گرچه ممکن است متداول‌ترین و بارزترین ویژگی کنش پریشی کلامی رشدی مشکل تولیدی / واجی باشد، از تجربه‌های بالینی چنین بر می‌آید که برای شروع برنامه‌های مداخله درمانی، کار روی این سطح و مرحله مفید نخواهد بود. شاید علت این مساله زمانی روشن شود که ما به ویژگی‌های مشخص کننده این اختلال با دقت توجه کنیم که شامل دو بخش می‌شود: نخست آن که این اختلال، مشکل یکپارچه و واحدی نیست، بلکه می‌توان گفت همچون اختلال معنایی - کاربردی از نظر شدت روی پیوستاری قرار می‌گیرد (کراری، ۱۹۸۴، ۱۹۹۳).
 
 به نظر می‌آید برخی از انواع این اختلال از اختلال سطح بالاتر پردازش زبانی ناشی می‌شوند (یعنی این اختلال‌ها بیشتر ماهیت ناگویایی دارند)، در حالی که به نظر می‌آید انواع دیگر آن منشاء پردازش حرکتی دارند (یعنی ماهیت آن‌ها بیشتر گفتار فلجی است). تم پست Tempest و پارکینسون Parkinson بر این باورند که کنش پریشی کلامی رشدی اختلالی است که به ذخیره سازی شکل‌های واجی در حافظه مربوط می‌شود (بدین ترتیب دارای وجوه اشتراک جالبی با سایر انواع آسیب‌های زبانی خاص است) تا اختلالی که بر محدودیت پردازش برون داد واجی، یا مسایل پردازش حرکتی مربوط شود. بخش دوم توصیف این است که به علت رشد ناقص زبان در کودکان، احتمال دارد این اختلال خود را بگونه‌ای نشان دهد که بصورت غالب و مسلط تحت تاثیر جنبه‌های زبان شناختی قرار گیرد (واقعیتی که ممکن است مبنای فرضیه تم پست و پارکینسون باشد). در برنامه‌های مداخله برای درمان این اختلال باید بر در زمینه که بطور گسترده‌ای با یکدیگر در ارتباطند متمرکز شد. این دو عبارتند از: جنبه‌های غیر زنجیری و جنبه‌های زنجیری.
 
به گمان ما بهتر است کار را با بخش اول آغاز کنیم. از نظر رشدی به نظر می‌آید چنین کاری درست باشد. زیرا جنبه‌های غیر زنجیری زبان بیش از شکل‌های زنجیری درک و تولید می‌شود. افزون بر آن، پردازش زبانی ویژگی‌های زبرزنجیری احتمالا در سطح بالا در زنجیره تولید روی می‌دهد. بدین ترتیب اختلال‌های زبر زنجیری بخشی ذاتی از کنش پریشی کلامی رشدی است نه خصوصیتی پوششی که از کاستی‌های حرکتی اولیه ناشی شده باشد. بایرز براون و لوئیس (۱۹۸۴) توجه را به گروهی کودک جلب می‌کنند که ترجیح می‌دادند توالی‌های واکه‌ای / آها، آها، آها را بصورتی ارجاعی و با شدت‌های متفاوت به کار گیرند. او می‌گوید چنین کاری راهبردی ارتباطی است که توسط کودکانی به کار گرفته می‌شود که هنوز طرحواره‌های حرکتی صحیح در آن‌ها رشد نیافته است. در برنامه ریزی درمانی برای این اختلال، فرد باید اجزاء تشکیل دهنده آهنگ گفتار، گروه طنین طنین، و کشیدگی را در نظر بگیرد. افزون بر آن، تکیه stress وزن rhythm و مکث Pause اهمیت دارد. دوازده نفر از سیزده کودک مطالعه آزمایشی ادواردز در تغییر نشانه در تکیه، وزن، و آهنگ با دشواری روبرو بودند. در سنجش زبان آنان مشخص شد هنگامی که تغییر تکیه موجب تغییر معنی می‌شد، پاسخ‌های آنان بسوی نوع هجایی گفتار با تکیه مساوی و یکسان، میل می‌کرد.
 

