رهبر عدالت گستر

تهیه و تنظیم : ملیحه اسلامیان
منبع : راسخون


دوران امامت حضرت مهدي (عج) در عصر غيبت صغري

حضرت مهدي (عج ) در پانزدهم شعبان سال 255 هجري به دنيا آمد. و نام و کنيه وي همانند رسول گرامي اسلام (ص) بوده و با القابي چون بقيه الله ، حجه الله ، مهدي ، قائم ، منتظر ، خلف صالح ، امام زمان ، صاحب زمان ، ولي عصر و امام عصر از ایشان ياد مي شود. پنج سال از حيات خود را تحت تربيت پدر قرار داشت و تنها برخي از شيعيان توفيق ديدار وي را داشتند و آخرين زماني که در جمع مردم ديده شد، هنگام خواندن نماز بر جنازه ي پدر گرامي اش بود و دوران غيبت وي از آن هنگام آغاز شد. از کودکي خداوند همچون حضرت يحيي (ع) حکمت و همانند عيسي بن مريم (ع) که به وي در گهواره مقام نبوت داد، براي وي مقام امامت قرار داد. خصوص امامت وي از زبان رسول الله (ص) و علي (ع) و ائمه (ع)، يکي پس از ديگري رسيده و به امامت و ظهورش خبر داد. پدر بزرگوارش چند روز پيش از شهادت خود در ميان معتمدين و نزديکان ياران خود تصريح به امامت او فرمود و با حضور محمدبن عثمان عمري و چهل نفر از شيعيان در سراي خود فرمود: « اين فرزند پس از من امام و پيشوا و خليفه من است او را فرمان بريد و پس از من پراکنده نشويد که نابود شديد و پس از اين ديگر او را نخواهيد ديد. و از امام محمدبن علي باقر (ع) روايت شده: « پس از حسين نه تن امام هستند که نهمين ايشان قائم آنان است» (1)
بنا بر اعتقاد شيعيان خداوند درباره قيام حضرت مهدي (عج) فرموده: « مي خواهيم برآنان که در زمين ناتوان شمرده شده اند، منت بگذاريم و آنان را پيشوايان و ارشاد برندگان بگردانيم». (2) و نيز فرموده است: « هر آينه در زبور پس از ذکر نوشتيم که زمين را بندگان شايسته من به ارث برند» (3)
و روايت مشهوريست در ميان شيعه و سني از رسول الله (ص) که فرمودند: مردي در آخرالزمان از خاندان من هم نام و کنيه من خروج خواهد کرد و زمين را پر از عدل و داد کند، چناچه پر از ظلم و ستم شده باشد.

دوران سفارت و غيبت صغري امام زمان (عج )

بنابر اعتقاد شيعيان ، حضرت مهدي(عج ) پيش از قيام داراي دو غيبت است. يکي دوران غيبت کوتاه که از شروع امامتش، در سال 260 هجري تا هنگامي که نيابت خاصه ميان آن حضرت و شيعيان در سال 329 هجري خاتمه يافت. ديگر غيبت طولاني که پس از غيبت نخستين اوست و در پايان آن قيام خواهد کرد. در دوران غيبت کوتاه سفرا و نوّاب خاص ، او را مي ديدند ولي در دوران غيبت کبري ، سفير مشخصي ندارد و علما و راويان حديث نايبان عام وي مي باشند. کوتاهي عمر امام جواد (ع)، امام هادي (ع) و امام عسگري (ع) گوياي واقعيتي است که خطرات جاني بسياري براي جانشيني امام عسگري (ع) وجود داشت.

