منتظران و توجه به قرآن

نويسنده: آیت الله محمد محمدي اشتهاردي




در مورد شناختن مفاهيم قرآن و اجراى آن ، مگر نه اين است كه قرآن و عترت عليه السلام در كنار همن هستند، امام زمان عليه السلام قرين قرآن است ، اگر خداى نكرده قرآن مهجور گردد، درست بر عكس راه امام قدم (عج ) برداشته شده است ، اگر آيات عذاب ، آيات رحمت ، آيات عبرت ! آيات سياسى ، آيات عبادى ، آيات تذكر و... را با كمال دقت توجه كنند و هر روز بخوانند و معانى آن را در ذهن خود ترسيم نمايند، خواهند فهميد كه با اين كار چقدر سريع و آگاه به سوى فرج امام (عج ) گام برداشته اند.
در اينجا براى اينكه هم از قرآن استفاده كرده باشيم و هم طرز استفاده را دريابيم و هم از دستورات محكم قرآن در جهت زمينه سازى براى حكومت صالحان بدانيم به دو فراز زير از قرآن توجه كنيد.
در آيه 75 سوره نساء مى خوانيم : (( و مالكم لا تقاتلون فى سبيل اللّه و المستضعفين من الرجال و النساء و الولدان الذين يقولون ربنا اءخرجنا من هذه القرية الظالم اءهلها و اجعل لنا من لدنك وليا و اجعل لنا من لدنك نصيرا؛))
((چرا در راه خدا و در راه نجات مستضعفين از مردان و زنان و كودكان پيكار و مبارزه (با مستكبران ) نمى كنيد و در راه نجات مستضعفين كه مى گويند خدايا ما را از اين شهر (مكه ) كه اهلش ستمگر است بيرون ببر و براى ما از طرف خودت سرپرست و ياور قرار بده ، اقدام نمى نماييد؟))
اين آيه به ما مى گويد: نبايد بى تفاوت باشيم بايد براى خدا و نجات مستضعفين پيكار كنيم ، مستضعفانى كه خدا پرستند و دنبال رهبر شايسته اند و از ستم و ستمگران ناخشنودند، چنين افراد را بايد كمك كرد و نجات داد. تعبير به ((مالكم )) (چرا يك نوع استفهام انكارى است ، حاكى است كه حتما بايد مسلمانان در راه نجات مستضعفان ، نه تنها بپاخيزند بلكه بايد پيكار كنند.
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم با بيانات جذاب و پر محتواى خود شاگردان مكتب اسلام را به گونه اى ساخته بود كه در مبارزه با دشمن كارشان چنان اوج گرفت ، كه طبق روايات هفت نفر از فقراى انصار به حضور پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم آمده و عرض كردند و بر اثر تهيدستى وسيله اى براى شركت در جهاد نداريم ، شما وسيله اى از شمشير و نيزه و مركب در اختيار ما بگذاريد تا در جهاد شركت كنيم ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم چون وسيله در اختيار نداشت ، جواب منفى به آنها داد، آنها به قدرى ناراحت شدند كه اشك در چشم هايشان حلقه زده بود، و كم كم به گريه تبديل شد و سخت گريستند و بعدها به نام ((بكائن )) (گريه كنندگان ) معروف شدند.
(( و لا على الذين اذا ما اءتوك لتحملهم لت لا اءجد ما اءحملكم عليه تولوا و اءعينهم تفيض من الدمع حزنا اءلا يجدوا ما ينفقون ؛ و نيز اشكالى نيست بر آنها كه نزد تو (پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم ) آمدند كه آنها را مركبى براى ميدان جهاد سوار كنى ، گفتى مركبى كه شما را بر آن سوار كنم ندارم از نزد تو بازگشتند در حالى كه چشمانشان اشكبار بود، از اين رو كه چيزى را نداشت تا در راه خدا انفاق كنند.))
آرى اين چنين تعليمات قرآن كه دو نمونه اش را ذكر كريدم ، اثر مى بخشد فرزندان و شاگردان قرآن بايد اين چنين تربيت گردند تا منتظر واقعى امام زمان عليه السلام شوند، پس بايد با قرآن ماءنوس بود و اين درسها را از آن آموخت . (3)

پى نوشتها:

1- حضرت على عليه السلام در وصيت خود به امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام مى فرمايد: خدا راه خدا را در مورد قرآن مواظب باشيد مبادا ديگران از شما پيشى گيرند. (نهج البلاغه ، نامه 47)
2- مجمع البيان ، جلد 5، صفحه 60، ذيل آيه فوق .
3- توجه به نهج البلاغه نيز كه مى توان گفت يك كتاب انقلابى و براى زمينه سازى تحرير شده ، بايد مورد توجه قرار گيرد.

منبع:http://www.ghadeer.org