اورشليم

نويسنده:مريم شفيعي سروستاني




بيت المقدّس يا اورشليم، بزرگ ترين و پرجمعيّت ترين شهر و مركز فلسطين است كه بر كوه هاي «موريا»بنا شده و كوه هاي صهيون و زيتون از شرق و غرب آن را احاطه كرده اند.اين شهر محلّ اوليّن قبله ي مسلمانان، دومين مسجد اسلام، سومين حرم شريف (بعد از مكّه و مدينه)و بنا به فرموده اي از امّام علي (ع)يكي از چهار قصر بهشتي در دنياست كه اين چهار قصر عبارتند از:مسجدالحرام، مسجدالنبي(ص)، مسجد بيت المقدّس و مسجد كوفه.
اورشليم از دو كلمه«اور»و «شليم»تشكيل يافته است. در زبان عبري «اور»به معناي آتش، روشنايي و مقدّس و «شليم»به مفهوم شهر، صلح و آرامش است، و بر روي هم به معني شهر مقدّس،شهر روشنايي، صلح و آرامش است.يهودي ها آن را «بيت هميقداش»به معني خانه مقدّس نيز مي گويند و تا قبل از ظهور اسلام ايليا نيز خواند شده است.بعد از ظهور اسلام، به تدريج اسامي بيت القدس، بيت المقدّس و مدينه مقدّسه بر آن اطلاق شد.
دايرة المعارف تشيع ذيل واژه ي بيت المقدّس آورده است:
درباره ي فضايل اين شهر بسيار گفته و نوشته اند:اين شهررا انبيا بنا كرده اند.داوود(ع)و سليمان (ع)، در اين شهر حكومت داشتند، خداوند زكريّا(ع)را به يحيي(ع)، در همين جا بشارت داد.جبال و طير را در بيت المقدّس براي داوود (ع)مسخّر ساخت، هاجر از كوثا به بيت المقدّس هجرت كرد، موسي(ع)در اينجا به نور پروردگار نگريست در همين جا با خدا تكلّم كرد، مريم عَذرا در بيت المقدّس وفات يافت.عيسي در همين جا زاده شد و عروج كرد، محشر و منشر حساب روز جزا و صراط در همين جا بر پاخواهد شد و اوّلين بقعه اي كه در روي زمين ساخته شده همان است كه بر صخره بيت المقدّس بنا گرديده است.
همچنين حضرت ابراهيم (ع)فرزندش اسماعيل را براي قرباني كردن به بالاي صخره برد و حضرت محمّد (ص) نيزاز اين كوه به معراج رفتند.
بدين ترتيب با شهري روبه رو هستيم كه براي هر سه دين بزرگ آسماني، بسيار مقدّس به حساب مي آيد.
تاريخ، بيانگر آن است كه اين شهرِ صخره اي، دست كم در طيّ قرون،بيست بار تحت محاصره ي شديد واقع شده، دو بار به دست مهاجمان به كلي ويران گشته و بر جايش شخم زده اند؛ هجده بار تجديد ساختمان شده و سه بار معبد آن بازسازي و مرمّت گرديده است و مردمش شش بار وادار به تغيير دين و مذهب خود شده اند.