آماده سازي شيعيان براي دوران غيبت

فرهنگ سازي و آماده سازي افکار براي پذيرش غيبت حضرت مهدي (عج) در زمان امام عسگري (ع) جلوه بيشتري يافت. امام (ع) با تاکيد بر تولد حضرت مهدي (ع) او را به شيعيان خاص و نزديکان مي نماياند.
از سوي ديگر تماس خود حضرت با شيعيان روز به روز کمتر مي شد ، به طوري که در شهر سامرا نيز به وسيله نامه يا نمايندگان خويش به مراجعان و پرسشگران پاسخ مي داد. بدين ترتيب، آنان را براي تحمل اوضاع عصر غيبت و ارتباط غيرمستقيم با امام(ع) آماده مي کرد. اين روش با وسعتي بيشتر در دوران غيبت صغري به وسيله امام مهدي(ع) نيز به کار گرفته شد تا مردم براي دوران غيبت کبري آماده شوند. (4)

سفراي چهارگانه يا نوّاب خاص

سفراي نوّاب اربعه با همکاري وکلاي ايالات، هدايت و رهبري سازمان وکالت و نيابت جوامع شيعي را بر عهده داشتند. اين نواب عبارت بودند از:

1- عثمان بن سعيد عمري

وي وکيل، خادم امام هادي (ع) بود که امام (عج) مسئوليت سفارت را بر عهده وي گذاشت. اگر چه به کار روغن فروشي مي پرداخت ولي مردي گرانقدر و بلندمرتبه و مورد اطمينان بود و رياست سازمان و وکالت را در زمان امام عسگري(ع) بر عهده داشت. وي در جلسه خصوصي آن حضرت براي معرفي جانشين خود حضور داشت. سپس عهده دار مراسم غسل و دفن امام عسگري(ع) شد. بسياري از توقيعات امام عصر(عج) به او مي رسيد و در حق او دعا و راستي گفتار و اعمال او را تاييد مي کردند. عثمان بن سعيد در محافل شيعه به نام « سمان» ياد مي شد و در حدود سال 265 هجري از دنيا رفت و در بغداد مدفون شد (5)

2- محمدبن عثمان بن سعيد عمري

پس از درگذشت عثمان، حضرت(عج ) ضمن نامه اي به فرزندش محمد، به وي تسليت گفت و بعد از دعاي خير، امور را به او واگذار کرد. ابوجعفر محمدبن عثمان، حدود 40 سال عهده دار سفارت و وکالت امام(ع) بود. او در طول اين مدت، وکلاي محلي و منطقه اي را سازمان دهي مي کرد، فعاليت آنان را زير نظر داشت و فرمان ها و پاسخ هاي امام را که «توقيع» خوانده مي شد به مردم مي رساند. (6)

3- حسين بن روح نوبختي

محمدبن عثمان در دوران زندگي اش، با ارجاع دان مراجعات به حسين زمينه ي جانشيني وي را فراهم کرد و در واپسين روزهاي زندگي به فرمان حضرت(عج ) او را جانشين خود معرفي کرد. نوبختي در دوران حکومت مقتدر عباسي، پنج سال زنداني شد و در سال 317 آزاد گرديد. به تصديق موافق و مخالف، حسين بن روح در شمار عاقل ترين مردم روزگار خود جاي داشت. (7)

4- علي بن محمد سمري

به فرمان امام عصر(عج) پس از حسين، ابوالحسن علي بن محمد منصب نيابت خاص، و اداره امور شيعيان را به عهده گرفت، تحول مهمي که در اين دوره رخ داد. توقيعي بود که از ناحيه امام زمان(عج) صادر شد. اين نامه رحلت قريب الوقوع علي بن محمد را پيش گويي مي کرد و غيبت کبري را وعده مي داد.
امام مهدي(عج ) در پيامي به آخرين نماينده خود به آغاز غيبت کبري اشاره مي کند. آن حضرت به علي بن محمد مي فرمايد: تو تا شش روز ديگر رحلت خواهي کرد. کارهايت را مرتب کن و هيچ کس را جانشين خود مساز اکنون دوره غيبت کامل فرا رسيده است و من جز با اجازه خداوند متعال ظهور نخواهم کرد. ظهور من پس از گذشت مدتي طولاني و قساوت دلها و پرشدن زمين از ستم و بيداد خواهد بود. آن حضرت در ادامه توقيع مي فرمايد: افرادي نزد شيعيانم مدعي مشاهده من، به عنوان نايب خاص، خواهند شد هر کس پيش از خروج سفياني و صيحه آسماني چنين ادعايي کند دروغگو است و لاحول ولا قوه الا بالله العي العظيم (8)

