یک گل اگر بخواهد زیبایی‌هایش را ظاهر سازد و یا یک درخت اگر بخواهد محصول خوبی را به بار بنشاند، نیاز دارد که در یک محیطی مناسب، معتدل و دارای شرایط لازم، رشد و نمو کند. پیشرفت در هر زمینه ای نیاز به ایجاد شرایط خاص خود دارد. در پیشرفت های فردی و اجتماعی اصلی ترین مؤلفه حفظ آرامش است؛ وقتی آرامش در فرد و جامعه وجود داشته باشد، زمینه های پیشرفت نیز فراهم تر خواهد بود. به زبان ساده تر پیشرفت هر جامعه ای در سایه آرامشِ آن جامعه و افراد حاضر در آن شکل می گیرد. آرامش ریل اصلی پیشرفت است که قطار استعدادها و توانایی های انسان را به حرکت در می آورد و به حرکت رو به جلوی آن کمک می دهد.
 

آرامش در سایه تأمین نیاز

وقتی گرسنه می شویم حالت عصبی به سراغمان می آید و وقتی غذا می خوریم آرامش می یابیم و برای انجام فعالیت های روزمره نیز توان لازم را پیدا می کنیم توجه به همین یک مثال ساده ما را به یک مدل کلی تر می رساند که در سایه تأمین نیازها آرامش به سراغ انسان می آید و آمادگی حرکت رو به جلو در او بیشتر می شود. «ارضای نیازهای اساسی در حکم ایجاد زمینه لازم برای شکوفاسازی استعدادها و قابلیت های بالقوه و تأمین بهداشت روانی افراد است.»[1]
 
یکی از اصلی ترین نیازهای انسان نیاز به ازدواج است که در دل خود می تواند به صورت همزمان چندین نیاز را تأمین نماید. نیاز جنسی، نیاز به امنیت، نیاز به اقتدار، نیاز به محبت، نیاز به جلب توجه و دیده شدن و... یک طیف گسترده از نیازهایی هستند که با یک ازدواج خوب می توانند تأمین شوند و ثمره تأمین نیاز همان آرامش خواهد بود که قرآن کریم به زیبایی بدان اشاره کرده است آنجا که خداوند تبارک و تعالی بیان می دارد: «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛[2] و باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم بافکرت ادله ای (از علم و حکمت حق) آشکار است.»
 
 

با دقت در این آیه (که دستور خداوند تبارک و تعالی نیز تفکر در آن است)، به وضوح به برخی از مهمترین این نیازها می توان دست یافت؛ نیاز به آرامش، نیاز به انس و امنیت، نیاز به محبت و مهربانی، همگی از نیازهای اصلی انسان هستند که در این آیه صراحتاً بدان پرداخته شده است؛ از این رو است که در نزد خداوند این همه تأکید بر ازدواج شده است و چه روایات بسیاری که در این زمینه از لسان معصومین (علیهم السلام) وجود دارد که از جمله آنها روایتی زیبا از پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است که می فرمایند: «مَا بُنِیَ بِنَاءٌ فِی اَلْإِسْلاَمِ أَحَبُّ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى مِنَ اَلتَّزْوِیجِ؛[3] در اسلام هیچ بنایى ساخته نشد که نزد خداوند محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.»
 

ازدواج سکویی برای پریدن به اوج

شاید برخی در ذهنشان این سوال شکل بگیرد که در زندگی های کنونی وقتی که به اطراف خود نگاه می کنیم می بینیم که بسیاری از افرادی که متأهل شده اند از زندگی خود راضی نیستند و خبری از پیشرفت و سعادتمندی در زندگی شان نیست، حال چگونه است که اسلام این همه آثار را برای ازدواج برشمرده است؟
 
کوتاه ترین پاسخی که می توان به این سوال داد این است که همان خدایی که ازدواج را زمینه ای برای سعادت و پیشرفت انسان قرار داده، برای ازدواج شرایطی را مد نظر گرفته است که با رعایت آن شرایط حتماً به آن ویژگی ها و آثار با اهمیت می توان دست یافت.
 
