ری تل (۱۹۶۹) پی برد که رشد توجه کامل و یکپارچه عاملی زیر ساختاری و اصلی برای درک است. وی توجه را بر مبنای مقیاس رشدی مشاهده اندازه گیری کرد. گستره این مقیاس از یک کانال واحد ساده توجه در مراحل اولیه زندگی شروع و تا توجه کامل و یکپارچه چند وجهی که گفته می‌شود کودک در حدود ۵ سالگی به آن دست می‌یابد ادامه پیدا کند. نشانه‌های مربوط به نقش دقیق درک شنیداری با یکدیگر در تعارضند. برخی پژوهشگران آسیب در درک شنیداری را یکی از عوامل اصلی دخیل در اختلال‌های جدی زبان می‌دانند. از دیرباز مولفه‌های درک شنیداری که مورد آزمایش قرار می‌گرفته عبارت بوده‌اند از تمایز، ترتیب، و حافظه شنیداری. نکته مهم آن که سنجش این حوزه‌ها گسترش یافته و بر جنبه‌های زبانی و فرازبانی مهارت‌های استفاده بجا و صحیح از کلمات را که تصور می‌شود شالوده فراگیری زبان و خواندن است، نیز در بر می‌گیرد. این مهارت‌ها عبارتند از تقطیع کلمه، داوری درباره قافیه و غیره. برنامه‌هایی مانند سنجش کنش پریشی نافیلد Nuffield در حال حاضر از مطالبی استفاده می‌کند که در ارتباط با این مهارت هاست. (ویلیامز، کورین Corrin، ۱۹۹۵).
 

تمایز شنیداری

اکثر آزمون‌های تمایز شنیداری موجود بر مبنای تشخیص کلمه ساخته شده‌اند. در این آزمون‌ها از کودکان خواسته می‌شود جفت کمینه را از یکدیگر تمیز دهند و بگویند آیا این دو شبیه‌اند یا متفاوت (آزمون تمایز شنیداری و پمن). نکته نگران کننده در این آزمون‌ها عنصر قوی شانس است که ممکن است کودک بدون تمایز شنیداری پاسخ صحیح دهد (۵۰٪). برای کاهش این عامل در تمایز شنیداری و توجه مورگان - بری آزمونی تهیه کرد. این آزمون از کودک می خواهد کلمه محرک را که توسط درمانگر ارائه می‌شود از بین دو تصویر جفت کمینه که بین سه تا شش مرتبه تکرار می‌شود تمیز دهد. آزمون تمایز شنیداری رن فرو با افزایش بیشتر انتخاب به سه یا چهار مرتبه گزینش، که برخی از آن‌ها بصورت جفت کمینه است بر این مشکل فائق آمده است.
 
بری، ضمن بحث درباره مسائل موجود در سنجش ادراک شنیداری، می‌گوید فرایندهایی که پایه و مبنای تمیز شنیداری در گفتار پیوسته و مداوم است، احتمالا با فرایندهایی که در تمیز صداهای منفرد و جدا به کار می‌آید متفاوت است. لاک (۱۹۸۰) در پی مرور شیوه‌های موجود و رایج سنجش ادراک شنیداری معیارهایی به دست می‌دهد که برای پرهیز از کاستی‌های بخصوص این شیوه‌ها باید به آن‌ها توجه کرد. از آن جمله نیاز به رعایت حساسیت بافتی است، بدین معنی که برای درک و تولید واج‌ها باید آن‌ها را در محیط‌های آوایی یکسان قرار داد. گفته می‌شود که در تمیز کلمه لازم است صدای شنیده شده در حافظه کوتاه مدت ذخیره، و با ذخیره واژگانی حافظه دراز مدت مقایسه شود. ذخیره حافظه دراز مدت، صدای شنیده را بصورت ترکیبی از موقعیت‌های قبلی ادراک شده که توسط افراد مختلف تولید شده است در خود دارد. برای سنجش آگاهی‌های فرا واج شناختی کودک در این مرحله، می‌توان با استفاده از تصویر بدون تلفظ کلمه، توانایی کودک را در مورد قافیه بندی (شناخت کلمه و بازیافت تلفظ آن) محک زد. در این کار کودک باید تنها به بازنمودهای درونی خود متکی باشد تا بتواند کلمه موردنظر را تلفظ کند. بی تردید این واقعیت که کودک می‌تواند از دانش خود درباره کلمات واقعی در انجام این کار کمک بگیرد، می‌تواند دشواری‌های ادراکی پیچیده و ظریف را در وی پوشیده نگاه دارد. راه حل این مساله استفاده از محرک های غیر کلمه‌ای (ترکیبی از حروف بصورت کلمات بی معنی) است. چنین کاری در تشخیص مفید بوده است، برای مثال، در کنش پریشی (بریجمن Bridgeman و استولینگ Snowling ) تمیز کلمات بی معنی، در مقایسه با کلمات معنی دار از یکدیگر، برای کودک دشوارتر بود.
 