وظايف و اقدامات نواب چهارگانه

فعاليت نوّاب خاص، حتي در امور جزيي نيز در شعاع رهنمودهاي امام زمان(عج) انجام مي گرفت. مي توان اين فعاليت ها را در موارد زير خلاصه کرد.

1- پاسخ به پرسشهاي فقهي و مشکلات عقيدتي ،

پاسخ به پرسش ها و نيز مبارزه علمي با شبهات يکي از حوزه هاي فعاليت نايبان چهارگانه بود مبارزه با انشعابات هاي دروني تشيع و در رأس آنها مساله غلات نيز بخشي از فعاليت آنها به شمار مي آيد .

2- رفع ترديدهاي موجود در باره حضرت مهدي (عج)

تعدادي از توقيعاتي که اکنون در دست است، در باره اصل مساله امامت و ولايت آن وجود مقدس است. با توجه به اين که نايبان خاص، بر ثبات وجود امام دوازدهم اصرار داشتند وليکن براي حفظ امنيت امام(عج) از شيعيان مي خواستند در باره شناخت مشخصات آن حضرت اصرار نورزند.

3- سازمان دهي وکلا ،

سياست تعيين وکيل به منظور اداره امور نواحي مختلف و ايجاد رابطه ميان شيعيان و امامان از زمان امام کاظم(ع) و حتي پيش از آن معمول بود. پس ازآغاز غيبت، تماس مستقيم وکلا با امام قطع شد و به جاي آن نايب خاصي که حضرت تعيين فرموده بود محور ارتباط گرديد. (9)
مسئله مهدي و ظهور و قيام، موضوعي نيست که فقط به کساني که داراي مذهب تشيع اند مربوط باشد، بلکه اين، يک مسئله اسلامي است. خود پيامبر اکرم(ص) بارها آمدن مهدي موعود را در آخرالزمان و اينکه مهدي از اولاد علي و فاطمه است و پدرش بي واسطه امام حسن عسگري است و قيام نهايي دين و توحيد به دست اوست مژده داد. و گوشزد کرده است و در قرآن کريم نيز آيات چندي است که حتي مفسران اهل سنت آن آيات را مربوط به ظهور مهدي دانسته اند. بايد بدانيم که در زمان غيبت حضرت حجت، مسلمانان نبايد در انجام دادن تکليف هاي خود کوتاهي کنند. همه دستورات دين، در اين زمان به حال خود باقي است واجب واجب است و حرام، حرام به ويژه تکاليف اجتماعي. (10)

دو نوع انتظار

انتظار فرج بر دو گونه است: انتظاري که سازنده است، تحرک بخش است، تعهدآور است، عبارت، بلکه با فضيلت ترين عبادت است و انتظاري که ويرانگر است بازدارنده است، فلج کننده است و نوعي «اباحيگري» محسوب مي شود. گفتيم که اين دو نوع انتظار، معلول دو نوع برداشت از ظهور عظيم تاريخي مهدي موعود(ع) است و اين دو نوع برداشت به نوبه ي خود از دو نوع بينش درباره تحولات ناشي مي شود.

انتظار ويرانگر

برداشت قشري از مردم از مهدويت و قيام و انقلاب مهدي موعود اين است که صرفا ماهيت انفجاري دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعيض ها و اختناق ها و حق کشي ها و تباهي ها ناشي مي شود، نوعي سامان يافتن است که معلول پريشان شدن است. مهمترين کمک به تسريع در ظهور و بهترين شکل انتظار، ترويج و اشاعه فساد مي دانند. اين جا است که گناه هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجويي است و هم کمک به انقلاب مقدس نهائي.
اين نوع برداشت از ظهور و قيام مهدي و اين نوع انتظار فرج که منجر به نوعي تعطيل در حدود و مقررات اسلامي مي شود و نوعي «اباحگيري» بايد شمرده شود به هيچ وجه با موازين اسلامي و قرآني وفق نمي دهد.

