چه کارهایی کودک آزاری است؟

هنگامی که اسم کودک آزاری به میان می آید، اذهان والدین به سمت کودک آزاری جسمی یا جنسی می رود، اما غافل از اینکه شاید خودشان هم آزارگر فرزند باشند، زیرا بی توجهی، سهل انگاری، چزاندن و آزار روانی و عاطفی نیز کودک آزاری به شمار می رود.

بسیاری از مردم برای کودک آزاری های جنسی و جسمی، دل می سوزانند و اشک می ریزند در حالیکه شاید بسیاری از موارد، کودک آزاری روانی و عاطفی را بارها در طول روز می بینند یا حتی خودشان اقدام به آن می کنند و بی اعتنا از کنار آن رد می شوند.

بسیاری از اقشار طبقات بالا و فرهیخته جامعه ادعا دارند که کودک خود را تنبیه بدنی نمی کنند، اما آیا این مساله برای آرامش و رشد روحی و روانی کودک، کافی است، آیا آزار روحی و روانی کودک به همان اندازه تنبیه بدنی و چه بسا بدتر از آن روی کودک تاثیر نمی گذارد. به راستی کدام سیستم قضایی، کیفری یا اجتماعی در کشور قادر است که موارد کودک آزاری روانی و عاطفی را احراز کند.

ضرورت پاسخگویی به این سئوال ها ما را بر آن داشت تا با برپایی میزگردی با حضور احمد خاکی معاون اجتماعی بهزیستی استان تهران، مطهره ناظری حقوقدان، وکیل دادگستری و رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان و سعید نوروزی کارشناس مسئول امور آسیب دیدگان بهزیستی استان تهران، به واکاوی مسائل مربوط به حوزه کودک آزاری روانی و عاطفی بپردازیم.

برای پیشگیری از کودک آزاری 11 مهارت لازم را فرابگیرید

قبل از طرح این سوال که چرا کودک آزاری ایجاد می شود، باید چند پله عقب تر برویم و ببینیم خانواده چقدر آمادگی فرزند آوری را دارد. زوج ها قبل از ازدواج باید بدانند که چقدر آمادگی لازم را برای ازدواج و بعد از آن برای فرزندآوری، دارند، گاهی افراد آمادگی لازم برای ازدواج ندارند، آنگاه چگونه انتظار داریم که آمادگی فرزندآوری را داشته باشند. بطورقطع این زوج ها با مشکل روبرو می شوند.

موضوع بعدی این است که آیا زوج ها آمادگی لازم برای تربیت فرزندان دارند. تمام این موارد به 11 مهارت خلاصه می شود که لازم است شکل بگیرد تا بستر خانواده برای فرزندآوری آماده شود.

این مهارت ها شامل مهارت ارتباط کلامی، مهارت همدلی و درک کردن، مهارت مدیریت بر هیجانات، مهارت خلاقیت، مهارت تفکر نقادانه، مهارت تصمیم گیری، مهارت حل تعارض، مهارت مقابله با استرس، مهارت معنوی، مهارت حل مساله و مهارت به تعویق انداختن تمایلات است.
 

گفت و گو بین خانواده های ایرانی وجود ندارد

بیشتر مشکلات امروز کودکان ما به خاطر عدم ارتباط مناسب بین پدر و مادر و همچنین ارتباط آنان با فرزندان است. مهارت ارتباط کلامی می تواند زیربنای بسیاری از مهارت های دیگر باشد که گفت و گو نیز شامل آن می شود که بسیاری از مشکلات را برطرف می کند. طبق پژوهش های انجام شده، کمترین میزان گفت و گو بین خانواده های ایرانی وجود دارد که باید اصلاح شود.
 

کودکان تصمیم گیرنده شده اند

مهارت بعدی برای زندگی بین زوج ها، مهارت همدلی و درک کردن یکدیگر است. و مهارت بعدی برای زندگی، مهارت مقابله با استرس است که میزان آن بین خانواده های ایرانی بسیار کم است.

