استاد علامه طباطبائی - رضوان الله علیه - ذیل تفسیر آیه (الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ۚ فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَىٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَمَنْ عَادَ فَأُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ) سخن نغزی دارد که خلاصه اش چنین است: آیه مخصوص قیامت نیست، بلکه در دنیا هم همین گونه است. انسان ها در دنیا برای تأمین خوراک، لباس و مسکن خود نیاز دارند فعالیت و کار و کوشش نمایند. آدم بیکار نمی تواند زندگی مناسبی داشته باشد. کار کردن جزء منطق اسلام است، مگر از کار افتادگان که نمی توانند کار کنند. بعضی از مردم که قدرت بیشتری برای کار دارند درآمد بیشتری هم پیدا میکنند. چنین کسانی درآمد اضافی خود را باید به طور طبیعی صرف انسان هایی که قدرت کار ندارند و نمی توانند روزی خود را تأمین کنند، البته اگر اهل انصاف و عاقل باشند. مثلا اگر کسی بیمار است و قدرت معالجه ندارد، آن که بیشتر از نیازش درآمد دارد باید به فکر او هم باشد و به طور رایگان یا قرض بدهد تا بیماری اش را درمان کند. یا مثلا فردی می خواهد دخترش را شوهر بدهد، یا پسرش نمی تواند ازدواج کند، و یا افرادی که می خواهند کسب بکنند ولی قدرت مالی ندارند، اگر مقداری پول یا جنس در اختیارشان بگذارند، می توانند یک زندگی را اداره کنند. عاطفه انسانی و جریان طبیعی می گوید آن که بیشتر از نیاز خودش دارد، به این کارها برسد، چون آنها هم انسان و نیازمندند.
 
فطرت انسان نیز همین را میگوید که پولت را در راه کسب بینداز، یا مزرعه ای را آباد کن، یا مؤسسه ای و کارخانه یا کارگاهی تأسیس کن. وقتی سرمایه ات را در این راه صرف کنی، علاوه بر این که خودت درآمد مشروعی خواهی داشت، عده ای را نیز به کار گرفته و به نان رسانده ای. و در نتیجه کار تولیدی به جامعه خدمت کرده ای. اسلام، کارآفرینی و اموری از این قبیل را بسیار می پسندد و به آن توصیه می کند . حتی این کارها را عبادت می داند.
 
اما کار نکردن و از راه ریا سود دادن، این خلاف فطرت و طبیعت است. رباخوار پیش خود می گوید: «نه صدقه به کسی می دهم و نه قرض الحسنه! فقرا ندارند، بروند بمیرند. آن فقیر نمی تواند دخترش را شوهر بدهد، ندهد. اگر بیمار است، می خواهد بماند یا بمیرد.» می گوید: «آنچه من می فهمم همین نزول و سود پول و رباست. من پولم را باید در راهی بیندازم که زحمتش کم و سودش بسیار باشد. چه بهتر از این که پول را راحت میگذارم در جایی و ماهیانه سودش را می گیرم و نوش جان می کنم! هر چه هم می خواهد بشود، بشود!» یا اصلا آدمی است که ریا را اصل میداند و می گوید: «ربا از همه چیز راحت تر است.» می گوید: «من تعجب می کنم از آدم هایی که پولشان را به کار می اندازند و دردسر می کشند. این چه کاری است؟ این روش خلاف فطرت و اقتصاد سالم است.» چنین فردی بی گمان عاطفه انسانی ندارد و اصلا چیزی درک نمی کند. او فقط عاشق پول است. علامه طباطبائی آیه یاد شده را چنین معنا می کند: در آیه که آمده است: افراد رباخوار، قیام نمی کنند.» مراد از قیام ایستادن نیست، بلکه قیام به امر معیشت است. قیام اینان به امر معیشت، مانند آدم دیوانه است. واقعا هم این گونه است.
 
هرچند خودش نمی فهمد، ولی دیگران می بینند که افراد رباخوار و رباگیر که این قدر بی عاطفه و بی توجه اند حقا دیوانه اند. قیام چنین کسانی به امر معیشت، مانن؛ دیوانگان است. اگر عاقل بودند، که وضع اقتصاد مردم را اینگونه خراب نمی کردند! (و ذلک بانهم قالوا إنما البیع مثل الربا) می گوید: اینها به حدی رسیدند که می گویند: خرید و فروش هم مانند رباست. در حالی که باید بگویند: ربا مانند خرید و فروش است. اصل را در ربا میگیرند. و میگویند که ربا چیز خیلی خوب و راحت و بهترین راه کسب و درآمد است. در حالی که خدا بیع را حلال کرد، ولی ربا را به دلیل مفاسدش - حرام کرده است.
 
در کلمات برخی از علمای بزرگ است: تنها کسانی در دوزخ مخلد می شوند که کافر یا مشرک باشند و موحدین همه از دوزخ نجات می یابند. اما خداوند متعال در آیه مذکور می فرماید: کسانی که رباخواری کنند و سرمایه شان را در این راه بیندازند، خالد در دوزخ اند و پیوسته باید در جهنم بمانند. شاید هیچ گناهی در قرآن نباشد که خداوند درباره آن فرموده باشد: ( فإن لم تفعلوا فأذنوا بحرب من الله ورسوله) ؛ اگر دست برنمی دارید، آماده جنگ با خدا باشید.


[صندوق های بین المللی پول]

امروزه وضع اقتصاد دنیا به این صورت در آمده که چند کشور اعلامیه صادر کرده اند که بزرگترین بدبختی کشورهای جهان سوم صندوق های بین المللی پول و بانک های بین المللی هستند. در واقع نیز چنین است. آنها کشورها را به بدبختی کشیدند، چون کشورها باید شب و روز کار کنند تا بتوانند سودی را که آن بانک ها می گیرند بپردازند. بعضی کشورها چنان غرق شدند که نمی توانند خودشان را نجات دهند. آن قدر بدهی دارند که تمام درآمد سالیانه و سودشان را باید به آنها بدهند. این دسته از کشورها تا پایان باید در بدبختی بمانند. آری، وقتی قول خدا را نادیده گرفتند و قول پیغمبر را نپذیرفتند و به دلخواه خود رفتار کردند، نتیجه اش همین است. اوضاع کنونی کشورها و اینکه مردم کمتر حاضرند در کارهای تولیدی سرمایه گذاری کنند، به دلیل وجود ربا و رواج آن است. اما اگر چنین نبود، هر کس همان سرمایه جزئی را که در اختیار داشت، در راه کسب و درآمد مشروع به کار می گرفت هیچ گاه مشکلاتی اقتصادی در جوامع بشری چنین نمود پیدا نمی کرد.
 
منبع: مهم ترین واجب فراموش شده: امر به معروف و نهی از منکر، آیة الله ابراهیم امینی،صص48-45، مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)،قم، چاپ دوم، ۱۳۹۲