روز هفتم مهرماه سال 1359، وقتی دشمن بعثی به پالایشگاه آبادان حمله‌ی هوایی کرد، تمام آتش نشان های منطقه و شهرهای اطراف برای مهار آتش به پالایشگاه رفتند و مشغول خاموش کردن آتش سوزی های آن‌جا شدند. در حین عملیات خاموش کردن، دوباره جنگنده های دشمن برگشتند و شروع به بمباران پالایشگاه کردند. همین ماجرا باعث شهادت تعداد زیادی از آتش نشان ها شد. بعدها به پاس فداکاری این عزیزان، روز هفتم مهر را به عنوان روز ایمنی و آتش نشانی نام گذاری کردند.

به مناسبت این روز قصد داریم شما را با یک‌سری نکات ایمنی  آشنا کنیم که با بلد شدن آن  ها بلایی سرتان نیاید؛ چون دیگر از این خبرها نیست که اگر چیزی تان شد توقّع داشته باشید برای تان از تقویم روز کنار بگذارند.


کمربند ایمنی

قدیم ترها که تنبیه بدنی رایج بود، در مدارس و خانه ها برای تربیت، آموزش و حتّی تفریحی کتک زدن بچّه ها اتّفاق می افتاد. یکی از ابزارهای این روش پرطرف‌دار تربیتی، که بعدها باعث بی تربیتی بچّه ها می شد، کمربند بود. بچّه ها هم برای در امان ماندن از ضربات، اصولی داشتند که به آن ایمنیِ کمربند می گفتند که هیچ ربطی به این کمربند ایمنی امروزی نداشت. این روزها دیگر کسی نیست که از خطرات نبستن کمربند ایمنی اطّلاع نداشته باشد؛ امّا معلوم نیست این وسط‌مَسط ها چه اتّفاقی افتاده که مردم فکر می کنند اگر حادثه ای برای ماشین پیش بیاید فقط آن هایی که جلو می نشینند قرار است آسیب ببینند و عقبی ها در لحظه‌ی تصادف مشغول دیدن صحنه های پرهیجان هستند و آب هم توی دل‌شان تکان نمی خورد. خب دوست عزیزِ نوجوانی که معمولاً ردیف عقب صندلی های ماشین می نشینی، بله خود شما! شما هم با این‌که ته  ماشین نشسته ای جزو سرنشین های خودرو به حساب می آیی و باید کمربندت را ببندی!


وسایل برقی

یکی از زمینه هایی که نوجوان ها خیلی دوست دارند در آن ورود کنند و همه‌ی سعی ما این است که بتوانند به سلامت از آن خارج شوند، تعمیر وسایل برقی یا الکتریکی است؛ از اسباب بازی بگیرید تا سشوار، مخلوط کن و حتّی کولر. برای این اساتید نوع وسیله فرقی ندارد با یک پیچ گوشتی وارد کار می شوند و با همان پیچ گوشتی و کلّی پیچِ اضافه و دل و روده‌ی الکتریکی خارج می شوند. تا این‌جا بازهم اشکالی ندارد. ماجرا وقتی جدّی می شود که این عزیزان قصد دارند اختراع جدیدشان را برای امتحان به برق بزنند. در این مواقع دو حالت پیش می آید: یا این‌که از مُرده توقّع حرکت و تکان می رود، ولی از وسیله‌ی تازه‌تعمیر ما خیر یا این‌که با صداهای عجیب و نورهای غریبی روبه‌رو می شویم و اگر فیوز نپرد دستگاه تا زار و زندگی ما را به آتش نکشد ول نمی کند. تازه این خطرات برای وقتی است که نوجوان دوست داشتنی ما می داند هر گونه دستگاه برقی در زمان تعمیر باید برقش قطع باشد؛ امّا اگر از آن هایی باشد که برق را به دلیل کم‌احتیاطی، کنجکاوی یا شاخ بازی قطع نمی کنند، خانواده مجبور است مابقی عمر نوجوان عزیزمان را از او به صورت تاکسی درمی نگهداری کند. درست است که انسان تاکسی درمی هیچ وقت پیر نمی شود و جوان می ماند، بدی هایی هم دارد که یکی  از آن‌ها مجسمّه شدن و تکان نخوردن است. خلاصه اگر کسی قید وسیله اش را زد و برای تعمیر به شما سپرد، حتماً با احتیاط و استفاده از دستکش ایمنی، مشغول آوردن دخل دستگاه شوید.


اجاق گاز

این وسیله وقتی زیر دست ماها (نوجوان‌ها) می افتد که یا مامان ها نباشند یا بازهم نباشند و الّا کدام مادری اجاق گازش را می اندازد زیر دست فرزندانش تا برای نیمرو کردن دوتا تخم مرغ گند بکشند به کلّ آشپزخانه؟! امّا اگر شرایطی به وجود آمد و تصمیم گرفتید آشپزی کنید، حتماً حواس‌تان به استفاده‌ی ایمن از گاز باشد. اگر گازتان از این کبریتی هاست و فندک ندارد، هیچ وقت قبل از روشن کردن کبریت، شیر گاز را باز نکنید، اصلاً بعدش هم باز نکنید. نان و پنیر بخورید؛ خیلی هم ایمن و خوش‌مزه است. نمی شود؟ باشد. اگر روغن تان توی ماهیتابه یک‌هویی آتش گرفت به هیچ وجه رویش آب نریزید؛ چون اتّفاقی که می افتد کم‌تر از انفجارهای چهارشنبه‌سوری نیست و ممکن است آخرین آشپزی عمرتان نصفه بماند. شعله را خاموش کنید و یک دستمال یا حوله‌ی خیس روی ماهیتابه بکشید و بگذارید قشنگ خنک شود. اگر هم شیر، گرم می کنید یا آب جوش می آورید حواس‌تان را جمع کنید تا سَر نرود و شعله را خاموش کند که گاز در خانه پر شود. در آخر این‌که شماره‌ی آتش نشانی(125) را برای همین وقت ها گذاشته ‌اند اگر دیدید افتضاحی که زده شده دارد ترسناک می شود، دست به کار شوید.
 

منبع: مجله باران