انتظار سازنده

آن عده از آيات قرآن کريم که هم چنان که گفتيم ريشه اين انديشه است و در روايات اسلامي بدان ها استناد شده است در جهت عکس برداشت بالا است. از اين آيات شيعه است استفاده مي شود که ظهور مهدي موعود حلقه اي است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پيروزي نهائي اهل حق منتهي مي شود، سهيم بودن يک فرد در اين سعادت موقوف به اين است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. آيات که بدان ها در روايات استناد شده است نشان مي دهد که مهدي موعود(عج) مظهر نويدي است که به اهل ايمان و عمل صالح داده شده است.
ظهور مهدي موعود منتي است بر مستضعفان و خوار شمرده شدگان و وسيله اي است براي پيشوا و مقتدا شدن آنان و مقدمه اي براي وراثت آنها و خلافت الهي در روي زمين «و نريد أن نمنّ علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين» (11)

انتظار در اديان الهي

انتظار، کلمه اي آشنا براي پيروان همه اديان است، يهوديان در انتظار ظهور مسيحا و مسحيان در انتظار بازگشت عيسي مسيح(ع) و مسلمانان در انتظار مهدي(عج) به سر مي برند. شيعان انتظار فرج را يک تکليف مي دانند و منتظر هدف نهايي خداوند براي ايجاد يک حيات عادلانه نوين به رهبري مهدي موعود هستند. انتظار، رکني اساسي از آموزه هاي شيعه است زيرا موجب شادابي و نشاط و پوپايي حرکت و جنبش و خروش است و موجب سازندگي، تربيت و تهذيب، تقويت نيروي ايمان و فراهم کردن زمينه و مقدمات ظهور است. اصل انتظار و زنده نگه داشتن واقعه عاشورا و يادآوري معرفت و منش عاشورا، در کنار يکديگر موجبات حفظ و پويايي و تداوم تشيع را در تاريخ فراهم کرده است.

لزوم اعتقاد به ظهور حضرت مهدي عليه السلام

« من کذب بالمهدي فقد کفر» هر کس مهدي را انکار کند کافر مي شود. در روايات بسياري تصريح شده که هر کس در حال انتظار ظهور قائم آل محمد(ص) بميرد شهيد است اگر چه در رختخواب از دنيا برود. (12)

