«شأن نزول»هایی که ذیل آیات سوره روایات شده هریک به گونه‌ای با این فضای کلی سازگاری دارد. این روایات یا مربوط به رد عقاید و نقادی رفتارهای نابهنجار کفار در برابر مؤمنین است و یا به جلوه‌هایی از تزلزل ایمانی مسلمین اشاره می‌کنند؛ مثلا آیه 12 سوره بقره، «إذا مَسَّ الإنسانَ الضُرُّ دَعانا لِجَنبِهِ» درباره هشام بن مغیره مخزومی است که تنها در دفع بلایا و شرور به خدا متوسل می‌شد و در سایر موارد مانند کسی بود که به خدا اعتقادی ندارد و از ایمانی متزلزل برخوردار بود.
 
آیه ۱۰ این سوره بنا بر روایات شأن نزول درباره پنج تن از مشرکان است که از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم خواستند کتابی بیاورد که در آن، آن‌ها را از عبادت بت‌های بزرگ مانند لات و هبل منع نکند.
 
همچنین آیه 4۲ درباره استهزاء کنندگان نازل شد. با بررسی شأن نزول‌های سوره مبارکه یونس و ترسیم خطوط مشترک آن‌ها، سرنخ‌هایی از فضای حاکم بر سوره به دست می‌آید و اندک اندک به سوی هدف سوره راهنمایی می‌شویم.
 
از طریق شأن نزول آیات به سیاق سوره یا فضای نزول سوره دست می‌یابیم و با کمک سیاق یا فضا نقبی به موضوع سوره می‌زنیم. اما «شأن نزول» در مواردی نیز به طور مستقیم در تعیین غرض سوره نقش دارد و آن در جایی است که شأن نزول درباره آیات کلیدی و محوری سوره بوده و یا شأن نزول درباره تمام سوره باشد نه آیه‌ای خاص. از قسم اول می‌توان به آیات 5 الى ۱۰ سوره «الانسان» اشاره کرد. این آیات درباره «عبادالله» است که مقامی ما فوق «ابرار» دارند و همه نعمات بهشت از برکت وجود آنان است. «عبادالله» که همان انسان‌های کامل هستند، طعام خود را به خاطر خدا به مسکین و یتیم و اسیر می‌دهند.
 
آنان بنا بر روایات تفسیری عامه و خاصه کسی جز اهل بیت علیم السلام عصمت و طهارت نیست. روض الجنان از خاصه و کشف الاسرار از عامه بنا به نقل از مجاهد و ابن عباس و ابو صالح چنین گویند که این آیات درباره امام على مرتضى علیه السلام و خاندان گرامی او فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نازل گردیده، زیرا آنان مسکین و یتیم و اسیر را در سه شب با افطار خود سیر کردند و خود گرسنه ماندند.
 
از آنجا که این آیات از آیات محوری و کلیدی سوره «الانسان» محسوب می‌شوند و با توجه به شأن نزول روایت شده می‌توان پی برد که غرض اصلی این سوره درباره مقام انسان کامل است. اما از قسم دوم یعنی مواردی که شأن نزول درباره تمام سوره باشد باید به سوره‌های کوتاه و یا سوره‌های بلندی که به یکباره نازل شده‌اند اشاره کنیم.
 
در این موارد به روایاتی بر می‌خوریم که شأن نزول سوره را بیان داشته و اشاره به آیه خاصی ندارند؛ مثلا در شأن نزول سوره «تکاثر» وارد شده که این سوره درباره دو طایفه از قریش بنام بنو سهم و بنو عبدمناف نازل شده که تفاخر می‌نمودند تا اینکه کار آنان به شمارش مرده‌های دو قبیله کشید و به تعداد مرده‌های خود تفاخر می‌کردند.
 
با استناد به این روایت که در شأن نزول سوره تکاثر وارد شده است متوجه می‌شویم که غرض اصلی سوره نکوهش تفاخر و تکاثر است. گذشته از آنکه اسم سوره و سیاق آیات آن نیز این برداشت را تأیید می‌کند. در انتها بار دیگر باید بر این نکته تأکید کرد که در استفاده و به کارگیری روایات شأن نزول قبل از هر اقدامی باید صحیح و سقیم آن‌ها را از هم تفکیک نمود و روایات صحیح السند و قطعی الصدور را مبنای استدلال و استنباط قرآنی قرار داد.
 

