یکی از زیبایی‌های ماه مبارک رمضان، حضور در مجالس وعظ و موعظه است. قرآن کریم، که خود کتاب موعظه و اندرز است و از سوی پروردگار برای شفای بیماری‌های درونی انسان و کسب فضایل اخلاقی آمده است، یکی از روش‌های مؤثر در تربیت روحی انسان‌ها را موعظه می‌داند و در بسیاری از آیات به آن سفارش می‌نماید.
 
از منظر قرآن کریم، انسان در همه عمر، به موعظه و پند و اندرز نیازمند است و در این امر، تفاوتی میان جوان و نوجوان، و پیر و برنا نیست. لذا در این کتاب الهی، همانگونه که موعظه لقمان علیه السلام به فرزند نوجوانش را بیان می‌نماید: وإذ قال لقمان لابنه وهو یعظه یا بنی لا تشرک بالله إن الشرک لظلم عظیمه.(1)
 
موعظه خداوند به حضرت نوح علیه السلام را نیز بیان می‌کند: وإنی أعظک أن تکون من الجاهلین (2) من به تو اندرز می‌دهم تا از جاهلان نباشی. خداوند متعال به پیامبرش نیز دستور می‌دهد که پیوسته مؤمنان را تذکر و اندرز بده، چرا که تذکر، برای انسان سودبخش است: فذکر فإن الذکرى تنفع المؤمنین (3)  و پیوسته تذکر ده، زیرا تذکر مؤمنان را سود می‌بخشد. پیامبر اکرم که علاوه بر اینکه خود عملا از چنین شیوه ای برای هدایت مردم استفاده می‌کرد؛ مسلمانان را نیز به برگزاری مجالس وعظ و اندرز ترغیب می‌نمود. آن بزرگوار خطاب به مسلمانان می‌فرماید:
«ألا فاغتنموا مجالس العلماء، فإنها روضة من ریاض الجنة، تنزل علیهم الرحمة والمغفرة کالمطر من السماء، یجلسون بین أیدیهم مذنبین ویقومون مغفورین لهم، والملائکة یستغفرون لهم ماداموا جلوسا عندهم، وإن اللة ینظر إلیهم فیغفر للعالم والمتعلم والناظر والمحب لهم»(4)
آگاه باشید! مجالس دانشمندان باغی از باغ‌های بهشت است، آن را مغتنم شمارید که رحمت و مغفرت، چون باران بر آن مجالس فرود می‌آید. گنه کاران، پیش روی آن‌ها می‌نشینند و آمرزیده بر می‌خیزند و تا هنگامی که نزد آنان نشسته‌اند، فرشتگان برایشان آمرزش می‌خواهند. خداوند نیز به آنان می‌نگرد و دانشمند و دانشجو و تماشاگر و دوستدار آن‌ها را می‌آمرزد. متأسفانه امروزه مجالس وعظ و اندرز در میان مسلمانان جایگاه اصیل خود را ندارد. برخی، تنها در مرگ افراد، در مجالسی با عنوان مجلس ترحیم شرکت می‌کنند؛ آن هم نه برای عبرت و موعظه که از یک سر رسم و تشریفات. گویی همگان، خود را از وعظ و اندرز دیگران بی نیاز می‌دانیم.
 
حضور در مجالس مذهبی در ماه رمضان موجب آشنا شدن و نیز یادآوری مواعظ و سخنان معصومین علیهم السلام و تلنگری برای ادامه زندگی است و در برابر عدم حضور، دورکننده انسان از معارف الهی و اخلاق شایسته انسانی است. ثمره این دوری، در دعای امام سجاد بر هویداست چنانکه در ضمن دعای ابوحمزه ثمالی (در سحرهای ماه مبارک رمضان) اینگونه با خدا سخن می‌گوید: «.. أو لعلک فقدتنی من مجالس العلماء فخذلتنی» (5) شاید من را در مجلس علما نیافته ای، پس خوارم کرده‌ای.
 
آنچه از این دعا فهمیده می‌شود آن است که عدم حضور در مجالس موعظه و سخنرانی، باعث دوری از معارف و اخلاق اسلامی شده و خواری و ذلت را به همراه خواهد داشت. حضور روحانیان در مناطق مختلف در این ماه، فرصت مناسبی است تا از معارف ناب محمدی استفاده نموده، و بر معرفت خویش نسبت به دستورها و احکام اسلامی بیفزاییم، و پس از این ماه نیز شرکت در چنین مجالسی را حداقل هفته‌ای یک بار ادامه دهیم.
 

[مجالس مذهبی و آشنایی با قرآن]

قرآن، کتاب زندگی و سرچشمه همه معارف اسلامی است. خداوند عزوجل در معرفی این کتاب حیات بخش می‌فرماید: (هدى للناس وبینات من الهدى والفرقان)؛ [قرآن]، برای راهنمایی مردم، و نشانه‌های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. و نیز می‌فرماید: این قرآن، به راهی که استوارترین راه‌هاست، هدایت می‌کند و به مؤمنانی که اعمال صالح انجام می‌دهند، بشارت می‌دهد که برای آن‌ها پاداش بزرگی است. این کتاب انسان ساز، در بابرکت ترین و با اهمیت ترین شب سال، یعنی شب قدر بر خاتم الانبیاء (صلی الله علیه واله و سلم) نازل شد. آموزه‌های آن، جهان شمول و جاودانه می‌باشد. هدف از نزول این کتاب، هدایت همه انسان‌ها به صراط مستقیم است. یکی از وظایف ما در برابر این نسخه هدایت بخش الهی، آشنایی با ابعاد گوناگون آن است. بی تردید پیروی از قرآن، تنها پس از شناخت درست آن، امکان پذیر است و هرچه قرآن را عمیق تر بشناسیم در اجرای تعلیمات آن، مصمم تر و در بزرگداشت این کلام خدایی استوارتر خواهیم بود.
 
با کمال تأسف بیشتر جوامع اسلامی از این کتاب جاودانه، درکی سطحی و محدود دارند، و به حقیقت آن توجهی ندارند، گرامی داشتن قرآن را تنها در زیبایی چاپ و تنوع خط و تزیینات جلد و کاغذ آن می‌دانند؛ روپوش مخملی بر آن می‌پوشانند و در کنار آینه اتاق جایش می‌دهند، و مراقب‌اند غباری بر آن ننشیند، ولی مفاهیم بلند آن، قرن‌هاست در غبار فراموشی خفته است!

آیا به راستی قرآن، فقط یک شیء عتیقه زینتی است؟! آیا احترام قرآن تنها این است که آن را با دو دست بگیریم و به آرامی بگشاییم و در برابرش مؤدب بنشینیم و پس از تلاوت ببوسیم و بر سر و دیده بگذاریم، اما دستورهایش را زیر پا نهیم و احکامش را فراموش کنیم؟! و یا تنها الفاظش را با صدای جالب از دستگاه‌های گیرنده پخش کنیم، و یا جای آن در کاشی کاری‌های مساجد به عنوان هنر معماری است؟!
 
پی‌نوشت‌ها:
۱. [به خاطر بیاور] هنگامی را که لقمان به فرزندش - در حالی که او را موعظه می‌کرد . گفت: «پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است» (لقمان، آیه ۱۳).
۲. هود، آیه ۴۶
٣. ذاریات، آیه ۵۵.
4. تاج الدین شعیری، جامع الأخبار، ص ۳۹
5. شیخ طوسی، مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، ج ۲، ص ۵۸۸.
 
منبع: فرصت‌های از ماه خدا، محمدمهدی فجری، صص43-39، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ أول، 1393