مهارت مدیریت بر هیجانات، مهارت خلاقیت و مهارت تفکر نقادانه از دیگر مهارت های لازم برای زندگی محسوب می شوند و باید بررسی شود که چقدر کودکان ما حق نقد دارند و چقدر ما نقد پذیر هستیم. اینها مسائلی است که امروز باید در خانواده ها، شکل بگیرد.

لازم است که در زندگی ، حد و مرز مسئولیت ها را مشخص کنیم. زمانی پدر مالک همه تصمیم گیری ها و در برخی جاها، مادر بود. امروز در بسیاری جاها، فرزندان مالک تصمیم گیری ها شده اند. باید حتما حد و مرز این مساله مشخص شود تا تصمیم گیری آن عاقلانه باشد.
 

ناکامی برای فرزندان لازم است!

مهارت مدارا با ناکامی ها در خانواده های ایرانی کم است. خانواده ها فکر می کنند فرزندان هیچ جا نباید شکست بخورند درحالیکه ناکامی، لازمه زندگی هست.

در توضیح مهارت به تعویق انداختن تمایلات نیز باید گفت خانواده ها در برابر خواسته های کودکان، بی نهایت بی حوصله هستند و فکر می کنند تمایل و خواسته های کودکان سریع باید برطرف شود درحالیکه اینطور نیست و گاهی اوقات سختی ها موجب پیروزی و موفقیت فرزندان می شود.
 

غفلت والدین از فرزندان، کودک آزاری است

طبق تعریف سازمان جهان بهداشت به هر تهدید و آسیبی که به سلامت روان و جسم و رفاه و بهزیستی کودک، صدمه بزند، کودک آزاری اطلاق می شود. کودک آزاری برای اولین بار با تصویب قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در سال 1381،  وارد متون قانونی ما شد و براساس این قانون، کودک آزاری، جرم عمومی تعریف شده است.

با تقسیم بندی کودک آزاری به کودک آزاری جسمی، روانی و جنسی، سهل انگاری و غفلت والدین از کودک نیز جزو کودک آزاری هست.
 

سیستم احراز کودک آزاری روانی نداریم

موارد کودک آزاری روانی و عاطفی، قابل شناسایی نیست، سیستم کیفری و پزشکی قانونی ما هنوز مولفه ای برای احراز این نوع کودک آزاری را به دست نیاورده اند.

کودک آزاری جنسی نیز نخستین بار با اقدامات شخصی به نام بیجه در سال 84 در رسانه ها مطرح شد و پیش از این تاریخ در رسانه ها، هیچ صحبتی از کودک آزاری جنسی نمی شد.

موارد کودک آزاری روانی و عاطفی، بیشتر از دیگر انواع کودک آزاری رخ می دهد و متاسفانه چون هیچکدام علائم فیزیکی مشخصی ندارند، قاعدتا کمتر به آنها توجه می شود.

چزاندن کودک، ممنوع!

کودک آزاری، پدیده ای است که در همه فرهنگ ها و قومیت ها و طبقات اجتماعی رخ می دهد و مختص فرهنگ یا قشر خاصی نیست. بخشی از خانواده ها، بیشتر استعداد این را دارند که فرزندانشان، مورد آزار قرار بگیرند و فرزندانشان، نوع خاصی از کودک آزاری را تجربه کنند.

خانواده دارای تمکن مالی و سطح اقتصادی خوب، ممکن است که کودک آزاری جسمی انجام ندهد، اما اقدام به کودک آزاری روانی کنند که، نام دیگر آن را می توان چزاندن گذاشت. به طورمثال، چزاندن کودک با جملات و رفتار و تحقیر و توهین کردن و پایین آوردن سطح اعتماد به نفس او، اتفاق می افتد.

کودک آزاری ممکن است در بسیاری از خانواده ها جسمی و جنسی نباشد، اما باوری وجود داشته باشد که بچه نباید زیاد پررو شود و خیلی نباید لی لی به لالای او گذاشت و باید با او تندی کرد. این بخش هایی از کودک آزاری هیجانی است.

