امپریالیسم آمریکایی

امپریالیسم در لغت از کلمۀ (Imperium) که به معنای امپراتوری است مشتق می‌شود. در دوران کهن، امپراتوری‌ها وجود داشتند و مهم‌ترین رسالت خود را کشورگشایی می‌دانستند. تقریباً تمام این کشورگشایی‌ها برای به‌دست آوردن پول و در واقع چپاول سرزمین‌های تازه بود. متأسفانه این شیوه حتی تا دوران مدرن در نزد قدرت های جهانی اعتبار دارد و انجام می‌شود. از استعمارگری اسپانیا در قرون وسطی تا استعمارگری انگلیس و امروزه آمریکا.

آمریکا در سراسر تاریخ خونبار خود همواره در حال دست‌اندازی و چپاول دیگر ملت ها بوده است. از کودتاهایی که به دستور این دولت در کشورهای آمریکای لاتین صورت می‌گرفت مانند کودتای «پینوشه» علیه حکومت مردمی «آلنده» در شیلی که چندهزار کشته برجا گذاشت تا انواع تجاوزات به کشورهای اسلامی با حمایت از رژیم اشغالگر قدس.

این حکومت سعی کرده امپراتوری و سلطۀ اقتصادی و سیاسی خود را به همه‌جا گسترش دهد و در این راه از هیچ جنایتی فروگذار نبوده است. «امپریالیسم آمریکا» به همین معناست: یعنی تلاش این کشور برای گسترش قدرت و نفوذ خود و به استعمار کشیدن دیگر ملت‌ها.
 

نشانه‌های امپریالیسم و شیوه‌های آن

مهم آن است که بدانیم امپریالیسم الزاماً به معنای حملۀ نظامی نیست! امروزه شیوه‌های اقتصادی و فرهنگی بسیاری برای سلطه وجود دارد؛ مثلاً تحریم‌ یکی از این راه‌ها است یا حتی تلاش برای تک‌محصولی نگه داشتن بعضی کشورها: مثلاً در خاورمیانه تلاش آمریکا این بوده و هست که کشورهای نفت‌خیز را وابسته به فروش نفت نگه دارد، اینگونه می‌تواند با نخریدن یا تغییر دادن قیمت نفت در بازارهای جهانی عملاً آن کشور تک‌محصولی را وابسته به خود نگه دارد یا در زمینۀ فرهنگی با ترویج سینما و موسیقی خود، ارزش‌های جوامع دیگر را تغییر دهد.

این تغییر ارزش که نامرئی نیز است باعث می‌شود مردم و به‌خصوص جوان‌ها آمادۀ پذیرش نظرهای این کشور باشند که در ایران عزیز از آن به عنوان «غرب‌زدگی» یاد می‌شود.
 


آمریکا بعد از پایان جنگ جهانی دوم و تبدیل شدن‌اش به ابرقدرت تا همین امروز! به این شیوه ادامه داده است. از نمونه‌های آن در دوران پس از جنگ جهانی دوم می‌توان به جنگ ویتنام اشاره کرد که چندین هزار کشته و معلول به‌جا گذاشت تا حمایت این کشور از رژیم طاغوت که ایران را چه در بُعد اقتصادی و چه در ابعاد سیاسی و فرهنگی وابسته به خود نگه داشت.

آمریکا با قبولاندن این توهّم که شاه ژاندارم منطقه است توانست میلیاردها دلار سلاح به شاه بفروشد و شاه نیز برای خرید این سلاح‌ها چوب حراج به نفت، این سرمایۀ ملی زد. به همین دلایل بود که امام خمینی (ره) فرمودند: «آمریکا این تروریست بالذّات، دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم‌پیمان او صهیونیسم جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود، جنایاتی مرتکب می‌شود که قلم‌ها از نوشتن و زبان‌ها از گفتن آن شرم دارند.»(1)

اما انقلاب اسلامی ایران نقطۀ عطفی در تاریخ قرن بیستم بود. در این انقلاب برای اولین بار شعار «نه شرقی، نه غربی» سر داده شد و استقلال از ابرقدرتها و بندگی آنها اعلام شد. در دورانی که اکثر کشورهای جهان یا تابع آمریکا یا شوروی بودند امام خمینی (ره) با درایت خود نه‌تنها انقلاب اسلامی را مستقل از آنها اعلام کردند که از ملتهای جهان نیز خواستند با تکیه بر توانمندی‌های خود راه ملت ایران را در پیش بگیرند. در این میان رابطه با آمریکا به دلیل نقش این کشور قبل از انقلاب و دشمنی‌هایش با ایرانِ پس از انقلاب موضوعی پیچیده و نیازمند بررسی بیشتر است.
 