معبد سليمان

همان گونه كه گفته شد، اورشليم در فلسطين واقع است. نام قديم فلسطين «كنعان»بود و تاريخ آن به سه تا چهار هزار سال پيش از ميلاد مسيح(ع)مي رسد، تقريباً در قرن سوم پيش از ميلاد، حضرت ابراهيم (ع)به اين سرزمين آمد.فرزندان ايشان در اين مكان سكنا گزيدند، تا آنكه در زمان يعقوب (ع)سير حوادث، يوسف(ع)را در مصر به قدرت رساند.بر اثر قحطي گسترده، پاي فرزندان يعقوب براي گرفتن آذوقه به مصر باز شد.يوسف (ع)برادران را شناسايي كرد و بدين ترتيب خانواده يعقوب (ع)و فرزندان او (بني اسرائيل)به مصر منتقل شدند.
بني اسرائيل تا زمان زنده بودن يوسف (ع)در مصر با احترام زندگي مي كردند.امّا پس از مرگ او، وضع دگرگون شد.يوسف (ع)پيش از مرگ، همه را جمع كرد و از سختي اي كه به آنان مي رسد خبر داد.او گفت كه مردان كشته خواهند شد، شكم زنان آبستن دريده و كودكان ذبح خواهند شد تا اينكه خداوند حق را به دست يكي از فرزندان لاوي بن يعقوب ظاهر كند.بني اسرائيل پس از مرگ يوسف 400سال غيبت سختي را تحمل كردند و همواره درانتظار منجي خود بودند.
با ظهور منجي يهوديان -موسي (ع)-قوم بني اسرائيل از سرزمين مصر به مقصد سرزمين موعود به حركت درآمدند.موسي (ع)به اذن خداوند دريا را شكافت و فرعونيان همه در آب غرق شدند.موسي (ع)مي توانست با بني اسرائيل به مصر بازگردند، زيرا آنان تمام نقاط مصر را به خوبي مي شناختند امّا مأموريت ايشان استقرار در فلسطين و قدس بود تا بتوانند حكومتي تشكيل دهند و پايه گذار حكومت جهاني موحّدان شوند.
پيمودن اين مسافت 40 سال به طول انجاميد .ايشان 40 سال سرگرداني را به خاطر نافرماني از دستورات پيامبرشان تحمل كردند ، دچار بيماري و مرگ شدند، پيامبر خود، موسي (ع)، را از دست دادند در حالي که هرگز قبر او را نيافتند و سرانجام در زمان يوشع، جانشين حضرت موسي (ع)، بني اسرائيل به فلسطين رسيدند.قوم فلسطين در مقابل آنان مقاومت كرد و بني اسرائيل را مغلوب ساخت.ليكن پس از جنگ هاي فراوان، مجدداً بني اسرائيل قدرت گرفتند و بر شهرها مسلّط شدند.در حدود 1000ق.م حضرت داوود(ع)توانست اورشليم را از دست فلسطينيان خارج كند. حضرت داوود(ع)به فرمان خداوند به ساختن بناي قدس؛ يعني خانه ي خدا اقدام نمود.امّا از آنجايي كه ساخت اين بناي مقدّس در اواخر عمر او شروع شد، فرصت اجراي كامل بناي خانه ي خدا را نيافت.بدين سبب پيش از بناي قدس به او ندا رسيد كه:تكميل بناي خانه ات را به فرزندت سليمان واگذاشتيم.
بنابراين بناي معبد بيت المقدّس را داوود(ع)آغاز كرد امّا در زمان سليمان (ع)با نام معبد يا هيكل سليمان به پايان رسيد.لازم به ذكر است بيت الله الحرام؛ يعني خانه ي كعبه تقريباً هزار و صد سال زودتر از بناي معبد بيت المقدّس، به دست حضرت ابراهيم (ع)ساخته شد.
سليمان تمام موقوفات پدر را به داخل خانه ي خدا برد و طلا و نقره و ساير آلات و ادوات را كه براي خانه ي خدا هديه آورده بودند.در خزاين آن جاي داد.او مشايخ، بزرگان و رؤساي قوم را خواست تا در اورشليم جمع شوند و تابوت عهد خداوند را كه در قرآن مجيد از آن با نام تابوت سكينه ياد شده است از شهر داوود (ع)كه بالاي كوه صهيون بود، بياورند.
اين معبد در سال 587ق.م به دست بابلي ها ويران شد. معبد دوم در پي غلبه ي سپاهيان كوروش هخامنشي بر بابلي ها در سال 535ق.م مجدداً بنا شد و سرانجام در سال 70 بعد از ميلاد توسط تيتوس، امپراتور رم، با خاك يكسان شد.
شش قرن بعد، زماني كه سپاه اسلام در سال 638 بعد از ميلاد مسيح بر رُم پيروز گشت و اورشليم را از بيزانس ها گرفت، مسلمانان در اورشليم مسجدالاقصي را بازسازي كردند.

بيت المقدّس پس از اسلام

پس از بعثت حضرت محمّد(ص)، در سيزده سال اوّل بعثت كه پيامبر در مكّه زندگي مي كرد، مسجدالاقصي در بيت المقدّس قبله ي اوّل مسلمانان بود و پس از مهاجرت به مدينه در سال دوم در مسجد بني سلمه در شهر مدينه، به فرمان خداوند، قبله ي مسلمانان از مسجدالاقصي به مسجدالحرام (خانه كعبه درمكّه)تغيير يافت كه شايد خلع سلاح كردن يهود از مهم ترين دلايل آن بوده است؛ زيرا مسلمانان را به خاطر نماز گزاردن به قبله ي آنان تحقير مي كردند.
پس از رحلت پيامبر(ص)، خليفه ي اوّل، سپاهي را روانه سوريه و فلسطين كرد كه با در گذشت او، در زمان خليفه دوم، سوريه و بيت المقدّس به دست مسلمانان افتاد و روميان در آنجا شكست خوردند.اهالي شهر، مقاومت زيادي كردند امّا طولاني شدن محاصره و مشكل غذا و شيوع بيماري و...آنان را مجبور به تسليم شدن كرد.خليفه ي دوم با مركب و لباسي بسيار ساده وارد شهر شد كه تعجّب اهالي را برانگيخت و قرار داد صلح منعقد شد.خليفه نسبت به اهالي رفتار بسيار ملايمي داشت و از آن سال (يعني سال 15 هجري)فلسطين در دست مسلمانان بود.در معاهده ي صلح، مسيحيان در اعمال مذهبي خود آزاد بودند.ساكنان اين شهر را عمدتاً مسلمانان عرب تشكيل مي دادند و براي مسلمانان نيز قدس به خاطر اينكه قبله ي اوّل بود، بسيار معزّز و مقدّس شمرده مي شد.