والدین باید بیاموزند اگر کودک، تندی می کند، مستلزم تنبیه نیست و با دوره های رشدی کودک آشنا باشند که هر کودک در هر دوره رشدی، چه ویژگی هایی دارد، آنگاه مقابله کودک چهار و پنج ساله با والدین را به حساب پررویی کودک نمی گذارند بلکه به حساب این می گذارند که کودک در حال ابراز خود است.

این سنین، دوران نوجوانیِ کودکی است و کودک در این دوران با والدین مرتبا مخالفت می کند، اما برخی والدین که با این دوران آشنا نیستند می گویند کودک چشم سفیدی و خیره سری می کند و در برابر کودکان موضع می گیرند.
 

کودک آزاری عاطفی، بیشترین نوع کودک آزاری به شمار می رود

هر اقدامی که از سوی والد یا مراقب، منجر به مرگ یا آسیب جدی جسمانی، عاطفی، سوء استفاده جنسی یا بهره کشی از کودک باشد، کودک آزاری است. بیشتر کودک آزاری ها در ایران به نوعی در رابطه با کودک آزاری عاطفی، بی توجهی یا غفلت یا طرد است که گلایه و شکایت بسیاری از کودکان ما در این زمینه است.

نبود محبت جسمانی، عدم تحسین و تشویق مثبت، فریاد زدن، جیغ کشیدن بر سر کودک، تهدید کردن، ترساندن، مقایسه منفی کودک با دیگران، تحقیر کودک و گفتن اینکه کودک بی ارزش یا کودک بدی است، استفاده از واژگان تحقیرآمیز برای توصیف کردن کودک و با کنایه صدا زدن، مصادیق کودک آزاری عاطفی به شمار می رود.

 خجالت دادن، شرمنده کردن کودک، توهین، تحقیر، سرزنش کردن کودک به عنوان مقصر شناختن او، استفاده از اشکال بد و زننده، تنبیه مانند حبس کردن، در کمد را بستن، روی صندلی نشاندن و جدا کردن کودک از والدین را می توان از دیگر مصادیق کودک آزاری عاطفی، عنوان کرد. بسیاری از اینها در جامعه ما شاید اصلا به عنوان کودک آزاری دیده نشوند، اما نوعی کودک آزاری به شمار می رود.

ایجاد زمینه کودک آزاری با بی توجهی

کاش بیجه (متهم اصلی جنایات آزار و قتل در سال 84) زنده بود تا خیلی از ابعاد روحی و روانی و مسائل پیچیده دوران کودکی او برای ما روشن می شد که چه اتفاقاتی افتاده که بیجه به این جانی تبدیل شده است که هم تجاوز کند و هم در بدترین شکلش بکشد، اینها به مسائل دوران کودکی او بازمی گردد، خودش هم در دوران کودکی مورد کودک آزاری قرار گرفته بود، اما چرا باید اینقدر بی رحم باشد.

کودک آزاری از نوع بی توجهی، شامل انواع مختلفی از جمله رسیدگی نکردن به غذا، مسکن، لباس نامناسب وناکافی بودن آن، عدم نظارت بر فرزندان و بیرون کردن کودک از خانه می شود.

 یکی از مهم ترین مشکلات ما در مراکز، مداخله برای کودکانی که از خانه فرار کرده اند این است که پذیرش این کودکان برای والدین سخت است درحالیکه همه ما انسان ها، جایزالخطا هستیم، هر آن امکان دارد خطایی از فرزند، سر زده شود که نپذیرفتن آن، خودش یکی از مشکلات اساسی جامعه ما هست که باید روی آن کار شود.

اجازه دادن به کودک برای ترک مدرسه، رها کردن کودک، اجتناب یا تاخیر در مراقبت بهداشتی، بهداشت نامناسب، وجود خشونت های خانوادگی در منزل و استفاده از الکل یا مواد مخدر در حضور کودک از دیگر انواع کودک آزاری از نوع بی توجهی به شمار می رود.

