پیرمرد، صندلی تاشوی رنگ و رو رفته‌اش را برداشت و با چند متر فاصله روبه‌روی درِ باز خانه نشست. او مثل هر روز سهمیه‌ی چند پس گردنی، تعدادی ناقابل فحش و مقداری خنده را درون خورجین تو خالی و فکر متعالی خود ریخت و با آمادگی بدنی قابل ملاحظه‌ای برای تعقیب به انتظار رهگذرانی که به طور طبیعی و تنها براساس غریزه‌ی فضولی نگاهی درون خانه‌اش می‌انداختند نشست.

برخی دختران و بانوان بدحجاب هم برای فرار از وظیفه‌ی شرعی خود، فتوایی تاریخی صادر کرده‌اند: «آن‌ها چشم کور شده‌ی‌شان را ببندند؛ چرا ما خودمان را بپوشانیم؟!»

حالا اگر پسران چشم نبندند و دختران هم روی حرف‌شان بایستند چه خواهد شد؟

خداوند راهکار منصفانه و جالبی داده است: «زن و مرد هریک وظیفه‌ای دارند، زنان و دختران به اقتضای جذّابیت، لطافت و ظرافتی که دارند خود را با پوشش بیش‌تر حفظ کنند؛ پسران هم باید چشم و نگاه خود را کنترل کنند.»

خدواند چنین خواسته است: «[ای زنان!] مانند دوره‌ی جاهلیّت پیشین آرایش و خودنمایی نکنید.»

و خطاب به پسران و مردان می‌فرماید: «چشم‌های خود را از نگاه [به نامحرم] فروگیرید و عفّت و پاکدامنی خود را حفظ کنید.»

عکاس: علی خوشجام

پی نوشت:
1. سوره‌ی احزاب، آیه‌ی23.
2. سوره‌ی نور آیه‌ی31.


منبع: مجله باران