اختلال شخصیت وابسته

اختلال شخصیت وابسته از شایع ترین اختلالات شخصیت است. شخصیت‌های وابسته هم برای تصمیم گیری‌های عادی و هم برای تصمیمات مهم زندگیشان به دیگران متکی هستند و این باعث می‌شود یک ترس غیر منطقی از ترک شدن و تنها گذاشته شدن در آن‌ها به وجود آید. حتی وقتی عقیده ی خودشان با عقیده‌ی دیگران تفاوت دارد؛ برای اینکه دیگران آن‌ها را طرد نکنند، گاهی حرف آن‌ها را می‌پذریند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته شبیه به افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی هستند، چون آن‌ها نیز احساس عدم کفایت ( بی عرضگی) می‌کنند. نسبت به هر گونه انتقاد حساس هستند و به دلگرمی گرفتن نیاز دارند. تفاوت شخصیت‌های وابسته با شخصیت‌ها اجتنابی در این است که شخصیت‌های اجتنابی برای پاسخ دادن به این احساسات و نیازها از طریق اجتناب کردن از روابط میان فردی و روابط اجتماعی عمل می‌کنند.

در حالی که شخصیت‌های وابسته با چسبیدن به روابط میان فردی سعی در برطرف کردن این نیازها دارند. شخصیت‌های وابسته را می‌توان شبیه به شخصیت‌های مهر طلب هم دانست. 1
 

نشانه اختلال شخصیت وابسته

برای اینکه مطمئن باشیم شخصی به این اختلال مبتلا است اول باید نشانه‌های آن بشناسیم، این ویژگی‌ها از اوایل بزرگسالی خود را در زمینه‌های مختلف زندگی فرد نشان می‌دهد و حداقل باید 5 مورد از این نشانه‌ها در فرد وجود داشته باشد تا فرد را مبتلا به این اختلال شخصیت بدانیم.

به‌صورت افراطی نیاز دارند از آن‌ها مراقبت شود

سلطه‌پذیر و وابسته هستند

از جدایی می‌ترسند

در تصمیمات ساده روزمره نیاز به توصیه و اطمینان بخشی دیگران دارند (مثل پوشیدن لباس یا انتخاب غذا)

بیشتر مسئولیت مسائل عمده زندگی‌شان را به گردن دیگران می‌اندازند (تعیین شغل، خرید خانه، انتخاب همسر)

در ابراز مخالفت با دیگران مشکل دارند زیرا نگران هستند حمایت افراد از دست بدهند

به قضاوت و توانایی خود اعتماد و اطمینان ندارند

در تنهایی احساس ناراحتی یا درماندگی می‌کنند زیرا از نداشتن قدرت مراقبت و حمایت می‌ترسند

به‌محض پایان یک رابطه صمیمی یک رابطه جدید را جست‌وجو می‌کند تا منبع حمایت و پشتیبانی از او شود

به‌صورت اغراق‌آمیز ذهنش درگیر این مسئله است که مبادا روزی برای مراقبت از خود تنها بماند

اولویت آن‌ها برآوردن نیازهای حامی‌شان است

نسبت به انتقاد به‌شدت حساس هستند

تمایل دارند ساده‌لوح و خیال‌باف باشند

این ویژگی‌های معمولاً باعث مختل شدن کارکرد شغلی آن‌ها می‌شود زیرا باید نظارت شخص دیگری فعالیت‌های خود را انجام دهند

معمولاً روابط اجتماعی این افراد محدود به افرادی است که می‌توانند به آن‌ها وابسته هستند

احتمال اینکه مورد سوءاستفاده روانی و جسمی قرار بگیرند زیاد است زیرا جرات دفاع از خود را ندارند

اگر فردی که شخصیت بیمار به او وابسته است طولانی مدت غیبت کند آنها افسرده خواهند شد

برای کسب حمایت و پشتیبانی دیگران گاه بیش‌ازحد معطل می‌ماند و حتی حاضر به انجام کاری شود که به آن علاقه ندارند و این کار تبدیل به عادت میشود.2
 

اختلال شخصیت وابسته چگونه تشخیص داده می‌شود؟

اختلال شخصیت وابسته دارای علائم مشترکی با اختلال شخصیت مرزی است که باید از یکدیگر تفکیک شوند. در اختلال شخصیت مرزی، واکنش فرد نسبت به ترک‌شدن همراه با احساس خشم و پوچی است. اما در اختلال شخصیت وابسته، فرد به ترس از ترک‌شدن با حالتی از تسلیم واکنش نشان می‌دهد و جهت حفظ وابستگی در جست‌وجوی رابطه‌ی دیگری برمی‌آید.

چنانچه بیشتر یا همه‌ی علائم اختلال شخصیت وابسته در فرد مشهود باشد، بیمار باید از لحاظ جسمی و نیز سابقه‌ی بیماری‌های روانی مورد معاینه و ارزیابی‌های دقیق قرار بگیرد. هیچ آزمایش خاصی جهت تشخیص سرراست اختلال شخصیت وابسته وجود ندارد و از این‌رو پزشک معالج به‌منظور اطمینان از مربوط‌نبودن علائم فرد به بیماری‌های جسمی ممکن است آزمایش‌های تشخیصی مختلفی تجویز کند.

