#خلاقیت، یک فرایند ذهنی هستش که از فرد معینی و در یک زمان مشخص دیده میشه؛ فرآیندی که در نتیجه اون، یه اثر جدید - اعم از ایده یا چیزی نو و متفاوت - تولید می شه.

تولید جدید و متفاوت، می تونه کلامی یا غیر کلامی و عینی یا ذهنی باشه.
 

در مطالعه پیرامون خلاقیت، به دو نکته مهم باید توجه داشته باشیم:

1. اول اون که خلاقیت می تونه خلق اشکال یا صورت های جدیدی از ایده ها یا تولیدات کهنه باشه. در این صورت، اغلب فکرها و ایده های گذشته، اساس خلاقیت های تازه هستش.

2. دوم این که خلاقیت امری انحصاریه و حاصل تلاش فردی و تنها یک موقعیت یا مسئله عمومی نیستش؛ از این رو، فردی ممکنه چیزی رو خلق کنه که قبلاً هیچ گونه سابقه ذهنی از اون نداشته باشه؛ اگرچه اون چیز به صورت های مشابه یا کاملاً یکسان قبلاً توسط شخص دیگری و در موقعیت خاصی خلق شده باشه.


برخی معتقدند خلاقیت ذاتی است و افراد خاصی توانائی خلق ایده های جدید و ناب را دارند و برخی معتقدند که خلاقیت اکتسابی است . آن چه که مسلم است این است که از طریق آموزش و یادگیری می توان مهارت ارائه ایده ها را فرا گرفت. برای این کار با انجام پیش آزمون و پس آزمون و مقایسه نتایج آن می توان به میزان موفقیت در فراگیری خلاقیت  پی برد.

برخی از مهارت های خلاقیت :

– اندیشه آزاد: اجازه دهیم ذهن هرجا می خواهد برود و مانع حرکت آن نشویم.

– انعطاف پذیری: توانایی ترکیب ایده های گوناگون وجود داشته باشد.

– شرح و تفضیل: توانایی اضافه کردن جزئیات و تفصیل موضوع امکان پذیر باشد.

– نوگرایی : منحصر به فرد بودن و نو بودن ایده ها یکی از مهمترین معیارها است.

– سهولت: کار خلاقیت ساده کردن ، پیچیدگی هاست.
 

معمولاً موانع فردی و چارچوب های ذهنی مانع بروز خلاقیت می شوند که عمده ترین آنها عبارتند از:

عدم انعطاف پذیری، اتکاء شدید به تجربیات  قبلی، منطقی فکرکردن و تحت تاثیر ارزشهای شخصی قرار گرفتن، ترس از شکست، عدم اعتماد بنفس، بی انگیزه بودن، کم حوصله بودن، در گیر روزمره گی شدن و عادت کردن به وضعیت موجود و …
 

برخی از تکنیک های خلاقیت :

– روش طوفان مغزی (Brain Storming): در این تکنیک افراد در هر زمینه ای چه مرتبط با موضوع باشد و چه غیر مرتبط ایده های زیادی را مطرح می کنند تا جائی که هیچ ایده جدیدی به ذهن کسی نرسد.

– روش گردش تخیلی : با استفاده از گردش تخیلی در مکان ها و زمان ها و یا پیرامون موضوعات مورد علاقه ایده های زیادی به دست می آید.

– روش تفکر موازی: هم زمان به چند موضوع و راه حل های مشترک  آن ها توجه می شود.

– روش ترسیم نقشه فکر: با این روش ابعاد موضوعی که در فکر است روی کاغذ آورده می شود در نتیجه ایده های فراوانی به دست می آید.

– روش 6 کلاه تفکر خلاق: در این روش از 6 کلاه رنگی به عنوان نماد و سمبل استفاده می شود.

کلاه آبی (کنترلی)، کلاه سفید ( علمی و قابل مشاهده) ، کلاه قرمز ( احساسی) ، کلاه سیاه ( انتقادی) ، کلاه زرد ( مثبت ) ، کلاه سبز (خلاق). برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص این بخش می توانید کتاب شش کلاه تفکر را مطالعه نمایید.
 

خلاقیت؛ ویژگی یا مهارت؟

همان‌ طور که پیش‌ تر گفته شد، خلاقیت، فکر کردن به ایده‌ ها‌ و تصورات جدید است؛ سوالی که بعضاً مطرح می‌ شود این است که اساساً ایده‌ های غیر منطقی و غیر واقعی چه اهمیتی دارند و چه لزومی برای توجه به آن‌ ها هست؟

پاسخ تا حدودی واضح است؛ اگر به ذهن انسان اجازه تولید ایده‌ های جدید (منطقی یا غیرمنطقی) داده‌ نشود کم‌ کم توانایی او در ساختن هر نوع ایده‌ی جدیدی کاهش می‌ یابد. اکثر نوآوری‌ های تاثیر گذار تاریخ بر اساس ایده‌ های خلاقانه‌ای شکل‌ گرفته‌اند که در ابتدا به نظر بسیاری از آدم‌ها غیر منطقی و خیال‌پردازانه می‌رسیدند.

خلاقیت ذاتی یا اکتسابی؟

در سال ۱۹۶۸ دکتر جورج لَند(George Land)، ۱۶۰۰ کودک ۵ ساله را برای سنجش میزان خلاقیت آن‌ها و به‌ صورت تصادفی (Random) انتخاب کرد. جورج لند برای سنجش خلاقیت این کودکان از تستی استفاده کرد که پیش‌تر خودش برای گزینش مهندسین و محققین جوان برای موسسه ناسا طراحی کرده ‌بود.