امروزه در جامعه ما ازدواج و به طور کل کانون خانواده، دچار آسیب هایی شده که از کارکرد خود تا حدودی فاصله گرفته است. برای نمونه باید گفت فضای مجازی رها شده وقتی با جذابیت های فریبنده خود روابط فرازناشویی را گسترش می دهد دیگر رمقی برای زن و مرد باقی نمی گذارد که در یک فضای متعهدانه به صورت کامل نیازشان را تأمین نمایند. از این دست مثال ها بسیارند که ذکر آنها در این کوتاه نوشته امکان پذیر نیست.
 

اهل بیت (علیهم السلام)، بهترین الگو برای ازدواج موفق

در این آشفته بازاری که با رسومات غلط و رفتارهای نادرست، ازدواجِ پاک و آسمانی به گوشه رینگ برده شده است، لازم است بار دیگر با بازخوانی سیره و سخنان اهل بیت (علیهم السلام) به این گوهر ناب توجه نماییم و برکت را به زندگی های سرد و بی رونقمان باز گردانیم. در سیره و سخنان اهل بیت (علیهم السلام) معیارهای کلی که باید در ازدواج و زندگی زناشویی مد نظر قرار گرفته شود به وفور یافت می شود که دل سپردن به آنها می تواند ما را از این مشکلاتی که امروزه با آنها سر و کار داریم جدا کند و ازدواج را برای ما همانند ریلی قرار دهد که قرار است قطار توانمندی های ما را به ایستگاه شکوفایی و سعادت برساند. از جمله مهم ترین این معیارها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
 
1.ساده زیستی و دوری از دنیاطلبی
«در سایة زهد و سـاده‌زیستی، ظـواهر فـریبنده دنـیا رنـگ مـی بازد و شخص می تواند با درک بیشتری، خویش را‌ با واقعیت زندگی وفق داده و در شرایط سخت و دشوار هم با دلی شاد و امیدوار، به زندگی بپردازد و به راحتی از تجملات چشم‌پوشی نماید و در محیط خانواده بـا همدلی و همکاری در‌ جهت‌ سعادت و خوشبختی حقیقی گام بردارد.»[4] امام‌ علی ‌(علیه السلام) پیـرامون اسـراف فرموده است‌: «کلُّ مَا زَادَ عَلَى اَلاِقْتِصَادِ إِسْرَافٌ؛[5] هر چیز که از حد میانه‌روی بگذرد،اسراف است.»
 
 

بسیاری از تجملاتی که در شروع زندگی ضروری خوانده می شود، تکلّفی بیش نیستند و نه تنها گرهی از زندگی باز نمی کنند بلکه بابت هزینه های گزافی که به خانواده ها تحمیل شده است گرفتاری هایی را برای آنها و فرزندانشان ایجاد می نماید که تا سالیانی دراز رنگ آرامش را به زندگی نمی بینند.
 
2.پاکدامنی و تعهد
از اصلی‌ترین کارکردهای خانواده سیانت از ارزش های اخلاقی فرد است. پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: « إذا تَزَوَّجَ العَبدُ فقدِ استَکمَلَ نِصفَ الدینِ ، فَلْیَتَّقِ اللّه َ فی النِّصفِ الباقی؛[6] هر گاه آدمى ازدواج کند، نصف دین را به دست آورده است و براى نصف دیگر باید تقواى خدا پیشه کند.» این حدیث شریف ازدواج را یکی از ارکان مهم در سلامت اخلاقی می داند که برای تکامیلش حتما باید تقوا در کنار آن قرار گیرد و یکی از مهم ترین نمادهای تقوا حفظ عفاف، پایبندی و تعهد به زندگی است. هر چه میزان رفتارهای متعهدانه زن و شوهر در فضای خانه بیشتر باشد آثار پر برکت ازدواج نمایان تر خواهد شد.
 
