متقارن شدن هفته دولت  با دهه اول محرم حسینی(علیه السلام) در امسال موضوعی است که می توان آن را به فال نیک گرفت و فرصت را غنیمت شمرد، و گریزی به مدیریت هوشمندانه عاشواریی زد و با دعوت دولت مردان و خدمتگزاران جامعه اسلامی به بازخوانی فاکتورهای مدیریت عاشورایی، سال آخر فعالیت دولت دوازدهم را به جهشی در خدمت رسانی و  تقویت توان، عزّت، و بالندگی جامعه اسلامی مبدل کرد.

 
گریزی بر ملاک و معیارهای مدیریت  عاشورایی

با بررسی و تأمل در سیره و روش مدیریتی امام حسین(علیه السلام) به اصول و شاخص های بسیار مهمی در مسیر دست یابی به اهداف والای انسانی و آرمانی دست خواهیم یافت، اصول و فاکتورهایی طلایی که در مسیر صحیح زندگی الهی بوده و نوع خاصی از زندگی سعادت بخش را به جهانیان عرضه می نماید.
 
1-تقویت ایمان و باور به امدادهای الهی
اولین و مهمترین رکن مدیریت عاشواریی خالص سازی و پالایش روح و جان و همچنین تصمیم گیری های مدیریتی در زمینه های باور و اندیشه های سکولار سرمایه داری و غربی است، با یک نگاه سطحی به بن مایه های مدیریت سکولار سرمایه داری، به انسان محور بودن آن اذعان خواهیم داشت که در این نوع از مدیریت جایی در خور شأن معارف و گزاره های توحیدی و الهی به روشنی پیدا نمی کنیم. در پندار مدیریت سرمایه داری، پندارهای انسانی و تجربیات او در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و بین المللی جای رهنمودهای الهی را گرفته است، و اصالت به یافته های آنها داده می شود، این در حالی است که در اندیشه حسینی و مدیریت عاشورایی محور و اساس تحول پویایی و حرکت قرار گرفتن در جهت اهداف توحیدی و قرار گرفتن در مسیر صراط مستقیم است. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم؛[1]ای کسانی که ایمان آورده ‌اید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می ‌کند و گامهایتان را استوار می ‌دارد».

نکته قابل استفاده از این شاخص این است، که با وجود ایمان و باور به امداد و یاری خداوند متعال، حرکت و تمایل به سوی طاغوت در وجود انسان تضعیف می شود، و کشش به سوی طاغوت و طلب یاری از او بار منفی و غیر ارزشی می یابد، این موضوع اصلی روشن و مهم در منظومه فکری و مدیریتی خوبان خدا است، از این رو به جای این که توجه و ابراز نیاز معطوف به جامعه طاغوتی باشد رو به سوی حقیقت توحیدی است: «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَهُ؛[2] یعنی مانند من حسین با مثل یزید بیعت نمی‌کند. حضرت نفرمودند که من با یزید بیعت نمی‌کنم، بلکه قانون کلی را یادآور شدند؛ هر کس مثل من و در خط من باشد با مثل یزید بیعت نمی‌کند». در این چنین فضای مدیریتی کارگزاران دولتی به جای روی آوری به گزینه سهل و ساده ی واردات به دنبال تقویت و توان داخلی می گردند و با ایجاد بستر های مناسب دست قاچاقچیان و وارد کنندگان سوداگر را کوتاه می کنند.مدیران و کارگزاران دولتی در مسیر خدمتگزاری و اعتلای جامعه اسلامی می بایست بدور از هر گونه فرسودگی و خستگی با تمام تلاش و کوشش در سال آخر حیات دولت خود از هیچ گونه کوششی دریغ نورزد و فرصت خدمتگزاری به بندگان را برای خود غنیمت بشمارند.
2-تقویت روحیه و عملکرد صادقانه و شفافیت و راستگویی
از جمله رهنمودهای مهم قرآنی که در تمام لایه های زندگی قابل استفاده است، لزوم پایبندی به اصل صداقت و راستگویی است،«وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا؛[3]و بگو: پروردگارا! مرا (در هر کار،) با صداقت وارد کن، و با صداقت خارج ساز! و از سوی خود، حجتی یاری کننده برایم قرار ده!». به طور قطع و یقین بهترین گزینه و مصداق روشن برای الگوی صداقت و راستی در عالم هستی، خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) هستند که همواره پرچم دار صداقت و درستی در تمام عرصه های زندگی بوده اند. از طرفی به اذعان مفسران قرآن کریم رمز اصلی موفقیت و پیروزى در منطق و معارف قرآن در صداقت و درستی نهفته است راه و روش انبیاء و اولیاى الهى همین بوده که فکرشان، گفتارشان و اعمالشان از هر گونه غش و تقلب و خدعه و نیرنگ و هر چه بر خلاف صدق و راستى است پاک باشد.[4]

