نقش جهش تولید بر تغییر شاخصهای توسعه ایران
تولید، مهمترین عامل رشد اقتصادی در کشورها به حساب میآید که میتواند در ابعاد مختلفی به شکوفایی کشورها کمک کند. تولید سبب افزایش صادرات و کاهش واردات میشود، نرخ بیکاری را کاهش میدهد و باعث رشد دانش میگردد. همه اینها در نهایت منجر به رشد اقتصادی میشود و این امر همراه با خود، قدرت و پیشرفت میآورد. ایران در بین کشورهای در حال توسعه است و جایگاه متوسطی در این قسمت دارد. ضرورت توجه ویژه به بحث آموزش و صنعتی کردن طرحهای دانشگاهی رهیافتی موثر برای حرکت به سمت توسعه بیشتر در کشور است.
تولید، محور گردش چرخ اقتصاد
تولید، اصلیترین نقش را در توسعه اقتصاد هر کشور بر عهده دارد. بر اساس نظریه رشد اقتصادی درونزا، رشد اقتصادی در یک کشور به عوامل داخلی وابسته است و عوامل خارجی نقشی در آن ندارد. این عوامل شامل نیروی انسانی، نوآوری و سرمایه گذاری میشود.در مقابل و در اقتصاد برونزا، فرایندهای علمی و فناوری، مستقل از فاکتورهای اقتصادی در نظر گرفته میشوند. به همین ترتیب، رشد جمعیت و نوآوری تاثیر بیشتری نسبت به سرمایه فیزیکی دارد (سرمایه فیزیکی شامل تجهیزات و ماشین آلات ساخت انسان، ساختمانها، کامپیوترها و... میشود) . (1)
یکی از عواملی که سبب میشود تولید از مهمترین مولفههای رشد اقتصادی درون زا محسوب شود، این است که خلق ارزش افزوده میکند و بر خلاف سایر روشهای درآمدزایی مثل فروش مواد خام، سودآوری زیادی دارد. در اقتصاد درون زا، از آنجایی که رشد اقتصادی به عوامل درونی مرتبط است، به همین صورت تکنولوژی و نوآوری نیز در داخل پرورش مییابد و تغییرات از درون شکل میگیرد.
چرا تولید اهمیت بالایی دارد؟
بدون تولید، کشورها شکست میخورند و نمیتوانند نیازهای خود را بر آورده سازند و مجبور هستند منابع خود را به صورت خام به فروش برسانند؛ آن هم به قیمتی پایین. در صورتی هم که منابعی نداشته باشند با بحران مواجه میشوند و فقر در این کشورها زیاد میشود.تولید به عنوان روشی اثبات شده در اقتصاد میتواند موجب شکوفایی اقتصادی کشورها شوند. در ادامه به دلایلی میپردازیم که نشان میدهد تولید بیش از آنچه فکر میکردید اهمیت دارد.
تولید، مسیر توسعه و رسیدن به قدرت است
اگر به ابرقدرتهای جهان نگاهی بیندازیم، میبینیم که قدرتهای بزرگ، کشورهایی هستند که تولیدات مهم جهان را در دست دارند. کشورهایی که بتوانند هر چه بیشتر بازار جهان را در دست بگیرند، میتوانند قدرت بیشتری از جنبههای مختلف داشته باشند و همچنین به سایر کشورها وابستگی کمتری دارند و از استقلال بیشتری برخوردار هستند.در قرنهای گذشته، دستاورد استراتژیک ملتهای ثروتمند، خلق تولیدات با کیفیت بوده و آنها از این طریق، به ثروت آفرینی و افزودن به قدرت خود میپرداختند.
از ظهور انگستان در قرن 19 گرفته تا ایالات متحده، آلمان، ژاپن و شوروی که در قرن بیستم به این کار پرداختند و حتی با نگاهی به کشورهای صنعتی جدید مانند کره جنوبی، تایوان و چین، میتوانیم ببینیم که تولید، عامل اصلی موفقیت کشورها بوده است.
چرا باید به کالا بیشتر از خدمات اهمیت داد؟
سازمان تجارت جهانی میگوید که 80 درصد تجارت صورت گرفته بین کشورها مربوط به کالا است؛ که یعنی خدمات تنها 20 درصد بازار را به خود اختصاص داده است. اگر اقتصاد یک کشور تنها با خدمات اشباع شده باشد، آن کشور فقیر محسوب میشود.از طرف دیگر خدمات، حاصل استفاده از کالاها به شمار میروند و به آنها وابسته هستند. امکان صادر کردن تجربه استفاده از یک کالا به کشوری دیگر وجود ندارد.
خدمات خرده فروشی و یا عمده فروشی، بازار مسکن، حوزه سلامت که کسب درآمد در آن به واسطه تجهیزات پزشکی و دارو صورت میگیرد و سایر موارد که واسطهها به حساب میآیند و هیچ چیزی تولید نمیکنند، درآمد خود را از فروش کالا به دست میآورند. یعنی بدون وجود این تولیدات، فروش خدمات نیز وجود نخواهد داشت یا اینکه خیلی کم خواهد بود. (2)
تولید، نیاز جامعه را برطرف میکند
بسیاری از نیازهای کشور در حال حاضر وابسته به واردات است. به این معنی که اگر کالاها وارد نشوند، هیچگونه پاسخی برای نیازهای جامعه در سطوح و بخشهای مختلف وجود ندارد. این وابستگی سبب شده تا در شرایط مختلف نیز حساسیت وجود داشته باشد و در صورتی که میزان عرضه توسط کشورهای مختلف متفاوت باشد، شرایط زندگی مردم نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.از طرفی دیگر، در صورتی که واردات بیشتر از صادرات باشد، یعنی پول بیشتری نسبت به آنچه به اقتصاد تزریق میشود، از چرخه اقتصادی خارج شود، در این صورت شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) کاهش مییابد که به ضرر اقتصاد یک کشور است و هیچ کشوری نمیخواهد تولید ناخالص داخلیاش منفی باشد.
برای جلوگیری از منفی شدن این شاخص، دولتها سیاستهای مختلفی تعیین میکنند؛ مانند افزایش مالیات بر کالاهای وارداتی، اما این کار ممکن است به سود مردم نباشد. چون در صورتی که کالای با کیفیت داخلی وجود نداشته باشد و یا انحصار در تولیدکنندگان وجود داشته باشد، فرد مجبور است کالای بی کیفیت خریداری کند که نه تنها مورد رضایت او نیست و نیازش برطرف نمیشود، که هیچ گونه نوآوری نیز در تولیدات رخ نخواهد داد و از همه بدتر این روند بدون جرقهای برای تغییر، مدتها ادامه خواهد داشت تا جایی که اقتصاد هیچ پویایی نداشته باشد. (3)
یکی از راههایی که میتوان هم نیاز جامعه به کالاهای مختلف را رفع نمود و در عین حال شاخص تولید ناخالص داخلی را مثبت و یا نسبت واردات به صادرات را صفر نگه داشت، تمرکز بر تولید داخلی است که در این صورت نیازهای جامعه درون کشور تولید میشود و واردات کاهش مییابد.
تولید سبب اشتغالزایی میشود و نرخ بیکاری را کاهش میدهد
همانطور که در بالا اشاره کردیم، سرمایه انسانی عامل رشد اقتصاد درون زا است و اکثر مشاغل به طور مستقیم یا غیر مستقیم به تولید محصول ربط دارند.همچنین، بدون در نظر گرفتن اینکه خطوط تولید و کارخانجات تا چه میزان میتوانند مشاغل جدید ایجاد کند، حضور نیروی کار برای اقتصاد کشورها حیاتی است و از این رو برخی کشورها حتی با بحران مواجه هستند.(4)
نکته دیگری که وجود دارد، این است که هر شغل مرتبط با تولید، به طور میانگین از سه شغل دیگر نیز حمایت و پشتیبانی میکند؛ به این صورت که کارکنان این شرکتها و کارخانجات که شهروندان به حساب میآیند، دستمزد خود را به هر نحوی در بخشهای دیگر اقتصاد خرج میکنند و از این رو است که تولید، ارزش بالایی به اقتصاد میافزاید.(5)
نکته جالب توجهی که وجود دارد، این است که کشورهای توسعه یافته که شرکتهایشان تولیدات خود را برون سپاری میکنند (یعنی تولید کالای خود را به خاطر قیمت تمام شده پایینتر، به کشورهایی میفرستند که نیروی کار دستمزد کمتری دریافت میکنند) ، در صورتی که کالاها را در کشور خود تولید میکردند، میتوانستند نرخ بیکاری را به میزان قابل توجهی کاهش دهند و یا حتی به صفر برسانند. در کشورهایی مانند ایران که نیازی به برون سپاری وجود ندارد، تولید میتواند اشتغالزایی بالایی ایجاد کند و نرخ بیکاری را کاهش دهد.(6)
همچنین، هر کسب و کار نیازهای جدیدی به همراه خود میآورد که میتواند به راه اندازی کسب و کارهای دیگر منجر شود. به عنوان مثال، افزایش کارخانجات و تولید کالاها، نیاز به بسته بندی را افزایش میدهد و شرکتهای بسته بندی بیشتری تاسیس میشود و همچنین آژانسهای تبلیغاتی بیشتر، خرده فروشان بیشتر و چندین مورد دیگر که بصورت زنجیره وار ادامه پیدا میکند که در نهایت میتواند به شکوفایی اقتصادی منجر شود.
تولید سبب تولید بیشتر میشود!
