روابط بین الملل از نگاه رهبرى (3)
روابط بین الملل از نگاه رهبرى (3)
2 ـ 2. اجراى عدالت
یک ـ انسان و کارگزارى او :
در قرآن کـه ملاحظه مى کنید، اول قرآن ، اسم تقوا مطرح شده ، هدى للمتقین اصلاً این کتاب هدایت ، براى اهل تقوا هدایت است ... تقوا، آن مفهوم تقوا در اسلام که به معناى مراقبت دائمى یک انسان از حرکت خود و از مسیر خود و از انگیزه هاى خود و از آن سمتى است که آن را اتخاذ کرده و دارد و حرکت مى کند... آن مراقبت دائمى را... مى گویند تقوا، نوعى هوشیارى ، خودیابى ، پرهیز، برحذر بودن ... .427
ایـشـان بـه آسـیـب پـذیر بودن انسان بویژه در برابر احساس قدرت اشاره دارند و مى فرمایند:
« انـسـان یـک مـوجـودى اسـت آسـیـب پـذیـر، در مـقـابـل خـیـلى چـیـزهـا مـخـصـوصـاً در مـقـابـل احساس قدرت ، احساس غنا، نه فقط غناى پولى ، بلکه بیش از او غناى سیاسى ، کـارى و قـدرتـى ، اگر انسان مواظب خودش نباشد، اسب سرکش قدرت و توانایى انسان را بـه شـدت مـى کـوبـد زمـین ، روح انسان را... وقتى انسان احساس کند که مى تواند و قدرت دارد به شدت نفس او آسیب پذیر است این جزو آن مواردى است که بیشترین تلفات را از انسان در طول تاریخ گرفته ... انّ الانسان لیطغى ان رَاه استغنى » (علق / 6) 428
مـقـام مـعـظـم رهـبـرى بـا تـوجـه بـه اهمیت تقوا و هدف همه پیامبران جهت برقرارى عدالت مـعـتـقـدند: «... وقتى کارگردانان حوادث عالم یعنى مسئولان کشورها و رؤ ساى ملتها داراى عدالت و تقوا باشند» دنیا از عدالت و تقوا برخوردار خواهد شد.429 همچنین ایشان انجام کارهاى عظیم را منوط به نصرت الهى و ایمان عامه مردم مى دانند و مى فرمایند:
بـراى انـجـام کـارهـاى عـظیم ، فقط باید به کمک و نصرت الهى و ایمان عامه مردم تکیه کـرد، پـول و سلاح مدرن و قدرت مادى و سیاست بازى و سیاسیکارى ، تکیه گاه مطمئنى بـراى انـجـام کـارهـا نـیـسـت . البـتـه آن دو عـامـل در عـرض یـکـدیـگـر نـیـسـتـند، بلکه در طـول هـم هـسـتـنـد؛ یـعـنـى اگـر تـکـیـه گـاه مـا خدا و کمک الهى بود، دلهاى مردم هم متوجه پـروردگـار خـواهـد شـد. خداى متعال به رسول گرامى خود که بزرگ ترین تکلیفها را مـتـنـاسـب بـا شـخـصـیـت او بر دوشش گذاشته بـود و در طول تاریخ بشر، هیچ تکلیفى بدان پایه نمى رسد فرمود: « هوالذى ایدک بنصره و بالمؤمنین » (انفال / 62) یعنى همین دو تکیه گاهِ نصرت الهى و کمک به مؤمنین تو را پیش برد.430
و در تـأیـیـد ایـن دیـدگـاه ، قـدرت اسـتـکبارى را در برابر قدرت ایمان و معنوى شکست پذیر مى دانند و مى فرمایند:
یـک ابـزارى وجـود دارد کـه زور و زر و قـدرت و فـرعـونـیـت و جـبـاریـّت در مـقـابـل او کـارایـى نـدارد و هـمـان نـیـروى انـسـان مـؤ مـن اسـت . انسان با ایمان وقتى وارد عـمـل بـشـود، وارد مـیـدان بـشـود، ابـزارهاى مادى کند مى شود431 زیرا « قدرت استکبار، قـدرت مـادى اسـت و قـدرت مادى توان مقابله با قدرت معنوى و انسانى را ندارد، آن جا که دلهـا و دسـتـهـا و زبـانـهاى یک ملت با هم یکى باشند و همه در راه هدفهاى والاى اسلام و انـقـلاب احـسـاس مـسئولیت کنند، استکبار جهانى و دیگر قدرتها نمى توانند ضربه وارد کنند و آنها را از میدان خارج سازند.» 432
