در مورد اثرات احتمالی تعامل مادر - فرزند، هنگامی که کودک بی علاقه به ابراز خود و برقراری ارتباط است و ما در بسیار علاقه مند به ابراز و برقراری ارتباط، تنها می‌توان تامل و تعمق کرد. بایرز براون و لوئیس ارتباط دو نفره مادر - فرزندی را مشاهده کردند که مادر پیوسته با فرزند بی اعتنا و بی توجه یک ساله خود صحبت می کرد. هنگامی که مادر برای مدت کوتاهی از اتاق بیرون می رفت، فرزند تنها پاره گفتار خود را که یک زنجیره هجایی تکراری بود تولید میکرد. همین کودک در ۲ سالگی میلی به ارتباط نداشت و مادر از درگیر کردن وی به ارتباط ناتوان بود. پرسش اینجاست که در این شرایط رفتار کدام یک از این دو تاثیر داشته است؟
 
 درست همان گونه که متخصصان بیماری های کودکان مانند برازلتون Brazelton با گفتن مطالبی چون فرزندان آن‌ها بدقلق و دشوار هستند، یا آن که رفتار آن‌ها با کودکی که خلق و خوی متفاوتی دارد بسیار عالی بوده است به آنان آرامش می‌دهند. به همین نحو، آسیب شناسان زبان و گفتار درمان ها نیز می توانند به مادرانی که دارای فرزند مبتلا به تاخیر زبان و گفتار هستند بینش لازم را بدهند. بدیهی است، مادر، در مقام شریک تواناتر تعامل بین مادر - فرزند، مسئولیت رشد زبان فرزند را برعهده دارد. با این حال، برخی مادران اوقات بی دردسرتری را در مقایسه با دیگران سپری می‌کنند. هنگامی که می خواهید به مادران علاقمند به کسب اطلاعات بیشتر، کتابی را پیشنهاد کنید، متونی را به آن‌ها معرفی کنید که در آن‌ها اطلاعات مورد نیاز با موارد عاطفی و شوخ طبعی آمیخته باشد تا بدینوسیله از رفتارهای خشک و سرد مادر جلوگیری شود. کریستال (۱۹۸۶) و رسکورلا Rescorla (۱۹۸۶) مجموعه کلماتی را که کودکان خردسال استفاده می‌کنند فهرست کرده اند. استفاده فراوان کودک از فعالیت‌های بدنی سبب ایجاد علاقه وی به کلماتی می‌شود که نشانگر فعالیت و عمل است.

نیازهای جسمی کودکان و تمایلات و خواسته های آن‌ها موجب فراگیری سریع نام های غذاهای گوناگون، پوشاک، و اندام های مختلف بدن می‌شود. محیط‌های فردی آنان را به فراگیری اسامی حیوانات، دوستان، بستگان، و اسامی وسایل مختلف نقلیه بر می انگیزد. کلماتی که نشانگر مکان، ویژگی های خاص اجسام، توضیح و مالکیت است به مجرد آن که وی شروع به ترکیب کلمات می‌کند پدیدار می شوند. در صورتی که توانایی های کودک در حد طبیعی باشد، روابط خوبی با دیگران داشته باشد، و چیزهای زیادی برای دیدن در اختیار وی قرار گیرد چندان نیازی به توصیه این که چگونه زبان وی تقویت شود نخواهد بود. کودک دستور می‌دهد، و والدین با پاسخ، شرح، و بسط، و حمایت خود موارد مبهم معنی موردنظر وی را از بین می برند و مقصود را در می یابند. در صورتی که در کودک یا شرایط محیطی استفاده از زبان و کاستی وجود داشته باشد، باید برای تحریک و تغذیه زبانی راهکارهایی ارائه شود.