تولید علاوه بر آنچه در قسمت بالایی به آن اشاره کردیم، میتواند به راه اندازی بخشهای دیگری نیز در حوزه تولید و یا خارج از آن منجر شود. یکی مشکلاتی که کارخانجات ایرانی با آن رو به رو هستند، واردات مواد اولیه است که تحت شرایط نامساعد کشور دچار بحران هستند.از طرفی بخش زیادی از مواد اولیه نیز میتواند در داخل تولید شود، اما در حالت عادی تقاضایی برای آن وجود ندارد. در صورتی که تولیدکنندگانی برای آن وجود داشته باشند که بخواهند این مواد اولیه را به کالایی با ارزش افزوده تبدیل کنند، این تامین کنندگان نیز کار خود را شروع خواهند کرد. به این ترتیب، هر کارخانه و تولیدی میتواند به دنبال خود کارخانه دیگری را نیز افتتاح کند. به عنوان مثال، کارخانههای تولید لباس، صنعت پارچه بافی و تولید نخ و کشاورزی پنبه را گسترش میدهند.
تولید، ارزش آفرین است
کالای دارای ارزش افزوده، کالایی است که با انجام فرآیندهایی بر روی آن، ارزشش از آنچه قبل از فرآیند بوده، بیشتر شده است و در حال حاضر میتوان آن را با قیمت بالاتری به فروش رساند. کالاهای تولیدی همه از این دستهاند و میزان ارزش افزوده آنها بسته به متغیرهای مختلف میتواند متفاوت باشد.به عنوان مثال، نفت خام هیچ ارزش افزودهای ندارد و به صورت خام و با قیمت مشخصی فروخته میشود؛ اگر نفت تبدیل به فرآوردههای دیگری شود، قیمت تمام شده میتواند بسیار بیشتر از ماده اولیه باشد.
به همین ترتیب میتوانیم برای کارخانجات مختلف مانند صنایع غذایی مثال بزنیم که کالای خام کشاورزی مثل گوجه فرنگی را تبدیل به رب گوجه فرنگی میکنند و با قیمت بالاتر به فروش میرسانند. در کنار این تغییرات، استراتژیهای بازاریابی مانند خلق ارزش برند نیز به بالا رفتن ارزش افزوده کمک میکند.(7)
تولید، خروج ارز را کاهش و صادرات را افزایش میدهد
تولید، علاوه بر اینکه نیازهای داخلی را نسبت به محصولات رفع و تا حدی نیاز به واردات را کم میکند، فرصت صادرات را نیز افزایش میدهد. کاهش واردات که در طی آن باید ارز از کشور خارج شود، میتواند از خروج ارز جلوگیری کند.در اقتصاد، هرگونه خروج از چرخه اقتصادی میتواند نتیجه منفی و هر گونه ورود به چرخه میتواند نتیجه مثبت داشته باشد و به مثبت شدن تولید ناخالص داخلی کمک کند. صادرات که در آن ارز وارد کشور میشود، بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت و واردات که در آن ارز از کشور خارج میشود، بر آن تاثیر منفی میگذارد و اگر در اقتصاد، صادرات بیشتر از واردات باشد، GDP مثبت خواهد شد.
بنابراین صادرات یکی از مولفههای بسیار مهم در رشد اقتصادی به حساب میآید که حتی اگر واردات نیز بالا باشد، میتواند تاثیرات مثبتی بر جای بگذارد.
با تولید، نوآوری و دانش رشد پیدا میکند
اگر قرار باشد اقتصاد درون زا به موفقیت برسد، باید نوآوری و دانش در آن وجود داشته باشد. نیروی متخصص در حال حاضر شاید آن طور که باید مورد استفاده قرار نمیگیرد. اما اگر تولید در صنایع مختلف رشد کند، نیاز به این افراد بیشتر خواهد شد. همچنین، از آنجایی که بسیاری از نیروهای متخصص دارای مهارت کافی در انجام شغل نیستند، رشد اقتصادی این الزام را ایجاد میکند که آن را فرا بگیرند و در نتیجه، دانش آنها با عمل همراه شود.از طرفی، مشاغلی که به طور تخصصی به تولید مربوط میشوند، معمولا نیاز به مهارت بالایی دارند و در نتیجه درآمد بالایی نیز در آنها وجود دارد؛ به خصوص با اتوماتیک شدن سیستمها و ظهور تکنولوژیهای جدید مانند اینترنت اشیا. این تکنولوژیها به همراه درآمد آنها افراد را به سمت فراگیری دانشهای بهروز جذب میکنند و در نتیجه نیروی متخصص بیشتر میشود.
موضوع دیگری نیز وجود دارد که تولید سبب رشد نوآوری میشود. از زمان انقلاب صنعتی، شیوه تولید و مصرف محصولات در بین انسانها تغییر کرده و نوآوری بوده که کمک کرده تا دست به خلق محصولات جدید بزنند. نوآوری در صنایع تولیدی، بهره وری اقتصادی را نیز افزایش داده است.
در صورتی که کارخانجات و تولیدکنندگان مختلفی در یک بازار فعالیت داشته باشند، از آنجایی که بین آنها رقابت منصفانهای برقرار است (چون شرکتهای خارجی در سطح بالاتری قرار دارند) و شرایط یکسانی دارند، احتمال بیشتری وجود دارد تا شاهد محصولات خلاقانه همراه با دانش روز، آن هم با قیمتی مناسب باشیم.
شکوفایی اقتصاد در گروی جهش تولید
رشد و پیشرفت یک کشور در درجه اول به اقتصاد آن کشور مربوط میشود؛ به طوری که در حال حاضر میبینیم، کشورهایی با اقتصاد پویاتر و پیشروتر از لحاظ سطح دانش، کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی نیز در وضعیت بهتری به سر میبرند و این میزان به قدرت اقتصادی آنها در بازار جهانی بر میگردد.تولید کالای دارای ارزش افزوده مهمترین عاملی است که سبب شکوفایی اقتصادی میشود و به دنبال آن مزیتهای دیگری را نیز به همراه میآورد. جهش تولید و در نتیجه رشد اقتصاد درون زا کمک میکند تا علاوه بر رفع نیازهای جامعه و در گامهای بعدی، صادرات کالا، دانش و نوآوری نیز رشد پیدا کند که همگی در گرو تغییر چشم اندازهای اقتصادی است.
آشنایی با شاخص های اقتصادی توسعه کشور
کلمه و مفهوم توسعه از آن دسته کلمات است که به ظاهر میتوان آن را به سادگی درک کرد، اما گاها نمیتوان حتی یک تعریف یک خطی از آن داد. جالب اینجاست که مفهوم توسعه می تواند از کوچکترین اتفاقات تا یک جامعه بزرگ و حتی کل دنیا را در بر بگیرد. بنابراین توسعه مفهومی است که مانند معنی نامش، وسیع و گسترده است.توسعه در لغت به معنی بست و گسترش است. کلمه ای است عربی که از ریشه «وسع» زاده شده است. بنابراین اولین مفهومی که می توان از این عبارت خارج کرد این است که یک چیز یا یک اتفاق باید گسترش پیدا کند. به بیان بهتر گسترش یکی از شروط پایه ای برای مفهوم توسعه محسوب می شود و هر چیزی که می خواهد توسعه داشته باشد، باید گسترش نیز داشته باشد.
اما این جا یک سوال اساسی مدام در ذهن ما تکرار می شود. و آن این که توسعه و گسترش در چه چیزی؟ پاسخ به این سوال است که می تواند برای ما وسعت مفهوم «توسعه» را نشان دهد. در حقیقت این که در کجا توسعه داشته باشیم، انواع شاخه های این مفهوم را برای ما مشخص می کند. بر این اساس به شکل کلی می توانیم بگوییم که توسعه می تواند در شاخه های انسانی، اقتصادی، اجتماعی، جهانی و... باشد.
مفهوم توسعه، مفهومی به وسعت تاریخ بشریت
اگر بخواهیم کمی دقیقتر به موضوع نگاه کنیم، توسعه مفهومی است که از ابتدای خلقت بشریت همراه انسان زاده شده است و به مرور همراه با او رشد کرده است. اصلی ترین دلیل حرکت این سیر به سمت جلو و ایجاد انواع شاخه های مختلف توسعه، چیزی به نام «آرامش» بوده است.آرامش خود مفهومی انتزاعی است که هرکسی برای خود تعریفی جدا از آن دارد. به معنی دیگر، به تعداد انسان های روی کره زمین می توان تعریف برای آرامش پیدا کرد. از این دیدگاه، توسعه نیز مانند علت خود، تعریف هایی مختلف می تواند برای هر انسانی داشته باشد. (8)
حال اگر این تفاوت در تعریف را کنار مفهوم اولیه توسعه یعنی همان گسترش بگذاریم به یک نکته جذاب و جالب میرسیم. برای هر انسانی توسعه می تواند معنی مختلف داشته باشد و از طرفی این توسعه، همراه با گسترش (به هر معنی) است. این دو مفهوم برخلاف ظاهرشان می توانند کاملا با یکدیگر یک تعارض را ایجاد کنند.