از دیـدگـاه مـقـام مـعـظـم رهـبرى «... ایمان به اراده انسانى و در کنار آن ، اعتقاد و ایمان و اطـمـیـنـان بـه کـمـک الهـى ، بـاعـث مـى شـود کـه بـزرگ تـریـن مـشـکـلات بـه آسـانـى حل شود».433
دو ـ مـسـئله قـدرت :
... دیـن اگـر بـا قـدرت هـمـراه شـود، خـواهـد تـوانست گسترش و بسط پیدا کند، اهداف و آرزوهاى دینى را تحقق بخشد، آرمانهایى را که دین شعار آنها را مى داده است در جامعه به وجـود بـیـاورد. ایـنـهـا بـدون قـدرت امـکـان نـدارد، بـا قـدرت مـمـکـن اسـت . مـثـلاً شـمـا خـیـال مـى کنید، عدالت اجتماعى را در جامعه مى شود با نصیحت ، توصیه و التماس و با خـواهـش بـه وجـود آورد؟! عـدالت اجـتـماعى ، رفع تبعیض و کمک براى استقرار تساوى در قـانـون را مـگـر مـى شـود بدون قدرت در سطح داخلى جامعه ، به یک صورت و در سطح جهان به صورت دیگر به وجود آورد؟! 435
همچنین مقام معظم رهبرى درباره ارتباط تحقق عدالت جهانى با مقوله قدرت ، با توجه به بعثت انبیاء مى فرمایند:
... عدالتى که ما در انتظار آن هستیم ، عدالت حضرت مهدى ( علیه السلام ) که مربوط به سـطح جهان است ، با موعظه و نصیحت به دست نمى آید، یعنى مهدى موعود ملتها نمى آید سـمـتـگـران عـالم را نصیحت کند که ظلم و زیاده طلبى و سلطه گرى و استثمار نکنید. با زبـان نـصـیـحـت ، عـدالت در هیچ نقطه عالم مستقر نمى شود، استقرار عدالت چه در سطح جـهـانى ـآنطور که وارث انبیاء انجام خواهد داد ـ و چه در همه بخشهاى دنیا، احتیاج به این دارد کـه مـردمان عادل و انسانهاى صالح و عدالت طلب ، قدرت را در دست داشته باشند و بـا زبـان قدرت با زورگویان حرف بزنند... . در آیه کریمه قرآن که راجع به قسط صحبت مى کند و مى گوید خداى متعال همه پیغمبران را فرستاد « لیقوم الناس بالقسط » بـراى ایـنـکـه قـسـط و عدالت را در جامعه مستقر کنند، بلافاصله مى فرماید؛ « و انزلنا الحدید فیه بئس شدید و منافع للناس » (حدید / 25): یعنى پیغمبران علاوه بر این که بـا زبـان دعـوت سـخن مى گویند، با بازوان و سرپنجگان قدرتى که مجهز به سلاح هستند با زورگویان و قدرت طلبان فاسد معارضه و مبارزه مى کنند.436
و بـا تـوجه به اهمیت قدرت مى فرمایند: « قدرت فى نفسه یک وسیله است ، نه مى شود گـفـت بـد اسـت و نـه مـى شـود گـفت فى نفسه خوب است . در اختیار کى باشد، براى چه هدفى به کار برود، این تعیین کننده است ».437 ایشان همچنین درباره قدرتِ انسان متکى به ایمان این گونه مى فرمایند:
... مـا دو جـور عـوامـل قـدرت داریـم ، عـوامـل مـادى قـدرت ، عـوامـل مـعـنـوى قـدرت . عـوامـل مـادى قـدرت یـعـنـى همیـن پـول و زور... عـوامـل معنـوى ... یـعنى ایمان ، یعنى پاکى و پارسایى ؛ یعنى راستى و حقـانـیـت ، یـعـنـى ارزشهاى دینـى و ارزشهـاى الهـى هـمـراه بـا مـجـاهـدت ، ایـن عامل معنوى قدرت است ، این قدرت ماندگار است .438
مقام معظم رهبرى درباره قدرت معنوى مى فرمایند:
بـراى آن قـدرتـى کـه مـتـکـى به عوامل معنوى قدرت است ، مساله اساسى ، جهت گیرى آن قـدرت اسـت ، جـهـت گـیـرى آن قدرت چیست : صلاح و فلاح انسان ، نجات انسان از مصائب مـادى و مـعـنـوى ، نـجـات انـسـان از بـى عـدالتـى ... نـجـات انـسـان از چنگال قدرت جمعى غافل ...؟ گرفتارى بزرگ بشر همیشه این بوده است .439
آن رهبر فرزانه ارزش گذارى حقیقى را مبتنى بر امور معنوى و باطنى مى دانند440 و در یک موازنه حقیقى قدرت معنوى را قوى تر از قدرت مادى مى دانند. ایشان در این رابطه مى فرمایند:
در یـک موازنه حقیقى و با توجه به معیارهاى الهى و واقعى ، شما از همه دشمنانتان قوى تـریـد، در ایـن هـیـچ شـکـى نـیـسـت ! ثـروتـهـایـى کـه در اخـتـیـار قـدرتهاى جهانى است وسایل تبلیغاتى که آنها دارند و سلاحهاى مدرنى که به آن مى بالند قدرت ظاهر است ، نـبـایـد گـول خورد و زرق و برقها و ظاهر کارها را ملاک قرار داد. اگر قرار بود اینها دشمن را به اقتدار حقیقى در مقابل ما برساند ما باید حالا در دنیا وجود نمى داشتیم .441
البـتـه : ایـن قـدرتـهـا آسیب پذیرند آنچه که آسیب پذیر نیست ، انسان و قدرت انسانى متکى به ایمان است .442
« ابرقدرتها همانطور که بارها گفتیم از ابهت خود و هیبت سیاسى خودشان تغذیه مى کنند. بـاطـن کـارشـان از آنچه نشان مى دهد سست تر و پوشالى تر است ، از ابهتشان از هیمنه سیاسـى و نظامى اى که براى خودشان درست کرده اند بیشتر استفاده مى کنند تا از قدرتهاى واقعى که در آنها وجود دارد» 443 « اگر تبلیغات قوى نداشته باشند هیچى ندارند!» 444
از دیدگاه مقام معظم رهبرى «... امروز دنیاى اسلام تا حدود زیادى قدرت خود را شناخته و مـى دانـد کـه مـى تـواند قدرتمند باشد. اگر تهدید بزرگ است فرصت هم بسیار زیاد است . این ما هستیم که باید تلاش کنیم ».445
سه ـ بیدارى ملتها :
مـقـام مـعـظـم رهـبـرى بـراى بـیـدارى مـلتـهـا در مـقـابـله بـا نـظام سلطه جهانى نقش مهمى قـائل انـد: « در مـقـابـل روح سـرکـش و طـغـیـانـگـرى کـه امـروز اسـتـکـبـار دارد، فـقـط یک عامل وجود دارد که مى تواند آن را مهار کند و جلوى این طغیانگرى را بگیرد و آن ، بیدارى و اراده ملتهاست وقتى ملتى بیدار است ، حقوق خود را مى شناسد، دشمن را مى شناسد. هدف او را مى داند و تصمیم مى گیرد در مقابل او بایستد.» 446
آنچه ملت ها را به تغییر وضع موجود و رسیدن به نظام عادلانه جهانى ترغیب مى سازد، نـاشـى از اصلِ محورى عدالت در نظم نوین جهانى است ، زیرا با اجراى عدالت ، به مهم ترین نیازهاى بشرى پاسخ داده مى شود.
