چهاردهم بهمن به خاطر این‌که ایران در سال 1387 توانست اوّلین ماهواره‌ی خود، یعنی امید، را به فضا بفرستد، به عنوان روز ملّی فناوری فضایی انتخاب شد. از آن سال به بعد هر سال دانشمندان ایرانی چیزهای جدیدی را به فضا پرت کردند. سال 88 یک تیم جانوری فضانورد شدند؛ اعضای این تیم، لاک پشت، کرم و موش بودند که چون خیلی به فضانوردی وارد نبودند خبر خاصّی از آن‌ها نشد. در سال 91، ماهواره‌ی زهره یک میمون را با خود به فضا برد و میمون خوش بختانه سالم به زمین بازگشت. کار داشت با داوطلب شدن رئیس جمهور وقت، به ارسال انسان به فضا می کشید که زد و انتخابات برگزار شد و رئیس جمهور عوض شد. ظاهراً رئیس جمهور جدید، زیاد علاقه ای به فضانوردی نداشت و برنامه کلّاً کنسل شد؛ ولی با توجّه به این موضوع که هر روز علم بیش‌تر از دیروز پیشرفت می کند و با بلاهایی که ما انسان ها بر سر کره‌ی زمین می آوریم ممکن است روزی از روی اجبار هم که شده، مسافر فضا بشویم، پس بد نیست کمی از فضا و فضانوردی اطّلاعات داشته باشیم!

1. اوّلین نکته این است که هزینه‌ی فضانوردی خیلی سرسام آور است. هر نیم‌کیلو بار را که بخواهید به فضا بفرستید حدود سی هزار دلار پولش می شود که با حساب دلاری پانزده هزار تومان، می کند چیزی حدود 450 میلیون تومان؛ یعنی اگر مادرتان برای راه تان نیم کیلو نخودچی کشمش توی کیف‌تان بگذارد که ببرید آن‌جا وقتی ضعف کردید یه مشت بیندازید بالا، باید 450 میلیون تومان پیاده شوید. پس اوّل در زندگی سعی کنید همیشه سبک بار باشید و دوّم این‌که حواس‌تان به اضافه‌وزن باشد! سفر یک آدم هفتاد کیلویی به فضا، چیزی حدود هفتاد میلیارد تومن هزینه دارد.

2. بعضی از انسان های معلوم الحال و الآینده اعتقاد دارند با راه های کم هزینه تری هم می شود به فضا رفت. این گروه ادّعا دارند آدم با مصرف مواد روان‌گردان نه تنها به فضای اطراف زمین و کره‌ی ماه، که حتّی می تواند روی سطح خود خورشید با دمای 5500 درجه هم پیاده روی کند. لازم است نکته ای را یادآوری کنیم: برای فضانوردی لباس های مخصوصی لازم است که بدون آن‌ها انسان ظرف مدت پانزده ثانیه از هم پاشیده می شود و از آن‌جا که بعید است مصرف کنندگانِ عزیزِ این جور مواد، از این لباس‌ها داشته باشند، معمولاً بعد از مدّت کوتاهی فضانوردی از هم پاشیده می شوند.

3. حالا که بحث لباس فضانوردی شد، باید بگوییم این لباس ها خیلی گران هستند، چیزی حدود 180 میلیارد تومان ما! گفته می شود در خارج اگر یک زن فضانورد باشد، وقتی به مهمانی دعوت می شود دیگر با خود نمی گوید: «ای وای حالا چی بپوشم؟!» چون به راحتی می تواند با گران ترین لباس جهان به مهمانی برود! البتّه بعضی از خانم های فضانورد کمی از این بابت که لباس فضانوردی در رنگ های صورتی، گل‌بهی و کالباسی عرضه نمی شود و تابستان ها یک کم داخلش گرم است، شاکی هستند.

4. نمی شود از فضا حرف بزنیم، ولی چیزی از موجودات فضایی نگوییم. راستش را بخواهید اطّلاعات زیادی وجود دارد که نشان می دهد در سیّاره های دیگر جهان هم امکان حیات وجود دارد و صحبت از آدم فضایی و بشقاب پرنده و این ها پر بی راه هم نیست؛ امّا وقتی خودمان را در وسعت جهان و میان سیّاره‌ای کوچک از کهکشان راه شیری فرض می کنیم، نمی شود گفت کدام یک ترسناک‌تر است: «این حقیقت که ممکن است ما در جهان تنها نباشیم یا امکان تنها بودن‌مان در جهان به این عظمت!» به هر حال چون اطّلاعات دقیقی از موجودات فضایی نداریم شما هم سعی کنید اگر در فضا با آن‌ها روبه‌رو شدید از در هم‌صحبتی و این ها وارد شوید و خوراکی تعارف کنید، ان‌شاءالله که نتیجه می گیرید.

4. یکی از ویژگی های خوب یا شاید هم برای بعضی ها بد در فضا این است که نمی شود در آن گریه کرد؛ یعنی می شود، ولی اشک آدم قلپ‌قلپ روی زمین نمی ریزد، بلکه به خاطر وجود نداشتن جاذبه، اشک ها به صورت یک قلمبه آب می‌چسبند به چشم؛ به همین دلیل فضانوردی اصلاً برای تمساح ها و کسانی که شکست عشقی خورده اند توصیه نمی شود. اصلاً چه کاری است آدم برود فضا گریه کند! اگر کسی می خواهد گریه کند خب این همه جا روی زمین، روی بالش! نه این‌که منظورمان این باشد که آدم باید برود به فضا و همه اش هرهر بخندد؛ ولی فضا جای گریه هم نیست؛ بلکه باید نگاه کنیم، فکر کنیم و چیز یاد بگیریم. شاید باورتان نشود، ولی اگر نتوانستید به فضا بروید این کارهایی را که گفتیم، روی زمین هم می شود انجام داد.

منبع: مجله باران