8 بهمن 1388 / 12 صفر المظفر 1431 / 28 ژانویه 2010

حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) درباره گفته‎هاي بختيار پيامي فرستادند و اعلام كردند: آنچه كه ذكر شده است كه شاپور بختيار در سمت نخست وزير من مي پذيرم ؛ دروغ است، بلكه تا استعفا نكند او را نمي‎پذيرم چون اورا قانوني نمي‎دانم. امام راحل در بخش پاياني اين پيام افزودند كه من با بختيار تفاهمي نكردهام و آنچه كه سابق گفته است كه گفتگوي بين او ومن بوده دورغ محض است. ملت بايد موضع خود را حفظ كنند و مراقب توطئه ها باشند . ديگر حادثه مهم اين روز تحصن حدود چهل تن از روحانيون تهران براي اعتراض به جلوگيري از بازگشت امام خميني(رحمت الله علیه) به ايران بود. آنان در مسجد دانشگاه تهران تحصني نامحدود كردند. در ميان اين روحانيون متحصن بزرگاني چون دكتر بهشتي و آيت الله مطهري حضور داشتند؛ و بتدريج شمار روحانيون متحصن بيش از 400 نفر شدند.
استاد محمد فراهتي اديب و دانشمند گرانمايه بعد از عمري خدمت به اسلام و تبعيين و ترويج قرآن كريم به رحمت حق پيوست . اين عارف وارسته در سال 1293 شمسي در خانواده اي روحاني به دنيا آمد و تحت توجهات ويژه جد بزرگوارش آيت الله حاج صدر العلماكاشاني پرورش يافت. استاد فراهتي در سالهاي سياه و خفقان و استبداد با ايماني خلع ناپذير و بي هيچ هراسي ارشاد و هدايت مردم نهاد . ايشان بيش از سي سال در مسجد آقا بزرگ كاشان جلسات قرآن تشكيل دادو شاگردان بسياري تربيت كرد.
پس از شروع جنگ جهاني اول و تجاوز نيروهاي عثماني به آذربايجان ايران، دولت روسيه نيز قواي خود را وارد ايران نمود و براي تصرف شهرهاي آذربايجان، بين قواي روس و عثماني جنگ شديدي درگرفت. در اين نبرد سهمگين عده زيادي از مردم آذربايجان كشته و زخمي شدند و اموال آنان به غارت رفت تا اين كه قواي روس بر سپاه عثماني پيروز گشت و عثماني‏ها عقب نشيني كردند. قواي قزّاق روس در حالي به ايران هجوم آورده و در شهرها به تجاوزگري مشغول بودند، كه ايران از همان آغاز بي‏طرفي خود را اعلام كرده بود. روس‏ها در اين ميان، شهرهاي آذربايجان را آتش زده و مغازه‏ها را غارت كردند. اين واقعه در حالي صورت مي‏گرفت كه دولت تزاري روسيه از سوي لنين سرنگون شده و دولت جديدي با مرام كمونيستي قدرت را در دست گرفته بود. البته قواي قزاق روس كه اين زمان در ايران بودند، ارتباطي با دولت جديد نداشته و هنوز به دولت تزار وفادار بودند.