مـلتـهـا عـدالت را دوست دارند، تشنه عدالت هستند و اگر ببینند ملتى پرچم عدالت را در دسـت گـرفـتـه اسـت و در مـقـابـل قـلدرهـا و زورگـوهـاى عـالم و در راه عدل ، فداکارى و ایستادگى مى کند دلگرم و امیدوار مى شوند.447
از سـوى دیـگـر آنـچـه بـه تـحـقـق عـدالت اجتماعى یارى مى رساند، مربوط به تربیت انسانهاست که از نقش تعیین کننده برخوردار مى باشد:
عدالت اجتماعى یک اصل است ، یک هدف اصلى و والاست ، امّا عدالت اجتماعى در صورتى در جـامـعـه تـاءمـین مى شود که افراد در جامعه تربیت شده باشند، ظلم نکنند و زیر بار ظلم نروند.448
رهـبـر مـعـظـم انـقلاب بر لزوم مقابله با قدرتهاى بزرگ از طریق بیدارى ملتها تأکید دارند:
بـیـدارى مـلتـهـا و آگـاهـى یـافتن آنان از ماهیت و نقش نظام سلطه بزرگ ترین پشتوانه دولتهاى جهان سوم و مایه قدرتى حقیقى در برابر سلطه است .449
آرى . بـیـدارى اسـلام ، مـحـاسـبـات اسـتـکـبـارى را بـه هم ریخته و معادلات جهانى مطلوب مـسـتکبران را تغییر داده است . از سوى دیگر، پیدایش و رشد اندیشه هاى نوین اسلامى در چارچوب مبانى و اصول اسلام و نوآورى در عرصه سیاست و علم ، بالندگى و پویایى مـکـتـب اسلام را در عمل به اثبات رسانده و میدانى وسیع در برابر متفکران و روشن بینان جهان اسلام گشوده است .450
ایشان قدرت واقعى را مربوط به ملتها مى دانند و مى فرمایند:
« قدرت واقعى ، عبارت است از قدرت ملتى که اولاً آگاه باشد پیرامون او چه مى گذرد، ثانیاً به حق و راه خود ایمان داشته باشد، ثالثاً تصمیم بگیرد که این راه را ادامه دهد. اگر ملتى این سه خصوصیت را داشت هیچ قدرتى در دنیا از او قوى تر نیست .» 451 لذا « سـیاست مراکز اقتدار بین المللى از اوائل این قرن تا امروز همیشه این بوده که ملتها را از مـعـادله قـدرت جـدا کـنـند... چون اگر ملتها در معادله قدرت وارد بشوند، دستگاه اقتدار طلب استکبار شکست خورده است ».452
آنـگـاه بـا تـوجـه بـه تـقـابـل قـدرتـهـاى اسـتـکـبـارى بـا مـلتـهـا، نـظـام بـیـن الملل آینده را از آن اسلام و انسانهاى آگاه و بیدار مى دانند و مى فرمایند:
بـنـابـرایـن ، دو جریان در مقابل هم قرار دارند... از یک طرف ، در هر جاى دنیا که نشانه یى از اسلام دیده شود، فشارهاى استکبار و قدرتهاى مادى علیه آن روز افزون است ... از طـرف دیـگـر، عـلى رغـم فشارى که امروز علیه مسلمانها و اسلام در دنیا وجود دارد، دلهاى مـردم دنـیـا ـ بـخـصـوص جـوانـهـا و روشـنـفـکـران و انـسـانـهـاى آگـاه ـ مـتمایل و مجذوب اسلام است و این همان چیزى است که گسترش اسلام حقیقى را تدوین خواهد کرد.453
