پرونده ویژه تولید ملی
چرایی حمایت از تولید ملی (قسمت دوم)
با افزایش تولیدات داخلی دولت دیگر مجبور نیست که برای تأمین نیازهای مصرفی داخل اقدام به واردات بی رویه اجناس خارجی کند و از این طریق مقدار بسیار زیادی ارز در کشور باقی میماند، دولت که حالا دستش به لحاظ بودجهای بازتر شده میتواند این حجم وسیع ارز را در بخشهای زیرساخت اقتصادی _مثل گسترش حملونقل، وامهای کمبهره تولیدی، گسترش شرکتهای دانشبنیان و..._ سرمایهگذاری کند و اقدام به انتقال فنآوریهای روز دنیا به کشور کند، در این صورت نرخ رشد اقتصادی و فنّاوری کشور بسیار سرعت گرفته و جهشهای باورنکردنی خواهد نمود.
افزایش مصرف کالای داخلی موجب انگیزه برای افزایش تولید کالاها می شود، وقتی تقاضای مؤثر در بازاری وجود داشته باشد به این معنی است که تولیدات بنگاه اقتصادی روی زمین نمانده و بهسرعت خریداری می شود، این یعنی فرآیند تولید سریعاً به سود سازی میرسد. بازار سرمایه یک بازار هوشمند و فرصتطلب است و به محض آنکه فرصتی برای کسب سود پیدا کند بهسرعت در آن سرمایهگذاری میکند. با هجوم سرمایه به بازار تولید، مهمترین عامل برای افزایش تولید حاضرشده و دیگر عوامل _مثل فنّاوری نوین و امکانات و نیروی کار متخصص_ باوجود آن به تقریباً به دست آمده در نظر گرفته میشوند.
ثمرات دهگانه افزایش تولید ملی
اولین و محسوسترین اثر افزایش تولید این است که بیکاری کاهشیافته و موقعیتهای شغلی در گوشه و کنار کشور شروع به خودنمایی میکنند، زیرا تولید بیشتر به طور مستقیم و غیرمستقیم نیاز به نیروی کار بیشتر دارد. هر کسی درگرو کاری که انجام میدهد حقوقی دریافت کرده و با این حقوق قدرت خرید پیدا میکند، این خلق ثروت و کاهش فقر و بیپولی در جامعه دومین اثری است که خودش را نشان میدهد. با جذابیت بازار تولید و سود ده شدن آن، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران بسیاری برای کسب این سود به بازار تولید وارد میشوند و برای به دست آوردن مشتری بیشتر ناچار به رقابت خواهند شد؛ در پی این رقابت هر تولیدکننده ناچار است بالاترین کیفیت را با پایینترین قیمت به مشتری ارائه دهد، درنتیجه کاهش قیمتها و افزایش تنوع و افزایش کیفیتها اثر سومی است که مردم آن را در صورت حمایت از تولید ملی لمس خواهند نمود.اگر بخواهیم اثرات دیگر را بررسی کنیم باید نگاهمان را اندکی وسیع کنیم و بادید اقتصاد کلان به مسئله نگاه کنیم. با سود ده شدن بازار تولید سرمایهگذاری در بنگاههای تولیدی افزایشیافته و گرفتن وام از بانک دیگر چندان جذابیتی نخواهد داشت، درنتیجه بانکها نرخ بهره وامها را کاهش میدهند تا وام گرفتن برای مردم دوباره جذابیت پیدا کند، این اثر چهارم افزایش تولید خواهد بود. وقتیکه سرمایهداران محل متمرکز و مشخصی پیدا کنند و بتوانند از آن سود ببرند، از سرمایهگذاری در بازارهای غیر مولد _مثل دلار و سکه و مسکن_ و یا واسطهگری و دلالی خودداری کرده و به سمت محل مطمئنتر یعنی بازار تولید میروند. بهاینترتیب پنجمین اثر حمایت از تولید ملی این است که کالای مصرفی مثل ملک، مسکن و خودرو و یا کالاهای استراتژیک مثل طلا و ارز دچار افزایش قیمتهای سرسامآور و نوسانات غیرواقعی نشده و بازار سیاه و دلالی در آنها از بین خواهد رفت. درنتیجه تمامی اجناسی که با آنها در ارتباطاند به قیمتهای واقعی خود برگشته و دیگر خرید مسکن و خودرو برای خانوادهها تبدیل به یک رویا نمیشود و در دسترس خواهد بود.