سيدحسن تقي‏زاده در شهريور 1256 ش در تبريز به دنيا آمد. پس از پايان تحصيل در دارالفنون تهران، با عضويت در تشكيلات فراماسونري و با توجه به نفوذ گسترده آن در بين روشنفكران ايراني به ويژه مشروطه‏خواهان، در جنبش مشروطه شركت فعالي داشت و پس از به توپ بستن مجلس توسط محمد علي شاه قاجار، به سفارت انگليس پناهنده شد. تقي‏زاده پس از فتح تهران توسط مشروطه خواهان در از بين بردن مخالفان خود تلاش زيادي به كار برد به طوري كه او از عوامل مؤثر در دستگيري، محاكمه و شهادت شيخ فضل‏اللَّه نوري و نيز باني اصلي در ترور و شهادت آيت اللَّه سيد عبداللَّه بهبهاني به شمار مي‏رود. او كه در اكثر دوره‏هاي اوليه مجلس شوراي ملي به نمايندگي انتخاب شده بود، پس از انقراض قاجار نيز به سمت‏هاي گوناگوني نيز دست يافت. تقي‏زاده در 1310 ش وزير دارايي گرديد و در اين سمت با امضاي معاهده تمديد قرارداد دارسي در خرداد 1312، سلطه بريتانيا را بر منابع نفتي و سرمايه‏هاي ايران استمرار بخشيد. در دوران محمدرضا نيز به عنوان سفير، راهي لندن شد و در 1328 به رياست مجلس سنا رسيد. سيدحسن تقي‏زاده از بانيان اوليه و اصلي وابستگي ايران به سياست‏هاي انگليس طي نهضت مشروطه ايران و يك قرن بعد از آن بود. او همچنين از عوامل توفيق نقشه‏هاي سياسي بريتانيا و نفوذ آن كشور در ايران به شمار مي‏رفت. تقي‏زاده در اواخر عمر به دليل افشا شدن اسامي و اسرار فراماسون‏هاي ايراني توسط ساواك كه براي تضعيف نفوذ انگلستان و تقويت نفوذ آمريكا صورت گرفت، به بهانه كهولت سن، فعاليت سياسي را كنار نهاد و خانه‏نشين شد. از پرويز يا چنگيز، تاريخ انقلاب ايران، ماني و دين او و بيست مقاله از جمله آثار اوست. سيدحسن تقي‏زاده سرانجام در هشتم بهمن 1348 ش پس از هفتاد سال فعاليت سياسي و به عنوان آخرين فرد از رجال سياسي دوران مشروطه در 92 سالگي درگذشت.
در اعتراض به جلوگيري دولت بختيار از ورود امام خميني(ره) به كشور، حدود چهل نفر از روحانيون مبارز و انقلابي، در مسجد دانشگاه تهران تحصن كردند و شرط پايان اين تحصن را بازگشت حضرت امام عنوان نمودند. حضرات آيات سيد محمد حسيني بهشتي، مرتضي مطهري، عطاءاللَّه اشرفي اصفهاني، سيد محمود طالقاني، محمدجواد باهنر، سيد علي خامنه‏اي، اكبر هاشمي رفسنجاني، محمد امامي كاشاني، محمد يزدي، علي مشكيني، محمد صدوقي و... از جمله متحصنين بودند. اين تحصّن مورد حمايت و استقبال شديد مردم و مراجع تقليد واقع شد و در نهايت شرايطي را به وجود آورد كه بالاخره دولت بختيار را مجبور ساخت به بستن فرودگاه‏ها پايان بخشد و اجباراً قدمي ديگر به عقب رود.
در اين روز، در تظاهرات و برخوردهاي خونين در سراسر كشور، ده‏ها تن شهيد يا مجروح شدند. مردم تهران نيز در حالي كه براي پيوستن به روحانيون متحصن در مسجد دانشگاه تهران به سمت دانشگاه در حركت بودند، از طبقات بالاي ساختمان ژاندارمري مورد هجوم نيروهاي انتظامي قرار گرفته و چهره شهر تهران به صورت يك شهر جنگ زده درآمد. اين حركت، انعكاس جهاني يافت و برخي از خبرگزاري‏ها، آن را مشابه كشتار هفدهم شهريور دانستند. نكته قابل توجه در اين روز، همياري مردم بود چرا كه تنها يك ساعت پس از آغاز كشتار، راهروهاي بيمارستان‏ها، مملو از لوازم بيمارستاني اهدايي از سوي مردم گرديد.
بنابر برخي از روايات سلمان فارسي از صحابه پيامبر گرامي اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) رحلت كرد ودر شهر مدائن بدست حضرت علي (علیه السّلام) بخاك سپرده شد .سلمان از مشاهير صحابه و ياران حضرت رسول گرامي (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود و از اديان و مذاهب مختلف زمان خود آگاهي كامل داشت . وي در پرهيز گاري و كارداني شهره زمانه بود از جمله اقدامات مدبرانه وهوشيارانه سلمان كه حاكي از كارداني اوست در هنگامه جنگ غزوه خندق بود كه مسلمانان را به حفر خندق پيرامون شهر مدينه راهنمايي كرد و موجبات امنيت وپيروزي رابراي مسلمانان فراهم آورد . سلمان فارسي در اواخر عمر حكومت مدائن را برعهده داشت ودر اين مقام در نهايت عدالت حكومت كرد .