انتظار ظهور حضرت مهدي عليه السلام

« افضل العباده انتظار الفرج » برترين عبادتها انتظار فرج است. ناگفته پيدا است انتظاري مي تواند بهترين عبادتها به شمار آيد که سازنده باشد، يعني انسان را به عمل وادار کند.
کسي که منتظر ظهور آن دادگستر جهاني است هنگامي منتظر است که به مقدار طاقت خود در پياده کردن اهداف عاليه آن حضرت تلاش کند وگرنه نمي تواند خود را متظر بنامد. (13)
شوق انتظار جان مايه حرکت براي گذر از وضع موجود مطلوب است، حرکتي که بايد با شناسايي مقصد آغاز گردد و بدان سو متمايل شود، و در اين حال آحاد جامعه يا سالک راه نجاتند و يا غوطه ور در سير قهقراني جاهليت مدرن. شعور منتظران دستمايه ادراک حقيقت شهر عدل در امتداد نگاه آنان است منتظراني که مکلف به احياي شهر صالحان بوده، مسئول حفظ و حراست از آنند شهري که به آرزوها و تمايلات کمال جويانه و حق طلبانه انساني مي بخشد و تصويرگران آن بسيج آگاهانه گروه هاي متنوع و متکثر مردم در تحقيق جامعه موعود است شهري که مختصات آن مقيد به اصول خردنامه و هنر است شهري که روابط اجتماعي مردم که نمايانگر تمام خردمندي و کمال زيبايي است و در واقع سرشت تصوير بصيرت بخش از آينده موعود و راهبرد فوق فعال انتظار هزاره اي جامعه انساني همين عقلانيت و زيبايي است.
شناخت امام، شناخت او بر حسب ويژگي هاي ظاهري و نسب او نيست. بنابراين مقصود از اين شناخت شناختي شوق انگيز براي شروع حرکت، حرکت به سوي تحقق خواسته هاي او و امت او در احياي «شهر عدل»؛ به شهري که که در ان اهداف امام و امت و منتِظر و منتَظر به هم مي آميزند، شهري که در امتداد صراط مستقيم و طريق الوسطي به دست صالحان تحقق مي يابد و به همان ها به ارث مي رسد.
سخن از راهي طولاني است که راه و مقصد آن راه شهر عدل موعود است . (14)
در جريان مهدويت بايد اول به سراغ انسان شناسي برويم کارکرد ن با انسان راه دارد. در انسان شناسي به انسان شناسي امام صادق(ع)رجوع کنيم که در حديث عقل و جهل تبيين شده است ما يک مبارزه داريم بين عقل و جهل و يک جهاني شدن عقل و يک جهاني شدن جهل. مردم دنيا (نه حاکمان) رو به جهاني شدن عقل و حاکمت عقل مي روند. عقل نور است و حضرت هم نور و همديگر را جذب مي کنند بايد مردم حضرت را بخواهند به اين وسيله که قدرت و حکومت را از قدرت طلب ها و سرکشان بگيرند و زمينه را آماده کنند.
عدل يعني هر چيزي را در جاي خود قرار دادن. جاي فطرت و عقل، حاکميت است و جاي طبيعت، محکوميت است. بايد عقل و فطرت به جاي خودش برگردد تا عدالت حاکم شود. شما بايد جهنم غرب را نشان دهيد. بايد از شعر سعدي براي ظهور خوب استفاده کنيد. از هنر براي ظهور استفاده کنيد.

عدالت مهدوي ، عدالتي فراگير

در روايات اسلامي، امام مهدي(ع) به عنوان پرکننده زمين از عدالت معرفي شده است، مي تواند به همين معني باشد که او عدالت را در همه عرصه هاي فردي و اجتماعي جاري خواهد ساخت. در واقع، ارزش هاي ديني و آمال و آرزوهاي انبياء و اولياء در پرتو عدالت مهدوي به اجرا درآمده و عالم گير خواهد شد. (15)

آثار فردي عدالت مهدوي

آدمي در زندگي فردي خود، بريده و جدا از اجتماع نيست و همه جا به نوعي با ديگران در ارتباط است

رابطه انسان با خود

آدمي پيش از هر کس بايد تکليف خود را با « خود» روشن کند و با تشخيص قابليت ها و استعدادهاي خود، آنها را در مسير رشد و تعالي خود به کار گيرد. اين مستلزم معرفتي درست و عملي صحيح و معروف است. امام مهدي(عج) در حکومت عدل خود اين انحراف ها و کجي ها را راست خواهد کرد. آري، در سايه تربيت مهدوي، فطرت ها بيدار مي گردد و نيازهاي حقيقي و واقعي انسان ها مجال بروز پيدا مي کند. آدم ها به دنبال پاسخ گويي به نداي فطرت الهي خواهند بود و آرزوهاي دروغين و خواهش هاي پوچ کم رنگ مي شود. اين چنين است که شاهراه هاي سعادت و بهروزي به روي بشر گشوده مي شود.
امام باقر(ع) مي فرمايد: وقتي قائم ما قيام کند، خداوند دست خود را بر سر بندگان نهد و به سبب آن، عقل هاي ايشان را به تکامل رساند.(16)

