عقبه اول وحشت قبر است

در کتاب من لا یحضره الفقیه آمده است که چون میت را به نزدیک قبر آورند فوراً او را داخل قبر نکنند زیرا براى قبر هول‌هاى بزرگی است، و زمینی که قبر را در بر می‌گیرد از هول آنچه اتفاق خواهد افتاد به خداوند پناه برد؛ بنابراین خوب است که پیکر مرده را نزدیک قبر بگذارند و اندکى صبر کنند تا آماده ورود به منزلگاه ابدی و سختی‌های قبر شود ، پس اندکى او را پیشتر برند و اندکى صبر کنند. آنگاه او را به کنار قبر برند.

علامه محمد تقی مجلسى(اول) در  حوادث قبر گفته است: هر چند روح از بدن مفارقت کرده است و روح حیوانى مرده است اما نفس ناطقه زنده است و تعلق او از بدن کاملا زایل نشده و از بین نرفته است، و خوف ضغطه(1) قبر و سؤال منکر و نکیر و رومان فتّان قبور (2)، و عذاب برزخ هست تا آنکه براى دیگران عبرت باشد و تا همه بیندیشند که چنین حادثه‌اى در پیش دارند...

و در حدیثی که گویا از  حسن بصری، از یونس آمده، منقول است که گفت حدیثى از حضرت امام موسى کاظم(علیه‌السلام) شنیدم که فرمودند: چون مرده را به کنار قبر مى‌برید، ساعتى او را مهلت دهید تا استعداد و آمادگی پرسش منکر و نکیر بیابد.

شیخ بهائى نقل کرده که بعضى از حکما را دیدند که در وقت مرگ خود دریغ و حسرت مى‌خورد. به او گفتند که این چه حالى است که از تو مشاهده مى‌شود؟ گفت چه گمان مى‌برید به کسى که به سفرى طولانى مى‌رود و بدون مونس به قبر وحشتناکى وارد مى‌شود و به حضور حاکم عادلى مى‌رود که برای کردار خود در نزد وی حجتى ندارد؟

و روایت شده از جناب براء بن عازب که یکى از معروفین صحابه پیامبر است که ما در خدمت حضرت رسول(صلى الله علیه و آله) بودیم که نظرش به جماعتى افتاد که در محلى جمع گشته بودند. پرسیدند: براى چه مردم اجتماع کرده‌اند؟

گفتند براى کندن قبر جمع شده‌اند. براء بن عازب گفت: چون حضرت اسم قبر را شنید در رفتن به سوى آن شتاب کرد تا خود را به قبر رسانید پس کنار قبر به زانو نشست و من از طرف دیگر مقابل آن حضرت رفتم تا ببینم چه کار مى‌کنند، دیدم به شدت گریستند و آنگاه رو به ما کردند و فرمودند: "اخوانى لمثل هذا فاعدوا" یعنى اى برادران من، براى چنین حادثه‌ای خود را آماده کنید.

شیخ بهائى نقل کرده که بعضى از حکما را دیدند که در وقت مرگ خود دریغ و حسرت مى‌خورد. به او گفتند که این چه حالى است که از تو مشاهده مى‌شود؟

گفت چه گمان مى‌برید به کسى که به سفرى طولانى مى‌رود و بدون مونس به قبر وحشتناکى وارد مى‌شود و به حضور حاکم عادلى مى‌رود که برای کردار خود در نزد وی حجتى ندارد؟

و قطب راوندى روایت کرده که حضرت عیسى(علیه‌السلام) پس از مرگ مادر خود مریم، او را صدا زد و گفت: اى مادر! با من سخن بگو؛ آیا مى‌خواهى که به دنیا برگردى؟ گفت: بلى براى آنکه در شب بسیار سرد، براى خدا نماز گزارم و در روز بسیار گرم، و روزه بگیرم. اى پسر جان ! این راه بسیار خطرناک است .

و روایت شده که حضرت فاطمه(صلوات الله علیها) در وصیت خود به امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) گفت: چون من وفات کردم خودت مرا غسل بده و تجهیز کن و نماز گزار و مرا داخل قبر کن و در لحد (قبر) بسپار و خاک بر روى من بریز و نزد سر من مقابل صورتم بنشین، و قرآن و دعا براى من بسیار بخوان؛ زیرا که "آن سعادت" وقتى است که مرده محتاج به انس گرفتن با زنده است (و زنده با قرآن و ذکر با او نجوا می‌کند) .