در حقیقت ممکن است توسعه برای کسی باعث بر هم زدن آرامش دیگری باشد، از این رو توسعه معکوس برای فرد دوم ایجاد میشود. حال تناقض اینجاست که توسعه باید در کدام جهت حرکت کند؟ زیرا حرکت به یک سو، باعث برهم زدن آرامش دیگری می شود. (9)
مفهوم اقتصاد در توسعه
اما اقتصاد چگونه می تواند وارد مفهوم توسعه شود؟ برای پاسخ گفتن به این سوال بهتر است ابتدا خود مفهوم اقتصاد را کمی بررسی کنیم. اقتصاد در پایه ای ترین و اصلی ترین شکل آن همان خرید و فروش است. در اصل یک خرید و فروش است که دنیای عجیب و غریبی به نام اقتصاد را ایجاد کرده است.خرید و فروش خود بر اساس دو پایه و یک پل ایجاد شده است. یک پایه فروشنده، یک پایه خریدار و سرمایه، پل میان این دو پایه است. این پل یک جاده دو طرفه است که از یک طرف آن کالا یا خدمات عبور می کند و از طرف دیگر سرمایه حرکت می کند و معمولا حرکت این دو برعکس یکدیگر است. از این رو اساس اصلی اقتصاد، همین دو پایه و یک پل است.
بنابراین اگر بخواهیم اقتصاد را وارد دنیای توسعه بکنیم باید به این دوپایه و آن پل نگاه بیاندازیم. توسعه به مفهوم گسترش و بهتر شدن آن می تواند در هر سه بخش (دو پایه و یک پل) تاثیر گذار باشد. بنابراین یک توسعه اقتصادی در عام تعریف آن می تواند این ویژگیها را داشته باشد:
1.تعداد و کیفیت فروشندگان و ارائه کنندگان افزایش پیدا کند.
2.تعداد و کیفیت خریداران و مصرف کنندگان افزایش پیدا کند.
3.اندازه و بزرگی پل میان فروشنده و خریدار افزایش پیدا کند و از نظر دوام و کیفیت رابطه نیز این افزایش محسوس باشد.
این سه ویژگی اصلی، پایهای ترین اصول اساسی توسعه در اقتصاد یا همان توسعه اقتصادی را تشکیل می دهد. حال هرچه شما مثال از توسعه اقتصادی می شنوید و یا از آن در ذهن دارید را می توانید بر اساس این فرمول گفته شده تجزیه و تحلیل کند. (10)
انواع شاخص های مختلف توسعه اقتصادی نیز بر اساس یک یا چند مورد از این 3 ویژگی اصلی تعریف می شود. در ادامه قصد داریم به سراغ این شاخصها برویم تا هرچه بیشتر با آنها آشنا شویم و بدانیم چگونه می توانیم آنها را در اقتصاد تشخص دهیم.
یک سو سازیی، نقش مدیریت امروزی
مدیریت در دنیای امروز دیگر مدیریت منابع مالی یا انسانی نمی باشد. بلکه مدیریت در دنیای امروز به معنی مدیریت همین توسعهها در بخش های مختلف می باشد. باید یاد گرفت که چگونه این توسعهها را در یک جهت قرار داد تا توسعه کلی آن مجموعه به یک سو کشیده شود.مسلما برای این که بتوان این جهت گیری را اندازه گیری کرد و بر درستی یا نادرستی آن گواه داد نیاز به یک سری شاخصها وجود دارد. از طرف دیگر همانطور که گفتیم. مفهوم توسعه از تخصص های بسیاری تشکیل شده است. از این رو می توان گفت که هر بخش از این مفهوم یک سری شاخص برای خود خواهد داشت.(8) و (9)
در بالاتر از بخش توسعه اقتصادی صحبت کردیم. بنابراین بهتر است مفهوم شاخصهای اقتصادی را نیز در همین دنیای اقتصادی ادامه دهیم. شاخص های گفته شده به شکل کلان خواهند بود و بیشتر مناسب مدیریت های کشوری است. اما هر شهروندی باید از این شاخصها مطلع باشد تا بتواند کسب و کار خود را بر اساس این شاخص های کلی سنجش کند و بتواند توسعه کاری خود را در جهت کلان قرار دهد.
انواع شاخص های توسعه اقتصادی
قبل از معرفی این شاخصها تنها یک جمله از تفاوت رشد و توسعه بگوییم تا احیانا این دو مفهوم در ذهن شما با یک دیگر برابر قرار نگیرند؛ رشد عموما یک مفهوم تک بعدی است که اصولا بر اساس شاخص های کمی قابل اندازه گیری خواهد بود. حال با توجه به تعریف توسعه که در این مقاله انجام دادیم کاملا مشخص است که توسعه با رشد کاملا متفاوت است.اما شاخص های توسعه اقتصادی شامل موارد زیر است:
شاخص منابع انسانی
همانطور که گفتیم اقتصاد بر اساس دو پایه و یک پل ساخته شده است. هر دو آن پایهها را منابع انسانی تشکیل می دهد. از این رو باید شاخصی برای تخمین کمیت و کیفیت این منابع باشد تا بتوان تاثیر کلی آن را بر دیگر منابع سنجید. این شاخص در سال 1990 توسط سازمان ملل به جهان معرفی شد.اصلی ترین واحدهای سنجش این شاخص، کیفیت زندگی افراد است. از این رو این شاخص به نوعی به توسعه اجتماعی و فرهنگی و انسانی وابستگی مستقیم دارد.
به بیان بهتر هرچه یک کشور از نظر اجتماعی و رفاه انسانی توسعه یافتهتر باشد، این شاخص بالاتر خواهد بود و آن کشور از نظر اقتصادی نیز توسعه یافته تلقی خواهد شد. موارد مختلفی چون امید به زندگی و کیفیت زندگی فردی و اجتماعی در این شاخص تاثیر گذار است. این شاخص با دو عدد 0 و 1 نمایان می شود. که صفر نماینده عدم موافقت شاخص و 1 به معنی موافقت شاخص با توسعه اقتصادی است. (11)
شاخص درآمد پایدار (GNA,SSI)
این شاخص به شاخص محیط زیست یا همان شاخص درآمد پایدار مشهور است. در این شاخص میزان خسارتی که در زمینه تولیدات داخلی و در زمینه اقتصادی به محیط زیست وارد شد، محاسبه می گردد. هر چه این شاخص کمتر باشد، توسعه اقتصادی بهتر و بیشتر است. این شاخص یک نمود کامل از همان قوانینی است که در جهت محدود کردن توسعه وارد عمل شده است. (12)زنان در جامعه
شاید از این شاخص کمی تعجب کرده باشید. اما باید گفت زنان نیمی از منابع انسانی یک کشور و جامعه را تشکیل می دهند. حذف زنان و نگاه به آنها به عنوان یک مصرف کننده ممکن است ضربه ای بزرگ به توسعه اقتصادی یک کشور وارد کند و از طرف دیگر زنان و برابری صرف آنان با مردان می تواند در تضاد با توسعه خانواده باشد. اتفاقی که چند سالی است کشورهای غربی دچار آن شدهاند.آنها امروزه خوب می دانند که توسعه خانواده، درست به اندازه توسعه اقتصادی مهم است و نباید گذاشت که این دو با یک دیگر در تضاد و تعارض باشند. از این رو کمی محاسبه این شاخص سخت و دشوار است و نیاز به تحقیقات میدانی دارد. زنان ستون خانواده و خانواده، ستون جامعه محسوب می شوند؛ از این رو باید توجهی ویژه به این امر داشت. اینجاست که فرهنگ سازی درست می تواند نقشی را بازی کند که هیچ سرمایه ای نمی تواند تاثیر آن را داشته باشد. (12)
استقلال
امروزه کمتر کشوری پیدا می شود که ظاهرا به شکل سیاسی به سایر کشورها وابسته باشد. اما در باطن چندین کشور هستند که سایر کشورها را به خود وابسته کرده اند و سعی می کنند آنها را کنترل کنند. این اتفاق باعث می شود توسعه اقتصادی آنها تحت کنترل آن کشورها باشد.در این بین کشورهایی مثل ایران که می خواهد مستقل باشد تحت فشار این به ظاهر ابرقدرتها قرار می گیرد تا استقلال خود را از دست بدهد و این فشار عموما بر این توسعه وارد می شود تا جلوی آن گرفته شود. مسلما این شاخص از اصلی ترین شاخص های خارجی وارد بر یک اقتصاد است.
سرانه درآمد ملی
از شاخص های کمی محسوب میشود که بسیاری بر اساس اعداد و ارقام بدست آمده از آن تصمیم گیری می کنند. این شاخص وابسته به تولیدات ناخالص یک کشور است. تولیدات ناخالص در حقیقت تولیداتی است که خام فروشی محسوب نشود.یعنی کشوری مثل آفریقا که طلای خالص خود را می فروشد هیچ تاثیری بر این شاخص نخواهد داشت. در آمد حاصل از این تولیدات را تقسیم بر تعداد جمعیت کشور می کنند و عدد حاصل درآمد سرانه محسوب میشود؛ مسلما هر چه این درآمد بالاتر باشد، اوضاع جامعه بهتر خواهد بود. (12)
تولید ناخالص داخلی
مجموع ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی است که در طی یک دوره معین (معمولاً یک سال) در یک کشور تولید و ارائه میشود. به عبارت ساده تر، تولید ناخالص داخلی همه آن چیزی است که توسط مردم و شرکتهای واقع در یک کشور تولید میشود.در حقیقت زمانی که کشورها صحبت از رشد اقتصادی خود میکنند به عبارتی در مورد افزایش تولید ناخالص داخلی حرف میزنند و برعکس هنگامی که از رکود یا رشد منفی صحبت میکنند در مورد کاهش تولید ناخالص داخلی صحبت میکنند.
تراز تجاری
در تعریف سادهی خود، به مقدار خالص مبادلات بین المللی یک کشور گفته میشود. در واقع تراز تجاری هر کشوری، از کسر کردن رقم دقیق صادرات هر کشور، از رقم دقیق واردات آن کشور به دست می آید.مثبت بودن تراز تجاری کشور، به معنای آن است که میزان صادرات از میزان واردات بیشتر بوده و این خود به معنای پویایی و ارتقای اقتصاد آن کشور است.
