آثار غفلت از فرهنگ اسلامی و نفوذ فرهنگ غرب
قتلهای ناموسی سوغات سیاست غیردینی
با وجود غنای فرهنگ اسلامی، غفلت مداوم از مقوله فرهنگ دینی موجب نفوذ فرهنگ غرب و به دنبال آن خشونت و قتل حتی در دل خانواده ایرانی شده است. بیرون ریختن فرهنگ بیگانه و البته پیشگیری و مقابله با پیامدهای منحوس فرهنگ غربی، تنها با بازگشت به فرهنگ اسلامی و اهتمام به مقوله فرهنگ امکان پذیر است؛ اگر نه، عاقبت شوم غرب، پیش روی ماست.
خبرسازی و القاء شیوع قتل ناموسی
اگر خبرهایی با تیتر «قتل ناموسی» را جستجو کنید متوجه می شوید که اولین و بیشترین تیراژ چنین خبرهایی از طرف خبررسانی های غربی است.از عنوان چنین خبرهایی می توان فهمید که دستگاه خبرسازی غرب به دنبال القاء آن است که حساسیت نسبت به ناموس و غیرت را با وحشی گری نسبت به زنان و دختران همراه کند تا با این چاقوی دو دم، هم غیرت مردان را به خیال خود به چالش بکشد و هم زنان و دختران را باناامید ساختن از چتر غیرت مردان که در پناه آن آرام گرفته اند بی یارو یاور جلوه داده و آن گاه هر آنچه از ظلم و بردگی جنسی و کامیابی های مادی و هواپرستانه بر سر زنان غربی آورده است یکجا بر سر زنان مسلمان و سلحشور ایرانی آوار کند.
این، همه آن چیزی است که ماشین جنگ رسانه ای غرب در اغلب خبرسازی های خود بر ضد خانواده اسلامی ایرانی به دنبال آن است. اما آیا به راستی در ایران اسلامی همانطور که رسانه های غربی القاء می کنند زنان ایرانی هنگام خارج شدن از زیر چتر غیرت خانوادگی و دینی، از آن پس همانند زنان غربی از هر گونه ظلم و وحشی گری رها خواهند شد یا اینکه اصل قصه چیز دیگری است؟!
اصلاً رابطه بی بندو باری و خشونت علیه زنان چیست؟ پاسخ چنین سؤالاتی گرچه با کمی دقت در آمارهای اجتماعی رسمی و غیررسمی جوامع غربی و مقایسه آن با جامعه ایران به سادگی قابل فهم است اما این بار از دریچه دیگری به آن می پردازیم.
آثار بی بند و باری از نگاه قرآن و حدیث
قبل از هر چیز باید به یک اصل مورد اتفاق در مورد شهوترانی و غریزه جنسی اشاره کنیم و آن هم اینکه، اساساً غریزه جنسی همچنان که در جامعه غربی نیز مشاهده می کنیم غریزه ای چموش، تنوع طلب و سیری ناپذیر است و با توجه به همین اصل است که دین اسلام نسبت به کنترل و تسلط بر آن تأکید دارد و همگان را از بی بندوبار گذاشتن این مرکب چموش برحذر داشته است.رها ساختن جولان شهوت جنسی بی تردید و به سرعت، به فرمانبرداری محض از آن می انجامد. چیزی که در متون دینی از آن با نام تبعیت از شهوت یاد شده است. قرآن کریم در این باره می فرماید: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا؛ [1] آن گاه، پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوس ها پیروى کردند، و به زودى [سزاى] گمراهىِ [خود] را خواهند دید.» تسلیم ساختن خود و جامعه و سپردن فرمان عقل به شهوت ها به خصوص شهوت جنسی، عاقبتی جز انحراف و گمراهی همه جانبه نخواهد داشت.
یکی از فجیع ترین آثار قطعی بی بندوباری که در قرآن کریم نیز بیان شده و تجسم خارجی آن را امروزه در جوامع غربی مشاهده می کنیم فرونشاندن آتش شهوت به وسیله جنس موافق است؛ چنانکه قرآن کریم می فرماید: «أَ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُون؛ [2] آیا شما به جاى زنان، از روى شهوت با مردها در مى آمیزید؟ [نه!] بلکه شما مردمى جهالت پیشه اید.»
چموش بودن مرکب شهوت به عنوان یکی از خطراتی است که امام سجاد علیه السلام نیز نسبت به آن اشاره کرده و می فرمایند: «اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ ... إِلْحَاحِ الشَّهْوَة؛ [3] بار خدایا، به تو پناه مى برم از ... اصرار شهوت.»