مکی یا مدنی بودن سوره

یکی از مباحث سودمند و علوم قرآنی، بازشناسی سوره‌های مکی از مدنی است. مکی یا مدنی بودن سوره‌ها نه تنها در فهم تاریخ و مکان نزول سوره تأثیر دارد بلکه در استنباط فقهی و استدلالات کلامی نیز مؤثر است و فصل الخطاب برخی مباحث جنجالی در حوزه علوم قرآنی به شمار می‌رود.
 
یکی از فواید مهم این علم که تاکنون از آن غفلت شده، تأثیر مکی یا مدنی بودن سوره در کشف غرض آن است. می‌دانیم که معیار مکی یا مدنی بودن سوره‌ها بنا بر نظر مشهور مفسران به نزول آن قبل از هجرت یا بعد از هجرت باز می‌گردد. دانشمندان ویژگی‌های فراوانی از حیث شکلی و محتوایی برای سوره‌های مکی و مدنی بازگو کرده‌اند تا با توجه به آن‌ها مکی یا مدنی بودن یک سوره معلوم گردد. مثلا گفته‌اند:
 
هر سوره‌های که در آن «یا أیها الناس» آمده باشد یا لفظ «کلا» استعمال شده باشد یا در ابتدای آن حروف مقطعه باشد، (جز بقره و آل عمران و نیز سوره رعد که بنا بر قولی مدنی است.) یا در آن قصه آدم و ابلیس آمده باشد - جز سوره‌های طولانی - یا سوره‌های که در آن سرگذشت انبیای سلف و امت‌های گذشته آمده باشد، مکی است و هر سوره‌های که در آن از فریضه و تکالیف و حدود شرعی سخن گفته شده باشد، مدنی است. آنچه به ما در کشف غرض سوره یاری می‌رساند ویژگی‌هایی است که جهت گیری محتوایی سوره را ترسیم می‌کند و به ما می‌آموزد که سوره‌های مکی معمولا درباره چه اموری سخن می‌گویند و سوره‌های مدنی چه موضوعاتی را وجه همت خود قرار داده‌اند. خوشبختانه از این جهت نیز در کتب علوم قرآنی مطالب فراوانی به چشم می‌خورد که  خلاصه آن‌ها به شرح زیر است:
 
1. سوره‌های مکی درباره اصول معارف و اصل ایمان و دعوت به اسلام و پاسخگویی به شبهات مشرکان و بت پرستان سخن می‌گویند، اما سوره‌های مدنی از حدود، فرائض، حقوق شخصیه، قوانین مدنی و اجتماعی و احکام شرعی سخن به میان می‌آورند.

٢. دعوت به پایبند بودن به اخلاق و استقامت در رأی و سلامت عقیده و ترک لجاج و عناد و نیز برخورد تند با عقاید باطل مشرکان و ناچیز شمردن اندیشه‌های تهی و بی اساس آنان از خصایص سوره‌های مکی به شمار می‌رود. در حالی که برخورد با اهل کتاب و دعوت آنان به میانه روی در عقاید و افکار و اندیشه‌ها و نیز مبارزه با منافقان و ذکر خصائص و صفات آن‌ها از ویژگی‌های سوره‌های مدنی است.

٣. در مکه بنای دعوت بر تسامح و تساهل بود، مدارا و چشم پوشی، عفو و گذشت در سرلوحه کارها قرار داشت، ولی در مدینه اذن جهاد صادر شد و احکام آن بیان گشت. لذا هر سوره‌های که در آن از جهاد و احکام آن سخن یاد می‌کند، مدنی است.
 
بنابراین در یک برداشت کلی می‌توان گفت سوره‌های مکی بیشتر درباره مسائل اعتقادی و اصول دین سخن می‌گویند و سوره‌های مدنی اغلب به مباحث اجتماعی و حکومتی توجه دارند. بدین ترتیب با مشخص شدن مکی یا مدنی یک سوره می‌توان تا حدودی به موضوع و غرض اصلی سوره راه یافت. ناگفته پیداست که این ابزار تنها برای تحدید موضوع سوره مفید است، اما برای تعیین و معرفی غرض و موضوع اصلی سوره کاربردی ندارد.
 
منبع: ساختار هندسی سوره‌های قرآن، محمد خامه‌گر، صص192-186، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