همچنین منفی بودن تراز تجاری یک کشور، نشان دهندهی آن است که میزان واردات کشور، نسبت به صادرات آن بیشتر بوده و این به معنای رکود در تولید و نیازمندی به سایر کشور هاست.
ضریب جینی
شاخصی برای اندازهگیری چگونگی توزیع درآمدها یا ثروت در بین مردم است. این شاخص نشان خواهد داد که مجموع درآمدهای به دست آمده با چه نسبتی بین ثروتمندان و فقیران تقسیم شده است.در نتیجه، چنین شاخصی نشان دهندهی فاصله طبقاتی در یک کشور نیز خواهد بود. عدد ضریب جینی بین صفر تا یک (یا صفر تا صد درصد) محاسبه میشود. صفر نشان دهنده برابری کامل در بین طبقات اجتماعی و یک (یا صد) ، نمایانگر بیشترین اختلاف طبقاتی در بین مردم است.
برابری قدرت خرید
یکی دیگر از شاخص های اساسی توسعه اقتصادی، استفاده از برابری قیمتها است. این روش نیز به نوعی یک شاخص کمی محسوب می شود. این شاخص همچنین بیشتر برای مقایسه وضعیت اقتصاد دو یا چند کشور استفاده می شود.این شاخص میزان هزینه صرف شده برای یک کالا یا خدمات عمومی خاص در این کشورها را با یکدیگر مقایسه می کند؛ نتیجه این مقایسه ارتباط مستقیم با شاخص اول و توسعه اجتماعی دارد.
آشنایی با علت های توسعه نیافتگی اقتصادی
سرانه تولید ناخالص داخلی، فاکتور اصلی برای شناسایی توسعهیافتگی کشورهای جهان است. این مقدار با تقسیم مقدار تولید ناخالص داخلی (ارزش کلیه کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور بر اساس دلار آمریکا) بر تعداد جمعیت محاسبه میشود.محاسبه سرانه تولید ناخالص داخلی بسیار ساده است. برای مثال اگر کشوری دارای جمعیت 100 هزار نفری و تولید ناخالص داخلی یک میلیون دلاری باشد، مقدار سرانه تولید ناخالص داخلی برای آن مساوی با 10 دلار خواهد بود.
به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، این عدد برای یک کشور توسعهیافته عدد 12.000 دلار است. به زعم برخی دیگر این عدد برای توسعهیافتگی مبلغ 25.000 دلار است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته مثل ایالات متحده آمریکا، این میزان بیش از 40.000 دلار است.
در ارزیابی دقیق تولید ناخالص داخلی یک محدودیت وجود دارد. قیمت مصرفکننده محصولات مختلف در کشورها متفاوت است. به منظور یکپارچهسازی این قیمتها اساس بر برابری قدرت خرید گذاشته میشود. همچنین برای محاسبه یکسان قیمتها، مثلا برای خرید یک لیتر شیر، ارزش کالاها با ارزش ایالات متحده آمریکا مقایسه میشود. (13)
کشورهای توسعه یافته جهان را بشناسید
تولید ناخالص داخلی (GDP) ابزاری برای مقایسه اقتصاد کشورهای مختلف با یکدیگر است. تمام آنچه که در داخل یک کشور تولید میشود، چه توسط شهروندان، چه توسط افراد خارجی شامل این محاسبات میشود. بر این اساس در حال حاضر 10 کشورجهان با بالاترین میزان تولید ناخالص داخلی به شرح زیر است: (14)کشور | مقدار تولید ناخالص داخلی |
ایالات متحده امریکا | 22.3 تریلیون دلار |
چین | 15.2 تریلیون دلار |
ژاپن | 5.4 تریلیون دلار |
آلمان | 4 تریلیون دلار |
هند | 3.2 تریلیون دلار |
فرانسه | 2.8 تریلیون دلار |
انگلستان | 2.7 تریلیون دلار |
ایتالیا | 2 تریلیون دلار |
برزیل | 1.9 تریلیون دلار |
کانادا | 1.8 تریلیون دلار |
1.نروژ 2.سوئیس 3.ایرلند 4.آلمان 5.چین |
6.استرالیا 7.ایسلند 8.سوئد 9.سنگاپور 10.هلند |
شاخص HDI و تفاوت کشورهای توسعهیافته با کشورهای در حال توسعه
تولید ناخالص داخلی 12000 دلار، به طور قطعی یک کشور را در در لیست کشورهای توسعهیافته قرار نمیدهد. کشورهای توسعه یافته دارای چندین ویژگی دیگر هستند: (13)-
این کشورها صنعت بسیار قدرتمندی دارند
- میزان تولد و مرگ آنها پایدار است. آنها میزان زایمان بیش از حد بالایی ندارند، زیرا به لطف مراقبتهای پزشکی با کیفیت و استانداردهای بالای زندگی، میزان مرگ و میر نوزادان پایین است.
- خانواده ها با این انتظار که برخی از فرزندان زنده نمانند، نیازی به فرزندآوری زیاد ندارند. هیچ کشورتوسعه یافتهای نرخ مرگ و میر نوزادان بالاتر از 10 در هر 1000 تولد زنده را ندارد. از نظر امید به زندگی، همه کشورهای بیشتر از 70 سال هستند.
-
زنان شاغل، به ویژه در ردههای عالی مدیریتی در این کشورها بیش از سایرین است
- آنها بدهی بالاتری دارند. کشورهایی که اقتصادهای در حال توسعه دارند نمیتوانند آن نوع سرمایهگذاری به ظاهر بی پایان را که ملتهای توسعه یافته می توانند بدست آورند داشته باشند.
تشخیص در حال توسعه بودن یک کشور کار سادهای نیست. کشورهایی نظیر مالزی، چین و ترکیه روند دائمی از پیشرفت و توسعه را طی میکنند. این کشورها دیر یا زود در زمره کشورهای توسعهیافته قرار خواهند گرفت. اما بسیاری از کشورها نظیر ایران، با این فکر که توسعهیافته نیستند خود را در حال توسعه فرض میکنند. اما موضوع به این سادگی نیست. (16)
شاخص HDI برای تأکید بر اینکه مردم و تواناییهای آنها و نه رشد اقتصادی به تنهایی باید معیار نهایی برای ارزیابی توسعه یک کشور باشد، ایجاد شده است.
از HDI میتوان برای انتخاب سیاستهای ملی استفاده کرد و از این سوال پرسید که چگونه دو کشور با همان سرانه تولید ناخالص ملی یکسان میتوانند نتیجه متفاوتی در زمینه توسعه یافتگی داشته باشند. این تضادها میتوانند موضوع بحث درباره اولویتهای سیاست دولتها در این زمینه باشد.
شاخص توسعه انسانی (HDI) معیار خلاصهای از میانگین دستیابی در ابعاد اصلی توسعه انسانی است. HDI میانگین هندسی این سه شاخصه است:
1.زندگی طولانی و سالم
بر اساس امید به زندگی از بدو تولد ارزیابی میشود.2.سطح دانش و سواد عمومی
با میانگین سالهای تحصیل برای بزرگسالان در سن 25 سال و بیشتر و سالهای مورد انتظار مدرسه برای فرزندان محاسبه میشود.3.سطح زندگی استاندارد
سطح زندگی استاندارد با همان سرانه تولید ناخالص ملی محاسبه میشود.HDI از لگاریتم درآمد استفاده میکند تا اهمیت فزاینده درآمد را با افزایش سرانه تولید ناخالص داخلی منعکس کند. نمرات سه شاخص بعد HDI سپس با استفاده از میانگین هندسی با یک شاخص ترکیبی جمع می شوند. (17)
بیش از سه چهارم جمعیت جهان در کشورهای به اصطلاح در حال توسعه زندگی می کنند. کشورهایی که ممکن است اقتصاد پایدار، تأمین انرژی یا فناوری پیشرفته نداشته باشند و جمعیت آنها ممکن است از دسترسی به مشاغل، غذا، آب، آموزش، مراقبتهای بهداشتی و... به طور کامل برخوردار نباشد. (17)
جایگاه ایران بر اساس این شاخصها چیست؟
طبق شاخصهای گفتهشده، ایران در زمره کشورهای در حال توسعه دستهبندی میشود. در بین همسایگان ایران هیچ کشور توسعهیافتهای دیده نمیشود. اگرچه در برخی رتبهبندیها، ترکیه در این دسته قلمداد میشود. بر اساس شاخص سرانه تولید ناخالص داخلی کشورهایی نظیر پاناما، کرواسی، آرژانتین، رمانی، کاستا ریکا، مالزی، روسیه، چین، ترکیه، برزیل و مکزیک جزو بالاترین کشورها در بین کشورهای در حال توسعه هستند.سرانه تولید ناخالص داخلی برای هر ایرانی معادل 4.982 دلار است. این رقم پتانسیل خوب ایران برای رشد اقتصادی را نشان میدهد. همتراز با ایران، کشورهای پارگوئه، گواتمالا، آذربایجان، جامائیکا و آلبانی با اختلافی اندک به چشم میخورد. (18)
تولید ناخالص داخلی ایران در سال 2019 معادل 485 میلیارد دلار بوده است. در سال 2012 GDP ایران به بیشترین حد خود در تاریخ، معادل 590 میلیارد دلار رسید. اما از آن تاریخ تا سال 2015 یک روند کاهش را طی کرد و مجددا روند افزایشی خود را تا سال 2019 ادامه داد. (19)
کشورهای توسعه نیافته را بشناسید
در انتهای لیست، نامهایی چون نیجر، جمهوری آفریقای مرکزی، سودان جنوبی، چاد، سیرالئون بورکینافاسو، مالی، لبریا و موزامبیک به چشم میخورد. اگرچه معیار دقیقی برای توسعه نیافتگی کشورها وجود ندارد، اما 3 شاخص اصلی HDI میتواند مورد استفاده قرار گیرد.بر این اساس کشورهایی با وضعیت آموزشی ضعیف، تولید ناخالص داخلی پایین و مشکلات فراوان در زمینه بهداشت و درمان در رده کشورهای توسعهنیافته قلمداد میشوند. (18)
چه چیزی مانع توسعه کشورها میشود؟
بیشک شناخت تمامی عوامل موثر در این زمینه کاری بس دشوار است. عوامل زیادی از ضعف ساختارهای آموزشی، نداشتن زیرساختهای صنعتی کافی، مشکل منابع انسانی، تحریم و... از عوامل موثر و قابل بحث در این زمینه هستند. با توجه به شاخص HDI به عناون معیار استاندارد سازمان ملل در برنامه توسعه کشورها، میتوان این علل را در سه بخش مورد بحث قرار داد:1- ضعف ساختاری آموزش و پرورش
آموزش و پرورش و به دنبال آن تحصیلات دانشگاهی یکی از معیارهای مهم در توسعه کشورهاست. امام خمینی در سخنانی معروف میفرمایند: «اگر دانشگاهها اصلاح شود کشور اصلاح میشود» و همچنین «دانشگاه مبدا همهی تحولات است». بدون شک این سخن بسیار درست، باید مورد توجه تمامی مدیران و مسئولین امر باشد.در کشورهای توسعهیافته مشکلاتی که در سیستم آموزشی ایران به چشم میخورد به دست فراموشی سپرده شده است. هنوز هم گاهگاهی خبر از تنبیه بدنی یک دانشآموز یا رفتارهای خارج از اخلاق معلمین شنیده میشود. با احترام به جامعه زحمتکش و فاخر معلمی، اما تعداد اندکی افراد با ناهنجاریهای رفتاری میتوانند وجهه یک بخش و رکن اساسی از کشور را زیر سوال ببرند. در این راستا، ضرورت وضع قوانین بازدارنده و اجرای بدون چون و چرای آن در کشور احساس میشود.