خواجه جمال الدين سلمان بن علاءالدين محمد ساوجي معروف به سلمان ساوجي از بزرگ‏ترين شاعران قصيده‏سرا و از غزل گويان نيكو سخن قرن هشتم هجري مي‏باشد. زندگي سلمان بيشتر در دربار امراي آل جلاير (ايلكانيان) و در بغداد كه پايتخت آنان بود، سپري شده است. سلمان را مي‏توان آخرين قصيده سراي بزرگ ايران بعد از مغول دانست و او از همه‏ي معاصران خود، بهتر از عهده‏ي تتبع قصايد شاعران قصيده سراي قرن پنجم و ششم هجري برآمده است. او در علوم و فنون متداول زمان خود به درجه‏اي از كمال رسيد كه توانست به مدد ذوق خدادادي در سخن سرايى و شاعري، از نامداران عصر خود شود. مجموع اشعار سلمان در حدود يازده هزار بيت است. وي در همه‏ي زمينه‏ها و قالب‏هاي شعري، ذوق آزمايى كرده و به اعتقاد محققين، در زمينه‏ي شعر، استاد مسلّم بوده است. مهارت و استادي او در شاعري تا بدان پايه بوده كه حافظ شيرازي او را ستوده است. در اشعار سلمان، گرايش‏هاي عارفانه موجود است و اعتقادات او در اين زمينه به خوبي در اشعارش جلوه‏گر است. در ديوان اشعار سلمان، قصايد ديني در توصيف خداوند متعال و رسول گرامي اسلام نيز وجود دارد كه برخي از آن‏ها از نظر قدرت تشبيه و شيوايي زبان، بسيار زيبا هستند. از سلمان ساوجي، دو داستان منظوم با نام‏هاي فراق نامه و جمشيد و خورشيد نيز باقي مانده است.
هَندل از بزرگترين آهگسازان آلماني در خانوادهاي مذهبي در ايالات ساكس آلمان به دنيا آمد. هندل را بيشتر بنام آهنگساز مذهبي مي شناسند، زيرا قطعات خود را براي ارگ كليسا و پيانو تنظيم كرده است . او در سال 1759 ميلادي در گذشت.
پطْر كبير فرزند آلكسي ميخايلوويچ پادشاه معروف روسيه درروز 12 مارس 1672م در خانواده تزار روس به دنيا آمد. پس از مرگ پدر، اغتشاشاتي در روسيه روي داد كه به قدرت گرفتن سوفي دختر ميخايلوويچ و خواهر پِطر انجاميد. در اين هنگام، پتر خردسال، به يكي از مناطق اطراف مسكو فرستاده شد. پتر كه در ده سالگي به تزاري روس رسيده بود، با وجود خواهرش سوفي، نمي‏توانست به راحتي سلطنت كند و در واقع تا 17 سالگي، تحت نفوذ و اقتدار او باقي بود. در 29 سپتامبر سال 1689م، پتر با كمك جمعي از دوستان خود به مسكو حمله برد و سوفي را به زندان افكند و خود به جاي او به سلطنت نشست. پتر از همان زمان، درصدد دست يافتن به درياي آزاد بود تا كشور روس را با دول اروپايي مرتبط كند. از اين رو با امپراتوري عثماني به جنگ پرداخت و پس از نبردهايي سنگين، قسمت‏هايي از اين امپراتوري را به تصرف خود درآورد. پتر پس از آشنايي با تمدن اروپاي غربي و تسلط بر زبان‏هاي آلماني - هلندي و مقدمات هندسه وحساب به دو مسئله توجه نشان داد. يكي آشنا كردن ملت روسيه به وضع تمدن اروپاي غربي و ايجاد تشكيلات جديد داخلي و ديگري، توسعه كشور و دست يافتن به درياي سياه و بالتيك. پتر كبير براي عملي نمودن منظور دوم خود به مدت بيست سال به جنگ پرداخت و مناطيى را تصرف نمود. او براي آنكه به خوبي با جزئيات تمدن كشورهاي