بيت المقدّس و جنگ هاي صليبي

بهانه جنگ هاي صليبي، كه تا دو قرن، در چند نوبت دامنه يافت، اختلاف ميان مسلمانان و مسيحيان بر سر امكنه ي مقدّس بود.دروازه هاي بيت المقدّس، كه در قرن اوّل هجري به تصرف مسلمانان در آمده بود، تا اوايل قرن پنجم هجري، براي زيارت، به روي مسيحيان باز بود.در اين اوان مشكلاتي بر سرراه زائران مسيحي پديد آمد و سرانجام سلاجقه، پس از استيلا بر اورشليم، راه زيارت را بر مسيحيان بستند.در همين سال ها امپراتوري بيزانس نيز در معرض تهديد مسلمانان قرار گرفت و موجب شد كه از مسيحيان مغرب ياري بخواهد و پاپ اوربانوس دوم پيروان خود را به جهاد و تصرّف اورشليم فراخواند.
تشتّت و بي ثباتي اثر خود را بخشيد و مسيحيان در نخستين جنگ صليبي، در سال 492 ق.بيت المقدّس را به تصرّف در آوردند و ممكلت لاتيني اورشليم را در قلب دنياي مسلمانان، در شام و فلسطين، بنيان نهادند و تا سال 583 ق.كه صلاح الدّين ايّوبي بيت المقدّس را باز پس گرفت، بر عدّه اي از بلاد اسلامي فرمان راندند.از آن پس نيز حكومت آنان تا صد سال ديگر، هرچند با دامنه اي بس محدودتر، ادامه يافت.

قدس در قرون اخير

پس از چندي، با ظهور سلاطين عثماني تركيه و نفوذ آنان در كشورهاي اسلامي، بيت المقدّس نيز به تصرّف آن سلاطين در آمد.تسلّط امپراتوري عثماني به مدت چهار قرن و اندي بر قدس و سراسر فلسطين ادامه يافت.در اواخر قرون نوزدهم، شورش ها متعدّدي در فلسطين -به ويژه قدس-به وجود آمد.سياست حكومت انگلستان كه تا آن زمان بر محور حمايت و حفظ تماميت ارضي كه تا آن زمان بر محور حمايت و حفظ تماميّت ارضي امپراتوري عثماني در آسيا دور مي زد، ناگهان تغييركرد و خود، قدرتي در برابر دولت عثماني شد.
دولت انگلستان توانست با سياست هاي خود، در سال 1917 قيموميّت و سرپرستي سرزمين فلسطين را در اختيار بگيرد. پس از چندي عدّه اي از يهوديان، انديشه «ملّت واحد يهود» را مطرح و براي تشكيل كشوري مستقل براي استقرار آن ملّت،اقداماتي را شروع كردند كه مورد تشويق و حمايت جدي دولت انگليس قرار گرفت.اين عدّه، گرفتن كمك هاي مالي از يهوديان ثروتمند را آغاز نموده، براي پيشبرد مقاصد خود حزبي تشكيل دادند و نام «صهيون»را كه نام كوهي در جوار بيت المقدّس است برخود نهادند.اينان در پي رسيدن به آرمان ديرينه ي خود؛ يعني بازگشت به بيت المقدّس و تشكيل كشور باستاني اسرائيل بودند.
در ابتداي تشكيل جنبش يهود، بيش از چهل هزار يهودي به آن سرزمين مهاجرت كردند.دولت اسرائيل در سال 1948 با اشتغال قسمت وسيعي از فلسطين در مشرق مديترانه تشكيل شد.