از سوی دیگر تغییرات مداوم و ناپایداری سیستم آموزش کشور از دیگر آفتهای این بخش است. تحول در این بخش نیازمند سیاستهای کلی است که تمامی مدیران با هر گرایشی به آن پایبند باشند.
متاسفانه بحث آموزش در کشور ما دچار روندهای سیاسی شده و جریانهای سیاسی همواره به دنبال سهمخواهی از آن بوده اند. همچنین نقش صدا و سیما در این روند بسیار کلیدی است. نقشی که به زعم صاحبنظران به دست فراموشی سپرده شده و دچار همان روندهای سیاستزده شده است. (20)
2- وضعیت سلامت و زیرساختهای درمانی
در این بخش کشور ما اوضاع بهتری نسبت به همسایگان خود دارد. بهبود شاخصهای سلامت، منجر به مرگ کمتر و در نتیجه افزایش امید به زندگی خواهد شد. البته این مساله تحت تاثیر کاهش استرس، توسعه ورزش، وضعیت تغذیه، وضعیت اشتغال و ازدواج و بسیاری موارد دیگر هم میشود.سرانه سلامت، معیاری مهم برای سنجش این موضوع است. سرانه سلامت به مقدار پولی اشاره میکند که به ازای هر فرد در سیستم سلامت هزینه میشود. در واقع کل بودجه و پول مصرفشده در بخش سلامت (از طرف دولت، بیمه یا بخش خصوصی) به کل افراد جامعه تقسیم میشود و این شاخص محاسبه میگردد.(21)
در دولت یازدهم و دوازدهم، رویکرد نسبت به بحث سلامت تغییر کرد. نتیجه آن طرح تحول سلامت بود. در این طرح بودجههای مربوط به سلامت به صورت چشمگیری افزایش یافت.
در بودجه سال 1398 پولی که توسط مردم در سیستم درمان هزینه میشد 40% کاهش داشت. این به معنای تزریق پول از سمت دولت در این بخش است. در بودجه سال 1398 رشد بودجه سلامت کشور 13% بود. آماری که اگرچه تا مقدار ایدهآل فاصله دارد، اما نشان از تصمیم درست مدیران دولتی در زمینه ارتقا این شخص در راستای توسعه کشور است. (22)
بر اساس برنامه چهارم و پنجم توسعه ایران، توسعه و ارتقای سلامت بخشی از وظایف دولتهاست. همچنین تعهدات بینالمللی ایران از جمله اهداف توسعه هزاره سوم سازمان ملل بر این موضوع تاکید دارد. بر اساس گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تا پیش از سال 1394 با نگاهی به شاخصهای مهم بودجه عمومی کشور، در سالهای پیش از آن بیتوجهی زیادی به بخش سلامت کشور شده است. (23)
بر اساس گزارشی که ذکر شد یکی از عوامل بازدارنده در توسعه کشور همین بوده است. توسعه سلامت و در نتیجه آن، افزایش سطح امید به زندگی از شاخصههای مهم توسعهیافتگی کشورهاست. قدمهای برداشتهشده تاکنون در این زمینه اگرچه قابل تقدیر است اما کافی نیست. از مهمترین چالشهای پیش روی اجرای طرح تحول سلامت در کشور میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- همکاری نکردن سازمانهای بیمه
- تاخیر در پرداخت به پزشکان
- کامل نبودن زیرساختهای تکنولوژی و فناوری اطلاعات
- عدم پوشش 100% بیمهای مردم در کشور
3- ضرورت افزایش تولید ناخالص داخلی تا حد ممکن
بدون شک میزان تولید ناخالص داخلی ایران با کشورهای صدر جدول GDP اختلاف زیادی دارد. این مساله به عوامل زیادی بستگی دارد. برای محاسبهی تولید ناخالص داخلی از این فرمول استفاده میشود: (24)- هزینهی مصارف شخصی + سرمایهگذاری + مخارج دولت + (صادرات منهای واردات)
بهرهگیری از نیروی متخصص جوان در تولید، بدون شک بهترین راهکار برای افزایش سطح کیفی و کمی کشور است. حرکت به سمت صنعتی شدن با بهرهمندی از تواناییهای داخلی و ارتباط صنعت و دانشگاه امکانپذیر است. تعداد زیاد مهندسین در ایران، یک سرمایه اجتماعی بزرگ برای کشور در راستای تحقق اهداف جهش تولید است که با مدیریت صحیح و بهکارگیری افراد شایسته در بخشهای مهم کشور عمل میشود.
زیرساختهای صنعتی در ایران نیازمند بازنگری است. اگرچه ایران از منظر تولید مقالات علمی معتبر در جایگاه بسیار خوبی در جهان قرار دارد، اما بسیاری از این مقالات نهایتا خروجی صنعتی ندارند. این مساله منجر به خروج طیف گستردهای از دانشگاهیان و انتقال علم به کشورهای دیگر شده است. الزامی است با تغییر نگرش و اعتماد بیشتر به این بخش اساسی و مهم جامعه، زیرساختهای لازم برای افزایش تولید در کشور توسط مدیران و تصمیمگیران فراهم شود.
جهش تولید چگونه باعث جهش شاخص های اقتصادی توسعه کشور می شود؟
هم تحقیقات علمی و هم یافتههای تجربی تردیدی بر طرح این ادعا نمیگذارد که رونق تولید و سمتگیری سیاستهای اقتصادی به سوی جهش تولید به بهبود قطعی توسعه اقتصادی منجر میشود.اقتصاد سنگ بنای تحرک و زیست مردمان یک جامعه بهشمار میرود و توسعه اقتصادی به معنای رونق چرخه زندگی خواهد بود. بدیهی است هر چه گستره توسعه اقتصادی وسیعتر باشد دامنه بالاتر اجتماعی و طبقاتی را در برخواهد گرفت و دوام و ثبات اجتماعی بیشتری ایجاد خواهد کرد. (25)
چنانکه پیداست توسعه، قلمروی گستردهای را میطلبد که رشد اقتصادی، تحریک ظرفیتهای پولی و مالی، تحرک اجتماعی، عدالت اجتماعی، نقشآفرینی تمامی نیروهای اجتماعی، تجارت و انعطاف در مروادات تجاری داخلی و خارجی و مهمتر از همه، تضمین پایداری و دوام این مولفهها را لازم میدارد.
در این میان، جهتدهی سیاستهای توسعه اقتصادی به سمت رونق و جهش تولید راهکاری بیبدیل برای فعالسازی این شاخصهاست و در این عرصه نه صرف سیاستهای مالی و پولی و نه تحرکبخشی به بنگاههای مالی و خدماتی، یارای تسخیر تمامی قلمروهای توسعه و دستیابی به توسعه پایدار اقتصادی را نخواهند داشت.(26)
جهش تولید نیروی اجتماعی را به تحرک واداشته و تبدیل به نیروی کار فعال میگرداند، منابع درآمدی برایشان فراهم میکند، چرخه گردش کالا و سرمایه را رونق میبخشد، تجارت خارجی را جهت تأمین مواد و کالاهای اولیه و صدور محصولات به گردش وامیدارد، آموزش و تخصص را تبدیل به نیازی واقعی میکند و بدین وسیله مراکز آموزشی را توسعه و ارتقا میدهد و در نهایت به رشد اقتصادی و تحقق توسعه اقتصادی در بستری متوازن، متعادل و پایا منجر میشود.