اروپاي غربي آشنايى حاصل كند، دو سفر به اروپا كرد و ضمن آن، اطلاعاتي درباره زندگي آنان به دست آورد. پتر در مراجعه به كشورش، عده‏اي مهندس، طبيب، صنعت‏گر و افسر لايق جهت تشكيلات جديد روسيه همراه خود آورد و تلاش فراواني در ايجاد و ساماندهي تشكيلات و تأسيسات جديد اداري، نظامي و مذهبي كشور از خود نشان داد. از اين روست كه پتر كبير را مؤسس روسيه جديد ناميده‏اند. پتر در سال 1721م خود را امپراتور كل روسيه اعلام كرد و پس از آن، انتخاب امپراتور آينده را تابع اراده پادشاه وقت قرار داد. او علي‏رغم دارا بودن صفاتي از قبيل ازخودگذشتگي فراوان در راه روسيه، در منتهاي بي‏رحمي و فساد نيز قرار داشت و جان و آزادي و شخصيت افراد در نظر او هيچ‏گونه ارزشي نداشتند. آرزوي دستيابي به درياهاي آزاد و گرم به عنوان يكي از وصاياي پتر كبير، در جانشينان او تداوم يافت و پادشاهان روس هميشه درصدد اجراي اين خواسته بودند. چنانكه دست‏اندازي به خاك ايران در طول سلطنت شاهان قاجار نيز در راستاي همين سياست شكل گرفت. پتر كبير سرانجام در بيست و هشتم ژانويه 1725م در پنجاه و سه سالگي درگذشت.
رومن رولان نويسنده معروف فرانسوي، در 28 ژانويه 1866م در فرانسه به دنيا آمد. او تحصيلات خويش را در رشته تاريخ به پايان رساند و در تاريخ موسيقي تخصص پيدا كرد؛ با اين حال به ادبيات علاقه خاصي داشت. از اين جهت با نوشتن دو رشته نمايش‏نامه‏هاي جديد دراماتيك درصدد برآمد كه سطح تئاتر فرانسه را بالا برد، ولي اين نمايش‏نامه‏ها چندان توفيق نيافت. بنابراين دست از داستان‏نويسي كشيد و به تهيه و نوشتن شرح حال و بيوگرافي بزرگان جهان دست زد. رولان در اوايل قرن بيستم شرح زندگي بتهوون و ميكل آنژ را منتشر ساخت و به شهرت و افتخار رسيد. گذشته از هنرمندان و بزرگان واقعي، وي به نوشتن شرح حال هنرمندان خيالي نيز دست زد و با ارائه اثر معروف ژان كريستف، در چندين جلد كاري متفاوت ارائه داد. رومن رولان پس از شروع جنگ جهاني اول راهي سوئيس شد و در سال 1916م به دريافت جايزه ادبي نوبل موفق گرديد. وي در اواخر عمر به انديشه‏هاي عرفاني شرق، به خصوص هنديان متمايل گشت و از طرفداران مهاتما گاندي، رهبر آزادي هند گرديد. رولان از نادرترين نويسندگان فرانسه است كه در فرهنگ اين كشور، در رشته موسيقي‏شناسي نيز تاثير فراواني داشت. علاقه وافر به آزادي و بشردوستي، وي را بر آن داشته بود كه از زمان جنگ جهاني اول به بعد، همه كوشش خود را در راه صلح و منافع مشترك مردم دنيا به كار بَرد. آثار آخر عمر رولان، حاكي از برگشت به دوستي‏ها و محبت‏هاي عهد جواني است. او از پيروي از سبك گريزان بود. سبك او يكنواخت و ساده بود تا جايي كه يك‏دست و بي‏تنوع به نظر مي‏رسيد؛ هرچند نشانه‏هايي از تغزل در آن به چشم مي‏خورد. از ديگر آثار رولان، مي‏توان به جان شيفته در هفت جلد، سفر دروني، ماوراي جدال‏ها و نمايش‏نامه گرگ‏ها اشاره كرد. رومن رولان سرانجام در 20 اوت 1944م در 78 سالگي درگذشت.