رابطه انسان با ديگران

مهدي(عج) مظهر عدالت الهي است. در سايه عدالت مهدوي امر به معروف و نهي از منکر زنده مي شود و مهدي(ع) و ياوران او پيش روي مردم در اين فريضه الهي خواهند بود و به دليل زنده شدن ارزش قرآني، همه ارزش ها و فضيلت ها جان مي گيرند « بها تقام الفرائض» بوسيله امر به معروف همه واجبات اقامه مي شود. در حيات مهدوي، جايي براي کينه و دشنمي در قلوب مردم نمي ماند و وقتي کينه از دلها رفت بهانه اي براي خيانت، خودخواهي، انتقام، بدگماني و.... نخواهد بود و اخلاق مردم، اخلاق مهدوي و علوي خواهد شد.
بنابراين عدالت مهدوي در عرصه روابط فرد با ديگران ، ضامن اخلاق و ارزش هاي اخلاقي است و اين از مهمترين و ارزشمندترين آثار عدالت است. (17)

ياوران امام زمان عليه السلام در عصر غيبت

در روايات شيعه آمده است که همواره سي تن از اخيار و اوتاد در محضر حضرت بقيه الله هستنند که به وسيله آنها از وجود مقدس آن مهر تابان رفع غربت مي کنند. مرحوم ميرزاي نوري مي فرمايد: اگر مقدر نباشد که اين 30 نفر چون حضرت بقيه الله روحي فداه از عمر طولاني برخوردار باشند، لازم است که در هر قرني عوض بشوند و افراد ديگري جاي آنها را بگيرند. به هر حال در هر قرني 30 نفر از مومنان پرهيزگار سعادت تشرف و مجاورت آن بزرگوار را دارند.
اين 30 نفر که اصطلاحاً « ابدال » ناميده مي شوند چقدر سعادتمند هستند که همواره در محضر آن مهر تابان هستند و آن سعادت بزرگي است که امامان معصوم نيز آن را آرزو کرده اند. (18)
امام حسين(ع) فرمود: « من اگر زمان او را درک مي کردم تمام عمر خود را در خدمت او به سر مي بردم» (19)

نخستين خطبه ي حضرت مهدي (عج)

چون ظاهر شود پشتش را به خانه ي کعبه تکيه مي دهد، و تعداد 313 نفر از پيروانش در اطراف او گرد آيند. نخستين چيزي که به زبان مي آورد اين آيه ي شريفه است: « بقيه الله بهتر است براي شما اگر مومن باشيد» سوره ي هود / 86 .
سپس مي فرمايد: « و بقيه الله منم ، خليفه الله منم ، حجه الله منم »
کسي بر او سلام نمي گويند جز اينکه بگويند: « السلام عليک يا بقيه الله في الارض»
« هنگامي که لشکر ده هزار نفري گرد مي آيد، ديگر يک نفر يهودي و مسيحي و پيروان ديگر ادياني که جز خدا را مي پرستند، باقي نمي ماند جز اينکه ايمان مي آورد و تصديق مي کند و دين يکي مي شود و آن، دين مقدس اسلام است. هر معبودي که در روي زمين باشد و جز خدا پرستيده شود، آتشي از آسمان مي آيد و آن را مي سوزاند ».
بر پرچم حضرت مهدي نوشته شده « البيعه لله ».
چنان که قرآن کريم بيعت رسول اکرم (ص) را بيعت با خدا تعبير کرده است. (سوره ي فتح / 10)

فرماندهان لشکري و کشوري آن حضرت

«در ميان رکن و مقام به تعداد اصحاب بدر با او بيعت مي کنند» (20)
تعداد 313 تنفر که در اولين لحظات ظهور با آن حضرت بيعت مي کنند، فرماندهان لشکري و کشوري آن حضرت در دولت حقه مي باشند و گر نه تا شماره ي سپاهيان به ده هزار نفري نرسيده باشد از مکه حرکت نمي کنند. (21)