از آیه شریفه و کلام زین العابدین علیه السلام ضرورت کنترل تمایلات غریزی به خصوص غریزه جنسی روشن می شود. امروزه شرایط دنیای غرب به عنوان نمونه مجسم رهاسازی شهوت جنسی، پیش روی ماست که در آن، جامعه از هر آنچه از فضایل اخلاقی است تهی شده و نه تنها حقوق همه افراد به خصوص زنان و دختران نادیده گرفته شده بلکه فضای اخلاقی جامعه به لجن زار عفونت های اخلاقی و دالان تاریک خشونت و ترس تبدیل شده است.
تجربه برده داری نوین سردمداران غرب را بر آن داشته که جوامع دین محور را نیز همانند دیگر جوامع، با ماشین غول آسای شهوت پراکنی به جمع اسیران خود بیفزایند؛ چنانکه قرآن کریم می فرماید: «وَ اللَّهُ یُریدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَ یُریدُ الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیْلاً عَظیما؛ [4] خدا مى خواهد تا بر شما ببخشاید؛ و کسانى که از خواسته ها [ى نفسانى] پیروى مى کنند مى خواهند شما دستخوش انحرافى بزرگ شوید.»
متأسفانه به بازی گرفتن فرهنگ دینی در جهت منافع حزبی و انتخاباتی و به عبارت دیگر ذبح فرهنگ دینی به وسیله سیاست غیردینی موجب نفوذ فرهنگ غربی و شیوع پیامدهای پس از آن از جمله خشونت و قتل شده است
رابطه بی بندوباری، قتل و فرهنگ منحوس غربی
فرهنگ غربی که دقیقاً در مقابل فرهنگ اسلامی قرار گرفته و عصر حاضر را به نبرد تاریخ ساز این دو تبدیل کرده، مرکز پمپاژ خشونت در جهان معاصر است. با توجه به گستردگی مصادیق مؤثر بی بندوباری بر رواج خشونت، در این جا تنها به یک نمونه از مؤلفه های مؤثر فرهنگ غربی بر گسترش خشونت خانوادگی به خصوص نسبت به زنان اشاره می کنیم.
خوش و بش و همسفرگی با نامحرم
یکی از فرهنگ های غلط غربی که متأسفانه رگه هایی از آن در جامعه ما نیز رسوخ پیدا کرده است گپ و گفت و سخن خودمانی با نامحرم و دعوت از او برای همسفرگی است. این در حالی است که در دین اسلام از هر گونه ارتباطی که زمینه ارتباط خودمانی با نامحرم را مهیا کند نهی شده است.امام علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «لَا تَبْدَءُوا النِّسَاءَ بِالسَّلَامِ وَ لَا تَدْعُوهُنَّ إِلَى الطَّعَامِ فَإِنَّ النَّبِیَّ صلّی الله علیه و آله قَالَ النِّسَاءُ عَیٌّ وَ عَوْرَةٌ فَاسْتُرُوا عِیَّهُنَّ بِالسُّکُوتِ وَ اسْتُرُوا عَوْرَاتِهِنَّ بِالْبُیُوت؛ [5] به زنان ابتدا سلام نکنید و آنها را به غذا (و همسفره شدن) دعوت نکنید. زیرا پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: زنان، ناتوان و از نظر جسمی آسیبپذیرند. در مقابل ناتوانی شان سکوت کنید؛ و با اختصاص دادن خانه به آنها آسیب پذیری شان را چاره کنید.»
یکی از پیامدهای عدم رعایت این دستور دقیق اسلامی این است که زنان در تور قدرت مردان و مردان در تور جذابیت جنسی زنان گرفتار می شوند و عاقبت نرسیدن یا تداخل کامجویی ها، به خشونت و حتی قتل کشیده می شود. به خصوص نفوذ چنین فرهنگ غربی در جامعه اسلامی موجب تنش با غیرت، شرم و عرف دینی در جامعه اسلامی شده و خشونت و قتل خانوادگی را همراه می آورد. پس هر گاه در جامعه اسلامی مواردی از قتل های خانوادگی مشاهده شود رد پای فرهنگ غربی به خوبی نمایان است.
راه های پیشگیری از قتل های ناموسی
چنان که بیان شد، بی بندوباری و رهاگذاردن افسار خواهش های نفسانی به خصوص غرایز جنسی، مثل آن است که همانند اسیری دست و پای خود را بسته و بر مرکبی چموش و بدون لجام و افسار بتازیم. معلوم است که عاقبت چنین سواری هر چیزی می تواند باشد مگر عاقبت خوش.هر نقشه ای که دست و پای عقل انسان، خانواده و جامعه را ببندد یا نیرویی دیگر را بر نیروی عقل آنها مسلط کند می تواند به رواج هر چه بیشتر تصمیم های غیرعقلانی از جمله خشونت و حتی قتل های خانوادگی بینجامد. فرهنگ غربی که بر مبنای مادی گرایی و خودخواهی است و شهوت گرایی یکی از شاخه های مهم آن به شمار می رود به عنوان بستر عقل گریزی جامعه، تخریب بنیان های خانواده و عادی شدن فرهنگ خشونت، تجاوز، قتل و ... سالهاست که در تاریخ بشریت ثبت شده است.