اولین برخوردهای سیاسی امام با آمریکا

اولین‌بار که امام خمینی (ره) در مقابل آمریکا موضع‌گیری کردند درباره مسئلۀ مصونیت کنسولی (کاپیتولاسیون) بود. ایشان در تاریخ 4 آبان 1343 در سخنرانی‌ای در مخالفت با کاپیتولاسیون گفتند: «اى سران اسلام، به داد اسلام برسید... ما زیر چکمۀ آمریکا برویم چون ملت ضعیفى هستیم؟! [...] رئیس جمهور آمریکا بداند- بداند این معنا را- که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما.

امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما. یک همچو ظلمى به دولت اسلامى کرده است، امروز قرآن با او خصم است؛ ملت ایران با او خصم است. دولت آمریکا بداند این مطلب را. ضایعش کردند در ایران؛ خراب کردند او را در ایران.» (2)

حضرت امام همیشه اندیشۀ ثابت و پابرجا در مسائل سیاست خارجی داشتند. یکی از این اصول عدم سلطه‌گری و سلطه‌پذیری بود. بنابراین این سلطه چه از سوی آمریکا باشد و چه از سوی کشوری دیگر باید به نفی آن پرداخت؛ (3) اما آرای سیاسی قطعاً و طبیعتاً براساس شرایط تغییر خواهد کرد.

ایشان در اواخر دوران طاغوت در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج (در ۳ آذر ۱۳۵۷) می‌گویند: «...او [آمریکا] خارج نشسته مى‌گوید که ما دخالت نمى‌کنیم در مملکت! دخالت نکردن به این معنا که مستقیماً شما بفرستید یک نظامى را بدون اینکه [بهانه‌اى] باشد و با توپ و تفنگ بفرستید ایران را بگیرند، خوب این حالا نیست؛ اما مستشارها را به‌عنوان اینکه این‌ها خدمتگزار به ملت هستند، این‌ها مى‌خواهند تربیت کنند مثلاً ارتش را، مى‌خواهند چه بکنند فرستادید، از آن طرف هم در تمام شئون این مملکت شما دخالت دارید و تصرف دارید.» (4)
 
 

سیاست آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب، آمریکا همواره درصدد براندازی نظام نوپای اسلامی بود. ازآنجاکه آمریکا شیوۀ خود در رابطه با ایران را تغییر نداد و کماکان به دنبال منافع خود بود ایشان نیز انتقادهای خود را از این حکومت ادامه داده و به روشنگری پرداختند. امام قصد داشتند عظمت پوشالی سیاست جهان‌خوارگی آمریکا را بشکنند و دست آن کشور را از ایران و تا حد مقدور از کشورهای اسلامی و جهان سوم کوتاه کنند. (5)

امام خمینی (ره) معتقد به رابطۀ خوب و برابر با تمام دنیا بودند و قبل از قطع ارتباط با آمریکا تنها دربارۀ دو حکومت ملاحظات خاص داشتند که عنوان کردند؛ ایشان در سیاست خارجی خود اعلام کردند که با دو حکومت به‌هیچ‌وجه رابطه برقرار نخواهند کرد: اول رژیم اشغالگر قدس به جهت آنکه حکومتی جعلی و غده‌ای سرطانی در جهان اسلام است. دوم رژیم نژادپرستی که در آن ایام در آفریقای جنوبی حکومت داشت، البته پس از آنکه نیروهای «نلسون ماندلا» این کشور را آزاد کردند ایران از اولین کشورهایی بود که رابطۀ حسنه‌ای با آفریقای جنوبی برقرار کرد.

دربارۀ آمریکا اما امام سعۀ صدر به خرج دادند؛ ایشان در جواب خبرنگاری خارجی که در این مورد پرسید فرمودند:«اگر رئیس جمهور آمریکا پیاده شد از آن عرشی که دارد، آمد روی زمین‌نشین‌ها و تفاهم کرد، ما هم با او تفاهم می‌کنیم، به استثنای اینکه باید آن ظلم‌هایی که به ما کرده است، جبران بکند... تفاهم کند با ما، اینطور نباشد که من در کاخ سفید نشستم و شما در کوخ نشستید و کاخ نشین با کوخ نشین باید ارباب و رعیت باشد. اگر این کلمه را بردارند و ما را همانطور که هستیم، بفهمند، ادراک کنند ما‌ها را، ما با آن‌ها چرا رابطه‌ای نداشته باشیم؟ با دولت آمریکا هم رابطه پیدا می‌کنیم...» (6)
 