برای دیدن اثر ششم باید نگاه را از این هم بالاتر بُرد. با افزایش تولیدات داخلی دولت دیگر مجبور نیست که برای تأمین نیازهای مصرفی داخل اقدام به واردات بی رویه اجناس خارجی کند و از این طریق مقدار بسیار زیادی ارز در کشور باقی میماند، دولت که حالا دستش به لحاظ بودجهای بازتر شده میتواند این حجم وسیع ارز را در بخشهای زیرساخت اقتصادی _مثل گسترش حملونقل، وامهای کمبهره تولیدی، گسترش شرکتهای دانشبنیان و..._ سرمایهگذاری کند و اقدام به انتقال فنآوریهای روز دنیا به کشور کند، در این صورت نرخ رشد اقتصادی و فنّاوری کشور بسیار سرعت گرفته و جهشهای باورنکردنی خواهد نمود.
با افزایش تولیدات داخلی قطعاً در بخشهایی مازاد تولید به وجود خواهد آمد. دولت میتواند از طریق رایزنیهای اقتصادیِ وزارت امور خارجه با کشورهای دیگر زمینهی صادرات _علیالخصوص به کشورهای همسایه_ را فراهم آورد. بهاینترتیب هم با افزایش نرخ تولید سالانهی کل اقتصاد کشور و هم با مثبت شدن طراز تجاری کشور، ارزش پول ملی بهصورت مضاعف بالا می ورد و قدرت خرید پول ملی افزایش پیدا میکند. این هفتمین اثر حمایت از تولید ملی است.
هشتمین اثر آن است که در شرایط سخت کنونی وابستگی اقتصاد کشور به فروش نفت خام را کاهش داده و کمک میکند آرامآرام با افزایش صادرات غیرنفتی بند ناف اقتصاد کشور را از فروش نفت خام بِبُریم که صدالبته این دست آورد واقعا بزرگی است.
با افزایش صادرات غیر نفتی یکی از اتفاقات خوب این است که بهراحتی میتوانیم ارز موردنیاز را در مقابل کالای فروختهشده مبادله کنیم، زیرا کالاهای صادراتی دیگر نفت نیستند که خریداران خاص و محدودی داشته باشد و این خریداران به شدت زیر نظر باشند و نتوان آن را بهراحتی فروخت و یا ارز حاصل از فروش آن را نتوان به کشور انتقال داد. بلکه کالاهای غیرنفتی _چه مصرفی باشند یا دانشبنیان و..._ میتواند هزاران مصرفکننده و متقاضی در دنیا داشته باشد و در این گستره وسیع امکان فروش کالاها و انتقال ارزها بسیار آسانتر از بازار فروش نفت است. نهمین اثر حمایت ما از تولید ملی این است.
دهمین اثر این است که با افزایش تولید به سمت خودکفایی در تولید کالاهای استراتژیک کشور پیش میرویم. بهاینترتیب دیگر ناچار نخواهیم بود کالاهایی که با سلامت مردم در ارتباط هستند _مثل دارو و مواد غذایی_ را از کشورهایی وارد کنیم که اعتماد چندانی به آنها نیست و ممکن است هر حیله و دسیسهای را در تولید آنها بهکاربرده باشند. همچنین در صورت نیاز میتوانیم تمامی نیازهای اساسی خودمان را برطرف کنیم و ناچار نخواهیم بود به علت وابستگی اقتصادی و ترس از ایجاد بحران در کشور، استقلال سیاسی خود را فدا کنیم و میتوانیم عزت کشورمان را در دنیا به بهترین وجه حفظ کنیم.
حمایت از تولید ملی اثرات مثبت بسیاری دارد که ذکر همهی آنها در این مختصر نمیگنجد. البته باید در نظر داشت که این اثرات با حمایتهای نظام و مردم از تولید داخلی ایجاد خواهند شد. قوهی مقننه باید به اصلاح عمیق قوانین مربوط به تسهیل کسبوکار بپردازد و همچنین قوانین بازدارندهی سختی برای اخلال گران در نظام اقتصاد وضع کند، قوهی مجریه باید این قوانین را به نحو احسن اجرا کند و قوهی قضاییه باید نظارت کامل بر اجرای قوانین داشته باشد تا این اثرات به پررنگترین شکل ممکن به دست بیایند.