3.توجه به نیازهای اصلی در برابر نیازهای کاذب
یکی از راهکارهای دنیای مدرن برای ایجاد سلطه روز افزون خود، ایجاد نیازهای کاذب در جهت فراموش شدن و کم توجهی به نیازهای اصلی اعضای خانواده است. از هر روشی استفاده می کند تا افراد از تأمین نیازهای اصلی‌شان غافل بمانند. تأمین نیاز به محبت و احترام در سایه آرامشی که ازدواج برای فرد به ارمغان می آورد چیز کمی نیست و بی تردید از آن به عنوان سکوی پرشی برای رسیدن به پیشرفت‌های دنیایی و تعالی اخروی نام برد.
 
نسخه کاذب غرب ایجاد نیازهای کاذبی همچون پرداختن به عمل های زیبایی است که چه انرژی‌ها و هزینه‌های هنگفت و خانمان سوزی را که بر خانواده ها تحمیل نمی‌نماید و یا این که جایگاه شوهر که برای زن حکم پناهگاه و تکیه گاه مطمئن را دارد با آن همه تاکیداتی که در کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای حفظ احترام شوهر وجود دارد: «لَوْ أَمَرْتُ أَحَداً أَنْ یَسْجُدَ لِأَحَدٍ لَأَمَرْتُ الْمَرْأَةَ أَنْ تَسْجُدَ لِزَوْجِهَا؛[7] اگر قرار بود که من به کسی دستور دهم برای دیگری سجده کند به زن دستور می دادم برای شوهرش سجده کند»، رها می‌شود و زن را حواله به فعالیت اجتماعی و ورود به بازار کار می کند تا از طریق کسب درآمد آن تکیه گاه را خودش مستقلاً بسازد و حال این که این مسیر او را گرفتارتر خواهد کرد.
 
 

در سیره اهلبیت (علیهم السلام) تک تک این نیازهای واقعی مورد توجه قرار گرفته است که رعایت آن می تواند یک ازدواج را رنگ و بویی آسمانی ببخشد.
 
4. گذشت و عبور از خودخواهی
دنیای غرب با آن تفکر انسان محورانه ما را به سمت خودخواهی ها سوق می دهد در حالی که اگر بنای یک زندگی در همان ابتداء بر گذشت و صبر قرار داده شود انسان به موفقیت های بی نظیری دست پیدا خواهد کرد. همان چیزی که انسان در خودخواهی به دنبال آن است در گذشت کردن بیشترش را به دست خواهد آورد. مبنای زندگی الهی و ازدواج آسمانی بر همین گذاشت ها استوار است. حسن ختام این نوشتار یک حدیث زیبا از امام صادق (علیه السلام) است؛ «اسحاق بن عمّار می گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: حقّ زن بر مرد چیست که با انجام آنها انسان، «نیکوکار» محسوب شود؟ امام (علیه السلام) فرمود: خوراک و پوشاک او را فراهم نماید و اگر خطایی از او سر زد، از او بگذرد. سپس فرمود: پدرم امام باقر (علیه السلام) همسری داشت که به او آزار می رساند؛ ولی پدرم او را مورد عفو و بخشش قرار می داد.»[8]
 


پی‌نوشت:
  1. مقاله: بررسی ارتباط ارضای نیازها با اضطراب تحصیلی دانش آموزان، جمال حقیقی، مجله علوم تربیتی و روان شناسی، دوره3، سال7، شماره های 1و 2، سال1372.
  2. آیه 21 سوره روم.
  3. من لایحضره الفقیه، محمد بن علی ابن بابویه، ج5، ص9، ترجمه محمد جواد غفاری و همکاران، انتشارات صدوق، تهران، 1368.
  4. میزان الحکمة، محمد محمدی ری شهری، ج 8، ص278، چاپ دوم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، 1367.
  5. عیون الحکم و المواعظ، کافی‌الدین‌ابی‌الحسن‌علی لیثی‌واسطی، ج1، ص376، انتشارات موسسه فرهنگی دار الحدیث، قم، 1376.
  6. میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج5، ص82، چاپ دوم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، 1367.
  7. الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج5، ص507، مصحح:علی اکبر غفاری، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.
  8. همان، ج6، ص510.