بسیاری از گرفتاری ها و سلب اعتمادهای عمومی ریشه در ضعف و کم رنگ شدن شفافیت و صداقت در شیوه مدیریت و برنامه ریزی دارد، اگر همه مسئولان این اصل مهم راهبردی را سرلوحه کارهای خود قرار دهند، در بدترین شرایط رضایت عمومی را بدست خواهند آورد و از تنگناهای زمان عبور خواهند کرد، موضوعی که به خوبی از روایات اسلامی نیز قابل استفاده است.[5] در اهمیت و ضرورت راستگویی و صداقت در ارکان نظام، مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار مجازی خود با هئیت دولت این چنین بیان داشتند:«هم دستاوردها را بگویید، هم تنگناها را بگویید، هم آنچه را توانستید انجام بدهید بگویید، هم آنچه را باید انجام می دادید و انجام نشده بگویید؛ مردم خوششان می‌آید. این جور انسان بتواند همه‌ِی ابعاد قضیّه را بیان کند، این برای مردم شیرین و دلپذیر است، مردم از گزارش های صادقانه خرسند می شوند، امیدوار می شوند و خوشحال می شوند».[6]
 
3-تقویت روحیه جهادی و تلاش خستگی ناپذیر
از جمله شاخص های مدیریت عاشواریی، خستگی ناپذیری و عدم سستی در مسیر آرمان های انقلابی است. امام حسین(علیه السلام) و یاران باوفایش مصداق بارز تلاش جهادی و خستگی ناپذیر هستند، تلاشی که آنها را از هر گونه تعلل و شک رهانیده بود و برای دست یابی به نتایج راهبردی بیشترین و خطرناک ترین بلایا و مصیبت ها را به جان و دل خریدند ولی در مسیر حق ذره ای عقب نشینی نکردند، مدیران و کارگزاران دولتی در مسیر خدمتگزاری و اعتلای جامعه اسلامی می بایست بدور از هر گونه فرسودگی و خستگی با تمام تلاش و کوشش در سال آخر حیات دولت خود از هیچ گونه کوششی دریغ نورزد و فرصت خدمتگزاری به بندگان را برای خود غنیمت بشمارند. و در جهت آبادانی کشور و استفاده بهینه از امکانات و توانایی های داخلی تعلل نکنند.
 
4-تقویت قدرت تدبر و برنامه ریزی
اولین و مهم ترین عنصر قیام و نهضت عاشورا برخورداری از رکن تدبر و برنامه ریزی بود است، از اینرو امام حسین(علیه السلام) برای دست یابی به اهداف و راهبردهای کوتاه و بلند خود تمام تدابیر امنیتی، نظامی، فرهنگی را مد نظر داشتند تا اینکه به نتیجه مطلوب دست یابند، از این رو برای دست یابی به اهداف فرهنگی با ارسال نامه ها و ایراد خطبه و سخنرانی های روشنگرانه به دنبال تبیین حرکت اصلاحی خود در جامعه بودند، علاوه بر آن برای دست یابی به اهدف نظامی نیز با برنامه ریزی و تدبر دقیق، بهترین آرایش نظامی را مشخص می کردند تا اینکه زنان و کودکان و... با آسیب کمتری مبتلا شوند،...این موضوع یک درس بزرگ برای دولتمردان جامعه اسلامی است، برنامه ریزی دقیق و تدبر لازمه حکومت داری هوشمندانه و مدبرانه است. بدون برنامه ریزی دقیق و تدبر لازم و کمک گرفتن از جامعه نخبگانی در طراحی های لازم نمی توان امیدی به سرانجام خوشایند داشت.  