درصورتی‌که هیچ علت جسمی مشخصی به‌عنوان عامل علائم بیمار یافت نشود، فرد به روان‌پزشک، روان‌شناس یا سایر مراکز درمانی ارجاع داده خواهد شد تا از لحاظ بیماری‌های روانی مورد بررسی قرار بگیرد. روان‌پزشکان و روان‌شناسان معمولا از پرسش‌وپاسخ‌های خاص و ابزارهای تشخیصی به‌خصوصی جهت ارزیابی فرد از لحاظ ابتلا به اختلال شخصیت وابسته استفاده می‌کنند.3
 

علل ابتلا به اختلال شخصیت وابسته

از جمله مهمترین عوامل شکل گیری و علل اختلال شخصیت وابسته می‌توان به موارد زیر اشاره داشت:

همه ی ما از بدو تولد به والدین خود وابسته هستیم، برای غذا، امنیت فیزیکی، رشد و بزرگ شدن و... ادامه پیدا کردن بی رویه این روند سبب به وجود آمدن شخصیت وابسته در کودک می‌گردد.

قسمتی از فرآیند جامعه پذیری (آمادگی برای ورود به جامعه) عبارت است از کمک گرفتن از دیگران برای یاد گرفتن زندگی مستقل.

بعضی رویدادها مثل فوت یکی از والدین یا هر دو یا مورد غفلت و بی اعتنایی واقع شدن از سوی والدین یا جانشینان آن‌ها، ممکن است باعث شود بعضی افراد با ترس از ترک شدن و تنها گذاشته شدن بزرگ شوند.

این نگرش از سوی روان شناسان با عنوان پدیده‌ی دلبستگی مورد بررسی قرار گرفته است.1


درمان اختلال شخصیت وابسته

معمولاً وقتی برای درمان مراجعه می‌کنند که مشکلات ناشی از افکار و رفتارهای بیمار موجب اختلال در امور زندگی فرد و اطرافیان شده و حتی از آستانه تحمل نیز خارج‌شده است. آن‌ها مستعد ابتلا به افسردگی و اضطراب هستند و بیشتر برای درمان این مشکلات به روانپزشک مراجعه می‌کنند.

روان‌درمانی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین روش‌های درمانی این افراد است، در این نوع مشاوره روی استقلال فرد بیمار و آموزش‌های مورد نیاز او کار می‌شود مثل آموزش ایجاد روابط سالم.

درمانگر و بیمار هر دو باید نسبت به نقش درمانگر در دوره درمانی آگاه باشند تا بیمار همان وابستگی منفعلانه را نسبت به درمانگر خود پیدا نکند. همچنین باید در دوره درمان اعتماد به‌ نفس بیمار افزایش یابد و حتی بیمار به رویکرد و دیدگاه جدیدی نسبت به خود و توانایی‌های خود برسد.

تغییرات محسوس نیاز به گذشت زمان و روان‌درمانی طولانی‌مدت دارد، زیر درمانگر تجارب کودکی بیمار را نیز بررسی می‌کند، تجاربِ اولیه در کودکی روی شکل‌گیری مکانیسم دفاعی و روش مقابله و وابستگی و صمیمیت در روابط مؤثر است.

هیچ دارویی برای بهتر شدن علائم این اختلال وجود ندارد ولی برای افرادی که دچار عوارض این بیماری مثل افسردگی و اضطراب هستند از درمان دارویی زیر نظر روانپزشک استفاده می‌شود، تجویز و مصرف این دارو باید با دقت زیر نظر گرفته شود زیرا احتمال دارد بیمار طبق دستور مصرف نکند و دچار سوءمصرف دارو شود.2
 

اختلال شخصیت وابسته با چه عوارضی همراه است؟

مبتلایان به اختلال شخصیت وابسته درمعرض ابتلا به افسردگی، اختلالات اضطراب، فوبیا و سوء‌مصرف مواد قرار دارند. این افراد همچنین ممکن است بازیچه‌ی سوءاستفاده‌های دیگران شوند، چرا که حاضرند جهت حفظ رابطه‌شان با شخص سلطه‌گر و دارای اقتدار به هر کاری دست بزنند.3
 

تفاوت اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت مرزی

نشانه‌های شخصیت وابسته شباهت زیادی به شخصیت مرزی دارد به همین دلیل ممکن است فرآیند تشخیص با مشکل مواجه شود. لازم است تشخیص و درمان زیر نظر فرد متخصص و کلینیک‌های روانشناسی یا روانپزشکی صورت گیرد.

افرادی که به اختلال شخصیت مرزی مبتلا هستند نسبت به احساس طرد شدن و تنها ماندن با خشم و خشونت و احساس پوچی واکنش نشان می‌دهند و ممکن است برای نگه داشتن افراد در رابطه دست به اعمالی همچون خودزنی و خودکشی بزنند تا به هر نحوی مانع از رفتن دیگران شوند؛ اما افراد با شخصیت‌های وابسته در مقابل حس طرد شدن از جانب دیگران بسیار می‌ترسند و تسلیم می‌شوند و اغلب به دنبال رابطه‌ای دیگر می‌روند تا سریعا نیازهای روانی خود را ارضا کنند.1

پینوشتها
1.www.honarehzendegi.com
2.www.axonclinic.com
3.www.chetor.com