و سید بن طاووس (رحمة الله علیه) از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) روایت کرده که فرمود: ساعتى سخت‌تر از شب اول قبر بر میت نمى‌گذرد پس با صدقه دادن، به مرده خود رحم کنید و اگر چیزى نیافتید که صدقه دهید، پس دو رکعت نماز گزارید و در رکعت اول آن نماز سوره فاتحة الکتاب (حمد) را یک مرتبه بخوانید و سوره توحید را دو مرتبه بخوانید و در رکعت دوم فاتحه را یک مرتبه و سوره تکاثر را ده مرتبه بخوانید و سلام دهید و بگویید: "اللهم صل على محمد و آل محمد وابعث ثوابها الى قبر ذلک المیت فلان بن فلان"

یعنی: خداوندا درود فرست بر محمد و خاندان او و ثواب این نماز را به قبر این مرده جاری ساز و به جای فلان بن فلان، نام مرده را بگوید؛ پس حق تعالى همان ساعت هزار ملک به سوى قبر آن میت مى‌فرستد و با هر ملکى جامه‌اى و حله‌اى (زیور آلات) ، و تنگى قبر او را وسعت مى‌دهد تا روزی که اسرافیل بر صور بدمد و قیامت کبرا آغاز شود و به نمازگزار به عدد آنچه در آفتاب بر آن مى‌تابد حسنات مى دهد و چهل درجه مقامش را بالا مى برد.
 

نماز دیگر برای راحتی کوچیدن مردگان به سوی قبر

براى برطرف کردن وحشت قبر از مرده مستحب است نمازگزار دو رکعت نماز گزارد و در رکعت اول سوره حمد و آیة الکرسى(4) و در رکعت دوم سوره حمد و ده مرتبه سوره قدر را بخواند و چون سلام دهد بگوید: اللهم صل على محمد و آل محمد وابعث ثوابها الى قبر فلان به جان فلان، یعنی: خداوندا درود فرست بر محمد و خاندان او و ثواب این نماز را به قبر این مرده جاری ساز و به جای فلان بن فلان، نام مرده را بگوید.

از کارهایى که براى وحشت قبر سودمند است کامل نمودن رکوع نماز است، چنانکه از حضرت امام محمد باقر(علیه‌السلام) روایت شده که کسى که رکوع نماز خود را تمام کند گرفتار وحشت قبر نمى‌شود.
 
حکایت
حاجی نورى که خداوند قبر او را نورانی کند در کتاب "دارالسلام" از استاد خود ملا فتحعلى سلطان آبادى که خدای بزرگ، قبر او را عطر آگین کند؛ نقل کرده که فرمود: عادت و روش من بر آن بود که هر کس از دوستان اهل بیت(علیهم‌السلام) که خبر فوتش را مى‌شنیدم در شب دفن او برایش دو رکعت نماز مى‌خواندم، چه میت را بشناسم یا نشناسم و هیچ کس بر این کار من مطلع نبود تا آنکه روزى یکى از دوستان، مرا در راهى ملاقات کرد و گفت: دیشب خواب دیدم فلان شخص را که در این ایام وفات کرده و از حال او و آنچه بعد از مرگ بر او گذشته پرسیدم.

گفت: من در سختى و بلا بودم تا آنکه مرحوم سلطان آبادی برایم دو رکعت نماز خواند و اسم شما را برد و آن دو رکعت نماز، مرا از عذاب نجات داد؛ به خاطر این احسانى که به من کرد خدا پدرش را رحمت کند. مرحوم حاج ملا فتحعلى فرمود آن شخص از من پرسید که آن نماز چه نمازى بود؟ پس من ، او را از کار دائمى خود براى اموات خبر دادم .

و نیز از کارهایى که براى وحشت قبر سودمند است کامل نمودن رکوع نماز است، چنانکه از حضرت امام محمد باقر(علیه‌السلام) روایت شده که کسى که رکوع نماز خود را تمام کند گرفتار وحشت قبر نمى‌شود.

و نیز آنکه در هر روز صد مرتبه بگوید: لا اله الا الله الملک الحق المبین همواره برای اوست امان از فقر و از وحشت قبر و او به سوى خود توانگرى مالی را بکشد و گشوده شود درهاى بهشت بسوی او چنانکه در احادیث و اخبار وارد شده است .

و نیز آنکه بخواند سوره یس را هر شب پیش از آنکه بخوابد، و آنکه بخواند نماز لیلة الرغائب(5) را. و هر که عیادت کند مریضى را حق تعالى بر او فرشته‌ای مى‌گمارد که او را در قبر تا روز ورودش به محشر عیادت کند.

و از ابوسعید خدرى منقول است که گفت: شنیدم که حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) به مولای متقیان على (علیه‌السلام) مى‌فرمود: یا على شاد شو و مژده بده که براى شیعه تو وقت مردن نه حسرتى است و نه وحشت قبر و نه اندوهى در روز قیامت.
 
حکایت
حضرت آیة الله العظمی شبیری زنجانیدام ظله العالی نقل می‌فرمودند در سال‌های میانی حیات مرحوم والدم آیة الله العظمی حاج آقا احمد زنجانی رحمة الله، بانوی محترمی بود به نام احتجاب السلطنه که از آشنایان بوده و مورد احترام همه بود، پس از فوت  او  والد ارجمندم هر شب جمعه برای او سوره یس قرائت می‌فرمود و این عمل نیکو تا سالها ادامه داشت، یکی از شب های جمعه غفلت عارض شده و پدر فراموش می‌کنند که برای آن مرحومه سوره یس بخوانند.

