چون اختلال ادارک پریشی شنیداری کلامی یا ناتوانی درک و تفسیر اطلاعات دریافتی از راه‌های شنیداری مشخص می‌شود، تمرکز اصلی مداخله‌های درمانی باید از طریق راه‌های دیداری باشد. کودکانی که دارای مشکلات ادارکی شنیداری هستند، یا آن‌هایی که به سندروم ادراک پریشی شنیداری کلامی (ناگویایی دریافتی) مبتلایند برای ثبت نام و جایدهی در مدرسه‌های ویژه در نظر گرفته می‌شوند. این تصمیم در مورد سندروم‌های رشدی و نیز اختلال اکتسابی سندروم لاندو - کلفتر که در سال‌های اولیه عارض می‌شود صادق است. در موارد اکتسابی، تصویرهای روانشناختی حاصل از اختلال با یکدیگر تفاوت دارد. اگر کودک به مرحله‌ای رسیده باشد که بتواند گفتار محیط اطراف خود را دریابد، از دست دادن ناگهانی این توانایی برای او ترس آور و گیج کننده خواهد بود.
 
ممکن است کودکان خردسال ابتدا در برنامه‌های انفرادی درمان ثبت نام شوند، در این حال استفاده از برنامه‌های آموزشی مناسب برای او در نظر گرفته می‌شود. امکان دارد درمانگر برای او یک نظام نشانه‌ای ارتباطی ایجاد کند که مبنای فراگیری ساختار زبانی کودک خواهد بود. چندین مدرسه ویژه در بریتانیا از نظام نشانه‌ای پاجت - گورمن Paget - Gorman استفاده کرده‌اند. لذا برخی درمانگران و آسیب شناسان زبان برای آموزش انفرادی کودکانی که ممکن است بعدا در مدرسه‌های ویژه ثبت نام شوند از این شیوه استفاده می‌کنند. استفاده از نشانه راهی است برای بهبود افزایش ارتباط که بطور موقت به کار می‌آید و از این طریق می‌توان به کودکانی که شدت اختلال در آن‌ها کمتر است ترتیب کلمات را آموزش داد. چون نظام نشانه‌ای پاجت - گورمن مبتنی بر دستور است، برای هدایت کودکان به فراگیری زبان گفتاری و نوشتاری و نیز آموزش ترتیب کلمات در جمله ها ارزشمند دانسته شده است.
 
در این باره، مقاله فاست Faucett و کلیبونز Clibbons (۱۹۸۳) در مورد نیاز به ایجاد معیارهایی برای سنجش نظام‌های نشانه‌ای به نکات مفیدی اشاره دارد. فراگیری نشانه‌ها به کودکان مبتلا به ناگویایی اجازه می‌دهد تا آنان به همراه ناشنوایان در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنند و بدین ترتیب حلقه دوستان خود را گسترش دهند. چون به ناچار این کودکان از همتایان سالم خود جدا می‌مانند، گسترش حلقه دوستان برای آنان اهمیت دارد. محدودیت‌هایی که اختلال زبان بر رشد شناختی و اجتماعی آنان تحمیل می‌کند می‌تواند به معنای ناپخته و خودمحور باقی ماندن آن‌ها باشد. از این رو، تماس‌های اجتماعی، شرکت در فعالیت‌های گروهی با کودکان سالم، و بهبود تلاش‌های گروهی بخش وسیعی از فعالیت های مدارس ویژه را برای این کودکان تشکیل می‌دهد.
 