مقام معظم رهبرى قرن چهاردهم هجرى را قرن فریاد و بیدارگرى مى دانند و قرن پانزدهم را از آغـاز آن قـرن تـجربه و عملکرد بیان مى کنند و با توجه به فروپاشى شوروى مى فرمایند: « امروز مى بینید که دنیا در چه وضعى است ، امپراتورى ها چه طور دارند تـجـزیـه مـى شـونـد، مـلتـهـا چه طور دارند سربلند مى کنند، اسلام چگونه دارد سیطره معنوى خودش را بر دلها آشکار مى کند.» 454
چـهـار ـ ارائه الگـو :
امروز دنیا دچار خلا ایدئولوژى است . در هیچ نقطه اى از دنیا هیچ فکر روشن و ثابتى که جـوامـع بـتوانند بر محور آن ، حرکتى را براى خود ساماندهى و آینده اى را تصویر کنند وجود ندارد، اسلام امروز فرصت دارد تا در دنیا خود را مطرح کند. اسلام روى نقاطى تکیه کرده است کـه آرزوى دیرین انسانها از اول تاریخ بشر تا امروز بوده است . اسلام روى عدالت و اخوت و برادرى و کرامت انسانى تکیه کرده ، امروز بشر تشنه اینهاست ، بشر تشنه کرامت و عدالت و انسانیت واقعى است .456
ایـن انـقـلاب بـر پایه اصول مستحکمى بنا شد هم اجراى عدالت را مورد نظر قرار داد هم آزادى و استقلال را که براى ملتها از مهم ترین ارزشهاست مورد توجه قرار داد، هم معنویت و اخـلاق را. ایـن انـقـلاب ترکیبى از عدالتخواهى و آزادیخواهى و مردم سالارى و معنویت و اخلاق است ... .457
ایشان همچنین در رابطه با الگو بودن انقلاب اسلامى مى فرمایند:
این انقلاب ، به همه بدیها در سطح ارتباطات جهانى و روابط میان ملتها، پیشانى گره کـرده و روى تـرش نـشـان داده و بـه هـمـه قدرتهاى ظالم و متعرض ، نه گفته است ، این انقلاب و نظام جمهورى اسلامى ، به بى عدالتهایى که امروز در سطح جهان رایج است و به نظامى که این بى عدالتیها را در خود دارد اعتراض کرده و متعرض خواهد ماند. براى همین است که در هر نقطه اى از دنیا، آحاد مردمى که از این انقلاب اطلاعى دارند وقتى از نام انقلاب و رهبر کبیر آن و پاسداران جان برکف انقلاب یعنى ملت بزرگ ما، سخنى به میان مـى آیـد بـا احـتـرام و تـجـلیل آنها روبرو مى شویم ... این ، به خاطر آن است که انقلاب اسلامى ایران و این نظام مقدس الهى ، از حقوق مظلومان دفاع کرده است .458
از دیـدگـاه مـقـام مـعـظـم رهـبـرى : « نـظـام اسـلامـى در مـکـتـب امـام خـمـیـنـى نـظـام عـدل و ایـمـان و عـقـل و آزادگـى و مـردم گـرایـى اسـت و اسـتـقـلال مـلى و رد نـظام سلطه بین المللى در مکتب امام بزرگوار ما داراى چنین ریشه هاى عمیقى است ». « نظام اسلامى ، نظام عدالت است هر بى عدالتى محکوم است ، نظام اسلامى ، نظام قسط است ، هر تبعیضى محکوم است ».459
مـقـام مـعـظـم رهبرى ، فورى ترین هدف تشکیل نظام اسلامى را « استقرار عدالت اجتماعى و قسط اسلامى » مى دانند و مى فرمایند:
... ما باید امروز جامعه را جامعه عدالت بکنیم ، در بناى یک جامعه ، عدالت از همه چیز مهم تر است ، عدالت به معناى عدم تبعیض در حقوق و حدود و احکام است ، عدالت یعنى کمک به مـردم مـحـروم و ضـعـیف ، عدالت یعنى این که برنامه ها و حرکت کلى کشور، در جهت تاءمین زندگى مستضعفان باشد. ... تحقق زندگى عادلانه به این است که کمک نظام و تشکیلات و حرکت آن ، در جهت کمک به مستضعفان باشد.460
مـقـام معظم رهبرى ضمن بیان وضعیت کنونى نظام بین المللى ، بر ضرورت ارائه الگو اشاره دارند و در این زمینه مى فرمایند:
امـروز در سـرتاسر دنیا، میلیاردها انسان زیر فشار سنگین ظلم و بى عدالتى قدرتهاى بـزرگ دسـت و پـا مـى زنند. آنها یک نمونه احتیاج دارند و یک الگو مى خواهند و شما مى خـواهـیـد آن الگـو را نـشان دهید. بار بسیار سنگین و کار بزرگى است ! البته راه عملى وجـود دارد، ایـن راه پـیـمـودنـى اسـت و مـا تـا امـروز پـیـمـوده ایـم و بـه فضل اللهى و ... این راه را تا آخرین مرحله با موفقیت خواهیم رفت و به ملتها و مستضعفان و جویندگان حق ، راه و سرمنزل را نشان خواهیم داد.461
آن رهـبـر عـزیـز ضـمـن بـیان این که « تا رسیدن به نقطه مطلوب حکومت اسلامى فاصله داریم ...» 462 مى فرمایند:
در دنـیـایـى کـه حـکـومـتها مظهر استکبار و زورگویى و بى عدالتى و مادّیگرایى و بى تقوایى اند، نظام اسلامى مفتخر است که شعار حاکمیت تقوا و معنویت مى دهد و حکومت را نه سـلطـه خـودسـرانـه یـا ریـاست مبتنى بر نیرنگ و ظاهرسازى ، که ولایت و محبت و پیوند قـلبـى و ایـمـانـى مـى دانـد و بـه جـاى هـمـه مـعـیـارهـاى رایـج از قبیل زور و پول و تبلیغ دروغ ، فقاهت و عدالت را معیار حاکم مى شناسد. این اوج قله نظام مطلوب اسلامى است که هریک از آحاد ملت اسلامى در هر کجاى جهان هرگاه بتواند آن را به درستى بشناسد، ببیند و بشناسد دل در گرو آن خواهد داشت .463
ایشان درباره رفتار عملى نظام جمهورى اسلامى ایران و بازتاب آن جهت ارائه الگو به انسانها مى فرمایند:
هـمـه مـا بـه یـاد داشـته باشیم که اگر این نظام مقدس بتواند جسم و جان انسانهاى تحت قـدرت خـود را بـه آرامـش و آسـایـش بـرسـانـد، فـقـر و جـهـل و بـى ایـمـانـى و تبعیض و بى عدالتى را ریشه کن کند و در صحنه جهانى با این دردهـاى مـزمـن بـشر به مبارزه برخیزد، بزرگ ترین خدمت را به تاریخ انسانیت عرضه کرده و راهى تازه به روى آنان گشوده است .464
از دیـدگـاه مـقـام مـعـظـم رهـبـرى «... عـلاج هـمـه دردهـا و نـاکـامـیـهـاى مـلل مـسـلمـان ، بـازگـشت به اسلام و زندگى در نظام اسلامى و زیر سایه احکام اسلامى اسـت . این آن چیزى است که عزت و قدرت و برخوردارى از نعم بزرگ امنیت و رفاه را به مـسـلمـانـان بـرمى گرداند و سرنوشت تلخ و ذلت آمیزى را که طراحان استکبار براى امت مسلمان تدارک دیده اند، دگرگون مى سازد».