[اشارات دیداری]

احتمالا بهتر خواهد بود که کار با این کودکان با یک برنامه آهنگین شروع شود، و بدین ترتیب کودک با ویژگی‌های آهنگ گفتار آشنا شود. چنین کاری را می‌توان با استفاده از وزن‌های مختلف کلمات و تولید صداهای جرینگ جرینگ آغاز کرد. لازم است نه تنها صداها و کلمات آهنگین تولید، بلکه به تغییرات زیر و بمی صدا و الگوهای تکیه نیز توجه شود. کودک نیاز دارد به چگونگی اجرای این تغییرات گوش کند و بتواند ماهیت آن‌ها را تشخیص دهد. چون بسیاری از این کودکان مشکل حرکتی مرتبط با اختلال دارند ممکن است همزمان با شروع تدریجی فعالیت حرکتی موزون، کار روی فعالیت‌های زبانی برای آنان مفید باشد. حرکت‌های ضربه‌ای همراه با گفتار برخی اوقات برای آنان مفید است، اما این حرکت‌ها باید توسط خود کودک تولید شود، نه آن که به وسیله منبعی خارجی مانند مترونوم به کودک تحمیل شود. گفته شده است که میان مشکلات حرکتی و کنش پریشی کلامی رشدی، رابطه علت و معلولی وجود ندارد و برنامه‌های حرکتی برای هر یک بصورت جداگانه طراحی و اجرا می‌شود.
 
اشارات دیداری ممکن است بسیار سودمند باشد. برای کودکان پرسالتر، نوشتن عبارت‌ها با استفاده از علائم تکیه و زیر و بمی صدا شیوه‌ای است برای انجام این کار. در مورد کودکان خردسال‌تر کلت Kellett با استفاده از مکعب‌های رنگی طرحی ابداع کرده است. برای مثال برای نشان دادن تغییر در ارتفاع، یا زیر و بمی صدا در یک پاره گفتار، در ردیف مکعب‌ها، مکعبی که دارای تکیه اصلی است در سطحی بالاتر از دیگر مکعب‌ها قرار می‌گیرد (کلت Kellett لی Lee و ماب لی Mobley ۱۹۸۴). گفتار دیدار (vivispeech) نیز مدل و بازخورد ارائه می‌دهد. برخی اوقات کار با آینه توصیه می‌شود، اما تجربه خود ما در این زمینه بسیار نارضایتبخش است. در یک مورد چنان در یک کودک نومیدی ایجاد کرد که وی را کاملا درهم شکست و او روی تصویر خود آب دهان انداخت.
 
برای رفع مشکل گفتار مقطع، لازم است رویکردی به کار آید که با آنچه ممکن است برای اختلال‌های تولید به کار آید متفاوت است. تاکید کلی در این مورد بر تولید صداهای متوالی است تا تولید صداهای منفرد. کنش پریشی کلامی رشدی با خطاهای توالی صدا نیز خود را نشان می‌دهد. این خطا می‌تواند به مسائلی چون واکنش‌های ناشی از پیش بینی‌هایی نادرست، تکرارهای نابجا، و جابه جایی صداها مربوط می‌شود. بنابراین دلیلی وجود ندارد تا تمرکز خود را بر تولید صدا قرار دهیم زیرا کودک در تولید صدا مشکلی ندارد، بلکه مساله اصلی او ترتیب تولید صداهاست که برای او دشواری ایجاد می‌کند.
 
منبع: اختلال‌های رشد زبان (ویرایش دوّم)، کاترین آدمز، بتی بایرز براون و مارگات ادواردز، ترجمه: دکتر محمدتقی منشی طوسی، دانشگاه امام رضا (علیه السلام)، صص242-240، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1385