان آنچه را لا (۱۹۹۲) "رویکرد محدودسازی آسیب" یعنی پرداختن و تمرکز بر والدین و محیط بجای خود کودک می نامد، پذیرفت و آن را به کار گرفت؟ آیا آسیبهای زبانی موجود را میتوان بصورتی مهار کرد که از پیشرفت و تبدیل آن به یک مشکل جدی تر جلوگیری شود؟
شمار اندکی از آسیب شناسان زبان را میتوان یافت که به اصول پیشگیری علاقه و توجه نشان داده باشند، و مایکل مارج Michael Marge یکی از شناخته شده ترین آنهاست (مارج ۱۹۸۴). وی میان پیشگیری مرحله اول، دوم و سوم تفاوت قائل میشود. پیشگیری در این مرحله عبارت است از حذف عامل یا جلوگیری از شروع رشد اختلال از طریق تغییر آسیب پذیری یا کاهش تماس افراد آسیب پذیر با عامل اختلال زا. مثال این نوع پیشگیری، جلوگیری از بروز عفونت گوش است که میتواند به افت شنوایی و تاخیر رشد زبان منجر شود. مرحله دوم پیشگیری به تشخیص زود هنگام اختلال گفته میشود که میتواند به حذف کامل، کند کردن رشد اختلال، و در نتیجه پیشگیری از بروز مشکلات بعدی منجر شود. مثال بارز آن آزمون غربالی شنوایی زودهنگام است. در صورتی که افت شنوایی انتقالی وجود داشته باشد میتوان با معالجه پزشکی با عمل جراحی مانع روند اختلال رشد و با تحریک زیانی لازم یادگیری زبان را در کودک تقویت کرد. این مرحله شامل کاهش ناتوانی ناشی از اختلال از طریق بالا بردن کارائی موثر فرد مبتلاست. اگر ثابت شود افت شنوایی کودک برگشت ناپذیر است باید کمک شود تا از باقی مانده شنوایی خود استفاده کند و سپس آموزش زبان در دستور کار قرار گیرد. در صورتی که کار با موفقیت همراه باشد باید امکاناتی فراهم آید تا وی از آموزش کامل بهرهمند شود و از نظر اجتماعی و عاطفی تا حداکثر ظرفیت های خود رشد کند.
آسیب شناسان زبان و گفتار باید بطور رسمی و جدی به مساله پیشگیری توجه نشان دهند و بدین ترتیب در جلوگیری از بروز اختلال فعالانه اقدام کنند. ممکن است آنان نتوانند مانع از بروز عفونت گوش در کودک شوند، اما با آزمایش شنوایی موثر و راهنمایی استفاده از زبان خواهند توانست وی را از گرفتار شدن در پیامدهای زیانبار چنین مساله ای برهانند. برخی از شیوههایی که این افراد می توانند به کار گیرند پیشتر توضیح داده شده است. برای مثال یکی از اقدامات عمده این متخصصان در مرحله دوم پیشگیری، طبقه بندی و شناسایی جمعی افرادی است که هیچ نشانه اختلال در آنها دیده نمیشود. تاخیر و اختلالهای زبانی خود ناشی از شرایط زیستی و محیطی است. بنابراین در بررسی چگونگی پیشگیری از آنها، فرد با عواملی روبرو خواهد شد که خارج از حوزه عمل و اختیار اوست. در این حالت، ما باید تنها به مداخله موثر و پیشگیری مرحله دوم و سوم امیدوار باشیم. شرایط دیگری نیز وجود دارد که ما در وحله اول به پیشگیری بروز نابهنجاری های زبان امید داریم. مواردی که امکان تغییر عوامل زیانبار اختلال زا وجود دارد و در نتیجه شرایط لازم را برای رشد زبان فراهم آورد.
اولین بخش هر مبارزه در مورد پیشگیری مرحله اول و دوم، بالا بردن آگاهی کلی درباره عواقب زیانبار یک اختلال و نحوه اجتناب از آن است. شرایط و سلامتی والدین بیمار، آسیب دیدگی در رحم، تغذیه غلط، کوچکی جثه به تناسب سن، و تولد زود هنگام از مواردی است که نوزادان را در معرض خطر زیستی ابتلا به اختلالهای زبان قرار می دهد. اگر آنان در محیطی با امکاناتی پائین تر از سطح موردنیاز متولد شوند و بخوبی تغذیه شوند، در معرض چنین خطری خواهند بود. تمامی افراد تحصیل کرده ای که از این آگاهیها برخوردارند وظیفه دارند برای ایجاد جامعهای سالم دانش خود را در اختیار دیگران بگذارند. آسیب شناسان زبان و گفتار درمانها از جمله متخصصانی هستند که شاهد پیامدهای انواع بدرفتاری و غفلت از کودکان هستند. بنابراین این افراد آمادگی دارند آگاهی های خود را در خدمت تمامی حرکتها و تلاشهایی قرار دهند که به بهبود بهداشت نوزادان و حمایت آنان در برابر پیامدهای غفلت و کوته بینی والدین مربوط میشود. مسئولیت مستقیم این متخصصان به مساله ارتباط و زبان مربوط میشود.
منبع: اختلالهای رشد زبان (ویرایش دوّم)، کاترین آدمز، بتی بایرز براون و مارگات ادواردز، ترجمه: دکتر محمدتقی منشی طوسی، دانشگاه امام رضا (علیه السلام)، صص82-79، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1385
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}