برای پیشگیری از قتل و خشونت خانوادگی لازم است از همه مظاهر فرهنگ غربی که دزدانه پا به حریم جامعه اسلامی گذارده اند به سوی فرهنگ اسلامی خود بازگردیم. از این رو لازم است تربیت دینی فرد و اجتماع بازخوانی و بازفرآوری کنیم. تربیت فرد و تربیت خانواده و اجتماع همواره متأثر از یکدیگر هستند. در این جا به یک راهکار تربیت فردی و یک راهکار تربیت جمعی اشاره می شود.
تربیت فردی با استفاده از خودنگاهداری
اولین کسی که هر فرد می تواند و باید اصلاح و تربیت کند خودش است؛ چنانکه قرآن کریم می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ؛ [6] اى کسانى که ایمان آورده اید، به خودتان بپردازید. هر گاه شما هدایت یافتید، آن کس که گمراه شده است به شما زیانى نمى رساند.»براساس مفهوم این آیه شریفه، انسان باید به درون خود بپردازد و به درجه و مرتبه ای از هدایت درونی دست یابد که گمراهان توان آسیب رسانی به او را نداشته باشند. این معنای دقیق و عمیق خود فرمانی درونی است که فرد را قادرمی سازد ضمن حضور در متن جامعه و قرارگرفتن درعرصه ارتباطات، خود را به انواع آلودگی ها نیالاید و دیگرانی را که بهره کمتری از تقوا برده اند تربیت کند.
این، به معنای تقویت تسلط عقل بر دیگر بازوهای کششی انسان است که برآیند آن، افزایش قدرت و استحکام درونی انسان در برخورد با عوامل انحراف یا استعمار است؛ همان گونه که امام علی علیه اسلام می فرمایند: «الْکَیِّسُ مَنْ مَلَکَ عَنَانَ شَهْوَتِه؛ [8] باهوش تر، کسی است که مالک کنترل شهوت خود باشد.»
تربیت اجتماعی با استفاده از قانون
یکی از کارکردهای اصلی قانون، تربیت اجتماعی است. حکمت بسیاری از احکام دینی نیز تربیت جامعه است. جدای از قوانین اجتماعی که در دین اسلام مطرح است باید همسو با آن قوانین و البته متناسب با شرایط جامعه هدف، قوانینی در جهت تربیت جامعه تدوین و اجرا شود.اینها، از جمله وظایف بدیعی است که با ظهور انقلاب اسلامی و برپا شدن نظام اسلامی بر دوش دولت اسلامی(همه نهادهای نظام اسلامی) قرار گرفته است. امام علی علیه السلام نیز در زمان حکومت خود یکی از حقوق حاکم بر مردم را چنین بیان می کند: «الْإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکُمْ وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُم؛ [9] اما حق من بر شما آن است که هرگاه [شما را] فرامی خوانم، بپذیرید و هر زمان فرمان می دهم، پیروی کنید.»
متأسفانه به بازی گرفتن فرهنگ دینی در جهت منافع حزبی و انتخاباتی و به عبارت دیگر ذبح فرهنگ دینی به وسیله سیاست غیردینی موجب نفوذ فرهنگ غربی و شیوع پیامدهای پس از آن از جمله خشونت و قتل شده است و ادامه این راه جز به تباهی ختم نمی شود. توبه یعنی راهی که غرب به ما نشان داده را بازگردیم و با بیرون کردن فرهنگ غرب از دل جامعه، پنجره ای که بر روی فرهنگ غربی بازکرده ایم را ببندیم.
پینوشت
[1] سوره مریم، آیه 59.
[2] سوره نمل، آیه 55.
[3] امام چهارم علی بن حسین (ع)، الصحیفة السجادیة (نشر الهادی: قم، ۱۳۷۶)، 56, 8.
[4] سوره نساء، آیه 27.
[5] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (اسلامیه) (دار الکتب الإسلامیة: تهران، ۱۳۶۳)، ج 5, 535, حدیث 1.
[6] سوره مائده، آیه 105.
[7] علینقی فقیهی، «بررسی احادیث در زمینه ی راهکارهای تربیتی به منظور پیشگیری از رفتارهای نابهنجار جنسی نوجوانان و جوانان»، تربیت اسلامی 6، ش 3 (۱۳۸۷): 36.
[8] غرر الحکم (تصحیح رجایی) (دار الکتاب الإسلامی: قم، ۱۴۱۰)، 126, 2204.
[9] صبحی صالح و محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغة (صبحی صالح) (موسسة دار الهجرة: قم، ۱۴۱۴)، 79, خطبه 34.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}