همان گونه که لاک می‌گوید مشکل اصلی کار بالینی جدا کردن کودک ناتوان در تشخیص تفاوت دو صدا از یکدیگر، از کودکی است که توان انجام این کار را دارد، اما از نظر زبانی این تفاوت را مهم نمی‌شمارد. در مورد اول کارورزی ادراکی توصیه می‌شود، در حالی که در مورد دوم ممکن است لازم باشد باز ساماندهی واج شناختی در کودک صورت گیرد. در سنجش ویژگی‌های مربوط به زمان باید به دو نکته مهم توجه داشت. نخست سرعت کودک در پردازش اطلاعات دریافتی، و دوم توانایی باز تولید آن به ترتیب و توالی صحیح. استارک، تالال، و ملیتس (۱۹۸۵) پژوهش‌هایی را مرور کردند که به مطالعه رابطه میان عوامل زبان شنیداری و زبان دریافت پرداخته بودند، که البته بیشتر آن‌ها را خود آنان انجام داده بودند. پس از این بررسی آنان به این نتیجه رسیدند که کودکان مبتلا به ناتوانی زبانی خاص در پردازش سریع اطلاعات دریافتی مشکل دارند. زمانی که طول مدت انتقال صوتی کمتر از Msec 40 بود کودکان مبتلا به آسیب‌های زبانی توان تمیز صدا را نداشتند، اما زمانی که طول مدت انتقال به Msec 80 می‌رسید آنان در دریافت اطلاعات موفق بودند.

آزمایش‌های توالی شنیداری مانند زیر آزمون موجود در آزمون توانمندی‌های روانی - زبانی ایلنوی، توصیه می‌کند میان ارقام ارائه شده فاصله‌ای در نظر گرفته شود. اما لازم است به یاد داشته باشیم که زمان عامل موثر در عملکرد ضعیف است. این آزمون از آزمونی می‌خواهد رقم‌هایی را بصورت متوالی تکرار کند. ممکن است عامل ناکامی کودک را در تکرار صحیح توالی شنیداری، مشکلات رمزگردانی اولیه بدانیم نه عامل دریافت اطلاعات (عامل درون داد زبان). گفته شده است که محدودیت‌های حافظه شنیداری در درک موثر زبان تاثیر دارد. عادی‌ترین راه سنجش این تاثیر این است که از کودک بخواهیم جمله‌هایی را تکرار کند بتدریج طول آن‌ها افزیاش می‌یابد. میان سنجشی که از کودک می‌خواهد کلمات را جداگانه تکرار کند یا رشته ارقامی را بازگوید و سنجشی که متکی بر تکرار جمله است تفاوت‌هایی وجود دارد. در سنجش تکرار جمله، کودک احتمالأ عملکرد بهتری خواهد داشت چرا که وی قادر است از قواعد و نشانه‌های دستوری نیز بهره گیرد.
 
منبع: اختلال‌های رشد زبان (ویرایش دوّم)، کاترین آدمز، بتی بایرز براون و مارگات ادواردز، ترجمه: دکتر محمدتقی منشی طوسی، دانشگاه امام رضا (علیه السلام)، صص200-197، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1385