جهش تولید چگونه به توسعه اقتصادی میانجامد؟
برای پاسخ به این سؤال بحث رابطه جهش تولید با هر یک از شاخصهای توسعه اقتصادی مفید خواهد بود. البته بدیهی است نقطهنظری در تبیین این رابطه کارآمد خواهد بود که شاخصهای توسعه اقتصادی و اثری که از جهش تولید میگیرند را همچون حلقههای یک زنجیر در امتداد هم ببیند.نقش جهش تولید در شاخصهای تجاری
(متغیرها: سهم واردات و صادرات از GDP، تراز تجاری)جهش در تولید ابتدا به ساکن مستلزم جهش در تجارت و مراودات کالا و خدمات است. این مراودات هم جغرافیای داخلی خواهد داشت و هم خارجی. در گذشته دو رویکرد در قبال رونق رابطه تولید و توسعه اقتصادی وجود داشت؛ رویکرد مبتنی بر جایگزینسازی واردات که به معنای رفع نیاز از محصولات خارجی و تولید داخلی بود و دیگری گسترش صادرات که نیازمند آزادسازی و شناورسازی بازار کالایی و مالی داخلی با بازار جهانی بود.
اما بدیهی است برگزیدن مسیر بهینه میان این دو البته با لحاظ اصل استقلال اقتصادی با راهبرد جهش تولید تناسب بیشتری خواهد داشت چراکه شتاب در تولید، استفاده بهینه از حداکثر ظرفیتهای داخلی و خارجی را ملزوم میدارد. (27)
یکی از نقاط ضعف اقتصاد ایران سهم پایین نسبت صادرات و واردات خصوصاً غیر نفتی از کل تولید ناخالص داخلی (GDP) است. جداول زیر نشان میدهد که در پی هر دوره کاهش قیمت نفت یا تحریمهای نفتی، سهم واردات و صادرات از GDP کاهش یافته است. (28) و (29)
بدیهی است جهش تولید و بازگشت اقتصاد به چرخه رونق مراودات میتواند نقش بسزایی در بهبود شاخصهای مذکور ایفا کند و به این ترتیب جهتگیری تجارت خارجی ما نیز سمتسوی هدفمندتری نسبت به شرایط کنونی که مبتنی بر واردات محصولات بعضا لوکس و مصرفی و صادرات مواد خام و کالاهای خام است پیدا کند.
اما زمانی میتوان به این دو شاخص امیدوارتر بود که در کنارشان تراز تجاری مساعدی تحقق یافته باشد. تجارت به شرط توفیق صادرات بر واردات هم توسعه اقتصادی پایا را تضمین میکند و هم سنجش معتبری در خصوص میزان استقلال اقتصادی ارائه میدهد.
جهش تولید بدون شک بزرگترین گام برای تحقق تراز تجاری مثبت بدون در نظر گرفتن صادرات نفتی خواهد بود. تولید کالاهای باکیفیت و رقابتپذیر با در نظر گرفتن مزیتهای نسبی کشور در مختصات بازار جهانی میتواند ضمن رهایی تاریخی ما از اقتصاد تکمحصولی نفتی، ضامن توسعه پایدار و بهبود زیست نسلهای آینده باشد.
بر اساس گزارش سازمان توسعه تجارت، سهم صادرات کشور ایران خصوصا در بخش صنعت از سال 1396 به 1397 روند افزایشی از 40 به 44 درصد داشته است. ضمن اینکه تراز تجاری کشور در این سال مثبت بوده است که البته با توجه به سهم بالای فراوردههای نفتی و گازی صادر شده نمیتواند نشانگر جایگاه والای تولید و محصولات فنآورانه باشد.
در این جدول سهم صنعت، معدن، کشاورزی به ترتیب 44، 3 و 9 درصد بیان شده است که نشان میدهد این سه حوزه، خصوصاً کشاورزی، همچنان ظرفیت مغفولی برای تولید و صدور محصولات دارند و میتوان با پیشبرد راهبرد جهش تولید این ظرفیت را فعال کرد. (30)
نقش جهش تولیدی در شاخصهای کلان اقتصادی
(متغیرها: تورم، درآمدهای مالیاتی دولت، تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص ملی)افزایش عرضه پول به جای کالا و ایجاد تقاضای کاذب، تأمین کسری بودجه از طریق استقراض دولت، کاهش بهرهوری، کاهش ارزش پول، افزایش قیمت حاملهای انرژی، تورم وارداتی، بازارهای غیر رقابتی و فشار سود از جمله عواملی هستند که بدون ایجاد انگیزه تولیدی باعث افزایش تورم میشوند.
این سیاستها که در سالهای اخیر کمابیش و در کنار هم در بخشهایی از روندهای اقتصادی کشور دیده شدهاند، عوامل ایجاد تورم هستند و اگر این معضل را در کنار رکود تولید و ناتوان ماندن بخش زیادی از مردم جهت تحمل فشار بار تورم بگذاریم میتوانیم به آسیبهایی که این رویههای پولی بر سرمایه انسانی و توسعه اقتصادی تحمیل میکنند پی ببریم.(31)
پژوهشها نشان داده است که جهش تولید نهتنها همچون پادزهر در برابر رویههای ناتوانمند سازی عمومی مقابله کرده و قدرت خرید و انعطاف مردم در برابر فشار تورمی را کاهش میدهند، بلکه خود مستقیما باعث کاهش تورم میشوند. جهش تولید نقدینگی را در مسیری هدفمند هدایت میکند و از افزایش سرگردان آن پیشگیری میکند.
وقتی سیاستگذار نقدینگی را به تابعی از جهش تولید بدل کند سرمایه و گردش سرمایه به مجاری کارکردی واقعی خود بازگشته و از تحرک سرگردان در بازارهای مالی و سایر حوزههای غیر مولد اجتناب میشود.
همانگونه که در مورد اثر تولید بر تورم بیان کردیم، افزایش تولید (تقریباً در تمامی بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات) موجب کاهش تورم میشود. بنابراین برای کاهش تورم در ایران علاوه بر بهکارگیری سیاستهای منضبط پولی و مالی باید به متغیرهای واقعی اقتصاد مانند تولید نیز توجه کرد. (31)
جهش تولید همچنین باعث جهش درآمدهای مالیاتی دولت نیز میشود و این امر دست دولت در سرمایهگذاریهای جدید و افزایش خدمات اجتماعی خصوصاً برای اقشار آسیبپذیر را باز میکند. جهش تولید به معنای افزایش کمی واحدهای تولیدی، افزایش درآمدهای واحدها و نیروی کار فعال در آنها، و به تبع افزایش درآمدهای دولتی خواهد بود و این امتیازی است که بازارهای مالی و پولی به خودی خود در اختیار قرار نخواهند داد.
مازاد بر این موارد، جهش تولید به معنای افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) و تولید ناخالص داخلی (GDP) خواهد بود. بر اساس گزارشات سازمان تجارت جهانی، تولید ناخالص داخلی ایران در سالهای متمادی گذشته جزو 20 کشور اول دنیا بوده است، اما برآوردهای این سازمان رتبه 25 را برای سال 2019 پیشبینی میکرده است، چنانکه رتبه ایران در خصوص سرانه این شاخص نیز از میانگین 70 کشور اول دنیا، رتبه 95 را برای سال 2019 تخمین میزند (32) و(33)
همچنین آمارهای دیگر از رتبه GDP ایران در سال 2019 سخن میگویند که مؤید افت پیشبینی شده است. از اصلیترین عوامل این افت در سال 2019 تحریمها و به تبع کاهش درآمدهای نفتی کشور است. بدیهی است در صورت جهش تولید در صنایع غیر نفتی، کشاورزی و خدماتی، هم وابستگی این ارقام به نفت کاسته خواهد شد و هم ارقام مربوط به GDP و GNP بهبود خواهند یافت. (34)
جهش تولید و کاهش وابستگی به نفت
طبق گزارش سازمان اوپک 4/14 درصد از تولید ناخالص داخلی و نیز نیمی از کل درآمدهای صادراتی ایران ناشی از فروش نفت و فرآوردههای نفتی بوده است. البته باید اشاره شود نفت پیشتر و تا یک دهه پیش حدود 80 درصد درآمدهای صادراتی را تشکیل میداد، اما سیاستهای صحیح صادراتی این میزان را به حدود 50 درصد رسانده است که با این وجود درصد بالایی است و همین امر سیاستگذاریها به سمت جهش تولید جهت رفع وابستگی به اقتصاد تک محصولی و خامفروشی را ضروری میکند.جهش تولید میتواند با تنوعبخشی به درآمدهای ملی و افزایش تولید ناخالص داخلی و ملی، به توسعه صادرات غیر نفتی نیز بیانجامد و در نتیجه اقتصاد ملی ضمن سوق یافتن بهسمت استقلال از نفت، پایایی، ثبات و توسعه خود را حفظ کند. (35)
رشد GDP به معنای رونق و رشد اقتصادی در ابعاد کلان را دارد. تحقیقات ضریب همبستگی بالای میان GDP با متغیرهایی چون سرمایه، کار، واردات و صادرات را نشان میدهد. این متغیرها همچون یک زنجیر با هم کنش متقابل دارند و میتوانند بهم یاری رسانند.