جوانان؛ نیروی جهش کشور
اهمیت تولید داخلی و تولید ملی بهقدری است که رهبری از آن بهعنوان مادر همه مسائل کشور تعبیر کردهاند و صدالبته یادآوری کردهاند که کلید آن به دست جوانان است:کلید حلّ بسیاری از مشکلات اقتصادی ما [تولید] است؛ تولید این جوری است. اگر واقعاً ما بتوانیم تولید را رونق بدهیم، اگر بتوانیم موانع تولید را که خیلی هم زیاد است در کشور، از سر راه تولید برداریم -که این کار با عزم جهادی ممکن است، با بهکارگیری جوان های متخصّص ممکن است- بسیاری از مشکلات [مانند] مسئلهی اشتغال حل میشود، مسئلهی تورّم حل میشود، مسئلهی رفاه مردمی حل میشود، [مسئلهی] درآمدهای مردم حل میشود، صادرات رونق میگیرد. تولید، مادرِ عمدهترین مسائل اقتصادی کشور است؛ و به نظر ما میشود. هر جایی که ما به جوانهایمان اتّکاء کردیم، اعتماد کردیم، به آنها امکانات دادیم، حدّاقل امکانات را هم [دادیم] -غالباً جوانها این جوری هستند [که با] حدّاقل امکانات [کار میکنند]- پیش رفتیم.»[1]
به همهی موارد بالا این موضوع را نیز اضافه کنید که ما در حال تحمل سختترین تحریمهای ممکن هستیم که دول متخاصم اروپایی و آمریکایی روی آن پافشاری کرده و هرروز تحریمی تازه بر آن میافزایند. در چنین شرایطی که این دولتهای پست حتی از فروش داروهای بیماران خاص به کشور جلوگیری میکنند و جان هموطنان عزیزمان را به خطر میاندازند، نگاه به خارج از مرزها برای تأمین نیازهای اساسی اشتباه محض می باشد؛ چراکه اولا هر کالایی برای رشد و پیشرفت و آسایش ما مهم باشد قطعاً از دادن آن به ما خودداری خواهند کرد، ثانیاً به فرض تهیهی این کالاها با خروج شدید ارز از کشور مواجه خواهیم شد آن هم در شرایطی که بهسختی میتوانیم آن را وارد کشور کنیم. وقتیکه ما نفت را بهسختی میفروشیم و پولش را نیز با سختی مضاعف وارد کشور میکنیم هدر دادن منابع ارزی و عدم اتکا به توان تولید داخل و رفتن به سراغ اجناس خارجی باوجود مشابه داخلی اشتباهی جبران ناشدنی است.
ما در کشوری زندگی میکنیم که به لحاظ سرمایهی نیروی انسانی و منابع طبیعی در دنیا بینظر است و تقریباً چیزی نیست که واقعا بخواهیم آن را به دست آوریم ولی نتوانیم. در چنین شرایط سخت تحریمی و با داشتن چنین داراییهای عظیمی نگاه به خارج و دل بریدن از داخل بزرگترین اشتباهی است که میتواند اقتصاد کشور را به پرتگاه نابودی بکشاند. اگر خواهان رشد اقتصادی هستیم کلیدواژهی آن حمایت از تولید ملی است.
حمایت از تولید شرط لازم و نه کافی افزایش رفاه عمومی
البته باید توجه داشت که هرچند حمایت از تولید و رشد و رونق اقتصادی شرط لازم پیشرفت کشور و گسترش رفاه عمومی است، اما باید توجه داشت برای نیل به این مقصود نیاز به اصلاح قوانین و نظارت همهجانبه بر اجرای صحیح آن داریم تا ثروت حاصل از رونق اقتصادی و افزایش تولید ملی به طور عادلانه بین دهکهای مختلف جامعه تقسیم شود؛ وگرنه همان بلایی که سر کشورهای بلوک اقتصاد سرمایهداری آمد سر ما نیز میآید و ثروتمندتر می شود و فقیر فقیرتر و این در اسلام بسیار مضموم است. در همین زمینه مقام معظم رهبری میفرمایند:ما در زمینه همهی فعالیتهای گوناگون اقتصادی و تولیدی کشور و حواشی آن، باید توجه کنیم که ما هم توسعه محوریم، هم عدالت محور. ما طبق برخی از سیاستهایی که امروز در دنیا رایج است و طرفداران زیادی هم دارد، نیستیم که صرفاً به رشد تولیدات و رشد ثروت در کشور فکر کنیم و به عدالت در کنار آن، فکر نکنیم؛ نه این منطق ما نیست. نوآوری نظام ما همین است که میخواهیم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادی در کنار هم و باهم داشته باشیم و اینها باهم متنافی نیستند. ما دیدگاهی که تصور کند اینها باهم نمیسازند و یا باید این را انتخاب کرد یا آن را، قبول نداریم. این نکته باید در همه موارد؛ هم در کاهش حجم دولت، هم در مسأله ی خصوصیسازی، هم در نگاه کلی به مسائل اقتصادی و هم در تقسیم منابع میان بخش خصوصی و بخش تعاونی و بخش دولتی رعایت شود»[2]
در یککلام حمایت از تولید ملی یعنی انتخاب کالای ایرانی _حتی باکیفیت پایینتر_ برای حفظ مشاغل کشور، برای حفظ اقتصاد کشور، برای ادامهی حیات کشور و برای ادامهی حیات خودمان!
پینوشت
[1] مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام، 24/2/1398[2] مقام معظم رهبری در دیدار با رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، 4 / 6 / 1383
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}