خُب دوستان عزیز! تعطیلات تابستان از آنچه فکر می کنید به شما نزدیک تر است یا حتّی ممکن است زمانی که این متن را می خوانید شما را فراگرفته باشد و مشغول دست و پا زدن در آن باشید. به طور قطع، یکی از اصلی ترین کارهایی که همه‌ی انسان ها در روزهای تعطیلِ پشت سر هم می کنند، مسافرت رفتن است؛ امّا ممکن است برنامه‌ی همه‌ی اعضای خانواده برای رفتن به مسافرت جور نباشد. شما هم احتمالاً بدتان نمی آید تا بهانه ای پیش بیاید که نوع دیگری از سفر را تجربه کنید. یکی از راه کارهایی که می توانید جدا از خانواده و با گروه هم سالان خود مسافرت کنید، اردو است. اردو می تواند از طرف مدرسه، مسجد یا سازمانی که پدر یا مادرتان در آن جا کار می کند اتفاق بیفتد؛ امّا بین اردوها، اردوی مشهد، که زیارت و سیاحت را باهم دارد، چیز دیگری است. در ادامه با چند مراسم که لازم است در یک اردوی درجه‌ی یک مشهد اجرا شود آشنا می شویم!


1.سلام کُنون

فرقی نمی کند با چه چیزی اردو بروید، اتوبوس، قطار، هواپیما یا حتّی شتر! البتّه شک داریم این روزها کسی با دو وسیله‌ی آخر شما را به اردو ببرد. به هر حال با هر چه سفر کنید، اوّلین اتّفاقی که پس از ورود به شهر مشهد می افتد، این است که همه چشم تیز می کنند تا حرم را ببینند. گویا هر کس اوّل حرم امام را پیدا کند پیروز شده و بقیه می سوزند. بعد که حرم آقا آشکار شد، صلوات بلندی می فرستند و به امام سلام می دهند. این سلام، که معمولاً با تعظیم و گذاشتن یک دست روی سینه انجام می شود، بلافاصله از سوی آقا جواب داده می شود که البتّه ممکن است بعضی از ماها به خاطر جِرم هایی که گوش‌مان را پر کرده جواب سلام آقای‌مان را نشنویم.


2. گندم بَرون

یکی از مراسم هایی که از قدیم در زیارت حضرت رضا(ع) رواج دارد، گندم دادن به کبوترهای حرم است. امامان مهربان ما نه تنها به انسان‌ها بلکه به حیوانات و محیط زیست هم اهمیت می دادند. امام رضا(ع) هم آن قدر به حیوانات مهربانی می‌کرد که یکی از لقب های‌شان ضامن آهوست؛ به همین دلیل خیلی از مردم که به زیارت می روند با خود می گویند امامی که حیوانات را ضمانت می کند، پس دست رد به سینه‌ی ما نمی زند. یک خاطره‌ی جالب همین الان یهویی یادم افتاد که مجبورم برای‌تان بگویم، مرحوم علّامه جعفری نقل می‌کند: «شخصی رفته بود زیارت، به آقا گفت: آقاجان! از زبان یکی از زائرین به من بگویید که چه جور آدمی هستم، چند دقیقه بعد از زیارت در شلوغی حرم، زنی را با خانم برادرش اشتباه گرفت و صدایش کرد، آن زن برگشت و با عصبانیّت گفت: خیلی احمقی!» همان جا بود که این بنده‌ی خدا به شخصیّت خودش پی برد. از خاطره که بگذریم حواستون به کبوترهای حرم باشد براشون گندم ببرید، خیلی حال می دهد.


3. حاجت خواهون

احترام حکم می کند که زائر اوّل امام را زیارت کند و فوری سراغ درد دل کردن نرود؛ امّا حتماً یکی از اصلی ترین بخش های زیارت، خواستن حاجت های دنیایی و آخرتی از امام است. از دوچرخه و کنسول بازی و قهرمانی در ورزش و موفّقیّت در کنکور گرفته تا مقام علما و باغ و بوستان در بهشت؛ البتّه حاجت خواستن هم یک مقدّماتی دارد که باید رعایت کنید؛ مثل آن بنده‌خدایی نشوید که مدّت ها آرزو می کرد در قرعه‌کشی بانک برنده شود، آخر فرشته ای به خوابش رفت و گفت: «لامصب! تو حدّاقل یک حساب در بانک باز کن تا ما بتوانیم کمکت کنیم.» برآورده شدن حاجت هم مقدّمات می‌خواهد و تلاش. امام هم واسطه می‌شود بین ما و خدا تا به خواسته‌ی‌مان برسیم.


4. فرش‌پهن کُنون

درست است که خادمان برای پهن و جمع کردن فرش هایی که در نمازهای جماعت صحن ها استفاه می شود به تعداد کافی حضور دارند، امّا در این خادمی کردن اختیاری، لذّتی وجود دارد که گفتنی نیست. هم اسم مان در لیست خادمان حرم آقا ثبت می شود و هم این‌که با نشان دادن توانایی و سرعت خود در حمل فرش‌ها می توانیم رقابت شیرینی با هم اردویی های‌مان داشته باشیم.
 

5. سوغات‌خَرون

از زعفران اعلا گرفته تا نخودچی کشمش، اسباب‌بازی تا جا نماز و کلّی چیزهای دیگر را می توانید برای اعضای خانواده  و دوستان تان بخرید. حالا ما گفتیم همه چیز، ولی انصافاً از جوراب و لیف و این ها صرف نظر کنید. هر چه که گرفتید با متبرّک کردن آن به حرم امام، غیر از این‌که نشان می دهید در بازار به یاد عزیزان‌تان بوده اید، ثابت می کنید در حرم هم یادشان بوده اید و دعای‌شان کرده اید. ارزش آن هدیه هم صد برابر می شود.
 

6. نارنجک‌خورون

آن فرش جمع کردن ها این‌جا به درد می خورد؛ مثلاً بعد از زیارت کسی که تعداد کم‌تری نسبت به بقیّه فرش جمع کرده، بقیّه را به صرف نارنجک مهمان می کند. نترسید خبری از جنگ نیست. مشهدی های عزیز در زبان محلی به نان  خامه ای، نارنجک می گویند. بخورید و منفجر شوید؛ البتّه از شادی.

التماس دعا


منبع: مجله باران