نکته بسیار مهمی که در این میان وجود دارد این است که :

وقتی کودکی ماجرای آزاردیدنش را افشار می کند چه میزان حمایتی از طرف والدین خود دریافت می کند. معمولا کودکانی که بعد از سوءاستفاده جنسی در مرکز بحران خانواده قرار می گیرند و از طرف آن ها مواخذه می شوند بیشتر از کودکانی که تحت حمایت و مراقبت قرار می گیرند عذاب می کشند و آسیب می بینند. علی رغم این که به طور روزافزونی متاسفانه شاهد گزارش هایی از موارد سوءرفتار جنسی با کودکان هستیم، خانواده ها معمولا از بحث کردن در این مورد اجتناب می کنند و کمتر به کودکانشان آموزش می دهند. هرچند شاید این اجتناب از جانب خانواده ها قابل درک باشد چون واقعا آزار جنسی یکی از دشوارترین واقعیت هایی است که باورکردن آن برای والدین سخت است. در نتیجه با انکار قضیه سعی دارند از این احساس منفی و دردناک فرار کنند.»

آشنایی خانواده ها با این مراکز درمانی و حقوقی باعث می شود که در زمان بروز این اتفاق از آسیب بیشتر روانی و جسمانی کودکتان پیشگیری کنید و این مددکاران و مشاوران بتوانند پشتیبان شما و فرزندتان باشند یا این که قبل از رخ دادن کودک آزاری از آن پیشگیری کنند.

پیشگیری و مداخله مقدم بر اقدام قانونی

در مورد کودک آزاری اول از همه باید روی پیشگیری کارکرد. پیشگیری هم از دوران کودکی باید کار شود. هم والدین و هم کودکان و هم کسانی که به عنوان مراقب کودک هستند فرقی نمیکند در مدرسه و سایر محیط ها، پلیس و قاضی و ... همه باید با حقوق کودکان آشنا بشوند و بچه ها با مهارت های زندگی آشنا باشند. والدین باید با این موضوع آشنا باشند که اگریک موقع خشمگین شدند خشمشان را چطور بروز بدهند که موجب آزار دیگران نشود.
موضوع دیگر، مداخله در بحران است. الان ساختاری در کشور داریم به نام اورژانس اجتماعی که پیشنهاد دهنده و مجریش خود من بودم. خط تلفن123 مربوط به اورژانس اجتماعی است که در200 شهر راه اندازی شده بود و 140 شهر دیگر هم طبق برنامه ششم باید راه اندازی شود که در چند شهر آغاز شده و در حال انجام است.
اورژانس اجتماعی آیین نامهای دارد و وظایف دستگاه‌ها و ... مشخص است منتها خیلی جاها مردم نمیشناسند و یا اعتماد نمیکنند در جاهایی ممکن است مقررات دست و بالشان را ببندد یا ساختار مناسب نداشته باشد و یا پول کافی نباشد و نتوانند نیروی انسانی لازم را تامین کنند مشکلات اجرایی و ... وجود دارد که به تدریج مرتفع میشود. اما اورژانس یک فرصتی است که بچه ها پایشان به دادگاه باز نشود. این فرصتی است که نباید به راحتی آن را از دست داد. اورژانس می تواند یک منبع اجتماعی خوبی باشد برای مردم که اگر به هر دلیلی دچار شرایطی شدند که لازم بود از یک منبع اجتماعی کمک بگیرند اورژانس بتواند این نیاز را برطرف کند.
ما حتما باید روی موضوع پیشگیری و مداخله تخصصی کار کنیم. کودک آزاری ریشه کن نمیشود ولی میتوان آن را مدیریت کرد که تا حد زیادی کاهش پیدا کند و یا عوارض ناشی از آن کاهش یابد و از بروز آن پیشگیری شود.



منبع: سایت سیمرغ
سایت برترینها 
سایت صدا و سیما