اهل کتاب در دولت مهدي(عج)

بي گمان پس از تمهيداتي فراوان که از سوي امام مهدي(ع) براي گرايش اهل کتاب به اسلام واقعي فراهم مي شود، بسياري از آنان به اين آيين الهي روي خواهند آورد. اما در مورد سرنوشت اقليتي از آنان که از سر تعصب چشم از حقيقت مي پوشانند و بر آيين منسوخ خود باقي مي مانند فرضيه هاي گوناگوني قابل طرح است از جمله:
1 ـ اين دسته از اهل کتاب با پرداخت جزيه در سايه حکومت امام مهدي(عج) زندگي خواهند کرد.
2 ـ گروه ياد شده به دليل امتناع از پذيرش حق و تعصب بي دليل بر آيين منحرف خود حق حيات نخواهند داشت.
3 ـ از ميان اين دسته از اهل کتاب تنها کساني کشته خواهند شد که بر عقايد شرک آميز خود باقي بمانند اما سايرين با پرداخت جزيه تحت الحمايه حکومت عدل مهدوي زندگي خواهند کرد.
قدر متيقن که از روايات معتبر قابل استفاده است اين است که در حکومت امام مهدي(عج) جهان از وجود اهل کتاب که بر عقايد شرک آميز خود اصرار بورزند پيراسته خواهد شد. (22)

جهاني سازي مهدوي و شاخصه هاي آن

اسلام ديني با اصول و آرمانهاي جهاني است و از همان ابتداي ظهور خويش به دنبال ويژگي هاي دولت کريمه حضرت مهدي(عج) و ايجاد حيات طيبه در سطح عالم و براي کليه ابناي بشري بوده و بديهي است بنابر معتقدات اسلامي و شيعي، جهاني شدن اسلامي و حيات طيبه ي جهاني در آخرالزمان و در عصر دولت مهدي موعود، تحقق قطعي خواهد يافت و چنين جهاني شدن در آخرالزمان و در عصر دولت مهدي موعود، تحقق قطعي خواهد يافت و چنين جهاني شدني با هيچ پروژه و يا طرح جهاني سازي فعلي نه از حيث نظري و نه علمي و نه از حيث شموليت و فراگيري و مقياسهاي موجود قابل مقايسه و اندازه گيري نيست و فقط شناخت مقدماتي آن از راه احاديث وارده ممکن است. حال به ويژگي هاي دولت کريمه حضرت مهدي(عج) اشاره اي مي کنيم:
1 ـ حاکميت جهان شمول اسلام و برچيدگي شرک و اختلافات بشري، از امام صادق(ع) روايت شده است که «وقتي قائم ما قيام کند اهل هيچ ديني باقي نمي ماند مگر اينکه اظهار اسلام مي کنند و با ايمان مشهور و معروف مي گردند»
2 ـ حاکميت مطلق عدالت و دادورزي، از امام باقر روايت شده « بدانيد همان طور که سرما و گرما به داخل خانه هايشان نفوذ مي کند، عدالت او (قائم) نيز به درون خانه هايشان راه خواهد يافت». (23)
3 ـ برقراري امنيت و آرامش همه جانبه
4 ـ رفاه و رشد پايدار اقتصادي، استعفاي عمومي و دفع فقر
5 ـ رشد و ترقي علوم و فنون و شکوفايي و کمال عقلانيت بشري
6 ـ تکيه بر استدلال و اقناع و کسب مقبوليت و رضايت عمومي
7 ـ گفتمان واقعي و احتجاج بر ساير اديان
8 ـ حفظ و ارتقاء کرامت انساني و حقوق بشردوستانه
9 ـ نفي قوميت مداري و نژاد پرستي
10 ـ حکومت شبه فدرالي و احترام به ساير ملل
11 ـ نوسازي و احياء ديني بر مبناي مقتضيات جديد
12 ـ تحول شگرف در حوزه ها و فضاهاي ارتباطي و رسانه ايي
13 ـ رعايت آرماني حقوق محيط زيست و جانداران (24)
واضح است دولت جهاني مهدوي با اين ويژگي هاي آرماني خواهد توانست طرح آرماني جهاني سازي دولت کريمه اهل بيت و حيات طيبه ي موعود قرآن را در فراخواني گيتي محقق نمايد.
ـ قرآن کريم
ـ انتظار موعود، فصلنامه ي علمي، تخصصي ويژه امام مهدي(عج)، سال چهارم، شماره ي سيزدهم، قم، پاييز 1383
ـ انتظار موعود، فصلنامه ي علمي، تخصصي ويژه امام مهدي(عج)، سال چهارم، شماره چهاردهم، زمستان، 1383
ـ انتظار موعود، فصلنامه ي علمي، تخصصي ويژه امام مهدي(عج)، سال پنجم، شماره شانزدهم، قم، 1384
ـ بحارالانوار، آيت الله مجلسي، انتشارات کتابفروشي اسلاميه، 1361
ـ بعثت، غدير، عاشورا، مهدي، محمدرضا حکيمي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، 1378
ـ تاريخ امامت، اصغر منتظر القائم، دفتر نشر معارف، قم، 1384
ـ تاريخ تحليلي اسلام، محمد نصيري (رضي )، دفتر نشر معارف، قم، 1383
ـ قيام و انقلاب مهدي، شهيد آيت الله مطهري، انتشارات صدرا، قم، 1380
ـ ياد مهدي(عج)، حاج شيخ محمد خادمي شيرازي، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، 1380