قطع رابطه با آمریکا

این آمریکا بود که با تمام توان برای نابود کردن انقلاب تلاش می‌کرد. بااین‌حال رابطۀ رسمی دو کشور تا زمان تسخیر لانۀ جاسوسی (سفارتخانه) قطع نشد. در عکس‌العمل به این اتفاق، آمریکا در نخستین اقدام در روز 22 آبان 1358 دستور توقیف کلیۀ دارایی‌های ایران در بانک‌های آمریکایی و شعبه‌های خارجی آن را صادر کرد و خرید نفت از ایران را متوقف ساخت. در 13 آذر، پانزده عضو شورای امنیت تحت فشار آمریکا به اتفاق آرا قطعنامه‌ای را در محکومیت اشغال سفارت آمریکا در تهران منتشر کردند.(7)

درنهایت کارتر، رییس‌جمهور آمریکا در 18 فروردین سال 1359، پنج ماه پس از تسخیر لانۀ جاسوسی اعلام قطع رابطه کرد. فردای آن روز حضرت امام خمینی (ره) بیانیه‌ای صادر فرموده و عنوان کردند:«ملت شریف ایران! خبر قطع رابطه بین ایران و آمریکا را دریافت کردم. اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، ‌همین قطع رابطه است.

رابطه بین یک ملت به پا خواسته برای رهائی از چنگال چپاولگران بین‌المللی با یک چپاولگر عالم‌خوار، ‌همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاول گر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک می‌گیریم چون که این قطع رابطه دلیلی بر قطع امید آمریکا از ایران است. ملت رزمنده ایران این طلیعۀ پیروزی نهایی را که ابرقدرت سفاکی را وادار به قطع رابطه یعنی خاتمه دادن به چپاولگری‌ها کرده است، ‌ اگر جشن بگیرد حق دارد...» (8)
 

شکست آمریکا

نکتۀ جالب اینکه وقتی سیاستمداران آمریکایی متوجه شدند در محاسبات خود اشتباه کرده‌اند و حضرت امام نه تنها از قطع ارتباط استقبال کردند بلکه حتی تحریم‌ها را وسیله‌ای برای اتکا به داخل می‌دانند به تلاش برای ایجاد ارتباط مجدد دست زدند.

اما امام در جواب این تلاش در سخنرانی‌ای فرمودند:«آقای کارتر تفضل فرمودند که دو نفر بفرستند با ما صحبت بکنند. ما چه صحبتی با شما بکنیم؟ جواب این زن‌هایی که بچه‌هایشان را از دست دادند، پدرهایی که جوان‌هایشان را از دست دادند [...] ما جواب این‌ها را چه بدهیم؟ ما هیچ خوفی از این نداریم که بربخورد به آقای کارتر یا امثال او و توطئه زیادتر بکند یک کسی، یک کشوری که برای خدا قیام کرده است، فریادش الله اکبر بوده، او را از چه می‌ترسانند.»(9)


 
نتیجه‌گیری
حمایت از شاه، حمایت از ترورهای کور منافقین و حمایت از صدام در هشت سال جنگ تحمیلی، اینها گوشه‌هایی از ظلم و نفرت آمریکا علیه کشور ما است. امام خمینی (ره) با درنظرگرفتن همین خصوصیات، آمریکا را «ام‌الفساد» و «شیطان بزرگ» نامیدند و اعلام کردند تا این کشور به دخالتهای خود ادامه دهد هر نوع ارتباط بی‌فایده است.

متأسفانه سیاستهای امپریالیستی آمریکا چنان چشمان کاخ سفید را کور کرده که امیدی برای اصلاح رفتارشان وجود ندارد. آموزه‌های امام به ملت ایران آموخت که به خود و اسلام اتکا داشته باشند و بدانند جهانخواران هیچگاه از ظلم دست برنخواهند داشت.

این یادداشت را با جمله‌ای از حضرت امام به پایان می‌بریم که در اواخر عمر شریفشان فرمودند:« چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده‌اندیشی این است که تصور کنیم جهان‌خواران خصوصاً آمریکا از ما و اسلام عزیز دست برداشته‌اند. لحظه‌ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم.» (10)

پی نوشتها
  1. www.wikifeqh.ir
  2. www.imam-khomeini.ir
  3. www.imam-khomeini.ir
  4. www.porseman.com
  5. www.imam-khomeini.ir
  6. www.yjc.ir
  7. www.taadolnewspaper.ir
  8. www.iichs.ir
  9. www.ana.ir
  10. www.jamaran.news