تئودور ميخائيلويچ داستايوسْكي نويسنده بلندآوازه روسي در 30 اكتبر سال 1821م در مسكو به دنيا آمد. وي در سال 1843م دوره تحصيلات مهندسي خود را به پايان رساند و پس از كمي خدمت در اين زمينه، وارد عرصه ادبيات گرديد. داستايوسكي نخستين داستانش را مردم فقير نام گذاشت كه با استقبال پر شوري مواجه گرديد. پس از آن به نوشتن داستان‏هايى از قبيل زن صاحبخانه و شب‏هاي سپيد پرداخت و مردم به همان سرعت كه به اثر اول او روي آورده بودند، از اين نوشته‏ها ابراز تنفر كردند. داستايوسكي از اين موضوع دلسرد شد و به جمعيت آزادي‏خواهان كه در آن هنگام فعاليت‏هايى داشتند پيوست. در سال 1849م او را به جرم قيام بر ضد سلطنت و مخالفت با كليسا دستگير و محكوم به اعدام كردند. اما در آن لحظه كه مي‏خواستند حكم اعدام او را اجرا كنند قاصدي از طرف تزار خبر آورد كه محكوميت او به چهار سال زندان و تبعيد به سيبري تغيير يافته است. بدين ترتيب داستايوسكي به طرزي معجزه‏آسا از مرگ نجات يافت. وي دوران سختي را در سيبري گذراند كه در جسم و روح او اثري فراوان به جاي نهاد. وقتي كه داستايوسكي از تبعيد بازگشت، حيات ادبي خود را با شيوه رئاليستي و واقع‏گرايى آغاز كرد. وي در طول زندگي خود دچار رنج زندان، بيماري و تهي‏دستي شد و به همين دليل، شفقت سرشاري كه در آثارش نسبت به نوع بشر ديده مي‏شود تا حدي ناشي از همين رنج‏هاست. آثار داستايوسكي از لحاظ مهارت وي در تحليل رواني قهرمانان، همدردي با بيچارگان و شكست‏خوردگان و نيز توصيف‏هاي نافذ زندگي قرن نوزدهم ميلادي، در روسيه ممتاز است. بسياري از داستان‏هاي وي، انعكاسي ازتجارب شخصي اوست. هم‏چنين در آثار بزرگ داستايوسكي، موضوع اصلي، مسئله آزادي انسان و توجيه خدا و نظم جهاني است. داستايوسكي در داستان‏هاي خود كوشش مي‏كرد پرده از رازهاي روح انسان بردارد و تضادهاي باطني روح را كشف نمايد. از ويژگي‏هاي آثار او، ايمان و اعتقاد به دوگانگيِ احتراز ناپذير و غيرقابل استيلاي درون انسان است. او معتقد بود در درون انسان، نيك و بد و خير و شر، همواره مبارزه مي‏كنند. در تمام آثار داستايويسكي، يك نفر كه آرزو كند زندگاني آرامي را داشته باشد وجود ندارد. گويى مريض‏خانه‏اي به همراه معلولين عصبي و اماكن كثيف و متعفن و بيغوله‏هاي تنگ و تاريك را توصيف مي‏كند. عوالم او پر از اشباح تاريك و سراپا آيينه دِق است. اما قدرت فكري تخيل او، انسان را سخت مسخر مي‏كند. داستايوسكي نابغه‏اي عظيم و معجوني است از قدرت و ضعف، عصيان و اطاعت، نظم و آشفتگي و فضيلت و تبهكاري و... . او خالق آثار عميقي است كه در همه آنها تمايل شديد به رقت و ترحم ويك ديد رواني قوي به چشم مي‏خورد. نفوذ داستايوسكي در نويسندگان و فلاسفه بعدي چنان حيرت‏انگيز است كه برخي از فلاسفه بزرگ اذعان مي‏كنند كه روان‏شناسي را از داستايوسكي آموخته‏اند. غالب نوشته‏هاي وي پيچيده و به زبان دشوار روسي كه خاص جامعه ممتاز روسيه قديم و مشحون از اصطلاحات و جمله‏هاي فرانسوي كه در زبان روسي نفوذ يافته بود، نوشته شده است، ولي بعضي از آثار او نيز با زباني فصيح و مردم پسند تحرير گرديده و تا حدي ساده است. داستايوسكي زندگي مردم روسيه را آن چنان كه بود، توصيف كرده است. برخي از آثار او عبارتند از: دل نازك، جنايت و مكافات، خانه اموات، جن زدگان، ابله و برادران كارامازوف. تئودور داستايوسكي سرانجام در بيست و هشتم ژانويه سال 1881م در شصت سالگي درگذشت.