چرا بازگشت به بيت المقدّس؟

مبلّغان انجيلي در آمريكا و انگليس اعتقاد دارند كه پيروان كليساي پروتستان براي ظهور دوباره ي مسيح بايد چند خواسته مسيح را كه در تفاسير كتاب مقدّس در قرن بيستم به عنوان پيش گويي هاي انجيل بيان شده، عملي نمايند.اين جريان نو ظهور در پروتستانتيزم با عنوان «صهيونيسم مسيحي»شهرت دارد.مطابق اعتقادات اين مكتب، حوادثي بايد به وقوع بپيوندد تا مسيح دوباره ظهور نمايد و پيروان اين مكتب وظيفه ي ديني دارند كه براي تسريع در عملي شدن اين حوادث كوشش كنند.برخي از اين حوادث عبارتند از :
1.يهوديان از سراسرجهان، به فلسطين آورده شوند و كشور اسرائيل در گسترده اي بين رود خانه هاي نيل و فرات به وجود آيد، يهودياني كه به اسرائيل مهاجرت نمايند اهل نجات خواهند بود.
2.يهوديان بايد دو مسجد «اقصي»و«صخره»را در بيت المقدّس منهدم كنند و به جاي آن، معبد بزرگ سليمان را بازسازي كنند؛ به همين سبب از سال 1967 تا به حال، اين دو مسجد بيش از صد بار مورد حمله ي يهوديان و مسيحيان صهونيست قرار گرفته است.
3.روزي كه يهوديان، مسجد اقصي و مسجد صخره را در بيت المقدّس منهدم كنند، جنگ نهايي مقدّس (!) «آرمگدون»به رهبري آمريكا و انگليس آغاز مي شود و در اين جنگ جهاني تمام جهان نابود خواهد شد.
4.در جنگ آرمگدون، مسيح دوباره تولّد يافته در جهان ظهور مي كند و ضدّ مسيح را در پايان اين جنگ مقدّس(!) شكست مي دهد تا حكومت جهاني خود را به مركزيّت بيت المقدّس برپا سازد.معبدي كه به جاي مسجدالاقصي و صخره در بيت المقدّس بنا شده، محل حكومت جهاني مسيح خواهد بود.
باز سازي معبد در سال 1967 با تصرّف شهر قديم اورشليم آغاز شد.مسيحيان صهيونيست اعتقاد دارند كه در مراسم ساخت معبد سليمان بايد گوساله اي سرخ موي قرباني شود. ريچارد لندز، استاد تاريخ دانشگاه بوستن مي گويد:«به دنيا آمدن اين گوساله، درست همان چيزي است كه مردم انتظار آن را مي كشند.ما مي توانيم جنگ آخرالزمان را به راه اندازيم.اگر اين گوساله قرباني شود، مسلمانان آماده جهاد مي شوند.پس بهتراست به جنگ بينديشيم.به طور حتم پيدا شدن اين گوساله، ماشه ي انفجار مسجدالاقصي است».
طبق پيش گويي هاي مسيحيان صهيونيست،پس از ظهور مسيح و تثبيت حكومت جهاني يهود، اورشليم به طرز شگفت انگيزي بازسازي مي شود واز سطح كنوني به ارتفاع 10 فرسنگ بالا رفته، از هر سو باز خواهد بود و تا دروازه هاي دمشق گسترش خواهد يافت و اشيايي كه سابقاً در معبد بودند به آن باز گردانده خواهد شد.از جمله آن اشيا تابوت عهد است كه يهوديان در پي يافتن آن هستند، با وجود اينكه تابوت از ملزومات معبد سليمان نيست امّا يهوديان انتظار روزي را مي كشند كه اين صندوق پيدا شود.
اين درحالي است كه بر اساس معتقدات شيعه، تابوت عهد اكنون نزد امام مهدي(عج)است.پيامبر اكرم (ص)در اين باره مي فرمايد:«صندوق مقدّس از درياچه ي طبريه به دست وي -امام مهدي (ع)-آشكار مي شود.آن را آورده، در پيشگاه مقدّس او در بيت المقدّس قرار مي دهند و چون يهوديان آن را مشاهده مي نمايند، به جز اندكي، بقيه ي آنان ايمان مي آورند».
امّام صادق (ع)نيز در حديثي درباره ي اقدامات حضرت وليّ عصر(عج)مي فرمايند:«زيورهاي بيت المقدّس، تابوت سكينه (عهد)، مائده ي بني اسرائيل، بقاياي الواح، عصاي موسي و منبر سليمان، همچنين يك قفيز (واحد وزن)از «مَنّ»را كه به بني اسرائيل فرود آمده بود بيرون مي آورد درحالي كه از شير سفيد تر باشد!»