شب که می‌خوابند در عالم رویا آن مرحومه را می‌بینند که در منزلشان نان می‌پزند و آن مرحومه به اطرافیانش می‌گوید این دو نان را بگیرید و به منزل آقای زنجانی ببرید چرا که ایشان نیز برای ما نان می‌فرستند گر چه این بار یادشان رفته است.
 
پی نوشت‌ها
(1) ضغطه قبر به ضم ضاد و سکون غین به معنای فشار قبر است.
(2) رومان فتان القبور یعنی فرشته‌ای که آزمایش کننده (اهل) قبرها می‌باشد. نقل شده که: «رومان نام فرشته‌ای است که پیش از نکیر و منکر در قبر می‌آید و آدمی را می‌آزماید .»
(3) لوامع صاحبقرانی: ج 2 ، صفحه 400 .
(4) آیة الکرسی" مطابق قول مشهور آیه‌های 255، 256و 257 سوره بقره است و آن آیات چنینند (اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ .... لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ....اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ) یعنی : هیچ معبودى نیست جز خداوند یگانه زنده‏، که قائم به ذات خویش است‏، و موجودات دیگر، قائم به او هستند؛ هیچگاه خواب سبک و سنگینى او را فرانمى‏گیرد؛ [و لحظه‏اى از تدبیر جهان هستى‏، غافل نمى‏ماند؛] آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است‏، از آن اوست‏؛ کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟! [بنابراین‏، شفاعت شفاعت‏کنندگان‏، براى آنها که شایسته شفاعتند، از مالکیت مطلقه او نمى‏کاهد.] آنچه را در پیش روى آنها [بندگان‏] و پشت سرشان است مى‏داند؛ [و گذشته و آینده‏، در پیشگاه علم او، یکسان است‏] و کسى از علم او آگاه نمى‏گردد؛ جز به مقدارى که او بخواهد. [اوست که به همه چیز آگاه است‏؛ و علم و دانش محدود دیگران‏، پرتوى از علم بى‏پایان و نامحدود اوست‏] تخت [حکومت‏] او، آسمانها و زمین را دربرگرفته‏؛ و نگاهدارى آن دو [آسمان و زمین] او را خسته نمیکند. بلندى مقام و عظمت‏، مخصوص اوست‏..... در قبول دین‏، اکراهى نیست‏. [زیرا] راه درست از راه انحرافى‏، روشن شده است‏. بنابر این‏، کسى که به طاغوت [بت و شیطان‏، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمى چنگ زده است‏، که گسستن براى آن نیست‏. و خداوند، شنوا و داناست‏.....خداوند، ولى و سرپرست کسانى است که ایمان آورده‏اند؛ آنها را از ظلمتها، به سوى نور بیرون مى‏برد. [اما] کسانى که کافر شدند، اولیاى آنها طاغوتها (سرکشان) هستند؛ که آنها را از نور، به سوى تاریکی ها بیرون مى‏برند؛ آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.
(5) اعمال لیلة الرغائب: شب جمعه اوّل ماه رجب را لیلة الرَّغائب می‌گویند و از برای آن عملی از حضرت رسول اکرم(صَلَّی اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله وارد شده با فضیلت بسیار که سیّد در اقبال و علاّمه در اجازه بنی زهره نقل کرده‌اند از جمله فضیلت او آنکه گناهان بسیار به سبب او آمرزیده شود و آن که هر کس این نماز را بگزارد چون شب اوّل قبر او شود، حقّ تعالی بفرستد ثواب این نماز را بسوی او به نیکوتر صورت با روی گشاده و درخشان و زبان فصیح پس با وی گوید ای حبیب من! بشارت باد تو را که نجات یافتی از هر شدّت و سختی گوید تو کیستی؟ بخدا سوگند که من روئی بهتر از روی تو ندیدم و کلامی شیرین‌تر از کلام تو نشنیده‌ام و بوئی بهتر از بوی تو نبوئیدم. گوید من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردی؛ امشب به نزد تو آمدم تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من سایه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قیامت پس خوشحال باش که خیر هرگز از تو معدوم نخواهد شد، و کیفیت آن چنان است که روز پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه می‌داری چون شب جمعه داخل شود ما بین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز می‌گزاری هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعت از آن یک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ می‌خوانی و چون فارغ شدی از نماز، هفتاد مرتبه می‌گوئی«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الاُْمِّیِّ وَ عَلی آلِهِ» پس به سجده می‌روی و هفتاد مرتبه می‌گوئی: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس سر از سجده برمی‌داری و هفتاد مرتبه می‌گوئی «رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِیُّ الاَعْظَمُ» پس باز به سجده می‌روی و هفتاد مرتبه می‌گوئی: «سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس حاجت خود را می‌طلبی که انشاءالله برآورده خواهد شد.