در مـجـمـوع بـا تـوجـه بـه آنـچـه در ایـن بـررسـى بـیـان شـد، آنـچـه در روابـط بـیـن الملل از اهمیت خاصى برخوردار است و به عنوان بازیگر اصلى محسوب مى شود، مربوط بـه انـسان و کارگزارى اوست . انسان داراى عقل و اراده است و مى تواند با تدبیر، نظام بـیـن المـللى عادلانه و عارى از تبعیض را ایجاد نماید. براساس دیدگاه مقام معظم رهبرى مـى تـوان گـفـت که در نظام بین الملل موجود، سیاست بین المللى در دست انسانهاىِ سلطه جـو و اسـتکبارى است و این مسئله سرمنشاء همه گرفتاریهاى بشر و بى ثباتى و بحران هـاى بـیـن المـللى است . آنچه از همه مهم تر مى باشد، طبیعى جلوه دادن این نظام از طرف قدرتهاى بزرگ و ایجاد نظم سلسله مراتبى است که نظام سلطه در پى جهانى کردن آن مـى بـاشـد و کـشـورهاى تحت ستم هم به دلیل تبلیغات گسترده نظام سلطه آن را طبیعى دانـسته و این نظم را پذیرفته اند. با توجه به دیدگاه مقام معظم رهبرى مى توان گفت کـه رهـا شدن از نظم بین المللى موجود و دست یابى به نظم ، ثبات و اهداف مسالمت آمیز دولتها، در گرو، احترام نهادن به کرامت انسانى ، ارزشها، نیازهاى مادى معنوى انسانها و رفـع سـلطـه گـرى و سـلطـه پـذیـرى در جـهـان اسـت و آمـوزه هـاى اصـیـل اسـلام ، برنامه و دستورالعمل جامعى براى انسانها، آگاهى و بیدارسازى ملتها و تـقـویـت روحیه مقاومت و تلاش براى تغییر وضع موجود و دست یابى به نظم مطلوب مى باشد.
پي نوشت ها :
426. دیدار با مسئولان بنیاد شهید و... ، 24 / 5 / 69.
427. بیانات در برگزارى مراسم سالگرد امام خمینى (ره )...، 8/3/1378.
428. دیدار با مسئولین وزارت اطلاعات ، 19 / 6 / 66.
429. بیانات در تاریخ 19 / 10 / 80.
430. بیانات در تاریخ 8 / 4 / 64.
431. دیدار با خانواده شهداى کربلاى 4 و 5، 15 / 12 / 62.
432. بیانات در تاریخ 30 / 3 / 68.
433. بیانات در تاریخ 19 / 3 / 68.
434. بیانات در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومى سازمان ملل متحد، 31 / 6 / 1366.
435. بیانات در تاریخ 19 / 9 / 75.
436. بیانات در تاریخ 30 / 7 / 81.
437. دیدار با اعضاى مجلس خبرگان رهبرى ، 16 / 6 / 1381.
438. دیدار با فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ، 22 / 8 / 1378.
439. بیانات در تاریخ 22 / 8 / 78.
440. دیدار با مسئولان ارتش ، 27 / 1 / 82.
441. بیانات در تاریخ 23 / 2 / 68.
442. دیدار با فرزندان ممتاز شاهد و جانباز، 21 / 6 / 1369.
443. خطبه هاى نماز جمعه ، 10 / 1 / 63.
444. بیانات در مراسم افتتاحیه مرکز فرستنده رادیویى مبعث کمال آباد کرج ، 8 / 2 / 63.
445. بیانات در تاریخ 2 / 10 / 82.
446. دیدار با جوانان اهواز، 8 / 5 / 1382.
447. بیانات در تاریخ 30 / 3 / 71.
448. بیانات در تاریخ 23 / 2 / 72.
449. بیانات در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومى سازمان ملل متحد، 31 / 6 / 1366.
450. پیام به کنگره عظیم حج ، 8 / 11 / 82.
451. بیانات در تاریخ 23 / 2 / 68.
452. بیانات در اجتماع بزرگ بسیجیان شرکت کننده در اردوى فرهنگى ـ رزمى یاران امام على (ع )، 29 / 7 / 79.
453. بیانات در تاریخ 1 / 9 / 69.
454. حدیث ولایت ، ج 9، ص 37.
455. بیانات در تاریخ 13 / 3 / 71.
456. بیانات در تاریخ 2 / 10 / 82.
457. بیانات در تاریخ 14 / 3 / 81.
458. بیانات در تاریخ 22 / 2 / 69.
459. بیانات در تاریخ 21 / 11 / 77.
460. بیانات در تاریخ 10 / 6 / 78.
461. بیانات در تاریخ 10 / 12 / 68.
462. حدیث ولایت ، جلد 9، ص 37.
463. بیانات در تاریخ 3 / 12 / 74.
464. بیانات در تاریخ 1 / 12 / 69.
/خ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}