نقش جهش تولید در اشتغال و درآمد
هیچ فرایندی همچون تولید نمیتواند منجر به ایجاد اشتغال و توانمندسازی اجتماعی شود. جهش تولید به معنای ایجاد و گسترش مشاغل جدید با تخصصهای متنوع خواهد بود. این امر نقش بالایی در شاخص توسعه انسانی ایفا خواهد کرد و مردم را صاحب منزلت و نقشافرینی در اقتصاد و جامعه میکند.ضمن اینکه منابع درآمدی برای جامعه به معنای ریشهکن کردن فقر و استقرار جامعه در حد مطلوبی نسبت به شاخص خط فقر خواهد بود. توسعه اقتصادی از مجرای تولید، باعث کاهش تورم و در نتیجه کاهش هزینه زندگی مردم میشود، بنابراین هم در افزایش درآمد مردم و هم کاهش تورم و خط فقر نقش بسزایی خواهد داشت.
با شتاب در فرایند تولید و افزایش GDP، درآمد سرانه کشور یعنی متوسط درآمد هر فرد از جامعه نیز افزایش خواهد یافت، با این تبصره که برخلاف رویههای پولی و مالی که معمولاً توسط بنگاههای صاحب نفوذ و ثروت تولید و جریان مییابد و دست عموم مردم از درآمدهای حاصل از آن را خالی میگذارد، رشد و توسعه اقتصادی از مجرای تولید به معنای نفع عمومی و جریان چرخش سرمایه در طبقات متوسط و فرودست نیز خواهد بود. از این رو میتوان راهبرد جهش تولید را راهحلی کارآمد برای کاهش ضریب جینی و افزایش شاخص عدالت اجتماعی برشمرد. (36)
نقش جهش تولید در توسعه انسانی
سازمان ملل متحد شاخصهای درآمد سرانه واقعی، امید به زندگی و دسترسی به آموزش را سه معیار توسعه انسانی برمیشمرد. جهش تولید به معنای افزایش درآمد سرانه، افزایش درآمدهای مالیاتی و صادراتی دولت، توانمند شدن دولت در ارائه خدمات اجتماعی، بهداشتی و درمانی، آموزشی، ورزشی و... خواهد شد و از این طریق میتواند سطح زندگی مردم را ارتقا دهد.جهش تولید و درآمد پایدار
تولید به معنای تضمین توسعه اقتصادی برای نسلهای آینده است. نظر به محیط زیست و اهمیت آن در توسعه پایدار از مزایایی است که دولت ضمن جهش تولید و افزایش منابع درآمدی میتواند به عنوان جزئی از هزینههای خود بدان توجه کند.جهش تولید و افزایش نقش زنان در جامعه
موتور محرکه تولید، نیروی انسانی باتجربه، دانش آموخته و متبحر است و زنان به سبب نقشآفرینی گسترده در جامعه علمی، اجتماعی و اقتصادی در سالهای اخیر دارای ظرفیت بالا در پیشبرد راهبرد جهش تولید هستند. بدیهی است که این راهبرد به حضور فعالانه نیمی از جامعه که در سالیان اخیر تواناییهای علمی، مدیریتی، اجتماعی و اقتصادی خود را اثبات کرده است نیاز دارد و از این طریق جامعه زنان نیز تواناییهای اجرایی و عملی خود را بیشتر به ظهور خواهند رساند.نقش جهش تولید در استقلال ملی
برآیند نهایی و کلان راهبرد جهش تولید، دولت قدرتمند، جامعه توانمند و مدیریت متحرک اجتماعی و سیاسی خواهد بود. بدیهی است که دولت قدرتمند و دارای استقلال اقتصادی توان بالاتری در اتخاذ راهبردهای مستقل سیاسی، اجتماعی، منطقهای و جهانی خواهد داشت و حتی میتواند ضریب نفوذ خود در جغرافیاهای ذکر شده را نیز افزایش دهد.قدرت اقتصادی از مجرای تولید به معنای توانمندی در تأمین امکانات امنیتی، نظامی و دیپلماتیک خواهد بود و این به معنای تثبیت استقلال واقعی خصوصاً از دولتها و جریانات معارض است و از نفوذ جریانات مخالف منافع ملی کشور پیشگیری میکند. (37)
جهش تولید چگونه شاخصهای توسعهی غیر اقتصادی را تغییر میدهد؟
یکی از موضوعاتی که همواره مورد توجه دولتها و سازمانهای جهانی قرار دارد، تغییرات شاخصهای توسعهی آن کشور هاست. به طوری که هر دولتی برای برنامههای توسعهی خود، چشم اندازهای کوتاه، میان و بلند مدت ترسیم می کند. سازمان ملل نیز برای ارزیابی میزان توسعهیابی کشورهای مختلف، شاخص هایی وضع کرده که بر اساس آن، هرساله گزارشی را در این باره منتشر می کند.دسته بندی کشورها برای معرفی میزان توسعه یافتگی آنها نیز بر اساس همین شاخصها صورت می گیرد. بنابراین وقتی دربارهی برنامهی توسعه صحبت می کنیم، باید بدانیم که برنامه ریزی دولتها همگی بر اساس استانداردهایی است که از پیش توسط سازمان ملل تبیین و تعیین شده است. (38)
برنامه ی توسعهی ملی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. برنامهی جامع توسعه در ایران، به برنامه هایی اشاره دارد که در دسته بندیهای مختلف اعم از اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی، از هم تفکیک می شوند. هر کدام از این دسته بندیها خود دارای شاخصهای بسیاری در زیرمجموعهی خود هستند که هر شاخص نیز، دارای صدها و یا هزاران طرح متفاوت است. (39)
با آن که معرفی تمامی این طرحها و برنامههای مختلف طرح توسعهی ملی، در این مقاله نمی گنجد، اما با این حال قصد داریم با معرفی برخی از این شاخص ها، به نتیجهای مهم دست یابیم.
آنچه در جستجوی آن هستیم، این است که وضعیت کنونی ایران را در رابطه با تمامی شاخصهای توسعهی انسانی بسنجیم و سپس به این پرسش مهم پاسخ دهیم که شعار جهش تولید در سال جاری، چگونه می تواند بر روی هر یک از شاخصهای مهم توسعهی غیر اقتصادی اثرگذار باشد؟
رابطهی توسعهی اقتصادی و شاخصهای غیر اقتصادی توسعه
وقتی صحبت از توسعهی پایدار به میان می آید، اغلب افراد به توسعهی اقتصادی کشورها توجه دارند، بدون آن که به این موضوع بیاندیشند که برنامهی توسعه، برنامهای چند وجهی است که علاوه بر شاخصهای اقتصادی، شاخصهای غیر اقتصادی بسیاری را نیز دنبال می کند و توسعهی ملی به معنای رشد و گسترش در تمامی شاخصهای موجود در برنامههای توسعه است. بنابراین باید ببینیم که توسعهی اقتصادی و توسعهی غیر اقتصادی چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند و چگونه می توانند بر یکدیگر تاثیر بگذارند. (38)شاخصهای توسعهی اقتصادی کشورها، شامل مواردی مانند میزان تولید ناخالص ملی، سرانهی درآمد ملی، برابری قدرت خرید، تراز تجاری کشورها و مواردی از این قبیل است. این شاخص ها، در واقع می توانند بر روی تمامی جنبههای زندگی مردم یک کشور تاثیرگذار باشند.
شاید یکی از دلایلی که باعث میشود توسعه یافتگی یک کشور را با توجه به میزان توسعهی اقتصادی آن بسنجند، تاثیر چشمگیر توسعهی اقتصادی بر روی کیفیت زندگی مردم باشد. اما با این حال بهتر است بدانید که با وجود این تاثیر انکار ناپذیر، شاخصهای توسعهی غیر اقتصادی می توانند مستقل از توسعهی اقتصادی کشورها عمل کنند.
به عنوان مثال، کشور چین که یکی از برترین کشورهای اقتصادی جهان به شمار می رود و رشد چشمگیری در زمینهی اقتصادی در جهان داشته، از نظر توسعهی انسانی در رتبهی 86 آمار جهانی سازمان ملل قرار دارد. و این به آن معنی است که سطح کیفی زندگی در این کشور، حتی نسبت به ایران که در رتبهی 60 این رده بندی قرار دارد، به مراتب پایینتر است. (38) و (39)
شاخصهای توسعهی غیر اقتصادی که از نگاه سازمان ملل به آن توسعهی انسانی (HDI) می گویند، مجموعهای از شاخصهای کیفی زندگی مردم کشور است که در مجموع، سطح رفاه و آرامش و امید به زندگی مردم را تعیین میکند.
برخی از این شاخصها عبارتند از نرخ سواد، امید به زندگی، برابری اجتماعی، سطح سلامت عمومی جامعه، شاخصهای ارتباطی و... که در ادامه، ضمن معرفی آنها به تاثیراتی که شعار جهش تولید بر روی هر یک از این شاخصهای توسعه خواهد داشت، میپردازیم. (40)
جهش تولید و شاخصهای توسعه غیر اقتصادی
همانطور که می دانید، سال 1399 با درایت مقام معظم رهبری، به نام سال جهش تولید نام گذاری گردیده است. آنچنان که از نام آن بر می آید، تمرکز بیشتر آن بر پایهی اقتصاد مقاومتی و در امتداد شعار رونق تولید خواهد بود. آنچه کمتر دربارهی آن صحبت به میان آمده، تاثیرات این شعار بر روی شاخصهای توسعهی غیر اقتصادی است که پرداختن به آنان، به برنامه ریزی دقیقتر و همچنین درک دستاوردها و پیامدهای غیر اقتصادی این شعار منجر خواهد شد. در ادامه، به برخی از شاخصهای غیر اقتصادی توسعه و تاثیرات جهش تولید بر آنان خواهیم پرداخت.-
نقش جهش تولید بر شاخصهای آموزشی و تحصیلی
در این صورت است که حتی در زمان بحران هایی مانند کرونا و تعطیلی مراکز آموزشی، مشکلات زیرساختی برای ادامهی آموزش در کشور دیده نخواهد شد.