نتیجه‌ی تست خلاقیت دکتر لَند بر روی آن کودکان خیره‌کننده بود؛ ۹۸% کودکان در آن تست خلاق تشخیص داده‌شدند؛ تستی که برای سنجش خلاقیت مهندسان جوان ناسا طراحی شده‌ بود!

دکتر لند و گروهش تصمیم گرفتند این پژوهش را ادامه بدهند. آن‌ها ۵ سال بعد، زمانی که آن کودکان ۱۰ ساله بودند مجدداً همان تست را تکرار کردند و این‌بار نتیجه تست نشان داد که میزان خلاقیت کودکان از ۹۸% به ۳۰% کاهش پیداکرده‌است.

۵ سال بعد، زمانی که آن کودکان ۵ ساله، نوجوان‌هایی ۱۵ ساله شده‌بودند این تست مجدداً تکرار شد و نتیجه سنجش خلاقیت در بین آن‌ها عددی معادل ۱۲% بود.

گروه تحقیقی دکتر جورج لند همان تست را عیناً در بین ۲۸۰هزار فرد بزرگسال نیز انجام داد و نتیجه حیرت‌انگیز بود: میزان خلاقیت تنها ۲%!

دکتر جورج لند از این تحقیق نتیجه گرفت که "انسان‌ها در طول زمان رفتارهای غیرخلاقانه را می‌آموزند."

این تحقیق نشان داد که خلاقیت در بین کودکان در بالاترین میزان موجود است، ولی به مرور زمان انسان‌ها رفتارهای “غیرخلاقانه” را می‌آموزند و به‌کار می‌گیرند. اتفاق عجیبی است!

چگونه می‌شود نمره‌ی خلاقیت کودکانی که در ۵ سالگی ۹۸% بوده در ۱۵ سالگی به ۱۲% برسد؟ و  چرا میانگین سنجش خلاقیت در افراد بزرگسال، علی‌رغم معلومات و تجربیات بیشتر آن‌ها، تنها ۲% باشد؟

پژوهش های بسیاری پیرامون مقوله ی خلاقیت نشان می دهد ریشه ی این پدیده ی شوم به سال های ابتدایی زندگی مان باز می گردد و خلاقیت، این قوای پایه و ذاتی ما، به واسطه آموزش های رایج و فشارهای اجتماع، به مرور تحلیل می رود و عضله ای که می تواند در انجام کارهای حقیقتا تاثیرگذار به کار گرفته شود، رفته رفته فلج می شود و از کار می افتد. این وضعیت واقعا تاسف آور است؛ اما آیا در انتهای این تونل تاریک، نوری وجود دارد؟

حقیقت این است که همه ی ما ظرفیت بالایی در خلاقیت داریم و باید شکوفا شود. باید به خلاقیت وجودی خود باور، به توانمندی هایمان برای ایجاد تغییر در جهان پیرامون اعتقاد داشته باشیم و بپذیریم که می توانیم هرچه اراده کنیم انجام دهیم. این خودباوری، یعنی ایمان به ظرفیت خلاق خودتون، قلب نوآوری است.

در دنیای کسب و کار، خلاقیت خود را در قالب نوآوری نشان می دهد. در هر کجای دنیا که زندگی کنید، تاثیر تغییرات بازار را بر زندگی خود احساس کرده اید. اکثر شرکت ها متوجه شده اند که کلید رشد و حتی بقا، نوآوری است. پژوهش ها برروی بیش از 150 مدیرعامل در سطح جهان نشان می دهد که خلاقیت، مهم ترین قابلیت رهبری شرکت ها در رویارویی با پیچیدگی های تجارت جهانی است.

برای اینکه خلاق شوید لازم نیست مشاور طراح شوید یا شغلتان را تغییر دهید. هر حرفه ای که دارید وقتی که نسبت به آن رویکردی خلاقانه داشته باشید، به راه حل های بهتری دست می یابید و موفقیت بیشتری کسب می کنید.

به عقیده برادران کلی، هر پروژه ی نوآور، همواره سه عامل مهم را در بر می گیرد و بین آنها توازن برقرار می کند:



امکان پذیری: فناوری به تنهایی کفایت نمی کند، اگر به تنهایی کافی بود، همه ی ما با سگ های رباتیک بازی می کردیم.

ارزشمندی اقتصادی: هر پروژه ای باید توجیه اقتصادی داشته باشد و مدل مناسب درآمدزایی در آن تعبیه شود.

نیروی انسانی: توجه به انسان و همدردی با اطرافیان. درک دلیل مردم از انجام رفتارهای روزمره و عواطف و احساسات آنها.

در شرکت آی دی او، برای نوآوری از الگوی زیر پیروی می کنند؛ البته شما می تونید متناسب با شرایط خودتون آنرا تغییر دهید:



الهام: مشاهده رفتار مردم در محیط زندگی و کار جهت پیدا کردن چالشی برای حل کردن

ترکیب: فهم و درک داده ها به منظور پیدا کردن الگو و معنی ایده پردازی و آزمایش: اکتشاف راه حل ها و آزمون آنها

پیاده سازی: طراحی و عرضه ایده به بازار

خلاقیت شبیه عضله است که با تلاش و تجربه، قوی تر و نیرومندتر می شود. چه خود را از گونه ی انسان های خلاق بدانید یا ندانید.


منبع: سایت ویرگول
سایت کسب و کار نوین
سایت فراز تدبیر