 
رهنمودهایی برای پیشگیری از اختلال رشد زبانی در سال دوم کودکان

راهنما و مشاور زبان می‌کوشد مادر و فرزند در تماس با هم قرار گیرند تا نوع تعامل و ارتباط بین این دو بطور طبیعی برقرار شود. اسپارکس Sparks (۱۹۸۹) بر این باور است که درمانگر باید به مراقبان کودک کمک کند تا بفهمند چرا رفتار کودک بدین گونه است که نشان می‌دهد، و به آنان کمک کند تا تلاش کودک را در برقراری ارتباط تشخیص دهند و نیز پی ببرند که به هر نوع تلاش برای برقراری ارتباط باید پاسخ داد. مشاوران و آگاهان در این زمینه باید به والدین گوشزد کنند سن تقویمی و معیارهای قراردادی مرتبط با آن را فراموش و توجه خود را به سطح رشد کودک معطوف کنند. تا هنگامی که ارتباط پیش زبانی تحقق نیابد، زبان خود را نشان نمی‌دهد. برای این کار می‌توان از آداب بازی های مختلف، و تحریک‌های شنیداری ساده و مناسب دوران اولیه کودکی بهره گرفت. اقدام‌های مداخله گرانه باید به همان اندازه که بر تعامل والدین و فرزند متمرکز می‌شود، به رفتارهای کودک نیز توجه کند، در توصیه های زیر از فنون و مهارت‌هایی استفاده شده است که هنگام ارتباط با فرزندان خردسال دیده میشود.
 
تمرکز خود را بر رفتارهای مادر و فرزند هر دو متمرکز کنید. به کودک خود اجازه دهید او الویت تمرکز را تعیین کند. برای شناسایی، توضیح، و ابراز نظر از زبان ساده استفاده کنید. بپرسید و خود جواب دهید تا هنگامی که کودک خود قادر به پاسخگویی شود. و به علامت‌های مورد استفاده کودک برای ارتباط و منظور و مقصود او هردو حساس باشید. و به علامت‌های ارتباطی کودک بفوریت پاسخ دهید. با افزایش مهارت کودک در نشان دادن علائم ارتباطی، ارائه پاسخ را به برخی معیارهای مشخص مشروط کنید. برای مثال اگر کودک در ابراز کلمات تلاش می‌کند، تلاش او را پاداش دهید. در مرحله بعد می‌توان ارائه پاسخ را تا مشخص شدن منظور به تعویق انداخت. گفتار خود را با سطح درک در حال رشد کودک، سازگار کنید. و با شرح، بسط، و پشتیبانی گفته های کودک معنی مورد نظر او را تأیید کنید. گفته های کودک را با اندک تفاوت هایی در شکل، به او باز گردانید تا بدینوسیله یادگیری را در او تسریع کنید.

دو نکته مهم برای آموزش مراقبان این است که آنان باید بدانند از تمامی موقعیت‌ها می‌توان برای رشد زبان استفاده کرد و این که بروز و رشد زبان در موقعیت های مختلف صورت می گیرد. اگر مادران از اجرای عملی و نمایشی کارهایی که باید انجام دهند خوشنودند و برای یافتن راه‌هایی که خود بتوانند این کارها را انجام دهند مشکلی ندارند، نیازی نیست درباره نظریه‌های رشد زبان با آن‌ها صحبت شود. اما اگر آن‌ها در پی کسب اطلاعات بیشتر هستند می‌توان این آگاهی ها را به آن‌ها داد. ویستوچ Weistuch و بایرزیراون (۱۹۸۷) گزارشی درباره یک برنامه تسهیل رشد زبان ارائه میدهند که در آن گروه های مختلف مادران شرکت داشتند. یک گروه از مادران که فرزندانشان به تأخیر زبان مبتلا بودند ترجیح دادند به هیچ کتاب و مرجعی مراجعه نکنند چرا که آنان از مقایسه فرزندان خود با آن‌هایی که زبان را بسرعت و سهولت فرا می گیرند خوشنود نبودند. گروه‌های دیگر از خواندن مطالب نوشتاری، استقبال کردند چون این کار آنان را به پرسش و بحث درباره شیوه های مختلف یافتن راه حل های مناسب بر می انگیخت.
 
منبع: اختلالهای رشد زبان (ویرایش دوّم)، کاترین آدمز، بتی بایرز براون و مارگات ادواردز، ترجمه: دکتر محمدتقی منشی طوسی، دانشگاه امام رضا (علیه السلام)، صص107-105، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1385