پی نوشت ها :

1 ـ تاريخ امامت، اصغر منتظر قائم، دفتر نشر معارف، قم، 1384
2 ـ قرآن کريم، سوره ي قصص / 5
3 ـ قرآن کريم، سوره ي انبياء / 105
4 ـ تاريخ تحليلي اسلام، محمد نصيري رضي، دفتر نشر معارف، قم، 1383
5 ـ تاريخ امامت، اصغر منتظر القائم، دفتر نشر معارف، قم، 1384
6 ـ بحارالانوار، آيت الله مجلسي، انتشارات کتابفروشي اسلاميه، 1361
7 ـ تاريخ تحليلي اسلام، محمد نصيري رضي، دفتر نشر معارف، قم، 1383
8 ـ همان منبع
9 ـ همان منبع
10 ـ بعثت، غدير، عاشورا، مهدي، محمد رضا حکيمي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، 1378
11 ـ قيام و انقلاب مهدي، شهيد آيت الله مطهري، انتشارات صدرا، قم، 1380
12 ـ ياد مهدي (عج)، حاج شيخ محمد خادمي شيرازي، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، 1380
13 ـ همان منبع
14ـ انتظار موعود، فصلنامه ي علمي، تخصصي ويژه امام مهدي(عج)، سال چهارم، شماره سيزدهم، قم، پاييز 1383
15 ـ انتظار موعود، فصلنامه ي علمي، تخصصي ويژه امام مهدي(عج)، سال چهارم، شماره چهاردهم، قم، زمستان 1383
16 ـ همان منبع
17 ـ همان منبع
18 ـ بحارالانوار، آيت الله مجلسي، انتشارات کتابفروشي اسلاميه، 1361
19 ـ ياد مهدي (عج)، حاج شيخ محمد خادمي شيرازي، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، 1380
20 ـ بحارالانوار، آيت الله مجلسي، انتشارات کتابفروشي اسلاميه، 1361
21 ـ ياد مهدي (عج)، حاج شيخ محمد خادمي شيرازي، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، 1380
22 ـ انتظار موعود، فصلنامه ي علمي، تخصصي ويژه امام مهدي(عج)، سال پنجم، شماره شانزدهم، قم، 1384
23 ـ همان منبع
24 ـ همان منبع