ويليام باتْلِر ييتْزْ شاعر و اديب ايرلندي - انگليسي در سيزدهم ژوئن 1865م در ناحيه‏اي نزديك دوبلين در ايرلند به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود، به ترجمه و گردآوري قصه‏هاي ايرلندي پرداخت و پس از نگارش كتاب سفرهاي اُويسين در 24 سالگي به شهرت رسيد. علاقه ييتز به ناسيوناليسم ايرلندي و افسانه‏هاي كشورش در اين كتاب منعكس است. نمايش‏نامه‏هاي ييتز، همگي به قصد تبليغات ادبي نوشته شده بودند و همين كه به هدف خود رسيدند، حيات ادبيشان به پايان رسيد و به ندرت از دوران خودشان فراتر رفت. اما شعر ييتز، با گذشت زمان اهميت بيشتري يافت. اشعار غنايى مربوط به دوره‏هاي نخست از حيات ادبي ييتز، به كرات در منابع ادبي آورده شده‏اند، حال اينكه اشعار دوره‏هاي بعدي او، با آن سبك و كنايات و رمزهاي تو در تويشان، نفوذ و تأثيري بي‏حساب بر شاعران جوان داشتند. ييتز از رهگذر همين تغيير سبك‏ها و همين تغيير در تأكيدها، به غناي شعر معاصر ايرلند كمك فراواني نمود و به آن لحن و بياني بخشيد كه گاه بي‏تكلف و خودماني و گاه الهام وار و وَحْياني اما درهمه حال برخوردار از جلال و شكوهي ماندگار است. او مظهر روحيات و آرزوهاي ملت ايرلند به شمار مي‏رفت و همه عمرش، صرف پيشرفت فرهنگ و تامين استقلال ايرلند گرديد. وي به خاطر اشعار الهام بخشش كه به طرز هنرمندانه‏اي، روحيه يك ملت را بيان مي‏كند، در سال 1923م موفق به اخذ جايزه نوبل ادبيات گرديد. هم‏چنين ييتز در سال‏هاي 1892 و 1903م مجمع ادبي ايرلند و مجمع تئاتر ملي ايرلند را تأسيس كرد. از آن گذشته، وي مبارزات شديدي براي استقلال ايرلند نمود و سهم بزرگي در انعقاد پيمان استقلال اين كشور در سال 1921م داشت. نمايش‏نامه‏هاي آب‏هاي ظلمت و دير و شعرهاي كلاه‏خود سبز و برج از جمله آثار اوست. ييتز از نادرترين شاعراني است كه آثار دوره آخر زندگيشان، بهترين آثار آنان به شمار آمده است. جاذبه سبك او به زيبايى قالب شاعرانه‏اش بستگي دارد و نمايش‏نامه‏هايش نيز از ادراك شاعرانه برخوردار است. در ساختمان نمايش‏نامه، توجه ييتْزْ بيشتر به كلام است تا به خصوصيت‏هاي اخلاقي و روحي اشخاصِ نمايش. ييتز در اواخر عمر، از بزرگ‏ترين شاعران نيمه اول قرن بيستم شناخته شد و مورد تكريم قرار گرفت. حتي كساني كه به سبب صراحت بيان او در نقد، وي را دشمن مي‏داشتند، در زمان مرگ، يك صدا او را بزرگ‏ترين شاعر انگيسي عصر خود خواندند. ويليام باتلرييتز به عنوان يكي از چهره‏هاي مورد احترام جامعه و عضو مجلس ايرلند، سرانجام در 28 ژانويه 1939م در 74 سالگي درگذشت.