اين چنين است كه اين منطقه سال ها به خبر سازترين مكان كره ي زمين تبديل شده است.بن گوريون، اوّلين نخست وزير اسرائيل، گفته است:«اسرائيل بدون بيت المقدّس و بيت المقدّس بدون تجديد ساختمان معنايي ندارد».
نوعم ليفنات، برادر ليمورليفنات، نيز از محافظه كاران تندروي يهودي است، كه با طرح عقب نشيني شارون مخالفت كرد.يوفال قرني از روزنامه نگاران صهيونيستي درباره يوي مي گويد كه ، نوعم ليفنات رؤياي تخريب بيت المقدّس را در سر مي پروراند.قرني در مصاحبه اي طولاني با ليفنات، به شرح موضع او در برابر مسجد الاقصي پرداخته و از قول وي نقل مي كند كه ليفنات تخريب اين مسجد مقدّس و ساخت معبد موهوم را امري واجب مي داند.نوعم ليفنات مي گويد: چه خوب بود اگر شرايط براي تخريب «قبّة الصخره»و مسجد الاقصي فراهم مي شد، امّا نه از ناحيه ي فنّي و نه سياسي آمادگي چنين كاري را نداريم، وي در ادامه ي سخنان خود مي افزايد:اگر روزي درملّت يهود يك تحوّل فكري رخ دهد، آنان به سرعت به سوي قبّة الصّخره رفته، آن را در آسمان منفجر خواهند كرد.قرني همچنين به نقل از ليفنات خاطر نشان ساخت كه وي مدّعي شد كه در هيچ سازمان سرّي كه براي تخريب مسجدالاقصي تلاش مي كند، عضو نشده است.از منظر ليفنات تخريب اين مسجد اساساً هيچ مانعي ندارد.وي در اين باره مي گويد:«تخريب مسجدالاقصي در وضعيّت سياسي كنوني عملي نخواهد شد.اگر پرسيده شود كه آيا قبّة الصّخرة بايد آنجا قرار گيرد؟ پاسخ مي دهم هرگز، بلكه معبد كذايي بايد در آن مكان قرار بگيرد؛ زير اين مسئله آرمان و آرزوي ملّت يهود و دستور تورات است.يهوديان از سه هزار سال پيش در انديشه ي بازسازي معبد سليمان به سر مي برند».ليفنات همچنين اظهار داشت كه ،«در آن مكان معبدي وجود داشت و اينك در همان مكان، معبد سوم نيز قرار خواهد گرفت و بدون شك قبّة الصّخره نابود شدني است و نبايد در آنجا قرار بگيرد.اين شخصيّت تروريستي در پايان سخنان خود چنين مي گويد:«مسلّم است كه روزي فرا مي رسد كه ملّت يهود از خواب بيدار شده،خواهند گفت كه چرا مسجد الاقصي در اين مكان ساخته شده است،اي يهوديان برخيزيد و معبد سليمان را بسازيد.در اين لحظه است كه تمامي بولدوزرها براي تخريب اين مسجد به حركت در مي آيند.اگر بولدوزرها نتوانند اين كار را انجام دهند، تجهيزات پيشرفته ي جنگي اين كار را خواهد كرد».
اين سخنان و عملكرد صهيونيست ها در فلسطين و بيت المقدّس، قاطعيّت صهيونيست ها بر اجراي برنامه هاي پليدشان را آشكار مي كند؛ امّا آنچه مسلم است اين است كه حضرت مهدي (عج)اين ناحيه را تصرّف كرده، دولت جهاني خود را محقّق مي كنند.
اميرمؤمنان (ع)مسير جنگ آخرالزّمان را چنين ترسيم مي كند:«آنگاه مهدي با هزار مركب به سوي قدس شريف حركت مي كند.(با سپاه خود)در شام، فلسطين، صور، عكّا و غزّه منزل مي كند.آنگاه مهدي وارد بيت المقدّس مي شود».
همچنين از پيامبر اكرم (ص)نقل شده است كه مهدي موعود به سنّت من رفتار مي كند، عطايايش گوارا مي باشد و در بيت المقدّس فرود مي آيد.
در زمان ظهور، بهترين اقامت گاه ها مكّه و بيت المقدّس است.امام باقر(ع)نيز دراين باره مي فرمايند:«بهترين اقامتگاه ها در آن روز، بيت المقدّس است.براي مردم زماني پيش مي آيد كه هركسي آرزو مي كند كه اي كاش آنجا مي بود و آن در عهد سفياني است».
منبع:نشريه موعود،شماره 101