شاید سال جهش تولید، فرصتی باشد برای توسعهی کمی و کیفی آموزش در کشور تا بتوانیم رتبه 89 سواد عمومی را درمیان 188 کشور جهان، توسعه ببخشیم.
-
نقش جهش تولید بر شاخصهای برابری
یکی دیگر از دستاوردهایی که باید مورد توجه و برنامه ریزی دولت قرار گیرد، افزایش امکانات لازم، جهت رشد و شکوفایی در سراسر کشور است. این موضوع (یعنی رشد و توسعهی مناطق محروم) ، خود عاملی است که سبب کاهش مهاجرتهای روستا به شهر و شهر به شهر در ایران میگردد. در روند برنامه ریزیهای جهش تولید، ایجاد بسترهای لازم جهت مشارکت همه جانبهی مردم در سراسر کشور و نیز رسیدن به سطح بهتری از برابری اجتماعی، الزامی است. (41)
-
نقش جهش تولید بر شاخصهای انرژی
در سال جهش تولید، با گسترش بسترهای مناسب تولید و بهبود چرخهی تامین مواد، بدون شک شاهد رشد بنگاههای تولیدی و افزایش چشمگیر مصرف انرژی خواهیم بود. بنابراین در کنار توسعهی صنایع تولیدی در کشور، باید در فکر تامین انرژیهای پاک و استفادهی بهینه از انرژی نیز بود.
به عنوان مثال، نوسازی تجهیزات و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و تاسیس کارخانجات سبز، میتواند راهکارهایی جهت مدیریت انرژی و تعدیل شاخصهای مربوط به آن باشد. (42)
-
نقش جهش تولید بر شاخصهای زیست محیطی
عدم توجه به شاخصهای زیست محیطی در فرایند توسعه، می تواند سبب نابودی منابع طبیعی مورد نیاز نسلهای آینده گردد.
در سال جهش تولید، با افزودن به تعداد بنگاههای تولیدی و افزایش اجتناب ناپذیر انرژی توسط آنها، نگاه دولت به برنامههای کنترل آلایندهها، تصفیهی زبالههای صنعتی، بهینه سازی مصرف آب، حفظ جنگلها و... باید نگاهی ویژه و در صدر اولویتها باشد. (41)
-
نقش جهش تولید بر شاخصهای جغرافیایی
بنابراین باید توجه داشت که برای تحقق شعار سال، نه تنها نباید تن به تغییر کاربری زمینهای زراعی بدهیم؛ بلکه دولت باید در فکر توسعهی همه جانبهی کشاورزی نیز باشد. چراکه یکی از جنبههای مهم جهش تولید، توسعهی کشاورزی و صنایع مربوط به آن است.
بنابراین توجه به شاخصهای جغرافیایی در سال جهش تولید، نه تنها مانع از نابودی زمینهای زراعی میگردد، بلکه می تواند به احیای زمینهای کشاورزی مرده و رونق کشاورزی در کشور نیز منجر شود.
-
نقش جهش تولید بر شاخصهای سلامتی
سال جهش تولید در ایران، به صورت تصادفی با این بحران جهانی همزمان شد و این موضوع، خود مثالی است تا اهمیت توسعهی تجهیزات پزشکی و زیرساختهای مربوط به سلامتی و درمان را بهتر درک کنیم. بدون تردید، سال جهش تولید، سال توجه بیشتر دولت به زیرساختهای درمانی کشور خواهد بود و این موضوع، سبب توسعهی سلامتی عمومی ایران خواهد گردید.
جالب است بدانید که سطح سلامت عمومی ایران از نگاه سازمان بهداشت جهانی، در وضعیت مطلوب رو به بهبود قرار دارد. ایران توانسته در رده بندی کشورهای جهان طی 4 سال گذشته، 39 پله رشد داشته باشد و از رتبه ی 108، به رتبهی 69 ارتقا پیدا کند.(43)
-
نقش جهش تولید بر شاخصهای ارتباطی
آنچه در سال جهش تولید باید مد نظر قرار گیرد، گسترش تولید وسایل ارتباطی ملی و کاهش وابستگی کشور به واردات تجهیزات کامپیوتری و ارتباط جمعی است.(41)
-
نقش جهش تولید بر شاخصهای ترافیکی
جهش تولید باید با در نظر گرفتن مدیریت و افزایش امکانات حمل و نقل و زیر نظر گرفتن شاخصهای ترافیکی باشد. در غیر این صورت، رشد و توسعهی تولید، سبب بروز آسیبهای فراوان در شاخص سلامت، شاخص زیست محیطی و شاخصهای ترافیکی خواهدگردید. (42) و (43)
-
نقش جهش تولید بر شاخصهای جمعیتی
این موضوع می تواند بر اساس سیاستهای افزایش جمعیت کشور مثبت باشد و سبب رشد و توسعهی ایران از لحاظ رشد جمعیت شود. اگرچه کنترل و مدیریت جمعیت کشور نیز از برنامههای مهم دولت هاست، اما در این سالها که جمعیت جوان ایران در حال کاهش است، می تواند منجر به بهبود آمارها شود.
نتیجه گیری و جمع بندی
حال که جهش تولید به سیاست اصلی اقتصاد ایران تبدیل شده است، فرصتی تاریخی برای افزایش ضریب توسعه انسانی، کاهش وابستگی به نفت، بهبود شاخصهای اقتصاد کلان، هدفمند شدن تجارت و سیاستهای مالی و پولی در راستای تولید و به طور کلی توسعه اقتصادی فراهم شده است.با توجه به ظرفیتهای بالای تولید در کشور، از ذخایر طبیعی تا معدنی، زمینهای مستعد کشت ضمن تنوع آب و هوایی و متناسب با محصولات متفاوت، موقعیت ژئواستراتژیک کشور در زمینه تجارت، سرمایه انسانی آموزش دیده در مراکز دانشگاهی و کاربردی که رغبت فراوان جهت ورود به بازار تولید و ارائه خدمات دارند، میتوان چشمانداز مناسبی از توسعه اقتصادی در خلال جهش تولید انتظار داشت.
سال جهش تولید، سال شکوفایی پتانسیلهای فراوان در طرح توسعهی ملی است. با این حال، لازم است که نگاه ویژهتری به شاخصهای توسعه نیز داشت تا برنامهی توسعهی اقتصادی کشور، هم زمان با جهش تولید و رشد اقتصادی، به افزایش سطح کیفیت زندگی مردم و ارتقای سطح توسعهی انسانی کشور منجر گردد.
پی نوشتها
1.www.investopedia.com
2.www.rooseveltinstitute.org
3.www.infoplease.com
4.www.hbswk.hbs.edu
5.www.globalteachin.com
6.www.thebalance.com
7.www.thebalancesmb.com
8.www.bbvaopenmind.com
9.www.sciencedirect.com
10.www.intelligenteconomist.com
11.www.economicsonline.co.uk
12.www.datatopics.worldbank.org
13.www.investopedia.com
14.www.imf.org
15.www.worldpopulationreview.com
16.www.isna.ir
17.www.hdr.undp.org
18.www.worldpopulationreview.com
19.www.en.wikipedia.org
20.www.tn.ai
21.www.salamatnews.com
22.www.eghtesadonline.com
23.www.hakim.hbi.ir
24.www.tabnak.ir
25.www.bnpco.ir
26.www.yjc.ir
27.www.ensani.ir
28.www.theglobaleconomy.com
29.www.theglobaleconomy.com
30.www.tpo.irf
31.www.qjerp.ir
32.www.data.worldbank.org
33.www.tradingeconomics.com
34.www.worldpopulationreview.com
35.www.yjc.ir
36.www.mizanonline.com
37.www.mpb.mporg.ir
38.www.en.m.wikipedia.org
39.www.fa.m.wikipedia.org
40.www.en.m.wikipedia.org
41.www.researchgate.net
42.www.ourworldindata.org
43.www.who.int
1.www.investopedia.com
2.www.rooseveltinstitute.org
3.www.infoplease.com
4.www.hbswk.hbs.edu
5.www.globalteachin.com
6.www.thebalance.com
7.www.thebalancesmb.com
8.www.bbvaopenmind.com
9.www.sciencedirect.com
10.www.intelligenteconomist.com
11.www.economicsonline.co.uk
12.www.datatopics.worldbank.org
13.www.investopedia.com
14.www.imf.org
15.www.worldpopulationreview.com
16.www.isna.ir
17.www.hdr.undp.org
18.www.worldpopulationreview.com
19.www.en.wikipedia.org
20.www.tn.ai
21.www.salamatnews.com
22.www.eghtesadonline.com
23.www.hakim.hbi.ir
24.www.tabnak.ir
25.www.bnpco.ir
26.www.yjc.ir
27.www.ensani.ir
28.www.theglobaleconomy.com
29.www.theglobaleconomy.com
30.www.tpo.irf
31.www.qjerp.ir
32.www.data.worldbank.org
33.www.tradingeconomics.com
34.www.worldpopulationreview.com
35.www.yjc.ir
36.www.mizanonline.com
37.www.mpb.mporg.ir
38.www.en.m.wikipedia.org
39.www.fa.m.wikipedia.org
40.www.en.m.wikipedia.org
41.www.researchgate.net
42.www.ourworldindata.org
43.www.who.int
مجله راسخون مرتبط
تازه های مجله راسخون
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}