برخی از تدابیر مهم و دم دستی که دولت در آخرین سال فعالیت خود می توان روی آن متمرکز شود عبارتند از: تلاش برای  کاهش توّرم و ایجاد ارزش پول ملّی، جلوگیری از واردات بی‌رویّه، حذف یچ‌وخم‌های اداری در اعطای مجوّزها برای افزایش تولید، توجه ویژه به اقتصاد دانش بنیان، استفاده بهینه از منابع طبیعی و جلوگیری از خام فروشی، لزوم تشکیل کارگروه شناسایی موانع تولید، تکمیل سرمایه‌گذاری‌های نیمه‌کاره، و رسیدگی به وعده های داده شده، هدایت نقدینگی و سرمایه گذاری به سوی جهش تولید، منوط نکردن مسائل اقتصادی به تحوّلات خارجی، برنامه‌ریزی اقتصادی بایستی بر اساس امکانات درونی و -همان ‌طور که بارها گفتیم- درون‌زایی و به ظرفیّتهای داخلی تکیه ‌کردن، انجام بگیرد، شکست الگوی سرمایه‌داری و محصولات تمدّن غربی، ...[7]
 
 
5-تقویت قدرت و توان صبوری و بردباری
از جمله درس های ماندگار و تاریخی واقعه دردناک عاشورا، پیام صبوری و بردباری برای دست یابی به اهداف مادی و معنوی است. بزرگی و سختی مصیبتی که در کمتر از یک روز به خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) وارد شد به هیچ وجه قابل درک و تحمل نیست، «یا اباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ  الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى جَمیعِ اهْلِ الْإِسْلامِ؛[8]اى ابا عبداللّه، به راستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام». بدون شک محبان و شیعیان راستین ابا عبد الله(علیه السلام) با این فراز درس آموز زیارت عاشورا عجین بوده و همواره آن را قرائت کرده اند، ولی این قرائت باید تداعی کننده صبر و برداری بوده و صبر و بردباری را چاشنی مدیریت جهادی خود در تمام عرصه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کرد.


 سخن آخر

بهترین و زیباترین شیوه مدیریتی و راهبری را به خوبی می توان در سبک و سیاق زندگی ائمه اطهار(علیهم السلام) مشاهده کرد، مدیریت هوشمندانه و کارآمدی که عناصری همچون جهادی و انقلابی بودن، نظم، انضباط، تعهد و عزت مداری، ... را می توان در آن مشاهده کرد. اگر مدیران جامعه اسلامی به خوبی بتوانند گزاره های مدیریتی اهل بیت(علیهم السلام) را استماع نمایند، به طور قطع جامعه اسلامی به سوی مدینه فاضله حرکت خواهد کرد.  
 
پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه محمد آیه ۷.
[2]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏44، ص325.
[3]. سوره مبارکه اسراءآیه 80.
[4].تفسیر نمونه، ج‏12، ص226.
[5]. نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 117 ، خطبه 86.  امام على علیه السلام :« الصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَ کَرَامَةٍ وَ الْکَاذِبُ عَلَى شَرَفِ مَهْوَاةٍ وَ مَهَانَة؛ راستگو در آستانه نجات و بزرگوارى است و دروغگو در لبه پرتگاه و خوارى».
[6]. بیانات در ارتباط تصویری با جلسه هیئت دولت ۱۳۹۹/۰۶/۰۲.
[7]. ر.ک، همان.
[8].کامل الزیارات، ص176.