اولین برنامه‌ای که برای کمک به این کودکان طراحی شد برنامه مک گینس (۱۹۶۳) بود این برنامه به نام "روش تداعی" شناخته شد. بعد این برنامه به علت انعطاف ناپذیری‌اش مورد انتقاد قرار گرفت و چندین طرح دیگر که از بازنمودهای دیداری استفاده میکرد جای آن را گرفت. برای مثال، طرح الگوی رنگ لی (لی Lea ۱۹۶۵) برای آموزش اجزاء گفتار و ترتیب کلمات در جمله به کار گرفته شد. در حالی که روش مک گینس بر بازنمودهای دیداری صداهای واحد تأکید داشت تا تولید گفتار را تسهیل کند، روش لی کل کلمه را آموزش می‌داد. این شیوه کودک را قادر می‌کرد، زمانی که هنوز قادر نبود کلمات را بصورت مفهوم ادا کند، بتدریج زبان نوشتاری ساده را در حکم وسیله‌ای ارتباطی بیاموزد. این پرسش که آیا لازم است همزمان با آموزش نشانه‌های دیداری تلاش شود تا گفتار هم تولید شود یا نه در بسیاری موارد به شرایط گروه و افرادی بستگی دارد که آموزش می‌بیند.
 

[کودکان مبتلا به ادراک پریشی]

در مورد برخی کودکان به نظر بسیار نامحتمل می‌رسد که آنان بطور کلی بتوانند گفتار مفهوم تولید کنند. بدین ترتیب این آموزش برای آنان سودی در برنخواهد داشت، و در نتیجه در می‌یابیم که در چنین مواردی ضرورتی در کار نیست. اما کودکان دیگری هستند که پیش آگهی بهتری دارند. از این رو مداخله اولیه، دست کم بصورت آزمایشی، برای آنان باید شامل کارورزی شنیداری و تولیدی، و در مراحل منظم دنبال شود (ونس Vance، ۱۹۹۱). اصول استفاده از روش‌های دیداری برای جبران کاستی‌ها شنیداری تغییر نیافته است. بدین معنی که باید وسیله‌ای فراهم شود که در نهایت منجر به فراگیری و ذخیره سازی واژگان، قواعد دستوری، و ساختارهای زبان شود، و این کار احتمالا با به کارگیری وسایل دیداری شدنی است.
 
راپین و آلن متذکر می‌شوند جمعیت کودکان مبتلا به ادراک پریشی، آن عده‌ای را که ویژگی‌های درخودماندگی دارند و نیز آن‌هایی را که از نظر هوشی دچار عقب ماندگی شدید هستند در بر می‌گیرد. چنین کودکانی نمی‌توانند زبان را از طریق نظام نشانه‌ای مبتنی بر دستور فراگیرند، در حالی که امکان دارد با روش تصویری همچون ماکاتون MAKATON بتوانند در این کار موفق باشند. راپین و آلن در بحث خود در مورد ادراک پریشی شنیداری بر این دیدگاه صحه می‌گذارند که این سندروم دریافتی (بدون درخورماندگی) سندرومی محض است که برای پردازش زبان از آن میان تولید و ساخت آن، پیامدهای جدی به همراه دارد. ما با این دیدگاه موافقیم چون هنگامی که این کودکان را با آن‌هایی که در رویارویی با کاربرد پیوسته زبان دچار مشکلات درک هستند مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم که آنان به علت دامنه وسیع و گسترده زبان دچار مشکل می‌شوند.
 
کودکان مبتلا به ادراک پریشی شنیداری کلامی از درک برخی توالی‌های شنیداری ناتوانند و برخی دیگر را بدرستی درک نمی‌کنند. ممکن است برای این عده شنوایی راه مفید و مؤثری برای یادگیری نباشد. خوشبختانه عده این افراد زیاد نیست. با این حال، بحث ما درباره مدل‌های پردازش زبان توجه را به سوی زیرگروه‌های احتمالی آسیب دیدگی درک جلب می‌کند، که ممکن است در سال‌های اولیه عمر بروز کند. اگر برخی کودکان بسیار خردسال دچار کاستی‌های درک باشند بدون آن که علائم ادارک پریشی شنیداری کلامی در آنان دیده شود، لازم است توانایی‌های رمزگشایی شنیداری در آنان تقویت شود.
 
منبع: اختلال‌های رشد زبان (ویرایش دوّم)، کاترین آدمز، بتی بایرز براون و مارگات ادواردز، ترجمه: دکتر محمدتقی منشی طوسی، دانشگاه امام رضا (علیه السلام)، صص235-233، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1385